در دومین روز حضور در دفتر، رئیسجمهور دونالد ترامپ فرمان اجرایی پایان دادن به تبعیض مثبت (affirmative action) در قراردادهای دولتی را صادر کرد. من این اقدام را نشانهای از تأثیرگذاری کارم در طول سالها میدانستم، که در آن علیه برنامههای تنوع، عدالت و شمول (DEI) و تفسیرهای گسترده از قانون حقوق مدنی سال ۱۹۶۴ (Civil Rights Act) فعالیت کردهام، به ویژه کتابم با عنوان «ریشههای ووک» در سال ۲۰۲۳ و مشارکتم در پروژه ۲۰۲۵، پروژه انتقال ریاست جمهوری برای ترامپ ۲.۰.
متأسفانه، اکنون مشخص است که دولت ترامپ به جای پایبندی به اصول بیطرفی رنگی، شایستهسالاری و آزادی فردی که من به آنها اعتقاد دارم، به دنبال اجرای نسخه خود از کنترل افکار و فراتر رفتن دولت فدرال از اختیاراتش است.
این موضوع به وضوح در نامه مطالبات دولت که در ۱۱ آوریل به هاروارد ارسال شد و اعلام قطع بودجه تحقیقاتی دانشگاه قابل مشاهده است. در این نامه آمده بود که هاروارد باید تمامی سیاستهای DEI و تبعیض مثبت را در استخدام، ارتقا و پذیرش متوقف کند.
تا اینجا، همه چیز خوب بود. در وهله اول این قانون حقوق مدنی و بعدها اصل نهم اصلاحیه آموزش (Title IX) بودند که برای تحمیل سیاستهای مبتنی بر نژاد و جنسیت بر دانشگاهها و کسبوکارهای خصوصی استفاده شدند. از زمان ریچارد نیکسون، این رویکرد حاکم بود که اگر مؤسسات آموزش عالی بودجه فدرال میخواهند، باید از قوانین دولت تبعیت کنند. در یک چرخش اورولی، ممنوعیت تبعیض در قانون حقوق مدنی به عنوان مجوزی برای تقریباً اجباری کردن اولویتبندی نژادی و جنسیتی در استخدام و پذیرش تفسیر شد. دولت ترامپ با تلاش برای خنثی کردن بخشی از این آسیبها، در راستای متمم چهاردهم قانون اساسی، قانون حقوق مدنی و رویه دیوان عالی عمل میکند.
با این حال، علاوه بر پیشنهادات منطقی، دولت مجموعهای از خواستههای افراطی و بیسابقه را مطرح کرد. از جمله خواستار بازرسی کل حوزههای مطالعاتی شد، بخشی به این دلیل که آنها «گرفتار ایدئولوژی شدهاند». حتی فراتر از این، شرطی مبنی بر برداشتن گامهایی برای دستیابی به تنوع دیدگاهها در سراسر رشتهها و دپارتمانهای آکادمیک مطرح شد. دولت در اینجا به هیچ قانونی استناد نمیکند. در حالی که قانون حقوق مدنی تبعیض بر اساس برخی ویژگیهای محافظتشده را ممنوع کرد، ایدئولوژی سیاسی یکی از آنها نیست. بنابراین، هاروارد به عنوان یک دانشگاه خصوصی آزاد است تا هر چقدر که میخواهد لیبرال و ضد ترامپ باشد.
وضعیت بدتر میشود. در همان زمانی که دولت هاروارد را به گرفتار شدن در ایدئولوژی متهم میکند، خواستار غربالگری ایدئولوژیکی جدید دانشجویان خارجی میشود، تا افراد ضدیهود، حامیان تروریسم یا «دانشجویان مخالف ارزشها و نهادهای آمریکایی که در قانون اساسی و اعلامیه استقلال ایالات متحده حک شدهاند» پذیرش نشوند. با توجه به اینکه آمریکاییها چقدر درباره ارزشها و اصول قانون اساسی خود بحث میکنند، هیچ راهی وجود ندارد که چنین شرطی چیزی جز یک آزمون ایدئولوژیکی برای کسانی باشد که اجازه تحصیل در هاروارد را پیدا میکنند.
حتی اگر قانون چنین گامهایی را مجاز میدانست، تناقض مستقیمی بین هدف تنوع دیدگاهها و اصل شایستهسالاری وجود دارد، که دولت مدعی دفاع از آن است. همه ما علاقهمندیم که مؤسسات برتر ما دانشجویان و هیئت علمی را بر اساس هوش، شایستگی و تناسب آنها با یک برنامه انتخاب کنند. داشتن آزمونهای ایدئولوژیکی برای استادان و دانشمندان آسیب بیشتری به اصل شایستهسالاری وارد میکند تا اولویتبندی نژادی و جنسیتی، با توجه به اینکه تعداد کمی از افراد دارای مدارک پیشرفته خود را محافظهکار معرفی میکنند. یک مطالعه در سال ۲۰۲۲ نشان داد که از میان کمکهای مالی دانشمندان به دو حزب سیاسی اصلی در انتخابات فدرال، کمتر از ۱۰٪ به جمهوریخواهان تعلق گرفته است. آیا ما باید به اقلیت کوچکی از حامیان ترامپ در علم، چیزی نزدیک به نیمی از مشاغل موجود را به نام عدالت بدهیم؟ تصور برنامهای DEI که افراطیتر از این باشد دشوار است.
قابل درک است که نگرانی در مورد تنوع ایدئولوژیکی از کجا ناشی میشود. محافظهکاران از طریق اقداماتی مانند اظهارنامههای تنوع (diversity statements)، که برای پذیرش ایدههای خاص چپگرا غربالگری میکنند، توسط دانشگاهها مورد تبعیض قرار گرفتهاند. با این حال، نظریه مبنی بر اینکه برای غلبه بر تبعیض گذشته به تبعیض فعلی نیاز است، منطق دقیق DEI است. محافظهکاران در این مورد درک میکنند که درمان میتواند بدتر از بیماری باشد، زیرا تحمیل عواملی بیربط به شایستهسالاری در فرآیندهای استخدام و پذیرش در نهایت بیعدالتی و رنجش بیشتری ایجاد میکند. علاوه بر این، برخی حوزهها هیچ ارتباطی با سیاست ندارند. دلایل کمی برای نگرانی در مورد سوگیری چپگرا در ریاضیات وجود دارد. موضع مبنی بر اینکه چیزی به نام پژوهش بیطرفانه سیاسی وجود ندارد، ایده وحشتناک دیگری از چپ است که بهتر است محافظهکاران آن را قرض نگیرند.
هاروارد اکنون در حال شکایت است و احتمالاً پیروز خواهد شد، حتی اگر فقط به این دلیل که دولت برای قطع بودجه از رویههای مناسب پیروی نکرده است. با این حال، آسیب به نهادهای آمریکایی احتمالاً طولانیمدت خواهد بود. مسیر شغلی دانشمندان جوان از مسیر خارج شده است، زیرا تحقیقات در موضوعات مهمی مانند درمان سرطان و معکوس کردن پیری متوقف شده است. علم آمریکایی در وضعیتی خطرناک خواهد بود تا زمانی که این دولت دانشگاهها را دشمنانی ببیند که باید نابود شوند، نه مؤسساتی که میتوانند در چارچوب قوانین موجود اصلاح شوند.
محافظهکاران حق داشتهاند که از برنامههای DEI و دیگر انحرافات قوانین حقوق مدنی انتقاد کرده و با آنها مبارزه کنند. آنها در این نبرد از نظر سیاسی، در برابر قضات و در دادگاه افکار عمومی پیروز شدهاند و من افتخار میکنم که در این فرآیند نقشی داشتهام. اکنون زمان آن فرا رسیده است که رویکرد پوچگرایانهای را که به دنبال برچیدن نهادها از طریق خواستههایی است که هم غیرقانونی و هم غیرقابل اجرا هستند، رد کنیم. هاروارد ممکن است هرگز نهادی نباشد که MAGA (Make America Great Again) در آن هواداران زیادی داشته باشد. پذیرش این موضوع برای در صلح بودن با ایده آمریکا به عنوان جامعهای چندگانه ضروری است.
ریچارد حنانیا بنیانگذار و رئیس مرکز مطالعات حزبگرایی و ایدئولوژی است.