اولین پرده از دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ با انحلال نمایشی بخش عمدهای از دولت فدرال توسط ایلان ماسک و گروهی از تخریبچیان خبره فناوری او تعریف شد. به نظر میرسید در آن ۱۰۰ روز اول، شعبدهبازیهای ماسک همه جا نمایان بود. نگاه کنید آنجا—ایلان با کلاه سیاه MAGA که با اره برقی روی صحنه کنفرانس اقدام سیاسی محافظهکارانه (CPAC) خودنمایی میکند. نگاه کنید اینجا—ایلان در حال معرفی یک مهندس نرمافزار نوجوان ملقب به "توپ گنده" (Big Balls) به بینندگان فاکس نیوز است که او را برای کمک به کاهش شدید دولت استخدام کرده است. این نمایش کیفیتی بداهه داشت—برگههای اخراجی که پراکنده شده و سپس شتابزده پس گرفته میشدند، کل آژانسهایی که یک شبه تعطیل میشدند—و بعد از مدتی، شروع کرد به شبیه یک دنباله پرهیجان از دوره اول ترامپ شدن: حکمرانی که با هرج و مرج و ترولینگ جایگزین شده است.
اما این روایت یک شخصیت کلیدی را نادیده میگیرد: راسل ووت.
پشت تمام این آتشبازیهای DOGE، ووت—که به عنوان مدیر دفتر مدیریت و بودجه (Office of Management and Budget - OMB) خدمت میکند—به روشی منظم در حال پیشبرد یک پروژه ایدئولوژیک پیچیده است که دههها در دست اقدام بوده. اگر ماسک به سرعت حرکت کرده و چیزها را میشکند، همانطور که حکم سیلیکون ولی میگوید، ووت در حال جمعآوری قطعات متلاشی شده دولت فدرال و بازسازی آنها در یک نظم قانون اساسی رادیکال جدید است.
استیو بنن، که در دوره اول ترامپ با ووت همکاری کرده و همچنان با او در ارتباط است، به من گفت: «نمیخواهم بگویم این یک بازی انحرافی است، اما آنها نیروهای شوکآورِ ترومازا هستند. راس یک دیدگاه دارد. او آنارشیست نیست. او یک مؤمن واقعی است.»
برنامه ووت شامل کوچک کردن دولت است، اما عمیقتر از آن میرود. دیدگاه او در مورد قدرت دولتی به طور مؤثری یک قرن فقه را رد کرده و دیوانسالاری مدرن فدرال را آنطور که میشناسیم متلاشی خواهد کرد. او که از هواخواهان نظریه به اصطلاح اجرایی واحد (unitary executive theory) است، میخواهد خدمات مدنی از اساس متلاشی شده و با وفاداران رئیسجمهور پر شود، آژانسهای مستقل فدرال سیاسی شده یا حذف شوند، و کنترل مطلق شاخه اجرایی در دفتر بیضی متمرکز شود.
لیلا شروف: این یک مدل کارایی دولتی است، اما DOGE میخواهد آن را از بین ببرد
با وجود اینکه ووت نزدیک به یک دهه مشاور ترامپ بوده است، شهرت سیاسی مقامات عالیرتبه کاخ سفید مانند استفان میلر و کارولین لویت را کسب نکرده. ووت به ندرت مصاحبه میکند (او درخواست مصاحبه من را رد کرد)، و وقتی در ملاء عام صحبت میکند، معمولاً در حال توضیح جزئیات تخصصی و فنّی دولت فدرال با صدایی تو دماغی است. سمت شغلی او کسلکننده و مبهم است. حتی ظاهر فیزیکی او نیز فراموششدنی است: طاس و عینکی، با ریش خاکستری، کمی شبیه معلم مطالعات اجتماعی دوره راهنمایی به نظر میرسد.
اما در حالی که نفوذ ماسک به نظر میرسد در حال کاهش است، ووت همچنان یکی از قدرتمندترین چهرهها در واشنگتن امروز باقی مانده. به عنوان یکی از نویسندگان پروژه ۲۰۲۵، و بعدها رئیس کمیته برنامه حزب جمهوریخواه، او برنامههای مفصلی را برای "رام کردن دیوانسالاری" پس از بازگشت ترامپ به قدرت تهیه کرد. اکنون، به عنوان رئیس آژانسی که بر تمام جنبههای بودجه ۶.۸ تریلیون دلاری فدرال نظارت دارد، ووت در موقعیتی قرار دارد که دیدگاه خود را عملی کند. و او زمان کمی را تلف کرده است.
در روزهای اولیه خود به عنوان مدیر موقت دفتر حمایت مالی مصرفکننده (Consumer Financial Protection Bureau - CFPB)—یک آژانس مستقل که برای مصون ماندن از فشارهای حزبی طراحی شده بود—ووت اخطارهای اخراجی برای ۱۵۰۰ کارمند ارسال کرد، دفتر را بست، قراردادها را لغو کرد و تأمین مالی برای این آژانس از سوی فدرال رزرو را نپذیرفت. او در صدها آژانس فدرال دیگر، رهبری تلاشی را بر عهده دارد تا به سادگی از اجرای بسیاری از مقررات دست بکشند. و ماه گذشته، ترامپ قانونی را پیشنهاد کرد که ۵۰,۰۰۰ کارمند فدرال را به کارمندان Schedule F تبدیل میکند، که رئیسجمهور میتواند آنها را به میل خود اخراج کند—سیاستی که ووت از دوره اول آن را ترویج کرده است. ایدههای ووت، که زمانی رادیکال محسوب میشدند، اکنون در حال تحقق هستند.
منتقدان ووت هشدار دادهاند که عناصر برنامه او—به عنوان مثال، قطع یکجانبه بودجه آژانسهای تأسیس شده توسط کنگره مانند USAID—در حال فرسایش توازن قوا و سوق دادن کشور به سمت یک بحران قانون اساسی هستند. اما در مصاحبههای چند هفته اخیر، برخی از متحدان او به من گفتند که این دقیقاً هدف است. آنها به من گفتند که آن نوع براندازی انقلابی نظم قانون اساسی که ووت در نظر دارد، بدون درگیریهای عمدی با کنگره و قوه قضائیه اتفاق نخواهد افتاد. اگر بحرانی در راه است، به این دلیل است که ووت به دنبال آن است.
بنن به من گفت که جمهوریخواهان جریان اصلی مدتهاست از دیوانسالاری فدرال بیبندوبار شکایت کردهاند، اما هرگز شهامت مقابله مستقیم با این مشکل را نداشتهاند. در مقابل، ووت به طور استراتژیک درگیریهایی را با سایر شاخههای دولت ایجاد میکند. او گفت: «آنچه راس نمایندگی میکند و رمانیها و مککانلها (اشاره به سناتورهای جمهوریخواه میچ مککانل و میت رامنی) نمیفهمند، این است که سیاست قدیمی تمام شده است. اینجا مصالحهای وجود ندارد. یک طرف قرار است برنده شود، یک طرف بازنده، پس بیایید شروع کنیم.»
آن اپلبام: برای کاری که ترامپ و ماسک انجام میدهند اصطلاحی وجود دارد
کاخ سفید به لیستی از سؤالاتی که برای این گزارش برای آنها ارسال کردم پاسخ نداد. اما در بیانیهای، مدیر ارتباطات استیون چونگ، ووت را "میهنپرست" خواند و به من گفت: «هیچ کس شایستهتر یا مناسبتر از او برای رهبری OMB به منظور اجرای اهداف و اولویتهای رئیسجمهور ترامپ نیست.»
ووت خود نوشته است که ما در "عصر پسا قانون اساسی" زندگی میکنیم. او استدلال میکند که ترقیخواهان آنقدر دیدگاه بنیانگذاران (آمریکا) را با پر کردن صفوف دولت از فنسالاران غیرپاسخگو "تحریف" کردهاند که خنثی کردن این آسیب به یک طرح حملهای "رادیکال" نیاز دارد. او در مقالهای برای The American Mind، نشریهای منتشر شده توسط موسسه کلرمانت (Claremont Institute)، نوشت: «راست باید سوابق و پارادایمهای قانونی که به اشتباه طی دویست سال گذشته توسعه یافتهاند را کنار بگذارد.»
دقیقاً چنین رویکردی در عمل چگونه خواهد بود؟ مایک دیویس، وکیل جمهوریخواه و دوست ووت که در دوره اول ترامپ به هدایت نامزدیهای قضایی کمک کرد، به من گفت که انتظار دارد شاهد یک سری رویاروییهای فزاینده بین دولت ترامپ و شاخه قضایی باشد. او حتی تا آنجا پیش رفت که گفت اگر دیوان عالی تصمیمی صادر کند که قدرت اجرایی ترامپ را به نحوی محدود کند که دولت آن را غیرقانونی بداند، رئیسجمهور مجبور خواهد شد از آن سرپیچی کند. دیویس به من گفت: «خزندگان هرگز باتلاق را خشک نمیکنند. این به اقدامات جسورانه نیاز دارد.»
رادیکال شدن ووت نتیجهای از پیش تعیین شده نبود. او در ترامبول، کانکتیکات، در خانوادهای مذهبی بزرگ شد که او را در تابستانها به مدرسه مسیحی خصوصی و کمپ کتاب مقدس میفرستادند. به گفته یکی از فارغالتحصیلان که او را در آن زمان میشناخت، ووت در کالج ویتون (Wheaton College)، دانشگاه انجیلی که در آن تاریخ و علوم سیاسی خواند، کتابخوان و کمی "گیک" بود. این دانشجوی سابق، که برای بازگو کردن تعاملات شخصی درخواست ناشناس ماندن کرد، به من گفت که ووت هدف شوخیهای دورهای در خوابگاه ترابر هال (Traber Hall) بود. در یک مورد، برخی از همخوابگاهیهای ووت سطل بدبویی را که ظرفهای کثیف را در حمام عمومی جمعآوری میکرد، برداشتند و زیر تخت او پنهان کردند.
در محوطه محافظهکار ویتون، ووت به عنوان فردی به خصوص ایدئولوژیک برجسته نبود. او یک بار به طور مختصر در سیاست انتخاباتی وارد شد و برای معاونت دانشجویی ناموفق کاندید شد، که در طول آن طبق گزارش Bloomberg Businessweek، بر بهبود برنامه بازیافت مدرسه کمپین کرد. دیدگاههای او زمانی که به واشنگتن رفت، رنگ و بوی تندتری به خود گرفت. او یک دهه در کپیتول هیل کار کرد، از جمله به عنوان دستیار سیاستگذاری کنفرانس جمهوریخواهان مجلس تحت رهبری مایک پنس (رئیس وقت)، و سپس مدیر اجرایی کمیته مطالعات جمهوریخواه (Republican Study Committee) شد، گروهی محافظهکار که برای اعمال فشار بر رهبری جمهوریخواهان مجلس از سمت راست تأسیس شده بود. در سال ۲۰۱۰، او کنگره را ترک کرد تا به بازوی لابیگری بنیاد هریتیج (Heritage Foundation) بپیوندد.
الین گادفری: کارکنان فدرال با واقعیت جدیدی روبرو هستند
ووت در محافل راستگرای واشنگتن برای دانش عمیقش درباره چگونگی کارکرد واقعی دولت فدرال شهرت پیدا کرد. تام فیتون، رئیس گروه فشار محافظهکار جودیشال واچ (Judicial Watch)، به من گفت: «دستهای از فعالان محافظهکار هستند که میگویند 'این کاری است که باید انجام شود'، و گروهی بسیار کوچکتر هستند که واقعاً میدانند چگونه آن را محقق کنند. راس یکی از آنهاست.»
سالهای اولیه ریاستجمهوری باراک اوباما موجی از انرژی آزادیخواهانه را در جناح راست برانگیخت. فعالان جنبش تی پارتی علیه هزینههای بیش از حد فدرال و دیوانسالاری متورم اعتراض کردند. شعار رایج آن زمان کوچک کردن دولت به اندازهای بود که بتوان آن را "در یک وان حمام غرق کرد"، همانطور که گراور نورکوئیست به طور معروف گفت. اما ووت میخواست فراتر از نورکوئیستها برود.
پس از ناکامی جمهوریخواهان در بازپسگیری کاخ سفید در سال ۲۰۱۲، ووت به گروه کوچکی از فعالان و عوامل پیوست که چند بلوک آن طرفتر از کپیتول، در دفاتر جودیشال واچ، برای استراتژیچینی گرد هم میآمدند. آنها خود را گراوندسول (Groundswell) مینامیدند و مأموریت اعلام شده آنها، طبق اسناد درز کرده، جسورانه اما کمی متکبرانه بود: به راه انداختن "جنگ ۳۰ جبههای" که "به طور اساسی ملت را دگرگون خواهد کرد". جلسات هفتگی این گروه جمعی از شورشیان تأثیرگذار از جمله جینی توماس، دن بونجینو، لئونارد لئو و بنن، که در آن زمان مدیریت Breitbart News را بر عهده داشت، را گرد هم میآورد. برنامه آنها پراکنده بود، اما در اعتقاد مشترک به اینکه تشکیلات جمهوریخواه و بخش عمدهای از جنبش محافظهکار به اندازه کافی رادیکال نیستند، متحد بودند. آنها با فعالیتهای استاندارد کوچکسازی دولت آن زمان بیتاب بودند—خواهان درگیری بیشتر بودند و پذیرای ایدههای افراطیتر بودند.
مفسر محافظهکار اریک اریکسون، که اولین بار ووت را در سال ۲۰۰۴ ملاقات کرد، به یاد میآورد که دوستش در اوایل دوره اول اوباما سازوکارهایی را برای او توضیح داده بود که چگونه خدمات مدنی به ظاهر بیطرف به جایی رسیده که پر از دموکراتهایی است که قصد دارند سیاستهای راستگرایانه را خنثی کرده و سیاستهای چپگرایانه را پیش ببرند. این یک نمونه اولیه از لفاظیهای "دیوانسالاری بیدار و مسلح شده" بود که ووت و متحدانش در عصر ترامپ به کار خواهند گرفت.
نظریه اجرایی واحد حداقل از دوره اول رونالد ریگان در محافل جمهوریخواه در گردش بود. این ایده معتقد بود که ماده دوم قانون اساسی به رئیسجمهور کنترل مطلق بر شاخه اجرایی را میدهد، از جمله کارمندان مدنی بیطرف و آژانسهای مستقل مانند فدرال رزرو و کمیسیون بورس و اوراق بهادار. جمهوریخواهان به طور دورهای با روشهای اعمال این اصل آزمایش کرده بودند: پس از روی کار آمدن ریگان در سال ۱۹۸۱، بنیاد هریتیج دولت جدید را برای جذب حامیان حزبی برای پر کردن ۵۰۰۰ شغل جدید ایجاد شده توسط قانون اصلاح خدمات مدنی سال ۱۹۷۸ لابی کرد.
در طول سالهای اوباما، تمایل فکری محدودی در جناح راست برای بازگشت به ریاستجمهوری امپریالیستی وجود داشت. اما ورود ترامپ به دفتر بیضی در سال ۲۰۱۷—و ادعاهای دائمی او مبنی بر خرابکاری "دولت عمیق" در ریاستجمهوریاش—همه چیز را تغییر داد. ناگهان، جمهوریخواهان مشتاق کشف راههای جدید و خلاقانه برای تقویت تسلط رئیسجمهور بر شاخه اجرایی شدند. ووت، که ابتدا به عنوان معاون مدیر OMB و سپس مدیر شد، خوشحال بود که خدمات خود را ارائه دهد.
برخلاف اکثر مدیران OMB، که تنها فعالیتهای آنها در حوزه جنجال سیاسی در تدوین پیشنهادات بودجه رئیسجمهور است، ووت به آرامی در برخی از پرجنجالترین لحظات عصر ترامپ نقشآفرینی کرد. در سال ۲۰۱۹، هنگامی که ترامپ به ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، فشار آورد تا درباره جو بایدن تحقیق کند، این دفتر ووت بود که کمک نظامی به این کشور را متوقف کرد، که در نهایت منجر به اولین استیضاح ترامپ شد. و هنگامی که کنگره از تأمین مالی دیوار مرزی امتناع کرد، ووت بود که رئیسجمهور را متقاعد کرد تا وضعیت اضطراری اعلام کند تا بتواند ۳.۶ میلیارد دلار از بودجه ساخت و ساز نظامی را به این پروژه هدایت کند.
ووت به سابقه خود در پیش بردن مرزها به شیوههایی که جمهوریخواهان کمتر دگماتیک را آشفته میکند، افتخار کرده است. در حالی که بسیاری از محافظهکاران مذهبی از برچسب "ملیگرایی مسیحی" فاصله میگیرند، ووت آن را با افتخار به کار میبرد. او در یک رویداد هریتیج، با طعنه برخی از مقامات کابینه در دوره اول ترامپ را مسخره کرد و آنها را گروهی توصیف کرد که "مدام روی تخمها نشستهاند و میگویند، آه خدای من، او مرا وادار میکند که قانون را نقض کنم."
و در یک سخنرانی در سال ۲۰۲۳ در مرکز تجدید آمریکا (Center for Renewing America)، اندیشکدهای که پس از دوره اول ترامپ رهبری میکرد، ووت فضائل بیرحمی را ستود، در حالی که درباره برنامههایش برای خدمات مدنی فدرال سخنرانی میکرد. به گفته ویدئویی که بعداً به ProPublica درز کرد، او در یک جلسه پشت درهای بسته گفت: «ما میخواهیم دیوانسالاران به شدت تحت تأثیر قرار گیرند. وقتی صبح از خواب بیدار میشوند، میخواهیم که نخواهند سر کار بروند زیرا به طور فزایندهای به عنوان اشرار دیده میشوند. ما میخواهیم بودجه آنها قطع شود تا EPA نتواند تمام قوانین علیه صنعت انرژی ما را اجرا کند چون از نظر مالی ظرفیتی برای این کار ندارند. ما میخواهیم آنها را در تروما قرار دهیم.»
با وجود اینکه اولین اقدامات ووت مخرب بودهاند، احتمالاً دراماتیکترین تحریکات او هنوز در راه هستند. ووت یکی از قهرمانان پرصدای احیای قدرت "توقیف" (impoundment) ریاستجمهوری بوده است، که به رئیسجمهور اجازه میدهد به طور مؤثری کنگره را دور زده و به طور یکجانبه بودجههای تخصیص یافته را متوقف کند. کنگره این عمل را در سال ۱۹۷۴ ممنوع کرد و دیوان عالی آن را غیرقانونی اعلام کرده است. اما ترامپ به طور علنی این تفسیر از قانون را رد کرده و ووت این توقیف را "یک راه حل ضروری برای مشکل مالی ما" خوانده است.
این یک عنصر مهم است که باید در جای خود حفظ شود.
اوایل این ماه، کاخ سفید بودجه پیشنهادی خود را به کنگره ارائه داد، که خواستار ۱۶۳ میلیارد دلار کاهش در هزینههای فدرال شد و بسیاری از کاهشهای DOGE را دائمی کرد. ووت در نامهای به کنگره نوشت که کاهشهای پیشنهادی با هدف ریشهکن کردن "سازمانهای غیردولتی و مؤسسات آموزش عالی خاص که به ایدئولوژیهای رادیکال جنسیتی و آب و هوایی متعهد هستند و با سبک زندگی آمریکایی متناقضاند" انجام شده است. این پیشنهاد شامل کاهش بودجه CDC (مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها) نزدیک به ۴۰ درصد، کاهش چشمگیر برنامههای کمک اجاره بها، و کاهش کمک به بانکهای توسعه بینالمللی بود.
از شماره مه ۲۰۲۵: باید این را پیشبینی میکردم
در یک سال معمولی، پیشنهاد بودجه رئیسجمهور چیزی بیش از یک سند پیامرسانی نیست، با احتمال تقریباً صفر برای تبدیل شدن به قانون همانطور که نوشته شده. کنگره قدرت بودجه را دارد. اما با توجه به بیتفاوتی آشکار ترامپ نسبت به چنین عرفهایی، بودجه کاخ سفید امسال ممکن است کمتر یک پیشنهاد و بیشتر یک شلیک اخطار باشد. تصور اینکه چگونه نبرد بودجه آینده میتواند به نوعی بحران قانون اساسی منجر شود که متحدان ووت به دنبال آن هستند، چندان دشوار نیست: کنگره از تصویب کاهش هزینههای ترامپ به عنوان قانون امتناع میکند. ترامپ به هر حال بودجه را قطع میکند. چالشهای قانونی مطرح میشود، دستورات دادگاه صادر میشود، و ترامپ از آنها سرپیچی میکند، مدعی اختیارات قاطع از سوی رأیدهندگان و قدرت گسترده تحت نظریه اجرایی واحد میشود.
برخی از محافظهکاران، که از تمرکز چنین قدرت زیادی در دفتر بیضی نگرانند، مسیری را که ووت در پیش گرفته زیر سؤال میبرند. فیلیپ والاک، پژوهشگر در موسسه آمریکن انترپرایز (American Enterprise Institute) که اخیراً کتابی با عنوان چرا کنگره نوشته است، به من گفت که او عموماً از تلاش ووت برای مهار به اصطلاح "دولت اداری" حمایت میکند. اما او از چیزی که آن را بیاعتنایی ووت به اصول اصلی قانون اساسی مانند تفکیک قوا میداند، نگران است. والاک گفت: «برای آن دسته از ما که به حکومت مبتنی بر قانون اساسی اهمیت میدهیم، این دولت لحظات حساسی را ایجاد میکند.» البته، شور و شوق حامیان دولت جدید به نظر میرسد که به چنین لحظات بحرانی دامن میزند.
اینجاست که ایلان ماسک وارد میشود. پس از صد روز اول آشفته، ماسک به سرعت توجه خود را به جاهای دیگر معطوف کرد. با کاهش حضور او در واشنگتن، نقش برجسته DOGE در این دولت به پایان رسید. ماسک و اطرافیانش به من گفتند که آنها هرگز قصد نداشتند برای مدت طولانی در واشنگتن بمانند و از ابتدا یک عملیات "بزن و در رو" (smash and grab) را تصور میکردند تا دولت فدرال را "فش فشه" کنند و "باتلاق را بخشکانند". پس از ایجاد هرج و مرج اولیه، آنها خوشحال بودند که کار "حکمرانی" را به متخصصانی مانند ووت بسپارند.
به نظر میرسد که این جدایی به نفع هر دو طرف بود. در حالی که ماسک احتمالاً فاقد حوصله یا تخصص لازم برای اجرای یک برنامه ایدئولوژیک پیچیده بود، ووت و متحدانش آشکارا علاقهای به تقسیم اعتبار برای آنچه معتقدند یک انقلاب در حال وقوع است، نداشتند. در مصاحبهای در نوامبر ۲۰۲۴ در America First Policy Institute، اندیشکدهای که به بازگشت ترامپ به قدرت کمک کرد، ووت بهندرت به ماسک یا DOGE اشاره کرد. در عوض، او مدام به "ما" اشاره داشت—"ما این برنامه را اجرا خواهیم کرد... ما قانون را درک میکنیم."
بنن به من گفت: «به نظر من، DOGE یک نیروی برهم زننده بود. آنها کاری کردند که لازم بود انجام شود. اما اکنون زمان آن است که تیم A وارد عمل شود.»
منتقدان لیبرال ترامپ تمایل دارند که برنامه دوره دوم او را به یک طرح سرّی برای دیکتاتوری نسبت دهند، اما این روایت، انگیزه ایدئولوژیک واقعی پشت تلاش برای برهم زدن نظم قانون اساسی را نادیده میگیرد. افرادی مانند ووت در واقع معتقدند که در حال بازگرداندن دولت به اصول قانون اساسی آن هستند.
اریک اریکسون به من گفت: «آنچه در حال اتفاق افتادن است صرفاً این نیست که ترامپ میخواهد همه چیز را به دلخواه خودش انجام دهد. این راس و گروهی از محافظهکاران هستند که فکر میکنند قانون اساسی به درستی درک نشده است و به نوعی در صد سال گذشته به بیراهه رفته است.»
این دیدگاه، که ووت آشکارا در آن شریک است، یک استدلال حقوقی و تاریخی پیچیدهای دارد. این استدلال معتقد است که بنیانگذاران آمریکا قصد ایجاد دیوانسالاری دائمی و غیرمنتخب را نداشتند و رئیسجمهور باید کنترل مطلق بر همه عملکردها در شاخه اجرایی داشته باشد. این استدلال به طور مؤثری نه تنها فقه مدرن را کنار میگذارد، بلکه تاریخ مدرن را نیز نادیده میگیرد. همانطور که فیتون از جودیشال واچ اشاره کرد، برخی از این ایدهها اولین بار در دولت ریگان مطرح شدند. او گفت: «ما میدانیم که چگونه این کارها را انجام دهیم. فقط به اراده سیاسی نیاز داریم. و ترامپ اراده سیاسی را دارد.»
اینکه آیا ووت میتواند از اراده سیاسی ترامپ برای بازسازی دولت فدرال در تصویر رادیکال خود استفاده کند، هنوز مشخص نیست. اما بدون توجه به نتیجه، روشن است که او به دنبال نبردی است—نبردی که برای آن مدتها برنامهریزی کرده است.