رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، در حال سخنرانی در مراسم تحلیف فرستاده ویژه به خاورمیانه، استیو ویتکوف، در دفتر بیضی کاخ سفید در تاریخ ۶ مه ۲۰۲۵ در واشنگتن دی‌سی. — Anna Moneymaker/Getty Images
رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، در حال سخنرانی در مراسم تحلیف فرستاده ویژه به خاورمیانه، استیو ویتکوف، در دفتر بیضی کاخ سفید در تاریخ ۶ مه ۲۰۲۵ در واشنگتن دی‌سی. — Anna Moneymaker/Getty Images

چرا ترامپ با حوثی‌ها بر سر آتش‌بسی که اسرائیل و ریشه‌های بحران را نادیده می‌گیرد، موافقت کرد

با وجود بمباران سنگین، حوثی‌ها قابلیت‌های موشکی و پهپادی قابل توجهی را حفظ کرده‌اند، از نظر تاکتیکی تطبیق یافته‌اند، هزینه‌ای یک میلیارد دلاری به آمریکا تحمیل کرده‌اند و از نظر استراتژیک برای ایران ارزش بیشتری پیدا کرده‌اند.

در یک تحول دیپلماتیک آرام اما پرمحتوا، ایالات متحده این هفته با توقف کارزار هوایی خود علیه جنبش انصارالله یمن که با نام حوثی‌ها نیز شناخته می‌شوند، در ازای پایان دادن به حملات آن‌ها به کشتیرانی بین‌المللی در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب موافقت کرد. این توافق که با میانجی‌گری عمان و گزارش‌ها حاکی از تسهیل آن توسط ایران است، روز سه‌شنبه توسط رئیس جمهور دونالد ترامپ تنها چند روز پیش از اولین سفر خارجی او به منطقه خلیج فارس پس از بازگشت به قدرت، اعلام شد.

این آتش‌بس که توسط رئیس جمهور آمریکا به عنوان یک "تسلیم" از سوی حوثی‌ها توصیف شد، در واقع یک تفاهم شفاهی با تعریفی مبهم است و هیچ توافق‌نامه مکتوبی وجود ندارد. و در حالی که حوثی‌ها تأیید کرده‌اند که دارایی‌های آمریکا را هدف قرار نخواهند داد، آن‌ها همچنان به عملیات نظامی خود علیه اسرائیل متعهد هستند. این ابهام بازتاب یک الگوی گسترده‌تر است: کاهش تنش تاکتیکی که با پیام‌رسانی استراتژیک متعادل می‌شود.

توافقی با شرایط محدود اما پیامدهای گسترده

چارچوب آتش‌بس از طریق کانال‌های عمان و ایران پدیدار شد. هسته اصلی آن یک مبادله معامله‌گرانه است: حوثی‌ها حملات به کشتی‌های تجاری را متوقف می‌کنند و ایالات متحده حملات در یمن را به حالت تعلیق در می‌آورد. اگرچه این توافق از نظر دامنه محدود است، اما موج‌های منطقه‌ای، به ویژه در امنیت دریایی و بازارهای انرژی، ایجاد کرده است. ترامپ پیام حوثی‌ها را اینگونه بیان کرد: "لطفاً دیگر ما را بمباران نکنید و ما به کشتی‌های شما حمله نخواهیم کرد." در پاسخ، ایالات متحده عملیات روف رایدر را متوقف کرد. این عملیات از ۱۵ مارس آغاز شده بود و بیش از ۱۰۰۰ هدف از جمله انبارهای سلاح، زیرساخت پهپادی و مراکز فرماندهی را مورد حمله قرار داد و صدها جنگجو و فرمانده سطح میانی را کشت.

با این حال، تأثیر گسترده‌تر این کارزار مبهم باقی مانده است. پنتاگون اطلاعات کمی در مورد دارایی‌های نابود شده منتشر کرد، در حالی که ناظران جامعه مدنی تخمین می‌زنند حداقل ۱۵۸ غیرنظامی کشته و ۳۴۲ نفر بین ۱۵ مارس تا ۲۲ آوریل زخمی شده‌اند، از جمله ۶۸ مهاجر آفریقایی در حمله به یک مرکز بازداشت.

به نقل از مقامات آمریکایی، ان‌بی‌سی روز جمعه گزارش داد که این کارزار "از ماه مارس تاکنون بیش از ۱ میلیارد دلار هزینه برای آمریکا داشته است، از جمله هزاران بمب و موشک مورد استفاده در حملات، به همراه هفت پهپاد ساقط شده و دو جت جنگنده که غرق شدند."

حوثی‌ها نیز به نوبه خود هرگونه تسلیم را رد کردند. شورای عالی سیاسی این گروه، آتش‌بس را عقب‌نشینی آمریکا خواند که قابل ارزیابی است. یک سخنگو در ایکس نوشت: "ما هیچ درخواستی نداشتیم. آمریکایی‌ها پیام‌ها را از طریق عمان برای ما ارسال کردند."

همچنین، این توافق شامل اسرائیل نمی‌شود. احمد ناجی، تحلیلگر ارشد گروه بحران بین‌المللی، به المانیتور گفت: "با وجود آسیب دیدن، حوثی‌ها بدون پایان دادن به تمام خصومت‌ها، یک آتش‌بس را تضمین کردند. این نشان می‌دهد که آن‌ها مقداری اهرم فشار را حفظ کرده‌اند." درست قبل از این توافق، نیروهای حوثی موشک‌های بالستیکی را نزدیک فرودگاه بن گوریون اسرائیل شلیک کردند و "محاصره هوایی" حریم هوایی اسرائیل را اعلام کردند که منجر به حملات هوایی تلافی‌جویانه اسرائیل شد.

مقاومت تاکتیکی و یادگیری عملیاتی

با وجود بمباران گسترده، حوثی‌ها مقاومت قابل توجهی از خود نشان داده‌اند. زیرساخت‌های غیرمتمرکز، مواضع مستحکم شده و تاکتیک‌های چریکی به آن‌ها اجازه داد تا تلفات را جذب کرده و در عین حال توانایی عملیاتی خود را حفظ کنند.

الئونورا آردمانی، پژوهشگر ارشد در ISPI، خاطرنشان کرد: "حوثی‌ها برای سازماندهی مجدد در میدان و ترمیم خطوط ارتباطی داخلی خود زمان می‌خرند. این برای آن‌ها یک وقفه تاکتیکی مفید به نظر می‌رسد." او افزود که مانند عربستان سعودی در سال‌های قبل، این گروه در برابر کارزار هوایی مقاومت کرده و حریف خود را مجبور به آتش‌بس کرده است.

گزارش‌های مستقل حاکی از آن است که این گروه هنوز ده‌ها موشک بالستیک و صدها پهپاد را در اختیار دارد.

ایران در تشویق این آتش‌بس نقش داشت و از کانال‌های ارتباطی خود با حوثی‌ها برای کاهش تنش استفاده کرد و در عین حال امکان تکذیب منطقی را حفظ کرد. ناجی با اشاره به دیپلماسی هسته‌ای بین تهران و واشنگتن که به طور موازی در عمان در حال انجام بود، گفت: "ایران احتمالاً برای جلوگیری از تشدید گسترده‌تر منطقه‌ای اقدام کرده است."

محمد الباشا از شرکت مشاوره ریسک Basha Report خاطرنشان کرد که "بارزترین نشانه موفقیت در تحلیل بردن توانایی‌های حوثی‌ها، کاهش شدید در پرتاب موشک‌های بالستیک ضد کشتی بود – یکی از نادرترین و پیشرفته‌ترین سامانه‌ها در زرادخانه آن‌ها." با این حال، او هشدار داد که این کاهش ممکن است بازتاب کاهش ذخایر یا یک انتخاب استراتژیک برای کمین کردن تا عبور فشار باشد.

الباشا هشدار داد که حوثی‌ها در آینده ممکن است حتی حمایت بیشتری از ایران دریافت کنند. "با توجه به اینکه سایر نیروهای نیابتی ایران تحت فشار هستند، حوثی‌ها به عنوان موثرترین و استراتژیک‌ترین بازیگر ایران ظهور کرده‌اند." تهران ممکن است اکنون حمایت از قابلیت‌های موشکی، پهپادی و جنگ نامتقارن آن‌ها را دوچندان کند.

تاکتیک‌های حوثی‌ها در میدان نبرد نیز تکامل یافته است. آن‌ها با تغییر تمرکز از حملات دریایی به اهداف اسرائیلی – به ویژه فرودگاه‌ها – توانایی‌های ضد کشتی خود را حفظ کردند و در عین حال اهرم منطقه‌ای خود را نگه داشتند. استفاده مداوم آن‌ها از پهپادها و موشک‌های کروز دوربرد نشان‌دهنده افزایش پیچیدگی عملیاتی است.

آردمانی خاطرنشان کرد: "آمریکا، مانند عربستان سعودی پیش از این، نتوانست ساختارهای فرماندهی و کنترل حوثی‌ها را نابود کند." او افزود: "شمال غرب یمن غنی از غارها و کوه‌هاست، و حوثی‌ها استاد جنگ نامتقارن هستند." توانایی آن‌ها در پنهان کردن دارایی‌ها در مناطق دشوار، یک مزیت پایدار ثابت شده است.

الباشا افزود که "حوثی‌ها با پنهان کردن موثرتر رهبری خود سازگار شده‌اند – بسیاری از فرماندهان ارشد از انظار عمومی ناپدید شده‌اند و مواجهه آن‌ها با حملات هوایی را محدود کرده‌اند." این گروه همچنین تاکتیک‌های شلیک و فرار خود را با استفاده از موشک‌های زمین به هوای ۳۵۸ ساخت ایران که از سکوهای متحرک پرتاب می‌شوند، برای هدف قرار دادن پهپادهای آمریکایی بهبود بخشیده است.

کارزار هوایی آمریکا: آتش، اصطکاک و خستگی

عملیات روف رایدر آسیب‌های تاکتیکی وارد کرد، اما با هزینه‌ای قابل توجه. در این کارزار دو ناو هواپیمابر آمریکایی – یواس‌اس هری اس. ترومن و یواس‌اس کارل وینسون – به همراه ده‌ها هواپیمای تهاجمی و پهپاد مستقر شدند. تنها ترومن بین اواسط مارس و ماه مه ۴۷ حمله انجام داد.

با این حال، این کارزار آسیب‌پذیری‌هایی را آشکار کرد. از دسامبر ۲۰۲۴، ارتش آمریکا چهار فروند جنگنده اف/ای-۱۸ سوپر هورنت را در حوادث عملیاتی از دست داده است، از جمله یکی که در طول مانورهای گریز به دریا افتاد. همچنین حداقل هفت فروند پهپاد ام‌کیو-۹ ریپر – هر کدام به ارزش بیش از ۳۰ میلیون دلار – از زمان بازگشت ترامپ به قدرت ساقط شده‌اند.

ایالات متحده همچنین وضعیت پیشروی خود در دیگو گارسیا را با استقرار چهار بمب‌افکن بی-۵۲اچ در کنار شش بمب‌افکن رادارگریز بی-۲ تقویت کرد، علاوه بر اسکادران‌های اف-۱۶ و هواپیماهای پشتیبانی در خلیج فارس. این استقرار نادر دو ناو هواپیمابر، تعهد واشنگتن به بازدارندگی در محیطی با تهدید بالا را برجسته کرد.

الباشا توضیح داد: "استقرار بی-۲ [و بی-۵۲] نشان می‌دهد که ایالات متحده می‌تواند بدون تکیه بر پایگاه‌های عربستان سعودی یا امارات متحده عربی، در سراسر خلیج فارس حمله کند." او افزود: "این امر خطر تلافی علیه شرکای خلیج فارس آن را کاهش می‌دهد و بازدارندگی در برابر ایران را تقویت می‌کند."

با وجود این دارایی‌ها، بازده استراتژیک این کارزار محدود بود. حملات موشکی و پهپادی حوثی‌ها تنها به تدریج کاهش یافت و این گروه توانایی هدف قرار دادن خاک اسرائیل را تا شب قبل از آتش‌بس حفظ کرد. توانایی آن‌ها برای ایجاد اختلال، حتی تحت فشار، دست نخورده باقی مانده است. در همین حال، زرادخانه حوثی‌ها به تکامل خود ادامه می‌دهد. با موشک‌ها، پهپادها و شناورهای بدون سرنشین تامین شده توسط ایران که ستون فقرات موجودی آن‌ها را تشکیل می‌دهند، آن‌ها به طور پیوسته برد، دقت و خودمختاری در تولید را بهبود بخشیده‌اند. نقاط راهبردی دریایی مانند باب‌المندب به زمینه‌های آزمایشی کلیدی برای دکترین عملیاتی آن‌ها تبدیل شده‌اند.

همانطور که آردمانی مشاهده کرد: "عدم تقارن‌های نظامی بزرگ اغلب به نفع بازیگر کوچک‌تر است، به خصوص وقتی که شما شرکایی در میدان ندارید." او استدلال کرد که قدرت هوایی به تنهایی جایگزینی برای یک استراتژی پایدار زمینی یا اتحادهای محلی نیست.

نگاه به آینده: وقفه استراتژیک یا پیش درآمد؟

آتش‌بس به رئیس جمهور ترامپ یک پیروزی سیاسی، حداقل در کوتاه‌مدت، ارائه می‌دهد: کاهش آسیب‌پذیری آمریکا، آرام شدن تنش‌ها در دریای سرخ و گشودن راهی برای پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای با ایران. شرکای خلیج فارس از این وقفه استقبال کردند، مصر انتظار افزایش درآمدهای کانال سوئز را دارد و عمان و قطر اعتبار میانجی‌گری خود را تقویت کردند.

با این حال، محدودیت‌های این توافق آشکار است. این توافق اسرائیل را مستثنی می‌کند و به ریشه‌های ایدئولوژیک خصومت حوثی‌ها نمی‌پردازد. ناجی هشدار داد: "وضعیت امنیتی شکننده باقی می‌ماند. کشتیرانی اسرائیلی مستثنی شده است... برای صنعت، این تنها یک وقفه موقت به معنای آن است."

برای عربستان سعودی، پیامدها پیچیده است. آردمانی گفت: "حوثی‌ها در برابر حملات آمریکا و اسرائیل نفوذناپذیر ثابت شده‌اند." او افزود: "در مذاکرات آتی، آن‌ها در موقعیت قوی‌تری نسبت به سال ۲۰۲۲ خواهند بود، زیرا هم مقاومت و هم دامنه تهاجمی خود را نشان داده‌اند."

در نهایت، حوثی‌ها نشان داده‌اند که حتی یک گروه نسبتاً منزوی – بدون شناسایی رسمی دولتی – می‌تواند هزینه‌های مالی سنگینی را بر پیشرفته‌ترین ارتش جهان تحمیل کند. از طریق بازدارندگی لایه‌ای، تاکتیک‌های تطبیقی و پیام‌رسانی استراتژیک، آن‌ها نه تنها زنده مانده‌اند، بلکه اهرم فشار نیز به دست آورده‌اند. دریای سرخ ممکن است فعلاً آرام‌تر باشد، اما طوفان هنوز به پایان نرسیده است.