میل دولت ترامپ برای میانجیگری به منظور پایان دادن به جنگ و کشتار در اوکراین قابل تحسین است، اما رویکردی که در پیش گرفته، حداقل میتوان گفت که مشکلساز بوده است. طبق متن طرح صلح آمریکا که توسط رویترز در ۲۵ آوریل منتشر شد، ایالات متحده—در ازای آتشبس دائمی—کنترل روسیه بر کریمه را به صورت قانونی (de jure) و کنترل روسیه بر بیشتر مناطق لوهانسک، زاپروژیا، دونتسک و خرسون اوکراین را به صورت عملی (de facto) به رسمیت خواهد شناخت.
این رویکرد در تضاد آشکار با اعلامیه سال ۲۰۱۸ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه وقت آمریکا است که در آن گفته بود: «ایالات متحده به عنوان یک سیاست، بر امتناع خود از به رسمیت شناختن ادعاهای کرملین در مورد حاکمیت بر سرزمینی که با زور و در نقض قوانین بینالمللی تصرف شده، تاکید مجدد میکند» و «تلاش روسیه برای الحاق کریمه را رد کرده و متعهد میشود تا بازگرداندن تمامیت ارضی اوکراین، این سیاست را حفظ کند.»
همانطور که پمپئو خاطرنشان کرد، به رسمیت شناختن الحاق غیرقانونی کریمه توسط روسیه، قوانین بینالمللی را نقض میکند. این اقدام، رژیمهای استبدادی دیگر را تشویق میکند تا زمین تصرف کنند—مثلاً چین در مورد تایوان—و این ایده را در ذهن آنها میکارد که اگر به اندازه کافی مقاومت کنند، میتوانند در نهایت به رسمیت شناختن آمریکا نیز دست یابند.
این هم برای امنیت ملی آمریکا بد است و هم سابقه وحشتناکی ایجاد میکند. ایده به رسمیت شناختن الحاق کریمه توسط روسیه، در گلوی رهبران و مردم اوکراین نیز گیر میکند.
این به این دلیل است که شبه جزیره کریمه جایی است که همه چیز از آنجا آغاز شد. حمله ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۱۴ در کریمه آغاز شد. تا ماه مارس، روسیه شبه جزیره را به طور غیرقانونی الحاق کرده و به منطقه دونباس در شرق اوکراین نقل مکان کرده بود. بیش از ۱۴۰۰۰ اوکراینی بین آن زمان و آغاز تهاجم تمامعیار به این کشور در فوریه ۲۰۲۲ کشته شدند. از آن زمان، دهها هزار نفر دیگر از اوکراینیها کشته و بسیاری دیگر زخمی شدهاند.
نظرسنجیای که در مارس ۲۰۲۲ توسط سازمان مستقل جامعهشناختی اوکراین به نام Rating Group منتشر شد، نشان داد که ۸۰ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که اوکراین باید هر کاری ممکن است انجام دهد تا کریمه—و شرق دونباس که تحت اشغال روسیه است—را دوباره تحت کنترل اوکراین درآورد.
روزنامهنگاران نشریه کییف ایندیپندنت اخیراً نوشتند: «در حالی که نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد تعداد اوکراینیهایی که مایل به دادن برخی امتیازات ارضی برای پایان دادن به جنگ هستند، افزایش یافته، اکثریت — ۵۱ درصد — همچنان با این ایده تحت هیچ شرایطی مخالفند.»
آینده کریمه و دیگر مناطق اشغالی فقط به قلمرو مربوط نمیشود. میلیونها اوکراینی در آنجا زندگی میکنند، و سپردن آنها به زندگی تحت ظلم وحشیانه روسیه برای هر رهبر اوکراینی غیرقابل قبول خواهد بود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در دیدار انفرادی ۱۵ دقیقهای خود با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، هنگامی که هر دو در ۲۶ آوریل برای مراسم تشییع پاپ فرانسیس در رم بودند، فرصت مهمی برای بازنگری در تفکر خود نسبت به جنگی که روسیه علیه اوکراین آغاز کرده، داشت. هیچ دوربینی گفتگوی آنها را ضبط نکرد و هیچ دستیار یا معاون رئیسجمهوری برای ایجاد تنش حضور نداشتند—در مقایسه چشمگیر با آخرین دیدار دو رهبر در دفتر بیضی در ۲۸ فوریه.
در رم، زلنسکی این فرصت را داشت تا ترامپ را متقاعد کند که اوکراین همیشه خواهان پایان جنگ بوده است—اما به گونهای که اطمینان حاصل شود روسیه دوباره حمله نخواهد کرد.
اما یک روز پس از دیدارش با زلنسکی، ترامپ ادعا کرد که او «فکر میکند» رئیسجمهور اوکراین آماده است در چارچوب یک توافق احتمالی، کریمه را به روسیه واگذار کند—علیرغم اینکه زلنسکی ماههاست این ایده را رد کرده و پوتین هیچ علاقهای به پایان دادن به جنگ نشان نداده، بلکه به بمباران بیامان اوکراین ادامه میدهد.
یک حمله به خصوص مرگبار در کییف که تنها چند روز قبل از دیدار ترامپ با زلنسکی در رم ۱۲ نفر را کشت، رئیسجمهور آمریکا را واداشت تا در Truth Social بنویسد: «هیچ دلیلی نداشت که پوتین در چند روز گذشته به مناطق غیرنظامی، شهرها و شهرکها موشک شلیک کند. این باعث میشود فکر کنم که شاید او نمیخواهد جنگ را متوقف کند، فقط مرا سر میدواند و باید با او متفاوت برخورد کرد، از طریق 'بانکداری' یا 'تحریمهای ثانویه'؟ تعداد زیادی از مردم در حال مرگند!!!»
واقعاً تعداد زیادی از مردم به خاطر پوتین در حال مرگند—و با این حال، پیشنهاد آمریکا به شدت به نفع مسکو متمایل است، و نه فقط در مورد مسئله کریمه.
توافق پیشنهادی همچنین اوکراین را از تلاش برای عضویت در ناتو منع میکند، عملاً حق وتو را در مورد آرزوهای اوکراین به روسیه میدهد و چیزی را که پوتین مدتهاست میخواسته به او میبخشد. پیشنویس خواستار دریافت «ضمانتهای امنیتی قوی» توسط اوکراین از «گروه موقت کشورهای اروپایی به علاوه کشورهای غیر اروپایی مایل» است—اما ایالات متحده به صراحت ذکر نشده است. این طرح همچنین حکم میکند که اوکراین باید «به طور کامل بازسازی و از نظر مالی جبران خسارت شود» بدون اینکه نحوه آن مشخص شود، و تحریمهایی را که از زمان تهاجم اولیه در سال ۲۰۱۴ علیه روسیه اعمال شدهاند، لغو خواهد کرد.
در همین حال، علیرغم این شرایط مطلوب در میز مذاکره، سرسختی روسیه تغییر نکرده است. طبق گزارش بلومبرگ، پوتین همچنان در مقابل فشار ترامپ برای پایان دادن به جنگ مقاومت میکند و ظاهراً اصرار دارد که روسیه باید کنترل کامل هر چهار منطقه اوکراین را که هنوز به طور کامل اشغال نکرده، به عنوان بخشی از هرگونه توافق برای پایان دادن به جنگ خود، در اختیار بگیرد.
رهبر روسیه همچنین همچنان درخواست آمریکا برای آتشبس ۳۰ روزه را که اوکراین پیشتر پذیرفته است، رد میکند. در عوض، آخرین اقدام او پیشنهاد یک آتشبس یکجانبه از ۸ تا ۱۰ ماه مه است که با رژه پیروزی جنگ جهانی دوم او که برای ۹ مه در مسکو برنامهریزی شده است، همپوشانی دارد. زلنسکی فریب این کار را نخورد—و ایالات متحده نیز نباید.
زلنسکی روز دوشنبه نوشت: «به دلایلی همه باید تا ۸ مه برای آتشبس صبر کنند—فقط برای اینکه پوتین برای رژهاش سکوت داشته باشد. ما برای جان انسانها ارزش قائل هستیم، نه برای رژهها. به همین دلیل معتقدیم—و جهان معتقد است—که دلیلی برای صبر کردن تا ۸ مه وجود ندارد.»
وزیر امور خارجه پوتین در مصاحبهای با روزنامه او گلوبو برزیل در این هفته تکرار کرد که روسیه اصرار دارد اوکراین مجبور به کاهش ارتش خود شود و در «نازیزدایی» شرکت کند، که این عبارتی کرملینی برای درخواست تغییر در دولت اوکراین است.
پوتین به وضوح میخواهد کشتار اوکراینیهای بیگناه را تا ۸ مه ادامه دهد و سپس پس از ۱۰ مه از سر بگیرد. این پوتین است، نه زلنسکی، که مسئول خونریزی کنونی است. این حقیقت از روز اول صدق کرده است. ترامپ، از طریق سخنگوی خود، به درستی به آخرین اقدام پوتین با اصرار بر «آتشبس دائمی و آوردن این درگیری به یک راهحل صلحآمیز» پاسخ داد.
این راهحل باید شامل مجبور کردن روسیه به جبران خسارات وحشتناک، ویرانی و تلفات جانی باشد که پوتین بر اوکراینیها وارد کرده است. راه انجام این کار، مصادره ۳۰۰ میلیارد دلار دارایی مسدود شده روسیه در موسسات مالی غربی و در دسترس قرار دادن آنها برای اوکراین است. تنها پس از آن باید هرگونه در نظر گرفتن تخفیف جزئی در تحریمها صورت گیرد. در همین حال، یک توافق اقتصادی که در ۳۰ آوریل بین واشنگتن و کییف امضا شد، به ایالات متحده دسترسی به ذخایر معدنی اوکراین میدهد و حمایت نامشخص آمریکا از اوکراین را تلویحاً بیان میکند.
پوتین هرگز اوکراین را به عنوان یک دولت مستقل و حاکم پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تلقی نکرده است. اما او همچنین نگران بود که یک اوکراین موفق و دموکراتیک در همسایگی او میتواند جایگزین تهدیدآمیزی برای سیستم فاسد و استبدادی که او در روسیه بر آن نظارت دارد، باشد. و به دلیل تاریخ و اهمیت استراتژیک کریمه، واگذاری آن به روسیه یک پیروزی سیاسی و امنیتی بزرگ برای پوتین خواهد بود.
کریمه تا سال ۱۷۸۳ بخشی از امپراتوری عثمانی بود تا اینکه روسیه آن را تصرف کرد. پس از تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۲۰، این منطقه بخشی از جمهوری سوسیالیست فدراتیو شوروی روسیه شد، تا اینکه نیکیتا خروشچف، رهبر شوروی، در سال ۱۹۵۴ کنترل آن را به جمهوری سوسیالیست شوروی اوکراین منتقل کرد. در حالی که اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ در حال فروپاشی بود، کریمه در همهپرسی اول دسامبر به بقیه اوکراین در حمایت از استقلال پیوست.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رهبری روسیه در توافقنامهها و معاهدات متعدد، کریمه را به عنوان بخشی از اوکراین به رسمیت شناخت. روسیه مقر ناوگان دریای سیاه خود را در سواستوپل حفظ کرد، ترتیبی که در سال ۲۰۱۰ در یک توافق جنجالی که توسط ویکتور یانوکوویچ، رهبر سابق طرفدار روسیه در اوکراین، مورد موافقت قرار گرفت، تمدید شد.
اما پوتین پس از انقلاب کرامت اوکراین، مجموعهای از اعتراضات گسترده در زمستان ۲۰۱۴-۲۰۱۵ که توسط پوتین با فشار بر یانوکوویچ برای امضا نکردن توافقنامهها با اتحادیه اروپا برانگیخته شد، وحشت زده شد. تنها دو سال قبل از آن، پوتین در روسیه با تظاهرات گستردهای علیه انتخابات تقلبآمیز و تقلبی که او و پارلمان مطیع را دوباره به قدرت بازگرداند، مواجه شده بود. او میترسید که انقلاب در اوکراین به روسیه سرایت کند.
پوتین سپس از پایگاه دریای سیاه در سواستوپل که روسیه حفظ کرده بود، به عنوان نقطه شروعی برای تصرف کریمه در سال ۲۰۱۴ استفاده کرد. سپس این منطقه به نقطهای برای حملات موشکی روسیه پس از تهاجم تمام عیار به کل کشور در سال ۲۰۲۲ تبدیل شد.
هنگامی که استونی، لتونی و لیتوانی به طور غیرقانونی در سال ۱۹۴۰ توسط اتحاد جماهیر شوروی الحاق شدند، ایالات متحده از به رسمیت شناختن جذب آنها خودداری کرد. تقریباً پنج دهه طول کشید تا این کشورها استقلال کامل خود را باز یابند، اما موضع آمریکا درست بود. ایالات متحده باید در مورد اوکراین و تمام قلمرو آن که به طور غیرقانونی توسط روسیه تصرف شده—از جمله کریمه—همان عزم و شکیبایی را نشان دهد.
پوتین فکر میکرد میتواند پس از خروج فجیع آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱، از تصرف تمام اوکراین جان سالم به در ببرد. او همچنین به اشتباه فکر میکرد که تهاجم آسان خواهد بود و در عرض چند روز به پایان خواهد رسید. اوکراینیها ثابت کردهاند که او بسیار اشتباه میکرده است.
پس از دیدارش با ترامپ در روز شنبه، زلنسکی در X نوشت: «دیداری بسیار نمادین که در صورت دستیابی به نتایج مشترک، پتانسیل تاریخی شدن را دارد. ممنون @POTUS.»
اگر دیدار آنها در رم منجر به بازنگری ایالات متحده در برنامههایش برای به رسمیت شناختن الحاق غیرقانونی قلمرو اوکراین توسط روسیه و دیدن پوتین—نه اوکراین—به عنوان طرف گناهکار شود، آنگاه واقعاً تاریخی خواهد بود. بالاتر از همه، پوتین نباید برای جنایات جنگی ادعایی، جنایات علیه بشریت، و اقدامات نسلکشی که او و نیروهایش در جنگی که خودش آغاز کردهاند، پاداش داده شود.
همه ما باید امیدوار باشیم که دولت ترامپ این موضوع را به درستی انجام دهد.