ویدیویی از زندان CECOT السالوادور در حال پخش روی صفحه نمایشی در تجمع انتخاباتی ترامپ
ویدیویی از زندان CECOT السالوادور در حال پخش روی صفحه نمایشی در تجمع انتخاباتی ترامپ

نوآوری‌های بی‌رحمانه و غیرمعمول دونالد ترامپ

اخراج مهاجران غیرقانونی قانونی است. اما زندانی کردن آنها در السالوادور، متمم هشتم قانون اساسی را به سخره می‌گیرد.

همزمان با اینکه دولت ترامپ اقدام به بازداشت افرادی می‌کند که ادعا می‌شود بیگانگان غیرقانونی و اعضای باندها هستند، آنها را به السالوادور اخراج کرده و هزینه زندانی کردنشان را در آنجا بدون محکوم کردنشان به هیچ جرمی می‌پردازد، چالش‌های حقوقی بر متمم پنجم قانون اساسی متمرکز شده‌اند؛ به نظر می‌رسد که دولت، آزادی بسیاری از اخراج‌شدگان را بدون رویه قانونی سلب کرده است. اما توجه کمی به بخش دیگری از منشور حقوق (Bill of Rights) که مرتبط با موضوع است، معطوف شده است: متمم هشتم که مجازات "بی‌رحمانه و غیرمعمول" را ممنوع می‌کند، محدودیتی بر قدرت ایالتی که فارغ از شهروندی بودن یا نبودن هدف، اعمال می‌شود.

به طور شهودی، یک چالش حقوقی بر مبنای متمم هشتم امیدوارکننده به نظر می‌رسد. سیستم زندان‌های السالوادور به طرز فجیعی بی‌رحمانه است: بر اساس گزارشی در سال 2023 از گروه حقوق بشری Cristosal، ده‌ها زندانی "در نتیجه شکنجه، ضرب و شتم، خفگی مکانیکی از طریق خفه کردن یا جراحات" جان خود را از دست داده‌اند. دیده‌بان حقوق بشر (Human Rights Watch) نیز اظهار داشته است که "شکنجه، بدرفتاری و حبس در سلول انفرادی" و موارد دیگر را مستند کرده است. فرستادن اخراج‌شدگان به کشوری غیر از کشور خودشان و پرداخت هزینه زندانی کردنشان در میان مجرمان خشن، بدون محکومیت مشخص یا تاریخ آزادی، در تاریخ آمریکا بسیار غیرمعمول، اگر نگوییم بی‌سابقه است. مقامات عالی‌رتبه ایالات متحده صریحاً بیان کرده‌اند که قصدشان اعمال مجازات برای ورود غیرقانونی و سایر جرایم ادعایی است. پس از بازدید از السالوادور، کریستی نوم (Kristi Noem)، وزیر امنیت داخلی، گفت که می‌خواهد حتی تعداد بیشتری از اخراج‌شدگان را در این کشور حبس کند تا "تاوان اعمال خشونت‌آمیز خود را پس دهند."

با این حال، زمانی که اخیراً با حدود ده‌ها کارشناس حقوقی، از جمله متخصصان متمم هشتم و وکلای مدافع مشورت کردم، حتی کسانی که با من در مورد نقض حقوق متمم هشتم اخراج‌شدگان موافق بودند، گفتند که تمرکز بر ادعاهای مربوط به رویه قانونی (due-process) یک استراتژی حقوقی امن‌تر است.

بخشی از این موضوع به دلیل مسائل پیچیده قضایی ناشی از کنترل واقعی زندانیان توسط السالوادور است. اما دلیل بنیادی‌تر دیگری نیز وجود دارد. بر اساس سابقه طولانی‌مدت دیوان عالی، صرف اخراج برای مقاصد متمم هشتم، مجازات محسوب نمی‌شود. و اگرچه دولت ترامپ صرفاً افراد را اخراج نمی‌کند - بلکه به السالوادور پول می‌دهد تا آنها را زندانی کند - دیوان عالی تمایلی به شناخت رفتار بی‌رحمانه و غیرمعمول به عنوان مجازات نشان نداده است، حتی زمانی که این رفتار توسط نماینده دولت اعمال می‌شود، مگر اینکه این رفتار پس از محکومیت کیفری به عنوان مجازات تحمیل شده باشد. به عنوان مثال، دیوان حکم داده است که تنبیه بدنی در محیط مدرسه مجازات محسوب نمی‌شود، همچنین بازداشت افراد دارای اختلال شدید روانی در مؤسسات بازپروری.

قاضی فقید، آنتونین اسکالیا (Antonin Scalia)، این تمایز را در مصاحبه‌ای در سال 2008 با لسلی استال (Lesley Stahl)، خبرنگار برنامه "60 دقیقه" بیان کرد. هنگامی که استال از اسکالیا پرسید آیا ممنوعیت مجازات بی‌رحمانه و غیرمعمول برای زندانی در ابوغریب که توسط مأموران اجرای قانون آمریکا مورد وحشی‌گری قرار گرفته بود، اعمال می‌شود یا خیر، اسکالیا پاسخ داد: "برعکس. آیا کسی تاکنون شکنجه را مجازات نامیده است؟ فکر نمی‌کنم." او استدلال کرد که هدف از شکنجه، استخراج حقایق است، نه مجازات، بنابراین متمم هشتم اعمال نمی‌شود.

این ایده که "بررسی متمم هشتم تنها پس از تأیید رسمی گناه توسط دولت مناسب است"، همانطور که یک پرونده دیوان عالی در سال 1983 بیان کرد، یک انگیزه نامطلوب برای دولت ایجاد می‌کند. اگر دولت حقوق رویه قانونی مجرمان ادعایی را نادیده بگیرد و آنها را بدون اتهام یا محکومیت زندانی کند، همانطور که دولت ترامپ در حال حاضر انجام می‌دهد، این امر سلب حقوق متمم هشتم آن افراد را نیز آسان‌تر می‌کند؛ هرگونه رفتار بی‌رحمانه و غیرمعمولی که دولت اعمال می‌کند، از نظر فنی مجازات محسوب نمی‌شود. در نتیجه، در وضعیت کنونی، افرادی که اصلاً مرتکب جرمی نشده‌اند، حمایت متمم هشتم کمتری نسبت به مجرمانی که مرتکب وحشتناک‌ترین اعمال شده‌اند، دارند.

برای اصلاح این نابرابری ناعادلانه و استبدادی، دیوان عالی باید روشن کند که دولت نمی‌تواند با نادیده گرفتن محاکمات و احکام، هیچ بخشی از منشور حقوق را تضعیف کند. با توجه به ادعای یک فرد اخراج شده، دیوان باید برای حمایت از حقوق متمم هشتم او حکم صادر کند.

بر اساس گفته چندین نفر از کارشناسانی که با آنها صحبت کردم، هم معنای اصلی عبارت "مجازات بی‌رحمانه و غیرمعمول" و هم برخی از رایج‌ترین آرای قضایی مدرن مرتبط با متمم هشتم، ادعای اخراج‌شدگان را تقویت می‌کنند.

حمایت قانون اساسی در برابر مجازات بی‌رحمانه و غیرمعمول ریشه در سنت حقوق عرفی بریتانیا دارد: قضات وظیفه وضع قانون را نداشتند، بلکه باید آن را با شناسایی عرف‌ها و سوابق قضایی که با پذیرش طولانی‌مدت مشروعیت یافته بودند، کشف می‌کردند. جان اف. استینفورد (John F. Stinneford)، استاد حقوق دانشگاه فلوریدا، در مقاله‌ای با عنوان "اصالت‌گرایی و متمم هشتم" توضیح می‌دهد که در قرون 17 و 18، واژه بی‌رحمانه به معنای "به ناحق سختگیرانه" و واژه غیرمعمول به معنای "مغایر با کاربرد طولانی‌مدت" فهمیده می‌شد.

زمانی که قانونگذاران اولیه آمریکایی همین زبان را پذیرفتند، این دیدگاه را بیان می‌کردند که "چون حقوق عرفی به طور پیش‌فرض منطقی بود، تلاش‌های دولتی برای 'افزایش' مجازات فراتر از آنچه توسط رویه طولانی‌مدت قبلی مجاز بود، به طور پیش‌فرض مغایر با عقل بود"، استینفورد می‌نویسد. برای مثال، مجازات اعدام به دلیل کاربرد طولانی‌مدت آن در انگلستان و مستعمرات منطقی تلقی می‌شد. اما انواع جدید "به طور قابل توجهی سختگیرانه‌تر" مجازات، به خصوص زمانی که نامتناسب با جرم تلقی می‌شدند، منطقی نبودند؛ نمونه‌هایی که استینفورد از انگلستان و آمریکا ذکر می‌کند شامل شلاق زدن و به غل و زنجیر کشیدن به عنوان مجازات برای شهادت دروغ و شلاق‌های بیش از حد به عنوان مجازات برای قمار غیرقانونی است.

طبق این استانداردها، اصالت‌گرایان باید اقدامات دولت ترامپ را بسیار مشکوک تلقی کنند. منتقل شدن به یک سیستم زندان بی‌رحمانه که در آن فرد هیچ راه چاره یا حقوقی ندارد، هرچند بد با او رفتار شود، بدون هیچ حد مشخصی برای مدت زمان حبس، سرنوشتی به طور قابل توجهی سخت‌تر از آنچه برای یک ونزوئلایی که به طور غیرقانونی وارد ایالات متحده شده و به باندی پیوسته، معمول بوده است. سیاست رئیس‌جمهور دونالد ترامپ دقیقاً افزایش مؤثر مجازات است.

با مراجعه به قوانین قضایی، پرونده Trop v. Dulles، یک پرونده تأثیرگذار مربوط به متمم هشتم که در سال 1958 رأی آن صادر شد، سابقه بسیار مرتبطی را ارائه می‌دهد. آلبرت تروپ (Albert Trop) سرباز ارتش آمریکا در طول جنگ جهانی دوم بود. در مه 1944، هنگامی که در کازابلانکا، مراکش خدمت می‌کرد، به دلیل نقض انضباط در بازداشتگاه زندانی شد، فرار کرد و تا روز بعد، سرگردان و گرسنه بود، تا اینکه تصمیم گرفت خود را تسلیم کند. پس از محکومیت به دلیل فرار از خدمت، به سه سال کار سخت محکوم شد. سال‌ها بعد، زمانی که او به ایالات متحده بازگشته بود و برای گذرنامه اقدام می‌کرد، به او گفته شد که طبق بندی از قانون تابعیت سال 1940، فرار او از خدمت در زمان جنگ، منجر به از دست دادن شهروندی‌اش شده است.

در نهایت، دیوان عالی شهروندی او را بازگرداند و حکم داد که "لغو تابعیت به عنوان مجازات توسط متمم هشتم ممنوع است." اگرچه تروپ "بدرفتاری فیزیکی" یا "شکنجه ابتدایی" را تجربه نکرده بود، اما سلب تابعیت، "نابودی کامل" هستی سیاسی او را تحمیل کرده بود و او را در هر کشوری که ممکن بود خود را بیابد، بدون تابعیت و بدون حقوق رها کرده بود. دیوان استدلال کرد که "به طور خلاصه، فرد سلب تابعیت شده، حق داشتن حقوق را از دست داده است" و در معرض "سرنوشتی از ترس و پریشانی فزاینده" قرار می‌گیرد. او نمی‌داند چه تبعیض‌هایی ممکن است علیه او اعمال شود، چه ممنوعیت‌هایی ممکن است متوجه او شود، و کی و به چه دلیلی وجودش در سرزمین مادری‌اش ممکن است پایان یابد.

توجه داشته باشید که تروپ هرگز به زور اخراج نشده بود. ترس و پریشانی ناشی از صرف امکان "بی‌حقوق بودن در هر کشوری که ممکن بود خود را بیابد" برای رسیدن به آستانه مجازات بی‌رحمانه و غیرمعمول کافی بود. امروز، بخش عمده اخراج‌شدگان به السالوادور که اکثر آنها ونزوئلایی هستند، از قبل در معرض کشور دیگری غیر از کشور خودشان قرار دارند. رئیس‌جمهور ترامپ و رئیس‌جمهور السالوادور، نایب بوکله (Nayib Bukele)، ادعا کرده‌اند که پس از انتقال یک زندانی از ایالات متحده به بازداشت السالوادور، هیچ‌یک از دو رئیس‌جمهور نمی‌توانند او را آزاد کنند. به تقلید از حکم دیوان در پرونده تروپ، اخراج‌شدگان نمی‌دانند چه سوءاستفاده‌هایی ممکن است متوجه آنها شود. اکثریت دیوان در پرونده تروپ همچنین اعتراض کردند که "مجازات، وضعیت شهروند را در جامعه سیاسی ملی و بین‌المللی از او سلب می‌کند"، که این موضوع در مورد شهروندان ونزوئلایی زندانی شده در السالوادور نیز صادق است.

بخش بزرگی از قوانین قضایی اخیر متمم هشتم بر شرایط زندان متمرکز شده است. و اگرچه این احکام نیز بسیار مرتبط با سیستم زندان‌های خشن در السالوادور به نظر می‌رسند، اما اعمال آنها ممکن است دشوارتر باشد، زیرا دادگاه‌های آمریکا توانایی تحقیق یا صدور دستور در خارج از کشور را ندارند. اریک برگر (Eric Berger)، استاد حقوق در دانشگاه نبراسکا در لینکلن، به من گفت که اگرچه متمم هشتم معمولاً برای زندانی در کشوری دیگر اعمال نمی‌شود، اما "بسیار محتمل است" که برای وضعیت در السالوادور اعمال شود. برگر از طریق ایمیل نوشت: "دولت ترامپ اعلام کرده است که به السالوادور پول می‌دهد تا این مردان را بازداشت کند؛ این امر، برای تمام اهداف و مقاصد، یک برنامه مشترک حبس میان ایالات متحده و السالوادور است."

اطلاعات در دسترس عمومی در مورد Centro de Confinamiento del Terrorismo یا CECOT - زندانی که اخراج‌شدگان از ایالات متحده برای اولین بار وارد آن شدند و فرض بر این است که بیشتر آنها در آنجا زندانی هستند - محدود است، زیرا بازدیدکنندگان خارجی به شدت تحت نظارت هستند و زندانیان به ندرت یا هرگز آزاد نمی‌شوند و قادر به بازگو کردن داستان خود نیستند. صرف نظر از این، مقامات السالوادور می‌توانند هر زندانی را در هر زمان به هر مکانی منتقل کنند؛ آنها قبلاً اخراج شده‌ای به نام کیلمار آبرگو گارسیا (Kilmar Abrego Garcia) را به زندان دیگری منتقل کرده‌اند. تا زمانی که این امکان وجود دارد، شرایط کلی سیستم زندان‌های السالالوادور - که اطلاعات بیشتری در مورد آن در دسترس است - مرتبط با سرنوشت اخراج‌شدگان است.

در دهه‌های اخیر، دیوان عالی حکم داده است که بی‌توجهی عمدی به بیماری جدی یک زندانی، مجازات بی‌رحمانه و غیرمعمول را تشکیل می‌دهد. در سیستم زندان‌های السالوادور، "بازداشت‌شدگان سابق اغلب زندان‌های کثیف و پر از بیماری را توصیف می‌کنند"، دیده‌بان حقوق بشر گزارش می‌دهد. "پزشکانی که از مراکز بازداشت بازدید کرده‌اند، به ما گفتند که سل، عفونت‌های قارچی، گال، سوءتغذیه شدید و مشکلات مزمن گوارشی شایع بوده است." و در پرونده Brown v. Plata در سال 2011، دیوان عالی حکم داد که کالیفرنیا باید زندانیان محکوم شده را آزاد کند تا تراکم بیش از حد جمعیت در زندان‌های ایالتی را کاهش دهد. گزارش‌ها حاکی از آن است که تراکم جمعیت در السالوادور بدتر از کالیفرنیا است، به طوری که بازداشت‌شدگان سابق به کارکنان حقوق بشری گفته‌اند سلول‌ها آنقدر پر بوده‌اند که زندانیان مجبور شده‌اند ایستاده بخوابند. انتقال افراد از ایالات متحده به سیستم زندان‌های السالوادور، در بهترین حالت، بی‌توجهی عمدی به شرایط مضر را نشان می‌دهد، همانطور که توسط چندین سازمان مستند شده است.

برخی از ناظران دیوان عالی که با آنها صحبت کردم، اشاره کردند که قضات فعلی با گرایش راست، تمایل دارند متمم هشتم را پس از پرونده پلاتا به شکل محدودتری تفسیر کنند و تمایل کمتری به اعطای کمک به زندانیان نشان دهند. شارون دولوویچ (Sharon Dolovich)، استاد حقوق در دانشگاه UCLA، از طریق ایمیل به من گفت که در سال‌های اخیر، دکترین متمم هشتم "آنقدر محدود شده است" که "حتی رفتارهای فجیع و از نظر اخلاقی غیرقابل دفاع نیز به راحتی می‌تواند از نظر قانون اساسی پذیرفتنی باشد" و "پرونده‌های اخیر نشان می‌دهند که این حمایت‌ها ممکن است حتی بیشتر کاهش یابند، به طوری که تنها زندانیانی که تحت درمان عمدی وحشیانه قرار گرفته‌اند (یعنی درمانی که 'ترس، درد و شرمساری را اضافه می‌کند') شانس پیروزی خواهند داشت." (این عبارت از نظر اکثریت در پرونده‌ای مربوط به حکم اعدام گرفته شده که قاضی نیل گورساچ (Neil Gorsuch) نوشته است.) با این حال، به تخمین دولوویچ، سیستم زندان السالوادور "به طور قطع" حتی آن آستانه بالا از اضافه کردن ترس، درد و شرمساری را نیز برآورده می‌کند.

چه می‌شود اگر در آینده نزدیک، ترامپ تصمیم بگیرد که خواست مکرر خود را برای فرستادن آمریکایی‌هایی که مرتکب جرایم بسیار وحشتناک می‌شوند به زندان‌های السالوادور عملی کند؟ او گمانه‌زنی کرده است که می‌تواند پنج زندان را با چنین آمریکایی‌هایی پر کند. ترامپ در دیدار با بوکله در دفتر بیضی گفت: "اگر آنها مجرم هستند، اگر با چوب بیسبال به سر افراد 90 ساله زده‌اند، و اگر به زنان 87 ساله در کانی آیلند، بروکلین تجاوز کرده‌اند - بله، بله، آنها را هم شامل می‌شود."

چند نفر از محققان و وکلایی که با آنها مشورت کردم گفتند که معتقدند چالشی بر اساس متمم هشتم در برابر آن سیاست مطرح خواهد شد. کارول استیکر (Carol Steiker)، استاد حقوق هاروارد، به من نوشت: "اگر ترامپ واقعاً منظور آنچه را در مورد فرستادن شهروندان آمریکایی محکوم شده به جرم به زندان‌های السالوادور به عنوان بخشی از مجازاتشان گفته است، جدی بگیرد، این قطعاً مشمول محدودیت‌های متمم هشتم خواهد بود." این امر نه به این دلیل است که افراد درگیر شهروند خواهند بود، بلکه به این دلیل است که وقتی دولت فردی را محکوم می‌کند و سپس دستور زندانی کردن او را می‌دهد، دیوان عالی از قبل این عمل را به عنوان "مجازات" می‌شناسد.

این نتیجه اطمینان‌بخش است - حتی متمم هشتمی که محدودتر از آنچه من ترجیح می‌دهم تفسیر شده، همچنان حمایتی در برابر نوآوری‌های بی‌رحمانه در مجازات ارائه می‌دهد. اما همچنین بی‌عدالتی اصلی در رویکرد قضایی غالب را برجسته می‌کند: مقامات دولتی، آمریکایی‌های محکوم شده و بیگانگان محکوم نشده را تحت یک رفتار قرار می‌دهند. همان رئیس‌جمهور با همان انگیزه‌ها ممکن است حتی برای حبس آنها در یک سلول زندان پول بپردازد. و با این حال، به طرز پوچی، متمم هشتم از مجرمان فجیع حمایت می‌کند، در حالی که هیچ حمایتی به هم‌سلولی‌هایشان که هرگز محکوم نشده‌اند، ارائه نمی‌دهد.

رفتار با هر اخراج به عنوان نوعی مجازات، افراطی خواهد بود. اما این فرض که هیچ اخراجی نمی‌تواند به عنوان مجازات تلقی شود، حتی زمانی که شامل انتقال به یک سیستم زندان بی‌رحمانه و غیرمعمول است، نیز افراطی است. افراد منطقی می‌توانند و در مورد بهترین معیار برای آنچه مجازات را تشکیل می‌دهد اختلاف نظر دارند. اما هر آستانه منطقی زمانی برآورده می‌شود که مقامات فدرال، زندانی کردن افراد را با ادعای مجرمیت توجیه کنند، آنها را در کنار خطرناک‌ترین مجرمان یک کشور خارجی زندانی کنند، و بیانیه‌های عمومی صادر کنند که هدف تنبیهی را منتقل می‌کند.

امیدوارم که یک ادعای مبتنی بر متمم هشتم به نمایندگی از اخراج‌شدگان، دیوان عالی را ترغیب کند تا در سوابق خود در مورد آنچه مجازات را تشکیل می‌دهد، تجدید نظر کند. اگر دولت ترامپ با این استدلال پاسخ دهد که با قصد تنبیهی عمل نمی‌کند، همانطور که کارشناسانی که با آنها صحبت کردم پیش‌بینی می‌کنند، دیوان باید به جای واگذاری به هر ادعایی که دولت ممکن است داشته باشد، حقایق در دسترس عمومی را بررسی کند. در همین حال، بقیه ما باید درک کنیم که حتی اگر سرنوشت اخراج‌شدگان به السالوادور هرگز به عنوان نقض متمم هشتم شناخته نشود، این بدان معنا نیست که آنها از رفتار بی‌رحمانه و غیرمعمول در امان مانده‌اند، بلکه به این دلیل است که دستگاه قضایی از طبقه‌بندی بسیاری از آنچه به وضوح بی‌رحمانه و غیرمعمول است به عنوان "مجازات" خودداری می‌کند. سیاست السالوادور، هرچند که طبقه‌بندی شود، به طور فوق‌العاده و بی‌مورد بی‌رحمانه است، آن را شر، توهین به کرامت انسانی، و دون شأن آمریکا می‌سازد.