یک رنجر پاکستانی در صحنه حمله موشکی هند در مریدکی، پنجاب، پاکستان، در تاریخ ۷ می ۲۰۲۵ نگهبانی می‌دهد.
یک رنجر پاکستانی در صحنه حمله موشکی هند در مریدکی، پنجاب، پاکستان، در تاریخ ۷ می ۲۰۲۵ نگهبانی می‌دهد.

بخت و اقبال میان کاهش تنش و فاجعه برای هند و پاکستان

دیر یا زود، این بخت تمام خواهد شد

منظرهٔ هند و پاکستان که بر لبهٔ جنگ قرار می‌گیرند و سپس عقب‌نشینی می‌کنند، هم هشداردهنده است و هم آشنا. این بار نیز شانس به نفع کاهش تنش است، همانند گذشته. با این حال، دو هفتهٔ گذشته نشان می‌دهد که روابط میان دو قدرت هسته‌ای، که از زمان تجزیه در سال ۱۹۴۷ چهار بار به درگیری آشکار منجر شده، به طور فزاینده‌ای ناپایدار و خطرناک است. اکنون بیش از هر زمان دیگری مهم است که دو طرف به اختلافات خود، از جمله مدارای بی‌ملاحظهٔ پاکستان با گروه‌های شبه‌نظامی که هم خودش و هم هند را تهدید می‌کند، رسیدگی کنند.

در ۷ می، موشک‌های هندی به پاکستان و بخش تحت کنترل پاکستان از کشمیر، سرزمینی که هر دو طرف مدعی آن هستند، اصابت کردند. این حملات در تلافی حملهٔ تروریستی ۲۲ آوریل بود که منجر به کشته شدن ۲۶ غیرنظامی در بخش تحت کنترل هند از کشمیر شد. هند می‌گوید شنودهایی دارد که نشان می‌دهد شبه‌نظامیان پاکستانی مقصر بوده‌اند. در همین حال، پاکستان این موضوع را رد کرده و می‌گوید چندین هواپیمای جنگی هند را ساقط کرده است. این کشور تهدید به حملات متقابل بیشتر کرده است. درگیری‌های توپخانه‌ای در امتداد مرز واقعی در کشمیر شدت گرفته و منجر به کشته شدن غیرنظامیان شده است. جهان خارج، طبق یک سناریوی از پیش تعیین‌شده، هر دو طرف را به عقب‌نشینی فراخوانده است.

چیزی شبیه به این الگو از سال ۲۰۰۰ چندین بار رخ داده است. با این حال، اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، این درگیری در حال تغییر است. فروپاشی پاکستان غیرقابل توقف بوده است. این کشور با بحران اقتصادی پی‌درپی دست و پنجه نرم می‌کند؛ دموکراسی آن توسط ارتش دستکاری می‌شود، ارتشی که از اواخر سال ۲۰۲۲ توسط ژنرال عاصم منیر، یک تندرو مذهبی، رهبری می‌شود. به طرز قابل توجهی، دولت گروه‌های شبه‌نظامی در داخل مرزهای خود را، از جمله لشکر طیبه (LeT)، که سابقهٔ جنایات علیه هندی‌ها را دارد، فعال کرده یا تحمل می‌کند. تروریست‌های دیگر، از جمله آنهایی که از افغانستان فعالیت می‌کنند، سال گذشته در ۴۴۴ حمله ۱۶۱۲ پاکستانی را کشتند که بدترین آمار در یک دههٔ اخیر است. در حالی که پاکستان در حال فروپاشی است، هند در حال پیشرفت است: GDP این کشور اکنون ده برابر بزرگتر از همسایهٔ مشکل‌دارش است، در حالی که در سال ۲۰۰۰ پنج برابر بزرگتر بود.

فناوری جدید تسلیحات نیز در حال تغییر دادن درگیری است. هند از آخرین مینی‌جنگ در سال ۲۰۱۹ هزینه‌های تسلیحاتی خود را افزایش داده است. این کشور هواپیماهای جنگی از فرانسه خریده و قابلیت‌های پهپادی خود را تقویت کرده است. پاکستان نیز به نوبهٔ خود جنگنده‌ها و موشک‌های جدیدی از چین خریداری کرده است که اکنون ۸۱٪ از تسلیحات خود را از این کشور وارد می‌کند، این میزان ۱۵ سال پیش تنها ۳۸٪ بود. به دنبال پایان جنگ با تروریسم و سقوط کابل به دست طالبان در سال ۲۰۲۱، توجه آمریکا و اروپا به پاکستان کاهش یافته است. زمانی رؤسای جمهور و نخست‌وزیران غربی مجبور بودند برای اطمینان از همکاری نیمه‌کارهٔ پاکستان، با آن مدارا کنند، آن را دلجویی کنند، به آن رشوه دهند و آن را تهدید کنند. اکنون آنها بیشتر آن را نادیده می‌گیرند.

ترکیب پاکستان ناپایدار، مسابقه تسلیحاتی و بی‌تفاوتی خارجی خطرناک است. خوشبختانه، تبادلات نظامی تاکنون سنجیده بوده‌اند. درست است، موشک‌های هند عمیق‌تر از همیشه وارد پاکستان شدند و به سایت‌های بیشتری اصابت کردند. اما به نظر می‌رسد اردوگاه‌های شبه‌نظامی را هدف قرار داده‌اند. هواپیماهای آن در حریم هوایی هند باقی ماندند. در جریان درگیری‌ها در سال ۲۰۱۹، دولت نخست‌وزیر نارندرا مودی به طور احمقانه غرور ملی را در داخل کشور برانگیخت. این بار لفاظی‌های دولت و روحیهٔ عمومی خویشتن‌دارتر بوده‌اند. در همین حال، پاکستان ممکن است با ساقط کردن هواپیماهای جنگی هند، احتمالاً با استفاده از موشک‌های هوا به هوای چینی، غرور زخمی خود را التیام بخشیده باشد. این کشور حق اقدام بیشتر را برای خود محفوظ می‌دارد؛ هند می‌گوید یک تلاش پاکستان برای مقابله با پهپادها و موشک‌ها را خنثی کرده است. با این حال، راه فراری از آرماگدون وجود دارد.

متأسفانه، مگر اینکه علل زمینه‌ای درگیری حل شوند، مطمئناً دوباره شعله‌ور خواهد شد. هند باید به سرکوب خودکوبندهٔ بخشی از کشمیر که کنترل می‌کند پایان دهد. این منطقه دارای اکثریت مسلمان است و از سال ۲۰۱۹ تحت ادارهٔ متمرکزتر قرار گرفته که منجر به نظامی‌سازی، محدودیت آزادی بیان و نقض حقوق بشر شده است. اما مشکل بزرگتر، تحمل شبه‌نظامیان توسط پاکستان است که آن را از دیرباز منبع نفوذ نامتقارن دانسته است. اگرچه دست داشتن پاکستان در فاجعهٔ ۲۲ آوریل ثابت نشده است، اما گروهی مرتبط با لشکر طیبه ابتدا مسئولیت آن را بر عهده گرفت. سپس با صدور بیانیه‌ای آن را تکذیب کرد و گفت که رسانه‌های اجتماعی آن هک شده‌اند. استراتژی قدیمی پاکستان حمایت از حملات بی‌ثبات‌کننده و سپس فراخوانی برای ثبات است.

آمریکا دارای قدرت چانه‌زنی است و دولت ترامپ باید دولت پاکستان را تحت فشار قرار دهد تا اردوگاه‌های تروریستی را تعطیل کرده و رهبران شبه‌نظامی را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. سازمان‌های بین‌المللی که هنوز بر پاکستان نفوذ دارند، از جمله IMF و نهاد نظارتی جهانی ضد تأمین مالی تروریسم، باید از این کشور بخواهند اقدامات بیشتری انجام دهد.

در دنیای جدید چندقطبی، کشورهای دیگر نیز باید سهم خود را ایفا کنند. چین قدرتمندترین حامی پاکستان شده است، اما شهروندان آن در آنجا قربانی تروریسم بوده‌اند. کشورهای حوزه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، باید بر پاکستان فشار بیاورند. آنها مدت‌هاست با این کشور دوست بوده‌اند، اما منافع اقتصادی آنها اکنون با هند عظیم هماهنگ شده است. با بخت و اقبال، آخرین موج خشونت الگوی آشنا را دنبال خواهد کرد. اما دیر یا زود بخت تمام خواهد شد. ¦