خانواده‌ای در دمشق، سوریه، دسامبر ۲۰۲۴  عکس از: عمرو الفقی / رویترز
خانواده‌ای در دمشق، سوریه، دسامبر ۲۰۲۴  عکس از: عمرو الفقی / رویترز

درگیری پیش‌رو بر سر سوریه

اسرائیل و ترکیه در مسیر برخورد قرار گرفته‌اند

در ماه دسامبر، ائتلافی از گروه‌های شورشی به رهبری گروه حیات تحریر الشام به طور غیرمنتظره بشار اسد، دیکتاتوری که خانواده‌اش برای پنج دهه بر سوریه حکومت کرده بود، را سرنگون کردند. رژیم جدید در دمشق کشوری را به ارث برد که توسط ۱۳ سال جنگ داخلی ویران شده است. احمد الشرع، رهبر هیئت تحریر الشام، مسئولیت سوریه را بر عهده گرفته و قدرت‌های خارجی امیدوارند رفتار او را هدایت کنند. دو همسایه این کشور، اسرائیل و ترکیه، با استفاده از خلأ قدرت در این کشور حضوری پیدا کرده‌اند و هم‌اکنون شروع به درگیری با یکدیگر کرده‌اند.

ترکیه به عنوان قدرت نظامی غالب در سوریه ظاهر شده است. از سال ۲۰۱۹، هیئت تحریر الشام منطقه ادلب در شمال غربی سوریه را در اختیار دارد، و برای سال‌ها، آنکارا به طور غیرمستقیم با ایجاد یک منطقه حائل در شمال سوریه که از این گروه در برابر نیروهای اسد محافظت می‌کرد، به آن کمک کرد. اکنون ترکیه نفوذ بیشتری در سوریه می‌خواهد تا بتواند امید کردها به خودمختاری را که در هرج و مرج جنگ داخلی شکوفا شد، سرکوب کند و بازگشت سه میلیون پناهنده سوری ساکن ترکیه را مهندسی کند.

با این حال، اسرائیل نیز نفوذ بیشتری در سوریه می‌خواهد. اگرچه پس از جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۴ توافقنامه عدم درگیری با سوریه را با میانجیگری آمریکا امضا کرد، اما اسد در دهه‌های اخیر رابطه نزدیکی با ایران، دشمن اصلی اسرائیل، برقرار کرده بود. تحت حکومت او، سوریه به کریدوری حیاتی برای جریان موشک‌ها و دیگر تسلیحات ایرانی به گروه شبه‌نظامی حزب‌الله در لبنان تبدیل شد که تنش‌ها با اسرائیل را تشدید کرد.

با توجه به این دشمنی چندین دهه‌ای، رهبران اسرائیل برکناری اسد را یک دستاورد استراتژیک قلمداد کردند و در حال شتاب برای استفاده از این فرصت با ایجاد مناطق حائل و حوزه‌های نفوذ غیررسمی در جنوب سوریه هستند. اسرائیل به ویژه نگران حضور ترکیه در این کشور است زیرا می‌ترسد آنکارا، سوریه را به پناه دادن به شبه‌نظامیان ضد اسرائیلی تشویق کند. ترکیه تلاش کرده است اسلام سیاسی را گسترش دهد و سابقه دشمنی با اسرائیل دارد. به عنوان مثال، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در پیام تبریک عید فطر در ۳۰ مارس گفت: «خداوند اسرائیل صهیونیست را نابود کند.»

رهبران اسرائیل به طور فزاینده‌ای نگران هستند که جاه‌طلبی‌های ترکیه در سوریه فراتر از مرز سوریه-ترکیه و به داخل کشور گسترش یابد. در ۲ آوریل، اسرائیل چندین پایگاه نظامی سوریه، از جمله پایگاه هوایی تیاس معروف به T4، را بمباران کرد تا از استقرار پدافند هوایی آنکارا در آنجا جلوگیری کند. اسرائیل اهمیت زیادی برای حریم هوایی همسایگان خود قائل است. اکتبر گذشته، این کشور یک حمله هوایی علیه ایران انجام داد که از طریق حریم هوایی سوریه عبور کرد.

اگرچه نگرانی‌های امنیتی اسرائیل مشروع است، اما باید هر آنچه در توان دارد انجام دهد تا از رویارویی نظامی با ترکیه جلوگیری کند. اسرائیل باید اطمینان حاصل کند که رابطه آن با آنکارا قربانی شتاب آن برای تقویت موضع نظامی خود در سوریه نشود. با نیروهای پراکنده و اعتبار بین‌المللی در پایین‌ترین حد، آخرین چیزی که اسرائیل به آن نیاز دارد، یک دشمن جدید است.

حائل‌ها و بلوف‌ها

در طول دهه ۱۹۹۰، در میان امید به صلح اسرائیل و فلسطین، اسرائیل از روابط نزدیکی با ترکیه برخوردار بود. اما با کاهش سکولاریسم در هر دو کشور، روابط آن‌ها رو به وخامت گذاشت. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۰، ارتش اسرائیل ۹ فعال غیرنظامی را کشته و ۳۰ نفر را زخمی کرد – که یکی از آن‌ها بعداً جان باخت – زمانی که یک کشتی ترکیه را که تلاش می‌کرد محاصره دریایی نوار غزه را بشکند، متوقف کرد و باعث شد ترکیه روابط دیپلماتیک خود را کاهش دهد. ترکیه بارها اسرائیل را متهم به ارتکاب نسل‌کشی در غزه کرده است. ماه مه گذشته، اردوغان برای اعتراض به عملیات اسرائیل در نوار غزه، ممنوعیت تجارت با این کشور را اعلام کرد. در همین حال، اسرائیلی‌ها آنکارا را متهم می‌کنند که به رهبران سازمان شبه‌نظامی فلسطینی حماس، مانند صالح العاروری، معاون سابق دفتر سیاسی این گروه، اجازه می‌دهد حملات علیه اسرائیل را از خاک ترکیه برنامه‌ریزی کنند. با این حال، با وجود همه اختلافاتشان، نه ترکیه و نه اسرائیل نمی‌خواهند نفوذ ایران به سوریه بازگردد.

ترکیه به وضوح قدرت اصلی پشت رژیم جدید سوریه است، عمدتاً به دلیل روابط دیرینه خود با هیئت تحریر الشام، و به رهبران جدید سوریه در برنامه‌ریزی برای بازسازی کمک کرده است. آنکارا همچنین به نظر می‌رسد در حال پیگیری پیمان دفاعی با سوریه است که نفوذ ترکیه را که در حال حاضر در شمال متمرکز است، به بقیه کشور گسترش خواهد داد.

اسرائیل عمیقاً نگران این مسیر است. دو مکتب فکری رقیب در مورد نحوه مدیریت روابط با رژیم جدید سوریه ظهور کرده‌اند. مجموعه‌ای از مقامات اسرائیلی معتقدند که اسرائیل باید تلاش کند قبل از تصمیم‌گیری مبنی بر دشمن بودن الشرع، با او کار کند. اما مجموعه‌ای دیگر، که شامل بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل است، معتقدند که احتمال ظهور یک دولت معتدل و متمرکز سوری تحت رهبری اسلام‌گرای سنی بعید است و اسرائیل باید خود را برای خصومت با ایجاد حوزه‌های نفوذ غیررسمی آماده کند.

پس از فرار اسد از دمشق در ماه دسامبر، اسرائیل یک منطقه حائل در جنوب غربی سوریه، در مجاورت بلندی‌های جولان تحت کنترل اسرائیل، را به تصرف خود درآورد. از ماه دسامبر، اسرائیل صدها پایگاه نظامی سوریه را که می‌ترسد توسط دولت جدید سوریه مورد استفاده قرار گیرد، بمباران کرده است. و در ۱۱ مارس، اسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که نیروهای اسرائیلی برای "مدت نامعلوم" در سوریه خواهند ماند تا از جوامع در شمال اسرائیل محافظت کنند.

مراقب همسایه

حمله اسرائیل به سوریه به نظر می‌رسد تا حدی ناشی از تمایل به جلوگیری از تکرار اشتباهاتی است که منجر به حملات ویرانگر ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شد. رهبران اسرائیل اکنون مناطق حائل را ضروری می‌دانند و امیدوارند به طور فعال محیط‌های امنیتی کشورهای همسایه را شکل دهند، نه اینکه صرفاً به تحولات واکنش نشان دهند. فاجعه ۷ اکتبر آن‌ها را نیز نسبت به کار با اسلام‌گرایان هر طیف محتاط کرده است. اسرائیل سال‌ها حضور یحیی سنوار، رهبر حماس، در غزه را تحمل کرد. سنوار با فاصله گرفتن از جهاد اسلامی فلسطین، یک گروه تروریستی رادیکال‌تر، و اجازه دادن به تعدادی از ساکنان غزه برای کار در داخل اسرائیل، شهرت یک عمل‌گرای گاه‌وبی‌گاه را کسب کرد. اما در نهایت، سنوار مرگبارترین حمله‌ای را که اسرائیل تاکنون متحمل شده، سازماندهی کرد.

درسی که مقامات اسرائیل به نظر می‌رسد گرفته‌اند این است که نمی‌توانند هیچ جهادی را در نزدیکی مرزهای خود تحمل کنند. پس از درگیری نیروهای سوری با شورشیان علوی طرفدار اسد در ماه مارس که منجر به کشته شدن صدها نفر شد، کاتس گفت که الشرع "نقاب را برداشته و چهره واقعی خود را آشکار کرده است: یک تروریست جهادی از مکتب القاعده." اگرچه الشرع ریشه‌های جهادی دارد – هیئت تحریر الشام به عنوان شاخه‌ای از القاعده آغاز شد – او علناً افراط‌گرایی را رد کرده و اظهار داشته که به دنبال رویارویی با اسرائیل نیست. اما رهبران اسرائیل که انتظار دارند رژیمی متخاصم در دمشق مستقر شود، معتقدند که الشرع هر چیزی را می‌گوید تا از تحریم‌ها معاف شود. آن‌ها می‌ترسند پس از بهبود شرایط اقتصادی وخیم سوریه، نظر خود را تغییر دهد.

رهبران اسرائیل اکنون مناطق حائل را ضروری می‌دانند.

با این حال، ۷ اکتبر تنها بخشی از داستان است. نتانیاهو همچنین گفته است که استراتژی او ناشی از آرزوی محافظت از اقلیت مذهبی دروزی در جنوب سوریه است. هفته گذشته، بیش از ۱۰۰ سوری در درگیری بین جنگجویان اسلام‌گرای سنی و افراد مسلح دروزی کشته شدند. در ۲ مه، اسرائیل دمشق را بمباران کرد؛ نتانیاهو و کاتس اعلام کردند که "اجازه نخواهند داد نیروها به جنوب دمشق یا هر تهدیدی علیه جامعه دروزی فرستاده شوند."

رویکرد اسرائیل در قبال سوریه نیز تحت تأثیر نگرانی در مورد دوام حضور نظامی آمریکا در این کشور است. در ۸ دسامبر، رئیس‌جمهور منتخب، دونالد ترامپ، در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که "سوریه یک وضعیت آشفته است" و "ایالات متحده نباید هیچ ارتباطی با آن داشته باشد." در ۱۸ آوریل، دولت آمریکا اعلام کرد که تعداد نیروهای مستقر خود در شرق سوریه را از حدود ۲٬۰۰۰ نفر به کمتر از ۱٬۰۰۰ نفر کاهش خواهد داد. اسرائیل می‌ترسد که عدم تعهد آمریکا به ترکیه اجازه دهد در شمال سوریه – و احتمالاً فراتر از آن – غالب‌تر شود.

گفت‌وگو بهتر از درگیری

اما اسرائیل باید مراقب باشد که ترکیه یا سوریه را به دشمن تبدیل نکند و جایی برای گفت‌وگو باقی بگذارد. این معقول است که رهبران اسرائیل بخواهند از شکست‌های استراتژیک ۷ اکتبر درس بگیرند، اما باید ملاحظات امنیتی را با یک استراتژی بلندمدت متعادل کنند. اسرائیل می‌تواند معیارهای روشنی برای دولت الشرع در مورد نحوه برخورد با اقلیت‌ها و پرداختن به مسائلی مانند قاچاق اسلحه و دفع سلاح‌های شیمیایی تعیین کند. اگر این معیارها برآورده شوند، اسرائیل می‌تواند سپس از ایالات متحده و کشورهای اروپایی بخواهد تحریم‌ها علیه سوریه را کاهش دهند. اسرائیل همچنین می‌تواند کشورهای اروپایی و حوزه خلیج فارس را به سرمایه‌گذاری در آنجا تشویق کند. علاوه بر این، اسرائیل باید به صراحت اعلام کند که هیچ ادعای سرزمینی بر سوریه ندارد و منطقه حائل آن موقتی خواهد بود، تا زمانی که دولت جدید استانداردهای خاصی را رعایت کند. حضور مستمر اسرائیل در سوریه، استدلال دشمنان اسرائیل را که ادعا می‌کنند اسرائیل یک اشغالگر است، تقویت خواهد کرد.

رابطه اسرائیل با دولت جدید سوریه بسیار مهم است، اما حتی حیاتی‌تر، رابطه آن با ترکیه است. هر دو کشور متحدان آمریکا با توانایی‌های نظامی قدرتمند هستند. بمباران پایگاه T4 توسط اسرائیل یادآوری آشکاری بود از اینکه اوضاع چقدر سریع می‌تواند تشدید شود. دو کشور باید ایجاد خطوط قرمز را در نظر بگیرند. حداقل، باید توافق کنند که در مناطق نفوذ متفاوتی در سوریه فعالیت کنند تا از خصومت‌ها جلوگیری کنند.

ترامپ مطمئن است که می‌تواند روابط اسرائیل و ترکیه را بهبود بخشد و به نتانیاهو گفته است که "رابطه بسیار خوبی با ترکیه و رهبر آن‌ها" دارد. ترامپ باید اردوغان را از استقرار پدافند هوایی در سوریه منصرف کند. ترامپ همچنین می‌تواند به اسرائیل و ترکیه کمک کند تا راه‌هایی برای جلوگیری از درگیری پیدا کنند. آن‌ها می‌توانند، به عنوان مثال، در مقابله با نفوذ ایران و قاچاق اسلحه همکاری کنند.

اسرائیل باید از کانال‌های دفاعی و اطلاعاتی خود برای ارتباط با ترکیه و از کانال‌های غیررسمی برای صحبت با سوری‌ها استفاده کند. تاکنون حداقل یک دیدار رسمی تایید شده بین مقامات اسرائیلی و ترکیه در آوریل در آذربایجان انجام شده است. ترکیه و اسرائیل باید این گفت‌وگو را ادامه دهند، به ویژه اینکه هر دو می‌گویند نمی‌خواهند با یکدیگر درگیری نظامی داشته باشند. هدف اسرائیل باید تأیید نگرانی‌های امنیتی مشروع خود بدون ایجاد دشمنی با آنکارا یا دمشق باشد. این تعادل‌بخشی به ویژه در این دوره خارق‌العاده از تغییرات در سوریه اهمیت دارد. رژیم جدید هنوز کنترل خود را بر کشور تثبیت نکرده است و مواضع سیاسی آن انعطاف‌پذیر به نظر می‌رسد. در این لحظه خیره‌کننده از تاریخ – پس از تضعیف دشمن مشترکشان ایران – اسرائیل و ترکیه باید تلاش کنند تا یک نظم منطقه‌ای جدید با منافع متقابل ایجاد کنند، نه اینکه با یکدیگر درگیر شوند.