نیروهای ارتش هند در کنار مواد منفجره حمل‌شده توسط پهپادی که توسط سیستم پدافند هوایی هند در حومه امریتسار، در شمال غربی هند، در تاریخ ۱۰ مه رهگیری شد، ایستاده‌اند.
نیروهای ارتش هند در کنار مواد منفجره حمل‌شده توسط پهپادی که توسط سیستم پدافند هوایی هند در حومه امریتسار، در شمال غربی هند، در تاریخ ۱۰ مه رهگیری شد، ایستاده‌اند.

پهپادها در حال دگرگون کردن جنگ در جنوب آسیا هستند

تازه‌ترین مناقشه هند و پاکستان نشان داد که پهپادها چگونه در حال تغییر شیوه نبرد کشورها هستند.

درگیری نظامی اخیر بین هند و پاکستان، که شامل شدیدترین نبردها بین این دو رقیب منطقه‌ای در دهه‌های اخیر بود، برای اولین بار شاهد استفاده دو قدرت هسته‌ای از پهپاد علیه یکدیگر در یک درگیری بود.

این موضوع بر یک روند جهانی استوار است، چرا که کشورها و بازیگران غیردولتی به‌طور فزاینده‌ای برای نظارت و خرابکاری، کشتارهای هدفمند و موارد دیگر به پهپادها متکی می‌شوند. از میدان‌های نبرد در اوکراین گرفته تا درگیری‌ها در دریای سرخ، استفاده از پهپادها در محیط‌های نظامی در سراسر جهان در حال گسترش است.

اما به گفته کارشناسان، دخالت پهپادها در این دور از مناقشه بین هند و پاکستان نشان‌دهنده نقطه عطفی در تاریخ پیچیده خصومت‌های آن‌ها و دارای پیامدهای بالقوه عمده‌ای برای هرگونه تبادل نظامی در آینده است.

رابعه اختر، پژوهشگر مهمان در طرح مدیریت اتم در مرکز بلفِر دانشکده کِنِدی هاروارد، می‌گوید: «استفاده از پهپادها در این رویارویی نظامی، نشان‌دهنده تغییری اساسی در ماهیت جنگ در جنوب آسیا است. پهپادهای مسلح در یک فضای نبرد مورد مناقشه علیه یکدیگر استفاده شدند، که اکنون عادی‌سازی ابزاری را نشان می‌دهد که پیش از این در خصومت‌های مستقیم هند و پاکستان حاشیه‌ای بود، نه اینکه بخشی از موجودی آن‌ها نبود.»

این موضوع همچنین بحث را در مورد اینکه آیا استفاده از آن‌ها کمتر از سلاح‌های دیگر مانند موشک‌ها تشدیدکننده است یا خیر -به‌ویژه در درگیری با کشورهای هسته‌ای- مجدداً مطرح کرده است، همان‌طور که برخی کارشناسان این نظریه را مطرح کرده‌اند.

اگرچه بسیاری از جزئیات درگیری مبهم است و تحلیلگران هنوز در حال بررسی چگونگی وقوع همه چیز هستند، یک نتیجه‌گیری کلیدی روشن است: پهپادها، به‌ویژه مهمات پرسه زن، به‌احتمال زیاد نقش بزرگی در درگیری‌های آینده جنوب آسیا ایفا خواهند کرد، به دلیل هزینه نسبتاً پایین، توانایی آن‌ها در حمله دقیق به اهداف و سودمندی ادراک شده آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای ارسال پیام‌های سیاسی بدون تشدید درگیری به جنگ تمام‌عیار.

در حالی که گرد و غبار همچنان در میان آتش‌بس متزلزل فرو می‌نشیند، اطلاعات دقیق در مورد اینکه کدام سلاح‌ها استفاده شده و به چه شیوه‌ای، هنوز دشوار است. اما گزارش‌ها حاکی از آن است که هر دو طرف از پهپادهای انتحاری، که با نام پهپادهای کامیکازه یا مهمات پرسه زن نیز شناخته می‌شوند -نوعی سلاح یک‌بار مصرف که مکرراً در جنگ روسیه و اوکراین استفاده می‌شود- استفاده کرده‌اند.

استیسی پتیجان، پژوهشگر ارشد و مدیر برنامه دفاعی در مرکز امنیت نوین آمریکا، گفت: «قابل توجه است که گزارش شده هر دو طرف از پهپادهای کامیکازه یا پهپادهای حمله یک‌طرفه استفاده کرده‌اند که این نیز یک روند جهانی دیگر است.»

او افزود که فراتر از اوکراین، ایران و نیروهای نیابتی آن، از جمله حوثی‌ها در یمن، نیز از پهپادهای انتحاری برای «ترساندن کشتی‌ها در دریای سرخ، حمله به پایگاه‌های آمریکایی در سوریه و عراق و حمله به اسرائیل» استفاده کرده‌اند.

پتیجان گفت: اگرچه این نوع پهپادها اغلب ساقط می‌شوند، اما آن‌ها به عنوان بخشی از یک «راهبرد اجباری بزرگ‌تر که شامل فشار مداوم اما نسبتاً پایین است و اینکه چگونه این فشار موجودی رهگیرهای مدافع را فرسوده می‌کند و ممکن است باعث شود آن‌ها مرتکب اشتباه شوند»، بسیار مؤثر بوده‌اند.

گزارش‌ها حاکی از آن است که هند از پهپادهای ساخت اسرائیل، از جمله مهمات پرسه زن IAI Harop برای حملات دقیق و پهپادهای Heron برای شناسایی استفاده کرده است. جاهارا ماتیسک، استاد در کالج جنگ دریایی ایالات متحده، گفت که پاکستان «احتمالاً ترکیبی از پهپادهای ساخت ترکیه، بایراکتار TB2 و آکینجی، به همراه پهپادهای ساخت چین، وینگ لونگ II و CH-4، را به کار گرفته است.» (ماتیسک اشاره کرد که دیدگاه‌های او شخصی است و منعکس‌کننده دیدگاه‌های دولت ایالات متحده یا وزارت دفاع نیست.)

ماتیسک گفت که هند از مهمات پرسه زن مانند هاروپ برای هدف قرار دادن آنچه زیرساخت‌های شبه‌نظامی در پاکستان می‌نامید، استفاده کرده است، که «مطابق با دکترین [هند] مبنی بر دقت جراحی» است. در همین حال، پاکستان به «سیستم‌های نسبتاً ارزان» تکیه کرد که امکان حملات سریع و انعطاف‌پذیر را فراهم کرده و به جبران برتری نظامی متعارف هند کمک کرد.

درگیری‌های اخیر بین هند و پاکستان شواهد بیشتری ارائه می‌دهد که پهپادها به سلاح ترجیحی در درگیری‌های مسلحانه در سراسر جهان تبدیل شده‌اند. پهپادها توپخانه را دقیق‌تر و مرگبارتر کرده‌اند و انبوه پهپادها در بررسی و غلبه بر پدافند هوایی دشمن بسیار مؤثر بوده‌اند.

اگرچه ایالات متحده در دهه اول یا بیشتر از اصطلاحاً "جنگ جهانی علیه تروریسم" یک انحصار نسبی بر پهپادها داشت، اما بقیه جهان به آن رسیده اند. جنگ پهپادی با سرعت سرسام آوری در حال تحول است و کشورها به سرعت در حال ساخت انبارهای پهپاد در همه اشکال و اندازه ها هستند.

روش‌های چشمگیری که پهپادها جنگ در اوکراین را شکل داده‌اند، باعث شده است که ارتش‌های سراسر جهان -به‌ویژه ارتش آمریکا- تأکید بیشتری بر سرمایه‌گذاری و آموزش در سامانه‌های بدون سرنشین داشته باشند. اگرچه درگیری‌های اخیر بین هند و پاکستان تنها چند روز طول کشید و مورد مطالعاتی بسیار محدودتری نسبت به اوکراین ارائه می‌دهد، اما شکی نیست که ارتش‌ها و گروه‌های مسلح در سراسر جهان در حال مطالعه نحوه به کارگیری پهپادها هستند.

ماتیسک گفت که به نظر می‌رسد پهپادها نقش «محوری» در شکل‌دهی به سرعت و تاکتیک‌های این درگیری ایفا کرده‌اند و «فصل جدیدی در نحوه نبرد این دو رقیب هسته‌ای» را گشوده‌اند.

ماتیسک گفت: «آنچه در اینجا مهم است این است که این تنها یک تغییر فناورانه نبود – این نمادین بود. پهپادها به ابزری برای پیام‌رسانی راهبردی تبدیل شدند و نشان دادند که هر دو طرف اکنون شکلی از قدرت هوایی را در اختیار دارند که پایدار، دقیق و از نظر سیاسی 'ارزان‌تر' برای استفاده است.»

جیمز پاتون راجرز، کارشناس پهپاد در دانشگاه کرنل، به فارن پالیسی گفت که «پهپادها ظرفیتی را برای هر دو طرف فراهم کردند تا حملات را به اهداف نظامی محدود کنند، پدافندها را آزمایش کنند و پاسخی کمتر تشدیدکننده به فعالیت نظامی یکدیگر ارائه دهند.»

اتکای شدید به پهپادها در درگیری چهارروزه ممکن است در جلوگیری از تبدیل شدن درگیری به جنگی تمام‌عیار نقش داشته باشد. اگرچه پهپادها بخشی از یک «پویایی متقابل گسترده‌تر» بودند که شامل موشک‌ها، توپخانه و حملات هوایی نیز می‌شد، اما آن‌ها گزینه «کم‌هزینه و با تأثیر بالا» را برای هر دو طرف برای اقدام تلافی‌جویانه سریع و شکل‌دهی به میدان نبرد ارائه دادند، همانطور که ماتیسک گفت.

او افزود که استفاده از پهپادها در این درگیری «کالیبره شده بود، نه بی‌پروا، که نشان می‌دهد هر دو دولت پهپادها را به جای پلتفرم‌های پیروزی در جنگ، ابزارهای مدیریت تشدید تنش می‌دانستند.»

ماتیسک گفت: «برای اولین بار، هر دو طرف نه تنها برای نظارت، بلکه برای حملات مستقیم از پهپادها استفاده کردند»، که «حملات دقیق و دوربرد» را بدون همان خطرات سیاسی و عملیاتی هواپیماهای سرنشین‌دار ممکن ساخت. او افزود که این امر «آستانه درگیری را پایین آورد» و انجام حملات با حداقل تلفات انسانی در هر دو طرف را آسان‌تر کرد، که به معنای فشار سیاسی داخلی کمتر برای «انجام حملات تلافی‌جویانه بزرگ‌تر علیه یکدیگر» بود.

پتیجان گفت که پهپادها به «کاهش خطرات تشدید تنش کمک می‌کنند زیرا اگر سرنگون شوند، انسانی نمی‌میرد.» او افزود که این موضوع «تا حدی پارادوکسیکال» به این معنی است که کشورها احتمال بیشتری دارد که پهپادها را در ماموریت‌های پرخطر بفرستند، که احتمال سرنگونی آن‌ها را افزایش می‌دهد، اما این فشار برای تلافی را افزایش نمی‌دهد زیرا «این صرفاً از دست دادن تجهیزات است.»

پتیجان گفت: «حتی اگر پاکستان برخی از پهپادهای گران‌قیمت اسرائیلی Heron را سرنگون کرد، این به اندازه از دست دادن هواپیماهای سرنشین‌دار مهم نبود.»

برخی کارشناسان هشدار دادند که ترسیم پهپادها به عنوان ابزاری مؤثر برای پاسخ به اقدامات تحریک‌آمیز بدون عبور از خطوط قرمز، یک مسیر لغزنده است.

راجرز گفت: «این یک بازی خطرناک است، به جرأت می‌توان گفت.» «کشورها ممکن است پهپادها را به دلیل هزینه کمتر و این واقعیت که انسانی در آن نیست، سیستم‌های تسلیحاتی 'کم‌تشدید' بدانند، اما به همان اندازه این حملات می‌توانستند به عنوان حملات اکتشافی، برای آزمایش پدافند هوایی یکدیگر پیش از حملات بعدی و تشدید تنش، تلقی شوند.»

راجرز گفت که خطر «بیش از حد موفق بودن پهپادها و وارد کردن سطح بحرانی از آسیب» نیز وجود دارد و افزود که در این مورد خاص «آنچه به نظر می‌رسد از تشدید بیشتر درگیری پهپادی جلوگیری کرده است، این است که بسیاری از پهپادها توسط پدافند هوایی قوی سرنگون شدند.»

به طور مشابه، اختر هشدار داد که «درک پهپادها به عنوان کمتر تشدیدکننده» آن‌ها را به ویژه در زمینه جنوب آسیا که منطقه ای آسیب پذیر در برابر تشدید چندبعدی است، «خطرناک» می کند.

اختر گفت: «اگر درسی که اکنون آموخته شده این باشد که جنگ پهپادی گزینه‌ای قابل کنترل و بدون هزینه ارائه می‌دهد، این تصور غلطی از مصونیت راهبردی ایجاد می‌کند.»

«در منطقه‌ای که بحران‌های متعارف می‌توانند به سرعت تشدید شوند، پهپادها آستانه آغاز اقدام جنبشی را پایین می‌آورند، در حالی که خطر درک نادرست و تشدید ناخواسته را افزایش می‌دهند.» او افزود که عادی‌سازی پهپادها ممکن است «عملیات متقابل را برای تسویه حساب سریع، به‌ویژه در غیاب مکانیسم‌های ارتباط بحران قوی»، تشویق کند، که این امر «به تدریج ثبات بازدارندگی را از بین می‌برد.»

اختر گفت: «همانطور که فناوری پهپادها دقیق‌تر و خودمختارتر می‌شوند، که با گذشت زمان همینطور خواهد شد، خطر تار شدن مرز بین دستاوردهای تاکتیکی و اشتباهات راهبردی افزایش می‌یابد. اگر این بحران چیزی به ما آموخته باشد، این است که پهپادها فقط دارایی‌های تاکتیکی نیستند - آن‌ها اکنون ابزارهای پیام‌رسانی راهبردی برای هر دو کشور هستند. استفاده از آن‌ها نباید به صورت جداگانه دیده شود، بلکه به عنوان بخشی از یک تغییر گسترده‌تر به سمت رقابت چندبعدی که در آن حاشیه خطا به سرعت در حال ناپدید شدن است، باید تلقی شود.»