- پذیرش هوش مصنوعی در محافل حقوقی در حال رشد است زیرا این فناوری با استانداردهای دقت مطابقت دارد.
- وکلا از هوش مصنوعی برای وظایفی مانند خلاصهسازی اسناد و تشخیص بندهای پرخطر استفاده میکنند.
- وکلای دادگستری با اجرای تدابیر سختگیرانه هوش مصنوعی، اطمینان حاصل میکنند که قضاوت انسانی همچنان حیاتی باقی میماند.
هوش مصنوعی در محافل حقوقی با مشکل شهرت روبرو است.
در خارج از این حرفه، تصور رایج این است که وکلای دادگستری - که امرار معاششان هنوز به ساعتهای کاری ثبت شده بستگی دارد - انگیزه کمی برای خودکارسازی کارهایی که به صورت ساعتی صورتحساب میشوند، دارند.
در داخل حرفه، داستان پیچیدهتر است.
دقت در یک لایحه قضایی یا قرارداد ادغام اختیاری نیست، بنابراین قبل از اینکه هر وکیل دعوای حقوقی در موسسات بزرگ یا یک وکیل مستقل اجازه دهد یک الگوریتم به کار مشتری نزدیک شود، این فناوری باید با یک استاندارد سازشناپذیر از دقت و پاسخگویی مطابقت داشته باشد.
این مانع سرانجام در حال برطرف شدن است و کنجکاوی به پذیرش تبدیل میشود.
از شرکتهای حقوقی بینالمللی که پروندههای چند میلیون دلاری را مدیریت میکنند تا دفاتر دعاوی آسیبهای شخصی که سوابق پزشکی را جمعآوری میکنند، بسیاری از وکلا با احتیاط در حال آزمایش هوش مصنوعی برای وظایف خاص هستند، مانند خلاصهسازی اسناد، یافتن سوابق، و تشخیص بندهای پرخطر. چه در یک برج شیشهای نشسته باشند و چه در یک دفتر در مجتمع تجاری، هدف یکسان است: کاهش زمان از مراحل روتین و در صورت امکان، انتقال صرفهجویی و شفافیت معقول به مشتریان.
بیزنس اینسایدر از پنج وکیل از موسسات حقوقی بزرگ، بوتیک و مستقل درخواست کرد تا ابزارهای هوش مصنوعی مورد علاقه خود را به اشتراک بدارند. در اینجا نحوه استفاده آنها از هوش مصنوعی - و تدابیری که برای حفظ قضاوت انسانی در نظر گرفتهاند - آورده شده است.
کاترین بی. فارست، شریک در پل ویس
کاترین بی. فارست، به عنوان رئیس گروه فناوری دیجیتال پل ویس، به مشتریان در مورد پیچیدهترین مسائل پیرامون داراییهای دیجیتال و هوش مصنوعی مشاوره میدهد.
او همچنین برای کارهای حقوقی به برخی از همان پلتفرمهایی که در مورد آنها مشاوره میدهد، روی میآورد و به او اجازه میدهد ابزارها را برای مشتریان تحت فشار آزمایش کند و همزمان عملکرد دفتر خود را بهبود بخشد.
او یک کاربر قدرتمند هاروی (Harvey) است. هاروی به عنوان یک وکیل دستیار مجازی عمل میکند: پلتفرمی غرق در سوابق قضایی، قوانین و اسناد خود شرکت. وکلا میتوانند هزاران قرارداد، پرونده یا ایمیل را در "خزانه" امن آن بارگذاری کرده، سپس از واسط چت برای خلاصهسازی، مقایسه بندها یا نگارش متن جدید در لحظه استفاده کنند. هر پاسخ با هایپرلینک به متن منبع دقیق ارائه میشود، بنابراین وکلا میتوانند منطق آن را قبل از رسیدن به دست مشتری یا دادگاه بررسی کنند.
فارست گفت که از هاروی برای سرعت بخشیدن به تحقیق و بازبینی استفاده میکند، نه به عنوان جایگزینی برای قضاوت حقوقی. او پرسید: "چگونه میتوان فراتر از سرعت، اطمینان حاصل کرد که دقت و برتری تحلیلی وجود دارد؟" او اضافه کرد: "شما باید یک انسان داشته باشید که برای ارزیابی آن در حال حاضر آموزش دیده باشد."
او همچنین از هبیا (Hebbia) برای بررسی پروندهها و سایر اسناد و پاسخ به سؤالات پیچیده حقوقی در مورد محتوای آنها استفاده میکند. این شرکت نرمافزار خود را در درجه اول به مدیران دارایی و بانکهای سرمایهگذاری میفروشد، اما در حال نفوذ در شرکتهای حقوقی مانند اوریک (Orrick) و فنویک (Fenwick) نیز است.
فارست گفت که یک ابزار واقعاً او را شگفتزده کرد: پژوهش عمیق (Deep Research) چتجیپیتی (ChatGPT). او از آن خواست ریسکهای ضدتراست را در یک ادغام پیشنهادی ارزیابی کند و پیشنویسی تهیه کند که چشمانداز تأیید را به حداکثر برساند. او از سه وکیل خواست تا خروجی را بررسی کنند و آنها تأیید کردند که "۱۰۰٪ دقیق" است.
درو موریس، شریک در فرست سیرکل لاو
هنگامی که درو موریس پتانسیل هوش مصنوعی را برای ارائه خدمات حقوقی بهتر با نرخ معقول مشاهده کرد، سمت مشاور عمومی خود را ترک کرد تا شرکت حقوقی قدرتمند خود، فرست سیرکل لاو (First Circle Law)، را راهاندازی کند. او با استارتاپهای نوپا تا متوسط در زمینه تأمین مالی، قراردادهای تجاری و مسائل حاکمیت شرکتی کار میکند.
موریس توضیح داد که به عنوان یک وکیل مستقل، برای تمام وظایفی که معمولاً به یک وکیل دستیار جوان محول میکرد، به ابزارهای هوش مصنوعی روی میآورد. او گفت: "من از آن برای هر کاری استفاده میکنم که در غیر این صورت به عهده یک وکیل دستیار جوان میگذاشتم."
او بیشتر با دو پلتفرم کار میکند. اولی جیسی ایآی (GC AI) است که برای تیمهای حقوقی داخلی طراحی شده است. او از این پلتفرم برای انجام تحقیقات حقوقی، ایجاد قالب برای مصوبات هیئت مدیره (یک سازوکار قانونی که به هیئت مدیره اجازه میدهد یک اقدام خاص را تأیید کند) و ویرایش قراردادها با تغییرات و اصلاحات پیشنهادی استفاده میکند.
برای بررسی و ویرایش عمیقتر قراردادها، او یک افزونه از استارتاپ حقوقی اسپلبوک (Spellbook) را در مایکروسافت ورد (Microsoft Word) باز میکند. اسپلبوک به وکلا اجازه میدهد یک دستور (prompt) ارائه دهند، مانند "این توافقنامه را برای استفاده در کالیفرنیا اصلاح کن"، سپس، قرارداد را با تغییرات پیشنهادی علامتگذاری میکند تا وکلا آنها را بپذیرند، رد کنند یا تغییر دهند.
جان همیل، شریک در دیالای پایپر
زمانی که جان همیل تازه کار خود را به عنوان وکیل آغاز کرده بود، شرکای شرکت پیشنویسهای کاغذی را با پیشنهادات خود که در حاشیه نوشته شده بود، بازمیگرداندند.
همیل گفت، سپس مایکروسافت با قابلیت ردیابی تغییرات (track changes) در ورد، قواعد بازی را تغییر داد.
اکنون، این وکیل دعوای تجاری میگوید حرفه حقوقی دوباره با هوش مصنوعی مولد تغییر کرده است.
در دیالای پایپر (DLA Piper)، جایی که او به عنوان بخشی از رهبری بخش دعاوی اثباتی شرکت، به آموزش وکلای جوان کمک میکند، همیل تیم خود را تشویق میکند از "جدیدترین و بهترین نرمافزارها" برای تقویت مهارتهای نوشتاری و تفکر خارج از چارچوب استفاده کنند.
همیل گفت: "برخی از ابزارهایی که اکنون در بازار موجودند، میتوانند پیشنهادات بسیار روشنگری برای نویسندگان در حال توسعه در مورد کارهایی که باید انجام دهند و چرایی آن ارائه دهند."
او از مایکروسافت کوپایلوت (Microsoft Copilot)، بریفکتچ (BriefCatch) و هاروی (Harvey) و چندین ابزار دیگر استفاده میکند - اگرچه در انتخاب یک مورد مورد علاقه احتیاط میکند و میگوید که بهترین محصول امروز ممکن است دو ماه دیگر به طور چشمگیری متفاوت باشد.
همیل همچنین پتانسیل دستیاران نوشتاری را برای ارائه اطلاعات اشتباه تشخیص داد. او به تیم خود میگوید که همیشه کار دستیار نوشتاری را بررسی کنند.
او گفت: "ما آن را مانند یک کارآموز هوشمند و خلاق میبینیم که واقعاً سریع کار میکند، اما درست مانند یک وکیل، مشاور، یا تحلیلگر جدید - اشتباهاتی مرتکب خواهد شد."
سارا تاتهیل-کویتون، شریک در چاک باروم LLP
وکیل دعاوی بیمه، سارا تاتهیل-کویتون، اولین باری را که همسرش، اسکات کویتون، چتجیپیتی (ChatGPT) را به او نشان داد، به یاد میآورد. او از آن برای نگارش یک نامه عاشقانه استفاده کرد.
ماهها بعد، کویتون از خود فراتر رفت: او شرکتی را تأسیس کرد تا کار همسرش را در زمینه قوانین آسیبهای شخصی آسانتر کند.
پلتفرم کیسمارک (CaseMark) به وکلا اجازه میدهد سوابق پزشکی یک شاکی را بارگذاری کنند و یک زمانبندی پزشکی تولید شده خودکار دریافت کنند - یک جدول زمانی دقیق و سازمانیافته از سابقه پزشکی بیمار. وکلا از اینها برای روشن کردن ترتیب وقایع و ساخت استدلالهای خود استفاده میکنند.
تاتهیل-کویتون، که از شرکتهای خودبیمه، شرکتهای بیمه و پیمانکاران مستقل در اقتصاد گیگ (Gig Economy) دفاع میکند، گفت که بررسی سوابق پزشکی خستهکننده و کند است. او تخمین میزند که استفاده از کیسمارک برای تولید زمانبندیهای پزشکی تا صد ساعت در هر پرونده، برای شرکتش صرفهجویی در زمان به همراه دارد.
او گفت، زمانی را که به دست میآورد، صرف پذیرش مشتریان بیشتر میکند.
جاستین پارسونز، شریک در اریکسون ایمیگریشن گروپ
وکیل مهاجرت، جاستین پارسونز، به شرکتهای فناوری کمک میکند تا استعدادهای برتر را از خارج از کشور استخدام کنند. این روزها، او برای نگارش پیشنویس اولیه درخواستهای ویزا به یک ابزار هوش مصنوعی به نام پارلی (Parley) تکیه میکند.
پلتفرم پارلی به وکیل اجازه میدهد اسنادی مانند رزومه مشتری، ریز نمرات دانشگاه و نامه پیشنهاد شغلی را بارگذاری کند. سپس این شواهد را جمعآوری کرده تا پیشنویس نامه پشتیبانی وکیل را تأییدکننده صلاحیت متقاضی، نگارش کند.
پارسونز گفت که از پارلی برای مسائل مختلفی از جمله معافیتهای منافع ملی (National Interest Waivers)، درخواستهای توانایی فوقالعاده EB-1 و ویزاهای O-1 استفاده میکند. ویزای O-1 یک ویزای کاری موقت است که برای افرادی با سابقه توانایی فوقالعاده در زمینه خود در نظر گرفته شده است.
در قوانین مهاجرت، بسیاری از وکلا به جای نرخ ساعتی، هزینه ثابتی دریافت میکنند، به ویژه برای خدمات استاندارد مانند درخواستهای ویزا. پارسونز گفت به همین دلیل است که وکلای مهاجرت در پذیرش فناوری جدید سریعتر عمل میکنند.
او گفت: "هزینهها ثابت هستند، بنابراین در بهترین منافع ماست که کارها را سریعتر پیش ببریم."
نکتهای دارید؟ از طریق ایمیل به آدرس [email protected] یا در سیگنال به @MeliaRussell.01 با این خبرنگار تماس بگیرید.