فرض اساسی «ناهار با FT» این است که شما همان چیزی هستید که میخورید، یا حداقل نحوه خوردن آن. فلسفه ترینی وودال متفاوت است: شما همان چیزی هستید که به نظر میرسید.
وقتی وارد کافه بزرگ نزدیک ناتینگ هیل لندن میشود، با طراوت و بیزمانیِ آرایشی میدرخشد، هالهای که فقط پول میتواند آن را بخرد و فقط موفقیت میتواند آن را حمل کند. کت و شلوار آبی پودری او رنگ جدیدی از اعتماد به نفس به فضا میدهد. جرمی کینگ، رستوراندار، وقتی بعداً میآید، تحسین میکند: «رنگ عالی.»
در دهه 2000، وودال و دوستش سوزانا کنستانتین حس استایل بریتانیا را بازنگری کردند. در برنامه تلویزیونی پرطرفدارشان، What Not to Wear، آنها به شدت از زنان انتقاد میکردند. این کار موفق بود زیرا آنها با زنان دوست میشدند و درباره نقصهای خودشان نیز رک بودند. وودال قبلاً اعتیاد داشت. پس از پایان برنامه، همسر سابق و پدر دخترش با خودکشی درگذشت. او بعداً با چارلز ساچی رابطه داشت.
وودال که اکنون 61 ساله است، با یک شرکت آرایشی و مراقبت از پوست به نام Trinny London دوباره به مرکز توجه بازگشته است. اگر میخواهید 68 پوند برای کرمی بپردازید که قول سفت کردن گردن افتاده شما را میدهد، تنها نیستید. فروش Trinny London سال گذشته به 70 میلیون پوند رسید. بنیانگذار به دستاوردهای خود بسنده نمیکند. «باید این کارها و این کارها را انجام دهیم.»
در واقع، وودال اکنون حتی بیشتر از قبل، عادات زنان را شکل میدهد. زمانی با بدن زنان دیگر در دوربین دست و پنجه نرم میکرد؛ اکنون با بدن خودش درگیر است و در اینستاگرام پخش زنده دارد. قبل از ناهار ما، تماشایش میکنم که 1.4 میلیون دنبالکننده خود را درباره رنگ رژ لب، تمرین با وزنه و نحوه تبدیل شلوار گرمکن به یک لباس شیک آموزش میدهد.
همه اینها زمانه ما را به تصویر میکشد. در سال 2025، ظاهر میتواند دستاورد باشد. دونالد ترامپ بسیاری از منصوبین دولتی را بر اساس ظاهرشان در تلویزیون انتخاب کرد. جریان اصلی در میان بوتوکس، اوزمپیک و فست فشن غرق شده است. اروپا بیشتر از کل جهان برای تحقیقات در مورد بیماریهای عفونی نوظهور، برای فیلرهای صورت هزینه میکند.
اعتراف میکنم که سردرگم هستم. در حال آماده شدن برای مصاحبه، متوجه میشوم که نمیتوانم کلمه مرطوبکننده (moisturiser) را هجی کنم. آیا چیزی را از دست میدهم؟
وودال به من میگوید: «آه بله. اگر احساس پرانرژی بودن کنید، کاملاً تصور خود را نسبت به نحوه دیدن خودتان تغییر میدهید. سپس نحوه دیدن دیگران نسبت به شما هم تغییر میکند... برخی زنان در آینه نگاه میکنند و میگویند «به این خط روی گردنم نگاه کن.» اما بسیاری از زنان فقط فکر میکنند «احساس خستگی میکنم.» محصولات Trinny London هدف دارند که زنان فکر کنند دیگر احساس خستگی نخواهند کرد. اما به نظر میرسد محدودیتهایی وجود دارد. قبل از اینکه به غذا بپردازیم، مهمان من یک ماکیاتو سفارش میدهد.
بگذار در امور مالی باشم، و پدرم مرا متوجه شود، چون عقده حقارت کوچکترین فرزند را دارم
وودال کمی نمایشی میگوید: «دو پرس غذا میخوریم، درست است؟» «همراهش دسر هم هست؟» او یک سالاد آرتیشو سفارش میدهد و — در حرکتی که در آن لحظه اهمیتش را درک نمیکنم — پاستا لینگوئینی با خرچنگ. من گزینههای وگان را انتخاب میکنم، یک سالاد مارچوبه و سپس کدو سبز. «خدایا، چقدر سبک است،» او قبل از اینکه بتوانم سیبزمینی سرخ کردهام را سفارش دهم، حرفم را قطع میکند.
باور کنید یا نه، سارا-جین وودال در کودکی خجالتی بود. پدرش مرموز و کارآفرین بود. وقتی ثروت او در اواخر نوجوانیاش رو به افول گذاشت، دانست که دانشگاه گزینهای نیست، بنابراین به عنوان معاملهگر در «سیتی» (مرکز مالی لندن) مشغول به کار شد. «بگذار در امور مالی باشم، و پدرم مرا متوجه شود، چون عقده حقارت کوچکترین فرزند را دارم.»
تا آن زمان به نوشیدنی و مواد مخدر اعتیاد داشت. «میتوانید به اعتیاد به عنوان یک ژن موروثی نگاه کنید، میتوانید به شرایط نگاه کنید. من کمتر روی آن تمرکز میکنم، و بیشتر روی اینکه چگونه میتوانم در این چرخه نباشم؟ تا 26 سالگی از همه چیز خسته شده بودم، و به مرکز بازپروری رفتم و دیگر هرگز مواد مخدر مصرف نکردم.»
او کنستانتین را در یک مهمانی شام که پسر پرنسس مارگارت میزبان آن بود، ملاقات کرد. آنها وارد روزنامهنگاری مد شدند، یک کسب و کار مد داتکام را امتحان کردند، سپس راهشان را به بیبیسی پیدا کردند. آیا شخصیت خشن وودال در تلویزیون یک کاریکاتور بود؟ «نه، آن خود من بودم. [اما] هرگز نمیخواستم کسی با احساس بد ترک کند.»
آیا ما امروز بیشتر از دهه 2000 درگیر ظواهر هستیم؟ «اکنون چیزهای زیادی وجود دارند که در کنار هم زندگی میکنند. جنبش «با وقار پیر شوید» وجود دارد: آیا این به این معنی است که نمیتوانم هیچ کاری برای خودم انجام دهم و هرگز نمیتوانم موهایم را رنگ کنم؟ جنبش «هر کاری میکنم تا جوان به نظر برسم» وجود دارد: «هر درمانی را انجام میدهم»، «لیفت صورت انجام میدهم.» کسی است که دیسمورفی بدن دارد. و کسی است که از نظر بالینی مشکلات مربوط به وزن دارد و استفاده از دارویی مانند اوزمپیک برای او مفید است.
«فکر میکنم امروز انتخاب شخصی بیشتری وجود دارد، در حالی که قبل از آن خطوط فکری کاملاً مشخصی وجود داشت. این بود که «تو زشت به نظر میرسی، ما تو را بهتر جلوه میدهیم.» من دیگر واقعاً به ترندها نگاه نمیکنم. رنگهایی را میپوشم که فکر میکنم به من میآیند، فرمهایی را میپوشم که فکر میکنم برای من مناسب هستند.»
فکر میکند نرمتر شده است. «وقتی آن برنامه را انجام میدادم، میگفتم: این چیزی است که باید باشد. زبان من اکنون این است: این را در نظر بگیرید. امروز را ترجیح میدهم.» او زمانی به زنانی که سینههای بزرگ داشتند میگفت یقه اسکی نپوشند، زیرا «ممکن است کمی "تکسینه" به نظر برسید.» اما «اگر سردتان باشد و گردنتان سرد شود، مگر مهم است؟»
قوانین رنگ همانطور باقی ماندهاند. او به من نگاه میکند. «میتوانم بگویم پوست شما خنثی است. موهای شما خنثی، و چشمان شما خنثی-سرد است. بنابراین میتوانید سفید بپوشید، اما اگر کرم بپوشید، ممکن است رنگپریده به نظر برسید، خب؟»
میگویم شاید در مورد کت و شلوار کرم خود تجدید نظر کنم. او آهی میکشد: «واقعاً کت و شلوار کرم داری؟» «کرم است یا اکرو؟» با این حرف، من یک کلمه جدید یاد میگیرم.
پیشغذاها میرسند، و وودال با باقلای کرهای و ریکوتا شروع میکند. از کمدی تلویزیونی Fleabag نقل قول میکنم، جایی که یک استاد از زنان میپرسد آیا حاضرند پنج سال از زندگی خود را برای بدنی ایدهآل بدهند، و فلباگ و خواهرش بلافاصله دستهایشان را بالا میبرند. آیا وودال زنانی را که در دام چنین فشارهایی گرفتارند، میشناسد؟
او پاسخ میدهد: «فکر میکنم شما واقعاً زنان را در دستهبندیهای کوچک قرار میدهید.» و به صندلیاش تکیه میدهد تا روشن کند که این تعریف نیست. «شما نباید فقط این را به زنان نسبت دهید، اما آنها اجازه بیشتری برای گفتن آن دارند.» مشکل واقعی فلباگ این بود که زندگیاش «در حال نابودی» بود. من عمیقاً در سالاد خودم فرو میروم.
موفقیت وودال در راهاندازی کسب و کار در سن پنجاه سالگیاش، غیرمعمول است. گزارشی اخیر از نون، یک شبکه اجتماعی زنان، نتیجه گرفت که کارآفرینان زن بیشتر از وامهای بانکی یا سرمایه خطرپذیر به منابع مالی عمومی یا خیریه روی میآورند.
منو
پارک
کوئینزوی، لندن، W2 3RX
سالاد آرتیشو £17.50
سالاد سوپرفود £17.75
لینگوئینی با خرچنگ بزرگ £34.75
سالاد راکت £7.75
کدو سبز میراثی £21
سیبزمینی سرخ کرده £6.25
بستنی، 3 اسکوپ £14.25
ماکیاتو x2 £9
فلت وایت £5.50
آب تصفیه شده £2.75
مجموع (شامل سرویس) £156.98
او خودش دریافت که سرمایهگذاران بالقوه «میگفتند، چگونه از ضرر جلوگیری میکنی؟» آنها نمیگفتند، چگونه سود خود را به حداکثر میرسانی؟... «هی، فکر میکنی انرژی لازم برای اداره کسب و کار را خواهی داشت؟» – یک بار این را شنیدم. فقط از آن یکی گذشتم، چون گفتم: تو هیچ ایدهای نداری.
آیا چیزی از روزهای تلویزیونیاش دلتنگ است؟ «من به جلو نگاه میکنم و به عقب نگاه نمیکنم... باید، میتوانست، میتوانم، مخربترین کارهایی هستند که میتوانیم در زندگیمان انجام دهیم.»
سایر برندهای سلبریتی فقط یک محصول عمومی را تغییر میدهند. او اصرار داشت که کار را انجام دهد. «مدت طولانی است که به مراقبت از پوست وسواس دارم. تا 30 سالگی آکنه بسیار بدی داشتم.» محصولات آن زمان فهرست مواد تشکیل دهنده نداشتند. «بنابراین همیشه سعی میکردم بفهمم چه چیزی در این محصول است که واقعاً کار میکند. تا 40 سالگی، حدود 300 برند را امتحان کرده بودم. هرگز، هرگز فقط اسمم را روی چیزی نمیگذارم.»
کرم او برای گردنهای افتاده با عصاره گیاهی ژاپنی ساخته شده است. او با اطمینان در مورد پپتیدها و کاربردهایشان صحبت میکند. «لیفت پلک افتاده — این هرگز انجام نشده است!» همه گوش نمیدهند. دختر 21 سالهاش در تیکتاک شنیده بود که پیه گاو برای پوست عالی است. وودال میگوید: «پیه گاو باعث ایجاد لک (جوش) میشود!» «این مولکولی است که آنقدر بزرگ است که منفذ پوست شما را مسدود میکند.»
اگر کسی را ملاقات کنم که در زندگیاش فقط یک روی خود را در اینستاگرام نشان میدهد، همیشه از او میخواهم نشان دادن هر روی خود را در نظر بگیرد
بشقابهای بزرگ میآیند و میروند. وودال کدو سبز من را امتحان میکند. من سیبزمینی سرخ کرده روی میز میریزم. بهطور ناراحتکنندهای، هر بار که لقمهای میگیرد، لبهایش را با دستش میپوشاند، مانند بازیکن فوتبال لیگ برتر که برای ضربه آزاد آماده میشود.
«سن بیاهمیت است، آنچه مهم است انرژیای است که شما میآورید. ممکن است 30 ساله و خسته باشید، یا 70 ساله و پرانرژی. میتوانم روبروی کسی بنشینم و انرژی و اشتیاق او را برای زندگی احساس کنم.» من بیصدا صاف مینشینم.
به لحظهای میرسیم که برای آن آماده نبودم. «میخواهی تو را تشخیص دهم؟ آیا اشکالی ندارد که پوست تو را لمس کنم؟ چشمانم را میبندم زیرا پوستت را بهتر احساس میکنم.» او خم میشود و شقیقههایم را میگیرد. «تو صورتت را تمیز میکنی، اما ممکن است آن را با محصول تمیز نکنی. هر روز موهایت را میشویی؟ میدانستم که نمیشویی... من مشتریانی دارم که مردانی هستند که بیشتر به مراقبت از خود، از جمله مراقبت از پوست، و همچنین پوشیدن پیراهنی که اتو شده است، اهمیت میدهند.» تِشه (درست گفتی). اگر بتوانم وودال را به خوبی توصیف کنم همانطور که او مرا توصیف کرد، مصاحبه موفقیتآمیز خواهد بود.
نصیحت برنامه What Not to Wear اکنون متعلق به گذشته است. این برنامه به زنان میگفت که «اشتهای عادی و سالم میتواند کارهای وحشتناکی با بدن انجام دهد» و مچ پاهای چاق «هر زمان که ممکن است باید پنهان شوند.» روزنامهنگار، سوفی گیلبرت، در کتابش Girl on Girl استدلال میکند که این برنامه بخشی از فرهنگی بود که زیبایی را به چیزی تبدیل کرد که باید آن را خرید: از «توهینهای زننده و نخبهگرایانه» برای تشویق زنان به خرج کردن پولی که نداشتند، استفاده میکرد.
باید برای شبیه به وودال به نظر رسیدن هزینه زیادی صرف شود؟ «ضرورتی ندارد... من رژیم مراقبت از پوستم را به دقت انجام میدهم، و هر روز صبح که پنج دقیقه طول میکشد، ماساژ هم انجام میدهم، احتمالاً دو بار در سال بوتاکس میکنم. جوش (آکنه) را تخلیه نمیکنم، چون دیگر جوش ندارم. میکرونیدلینگ انجام میدهم، که آن را در خانه انجام میدهم. و همین.»
روز را با آبلیمو، پودر کلاژن، عصاره قارچ یال شیر و چای زردچوبه شروع میکند و گاهی با مربی شخصی کار میکند. هزینه مراقبتهای زیبایی او، از جمله رنگ کردن موهایش که «90 درصد» خاکستری شده بودند، زمانی حدود 10,000 پوند در سال تخمین زده شد. «نه، این دیلی میل بود. بوتاکس حدود 600 پوند است، دو بار در سال... اگر کسی نمیتواند محصولات مراقبت از پوست ما را تهیه کند، سعی میکنم کارهایی را به او پیشنهاد دهم که میتواند انجام دهد. ماساژ صورت انجام دهد: انگشتانش رایگان است.»
اگر کسی نمیتواند محصولات مراقبت از پوست ما را تهیه کند، سعی میکنم کارهایی را به او پیشنهاد دهم که میتواند انجام دهد. ماساژ صورت انجام دهد: انگشتانش رایگان است
آیا همه این کارها را برای خودش انجام میدهد یا برای دیگران؟ «صد درصد برای خودم... وقتی 50 ساله شدم، دیگر نگران نظر مردم در مورد خودم نبودم. اینطور نیست که دیگر برایم مهم نباشد، فقط نگران نبودم.»
جرمی کلارکسون پشت میز ما نشسته است. او یک بار پس از یک جلسه با ترینی و سوزانا گفته بود: «ترجیح میدهم موهای خودم را بخورم تا دوباره با این دو نفر خرید کنم.» نسخه وودال متفاوت است: «او از مغازه فرار کرد، سپس یک هفته بعد برگشت و سه هزار پوند در آن مغازه خرج کرد.»
Trinny London به اینفلوئنسرها متکی است. آیا این فرهنگ او را سردرگم میکند؟ «نه. من به طرز عجیبی شیفته آن هستم.» او بازار آمریکا را هدف قرار داده است. در سفری به آنجا، یاد گرفت که اینفلوئنسرها را به عنوان مینی-فروشگاههای بزرگ ببینید.
اما اینفلوئنسرها باید بخش بسیار بیشتری از زندگی خود را در معرض دید قرار دهند تا مجریان تلویزیون مانند وودال. «شما فکر میکنید 'آنها همه چیزشان را به آن میدهند' — شما هم به روشهای متفاوتی همه چیزتان را به نقش خود به عنوان نویسنده میدهید.» اعتراض میکنم که در اتاق خواب من دوربین نیست، و نگران تأثیر آن بر دختران جوان هستم. او موافقت میکند: «اگر کسی را ملاقات کنم که در زندگیاش فقط یک روی خود را [در اینستاگرام] نشان میدهد، همیشه از او میخواهم نشان دادن هر روی خود را در نظر بگیرد.»
من سؤالات دیگری در مورد فرهنگ زیبایی دارم — آیا این فرهنگ به واکنش علیه فمینیسم کمک میکند، چرا Trinny London عمدتاً از مدلهای جوان استفاده میکند در حالی که مشتریان مسنتر را هدف قرار داده است، آیا ویدئوهای اینستاگرام خودش ناامنیهای زنان را برطرف میکند یا آنها را تشدید میکند.
علاوه بر هر چیز دیگری، درمانهای زیبایی میتوانند بسیار واضح باشند. آیا وودال نگران است که مردم به او نگاه کنند و بدانند که بوتاکس کرده است؟ او با تندی پاسخ میدهد: «شما زیاد فکر میکنید، نه؟» متوجه میشوم که بهتر بود از یک درخت کاج میپرسیدم آیا از ارتفاع میترسد.
میز کلارکسون شلوغتر میشود. «آیا دسر خواهی خورد؟ امروز کمی حس میکنم دسر میخواهم.» ما سوربه و قهوه سفارش میدهیم.
نظری بیاهمیت درباره موفقیتش میدهم. او بلافاصله متوجه نیت من میشود. «فکر میکنم در حال فکر کردن هستی که چه سؤال بعدی را بپرسی؟» او راست میگوید: میخواهم در مورد خودکشی همسر سابقش، جانی الیچاوف، در سال 2014 از او بپرسم.
الیچاوف بدهیهای هنگفتی بالا آورده بود، از جمله به وودال. او همه چیز را دید، اما کمی بعد جرأت کرد کسب و کار خودش را شروع کند. چگونه؟ میگوید میدانست کارش با کنستانتین رو به پایان است («من احتمالاً بیشتر جاهطلب هستم، و او این را میداند.») او قبلاً ایده اصلی Trinny London را در سر داشت. پس از مرگ الیچاوف، «لحظهای به مدت دو هفته فکر کردم، آیا باید آن را دنبال کنم؟ فقط فکر کردم: باید انجامش دهم. باید خانهام را بفروشم، باید لباسهایم را بفروشم [برای تأمین مالی آن]؟... من به جلو نگاه میکنم و به عقب نگاه نمیکنم... سختترین چیز در مورد خودکشی نگاه کردن به مسئولیت خودت است.»
امروز دختر وودال نیز مانند او به یک اینفلوئنسر مد تبدیل میشود. او نیز به نوبه خود، به شوخی میگوید که در حال تبدیل شدن به دخترش است: معتاد به تلفن همراهش.
نظرش را در مورد غذا میپرسم. «باقلای کرهای خوشمزه بود. تعادل بافتها خوب بود، نرمی پنیر و باقلای کرهای — گاهی فکر میکنید که ممکن است بیش از حد نرم باشند ولی اینطور نبود. لینگوئینی با خرچنگ خوشمزه بود، به اندازه کافی فلفل در آن بود. سالاد راکت کافی نخوردم. نمیدانستم که راکت تند خواهد بود.»
قدرت مشاهده او چشمگیر و خستهکننده است. بعد از خداحافظی، از کنار میز کلارکسون رد میشوم، که با انرژی بیدغدغه و مردانه غوغا میکند. به این فکر میکنم که آیا هیچکدام از آنها میتوانند کلمه مرطوبکننده یا حتی اکرو را هجی کنند.
روز بعد وودال در اینستاگرام اعلام میکند که به دلیل مسمومیت غذایی استفراغ کرده است. او در حالی که در رختخواب فیلم میگیرد و ظاهراً آرایش کاملاً مرتبی دارد، میگوید: «تمام زندگیام از هیچ چیز بیشتر از استفراغ و احساس بیماری متنفر نبودهام... چون از طریق بینی هم استفراغ میکنم، ببخشید که فنی میشوم.»
یک نفر قبلاً یک روز پس از ناهار با FT درگذشت، اما تا آنجا که میدانیم هیچ کس قبل از این بعداً به شدت مریض نشده است. شاید فکر کت و شلوار کرم من حتی منزجرکنندهتر از آنچه تصور میکردم بود. مهربانانه، در اینستاگرام، او «خرچنگ» را مقصر میداند.
ایمیلی برای آرزوی بهبودی سریع با عذرخواهی میفرستم. یک روز بعد وودال در دوربین در حال تمرینات ترمیمی است، و پاسخی دریافت میکنم که اصرار دارد بیماری هیچ ربطی به ناهار ما نداشته است. آیا خرچنگ دیگری بود؟ آیا نمیخواهد جرمی کینگ را ناراحت کند؟ پس از گذراندن دو ساعت و نیم به تماشای وودال، مطمئن نیستم واقعیت کجا تمام میشود و تصنع کجا شروع میشود. با این حال، انگیزه او — میتوانم با اطمینان بگویم که واقعی است.