وقتی قضات به عنوان ابزار حزبی عمل میکنند، مهم است که رفتار آنها را محکوم کنیم. ماه گذشته، چهار قاضی جمهوریخواه در دیوان عالی کارولینای شمالی، تلاش ضددیمکراتیک قاضی همحزبی خود، جفرسون گریفین، برای براندازی نتیجه انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ برای یک کرسی در همان دیوان را تأیید کردند. این تلاش با هدف کنار گذاشتن آرای برخی از رأیدهندگان کارولینای شمالی بود که همه قوانین را رعایت کرده بودند. اما به همان اندازه مهم است که قضات جمهوریخواهی را که در برابر براندازی انتخابات میایستند، ستایش کنیم؛ از جمله قاضی دادگاه منطقهای فدرال منصوبشده توسط ترامپ، ریچارد ای. مایرز، که اوایل این هفته حکم داد که اقدام گریفین قانون اساسی ایالات متحده را نقض کرده است. امروز، تنها دو روز پس از آن تصمیم، گریفین شکست را پذیرفت و در برابر عدالت الیسون ریگز تسلیم شد. اگر ایالات متحده قرار است در برابر حملات به انتخابات آزاد و عادلانه مقاومت کند، قضات بااصول از جناح راست همچنان ضروری هستند.
قضات محافظهکار و لیبرال معمولاً در بسیاری از مسائل مربوط به انتخابات و دموکراسی اختلاف نظر دارند، مانند قانون اساسی بودن مفاد مختلف قانون حق رأی، مهندسی حزبی حوزههای انتخابیه (gerrymandering)، و مجاز بودن یا نبودن تنظیم پولهای مبارزات انتخاباتی. همانطور که اخیراً در مجله حقوق ییل (The Yale Law Journal) توضیح دادم، امید واقعبینانهای وجود ندارد که دادگاههای فدرال، از جمله دیوان عالی ایالات متحده که اکنون تحت سلطه منصوبشدگان جمهوریخواه است، حقوق رأی را گسترش دهند. اما با این وجود، اجماع قضایی عمدتاً دوحزبی برای حفاظت از عناصر اساسی انتخابات آزاد و عادلانه مدتهاست که وجود دارد: اینکه انتخابات باید مطابق با قوانینی که قبل از انتخابات وضع شدهاند برگزار شود، همه رأیدهندگان واجد شرایط باید بتوانند رأی خود را که به طور عادلانه شمارش خواهد شد به صندوق بیندازند، و برندگان انتخابات بتوانند پست خود را تحویل بگیرند.
آمریکاییها این اجماع را پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ مشاهده کردند، زمانی که دونالد ترامپ و متحدانش بیش از ۶۰ شکایت برای براندازی پیروزی جو بایدن در برابر ترامپ بر اساس ادعاهای بدون پشتوانه واقعی درباره بینظمی در انتخابات و تئوریهای حقوقی مشکوک ارائه دادند. در حکمی که تلاشهای حقوقی ترامپ در پنسیلوانیا را رد کرد، قاضی برجسته محافظهکار (و منصوبشده توسط ترامپ) دادگاه تجدیدنظر فدرال، استفانوس بیباس، نوشت: «انتخابات آزاد و عادلانه شریان حیاتی دموکراسی ماست. اتهامات بیعدالتی جدی هستند. اما نامیدن یک انتخابات به عنوان ناعادلانه، آن را چنین نمیکند. اتهامات نیازمند ادعاهای مشخص و سپس اثبات هستند. ما در اینجا هیچکدام را نداریم.»
از شماره اکتبر ۲۰۲۲: بازی بلند جان رابرتز
اتفاق مشابهی در ویسکانسین رخ داد، جایی که قاضی محافظهکار دیوان عالی ایالتی، برایان هیجدورن، با همکاران لیبرال خود همراه شد تا ادعای ترامپ برای کنار گذاشتن آرایی که رأیدهندگان در آن ایالت با استفاده از صندوقهای پستی در طول همهگیری کرونا به صندوق انداخته بودند را رد کند؛ کاری که طبق قوانینی که مقامات انتخاباتی قبل از آغاز رأیگیری تعیین کرده بودند، مجاز بود. قاضی هیجدورن استدلال کرد که اگر ترامپ با استفاده از صندوقهای پستی مشکل داشت، باید این موضوع را قبل از انتخابات به چالش میکشید نه اینکه بعد از انتخابات منتظر بماند و ریسک محروم کردن رأیدهندگان را بپذیرد.
حکم قاضی مایرز این هفته در پرونده کارولینای شمالی در این سنت قضات محافظهکار که برای حاکمیت قانون و علیه براندازی انتخابات ایستادگی میکنند، جای میگیرد. همانطور که مارک جوزف استرن در اسلیت (Slate) اشاره میکند، «مایرز یک محافظهکار تمامعیار است - نه تنها عضو فدرالیست سوسیتی و منصوبشده ترامپ، بلکه عضو قدیمی باشگاههای اسلحه، از جمله NRA، و جامعه حقوقی انجیلی مسیحی نیز هست.»
با این حال، قاضی مایرز در تلاش گریفین، که همحزبی محافظهکار او بود، برای براندازی نتایج انتخابات، جانب او را نگرفت. گریفین استدلال میکرد که باید آرای برخی از شهرستانهای دموکراتنشین مربوط به رأیدهندگان نظامی و خارج از کشور که هنگام رأی دادن کارت شناسایی عکسدار ارائه نداده بودند را کنار گذاشت؛ چیزی که قانون ایالتی آن را الزامی نکرده بود. او سعی کرد برخی آرای دیگر را نیز کنار بگذارد، همه مربوط به رأیدهندگانی که قوانین تعیین شده و اجرا شده توسط مقامات انتخاباتی ایالتی را برای سالها رعایت کرده بودند. دادگاه تجدیدنظر ایالتی به گریفین اجازه داده بود تا حداکثر ۶۰ هزار رأی را به چالش بکشد، و دیوان عالی کارولینای شمالی دامنه آن را محدودتر کرد اما همچنان اجازه داد برخی از چالشهای گریفین ادامه یابد. این حکم با مخالفت دو قاضی ایالتی، از جمله قاضی جمهوریخواه ریچارد دیتز، صادر شد که گفت این حکم اعتقاد او را مبنی بر اینکه «دادگاههای ایالتی ما قطعاً اصل جهانی پذیرفته شده مبنی بر اینکه دادگاهها نمیتوانند نتایج انتخابات را با بازنویسی قانون به صورت عطفبهماسبق تغییر دهند، میپذیرند»، زیر سؤال برده است.
هنگامی که پرونده به دادگاه فدرال رسید، قاضی مایرز ابتدا گفت که ایالت میتواند فرآیند مشخص کردن آرای قابل حذف را آغاز کند اما هنوز برنده انتخابات را تأیید نکند. در آن زمان، من از آن دستور انتقاد کردم زیرا میتوانست سردرگمی درباره برنده واقعی انتخابات ایجاد کند، و هیئتی از دادگاه حوزه چهارم از جمله قاضی محافظهکار برجسته، پل نیمایر، در آن دادگاه با این نظر موافقت کرده و حکم مایرز را در آن نقطه اواخر ماه گذشته لغو کرد.
هنگامی که این هفته به ماهیت پرونده پرداخت، قاضی مایرز حکم داد که راهکار درخواستی گریفین و تأیید شده توسط دادگاههای ایالتی، هم حقوق دادرسی عادلانه رأیدهندگان را با تغییر قوانین به صورت عطفبهماسبق نقض میکند و هم حقوق حمایت برابر را با رفتار متفاوت با رأیدهندگان مشابه نقض میکند. همانطور که قاضی مایرز نوشت: «قوانین را قبل از بازی تعیین میکنید. بعد از اتمام بازی آنها را تغییر نمیدهید.» او افزود، با نقل قول از برخی پروندههای قبلی، که این پرونده «مربوط به تلاشی برای تغییر قوانین بازی پس از انجام آن است. دادگاه نمیتواند این استراتژی را تأیید کند، که خود اعتبار انتخابات را درگیر میکند و به منافع اساسی قانون در قطعیت توهین مینماید. اجازه دادن به طرفین برای برهم زدن قوانین مشخص شده یک انتخابات پس از برگزاری آن تنها میتواند منجر به سردرگمی و آشفتگی شود (که) تهدیدی برای تضعیف اعتماد عمومی به دادگاههای فدرال، نهادهای ایالتی و خود انتخابات است.»
اینکه گریفین پس از نظر غیرقابل انکار قاضی مایرز، شکست را پذیرفت، خوب است - این بیش از آن چیزی است که دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۰ یا پس از آن انجام داد. اما نباید به اینجا کشیده میشد. گریفین هرگز نباید تلاش برای براندازی انتخابات را آغاز میکرد و دادگاههای کارولینای شمالی هرگز نباید تلاش او را تأیید میکردند. این نوع تلاش برای بازچینی قوانین به صورت عطفبهماسبق با تأیید قضایی ممکن است جبهه جدیدی در جنگهای رأیگیری باز کند. اما اگر قضات بااصولی مانند قاضی مایرز از جناح راست و همکارانشان از جناح چپ، به ایستادگی برای حاکمیت قانون ادامه دهند، آمریکا همچنان میتواند از حملات جاری به دموکراسی خود جان سالم به در ببرد.