Stefani Reynolds / Bloomberg / Getty
Stefani Reynolds / Bloomberg / Getty

پرسشی که دولت ترامپ نتوانست درباره تابعیت اکتسابی (Birthright Citizenship) پاسخ دهد

به نظر نمی‌رسد دولت بداند چگونه این تغییر عظیم در سیاست را اجرا خواهد کرد.

چهل و شش دقیقه پس از آغاز استدلال شفاهی در دیوان عالی در مورد پرونده تابعیت اکتسابی، وکیل مدافع کل دولت، دی. جان ساور، با پرسشی مواجه شد که نتوانست به آن پاسخ دهد. ساور که از طرف دولت استدلال می‌کرد، خواستار آن بود که دیوان از صدور حکم‌های منع سراسری (nationwide injunctions) جلوگیری کند و به این ترتیب، دستور اجرایی رئیس‌جمهور دونالد ترامپ مبنی بر پایان دادن به تابعیت اکتسابی – به همراه بسیاری دیگر از سیاست‌های او – اجازه اجرا پیدا کند. قاضی برت کاوانا، که توسط ترامپ منصوب شده است، می‌خواست بداند دولت دقیقاً چگونه قاعده‌ای را که تابعیت را از صدها هزار نوزاد در سال سلب می‌کند، اجرا خواهد کرد.

کاوانا پرسید: «روز بعد از اجرایی شدن، چطور خواهد بود؟ بیمارستان‌ها با نوزادان چه می‌کنند؟ ایالت‌ها با نوزادان چه می‌کنند؟»

ساور صادقانه به دیوان گفت: «ما نمی‌دانیم» و اضافه کرد که «مسئولان فدرال باید راه آن را پیدا کنند.» او بعداً افزود: «امیدوارم این کار را انجام دهند.»

واقعاً؟ با این یک جمله، ساور ناخواسته نشان داد چرا حکم‌های منع سراسری گاهی تنها راه حفاظت از منافع عمومی هستند. دولت هیچ برنامه عملی برای دستور غیرقانونی خود ندارد، با این حال می‌خواهد بهترین راه قانونی برای کسانی که تحت تأثیر قرار می‌گیرند تا اقدامات دولت را به چالش بکشند، سلب کند.

نیکلاس بگلی: پرونده تابعیت اکتسابی در واقع درباره تابعیت اکتسابی نیست

دولت ترامپ زمان زیادی برای آماده شدن برای این لحظه داشته است. در دولت اول خود، ترامپ مدعی اختیار پایان دادن به تابعیت اکتسابی با دستور اجرایی شد. سال گذشته، او این تهدید را در گردهمایی‌های سراسر کشور تکرار کرد. وب‌سایت ستاد انتخاباتی او به‌طور برجسته‌ای ویدیویی را نمایش می‌داد که در آن شخصاً متعهد شد در "روز اول" ریاست‌جمهوری خود به تابعیت اکتسابی پایان دهد.

در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، ترامپ به این قول خود عمل کرد و دستور اجرایی را امضا کرد که بر اساس آن، تابعیت از تمام فرزندان مهاجران بدون مدرک و همچنین تمام فرزندان مهاجران دارای وضعیت قانونی موقت که پس از ۱۹ فوریه ۲۰۲۵ متولد می‌شوند، سلب می‌شود.

این دستور با متن صریح متمم چهاردهم قانون اساسی، فهم اولیه آن، تفسیرهای قضایی دیرینه و چندین قانون فدرال در تضاد است. و وضعیت تابعیت بسیاری از حدود ۳.۶ میلیون نوزادی که سالانه در ایالات متحده متولد می‌شوند – از جمله نوزادانی که از شهروندان آمریکایی متولد می‌شوند – را بی‌ثبات می‌کند. طبق این دستور اجرایی، صرفاً گواهی تولد دیگر تابعیت را اثبات نمی‌کند. تمام آن والدین باید به نحوی تابعیت یا وضعیت مهاجرت خود را اثبات کنند تا فرزندشان به عنوان شهروند شناخته شود. علاوه بر این، حتی تابعیت از نوزادان متولد شده از مهاجران قانونی موقت – از جمله کارگران موقت و دانشجویانی که سال‌ها در ایالات متحده زندگی کرده‌اند – سلب می‌شود و دسترسی آنها به مدیکید، SNAP و سایر مزایای فدرال و ایالتی از بین می‌رود. این کودکان بدون مدرک متولد می‌شوند، برخی بی‌تابعیت و همگی در خطر اخراج در اولین روز زندگی خود.

با این حال، ساور اذعان کرد که دولت ترامپ برنامه‌ای ندارد – حتی تصوری از برنامه – برای اجرای این تغییر رادیکال در قانون و سیاست ایالات متحده.

جرمی فیگن‌باوم، وکیل مدافع کل ایالت نیوجرسی، هنگامی که نوبت او برای صحبت در دیوان رسید، گفت: «این [دستور] هرج و مرجی بی‌سابقه در عمل ایجاد خواهد کرد.» فیگن‌باوم از طرف ۲۲ ایالت، به همراه منطقه کلمبیا و سان فرانسیسکو، صحبت می‌کرد که حکمی مبنی بر ممنوعیت اجرای سراسری دستور اجرایی را به دست آورده بودند. این گونه حکم‌ها – که به آنها حکم‌های منع سراسری نیز گفته می‌شود – دولت فدرال را از اعمال یک سیاست مورد چالش برای هر کسی، نه فقط طرفین دعوا، منع می‌کنند. یک دادگاه فدرال در مریلند نیز حکم مشابهی با گستره وسیع در پرونده‌ای که از طرف پنج مادر باردار و دو سازمان حقوق مهاجران مطرح شده بود، صادر کرد که اکنون نیز در این پرونده‌های تجمیع شده در دیوان عالی مطرح است.

دیوان عالی احتمالاً این استدلال شفاهی غیرمعمول را – در اواخر دوره کاری خود و از پرونده‌ای در فهرست «اضطراری» خود – پذیرفته است، زیرا می‌خواست قدرت یک قاضی فدرال را برای متوقف کردن سیاست‌های مطلوب یک رئیس‌جمهور منتخب دموکراتیک مهار کند. این گونه حکم‌ها که زمانی نادر بودند، اکنون رایج شده‌اند. ۴۰ حکم منع سراسری بی‌سابقه تاکنون علیه دولت ترامپ صادر شده است، هرچند این ممکن است به دلیل ۱۵۰ (و رو به افزایش) دستور اجرایی بی‌سابقه ترامپ باشد. در سال‌های اخیر، قضات کلارنس توماس، ساموئل آلیتو، نیل گورسوچ، برت کاوانا و امی کونی بارت همگی نگرانی‌های خود را در مورد چنین حکم‌هایی ابراز کرده‌اند.

دولت حق دارد که حکم‌های منع سراسری هزینه‌های واقعی برای هر دولت ریاست‌جمهوری دارند. آنها باعث ترغیب به انتخاب دادگاه (forum-shopping) می‌شوند، که منجر به الگویی می‌شود که بر اساس آن قضات ایالت‌های قرمز سیاست‌های رئیس‌جمهور جو بایدن را مسدود می‌کنند و قضات ایالت‌های آبی سیاست‌های ترامپ را. آنها بر دیوان عالی فشار می‌آورند تا پرونده‌ها را به سرعت و در مرحله اولیه دعوا، زمانی که حقایق و قانون هنوز به خوبی توسعه نیافته‌اند، تصمیم‌گیری کند. آنها به خواهان‌ها یک مزیت ناعادلانه می‌دهند: اگر خواهان‌ها پیروز شوند، قوه مجریه از اجرای سیاست‌هایش منع می‌شود، اما اگر شکست بخورند، خواهان جدیدی می‌تواند پرونده دیگری را در مقابل قاضی دیگری مطرح کند. و این واقعاً عجیب به نظر می‌رسد که یک قاضی در ایالت واشنگتن بتواند اجرای دستور اجرایی تابعیت اکتسابی (یا هر دستور دیگری) را در تگزاس منع کند – به‌خصوص با توجه به اینکه تگزاس (همراه با ۱۸ ایالت دیگر) لایحه دوست دادگاه (amicus brief) را در حمایت از دستور اجرایی ارائه داده است.

با این حال، این حکم‌ها در حداقل برخی موارد، مانند زمانی که اجرای تکه تکه یک قانون عملی نیست، ضروری هستند. فیگن‌باوم دیروز به دیوان گفت که این مورد همین است. پایان دادن به حکم‌های منع سراسری باعث می‌شود تابعیت «بسته به ایالتی که در آن متولد می‌شوید» متفاوت باشد، و «هنگامی که فرد از مرزهای ایالتی عبور می‌کند، روشن یا خاموش شود.» فیگن‌باوم گفت، اگر دستور اجرایی در نیوجرسی منع شود اما در ایالت همسایه پنسیلوانیا نه، آن وقت «چه اتفاقی می‌افتد زمانی که شما در فیلادلفیا زندگی می‌کنید و به کمدن نقل مکان می‌کنید؟» تحت چنین سیستمی، زنان باردار انگیزه پیدا می‌کنند تا برای زایمان از مرزهای ایالتی عبور کنند – شکلی عجیب از «گردشگری تولد» که با این واقعیت که ایالات متحده یک ملت واحد است، سازگار نیست.

بند تابعیت متمم چهاردهم قانون اساسی در سال ۱۸۶۸ به قانون اساسی ایالات متحده اضافه شد تا حدی حکم درید اسکات علیه سندفورد را لغو کند، پرونده‌ای که با اعلام اینکه سیاه‌پوستان نمی‌توانند شهروند ایالات متحده باشند، ملت را تقسیم کرد. فیگن‌باوم با اشاره به آن تاریخ، مشاهده کرد: «هرگز در تاریخ این کشور از زمان جنگ داخلی» تابعیت به «عبور از مرزهای ایالتی» گره نخورده است.

شاید مهمتر از همه، حکم‌های منع سراسری گاهی تنها راه حفاظت از هزاران، حتی میلیون‌ها نفری هستند که در زمان بین آغاز دعوا و حکم نهایی دیوان عالی – که معمولاً سال‌ها طول می‌کشد – توسط یک سیاست رادیکال جدید دولت آسیب می‌بینند. اگر این حکم‌های منع سراسری نبودند، فقط کسانی که توانایی اقامه دعوا را داشتند می‌توانستند از حقوق خود در این مدت حفاظت کنند.

احتمالاً به همین دلیل بود که کاوانا از ساور پرسید که دولت چگونه دستور اجرایی تابعیت اکتسابی را اجرا خواهد کرد. شاید او می‌خواست بشنود که دولت برنامه‌ای دقیقاً طراحی شده برای به حداقل رساندن هرج و مرج و آسیب دارد. پاسخ ندادن ساور ناخواسته استدلال را برای حکم‌های منع سراسری تقویت کرد.

آدام سروِر: حمله به تابعیت اکتسابی آزمونی بزرگ برای قانون اساسی است

ساور ادعا می‌کند که اگر خواهان‌ها خواهان یک راه حل فوری و سراسری هستند، باید به جای پرونده‌های فردی، دعوای گروهی (class action) مطرح کنند. اما بسیاری از پرونده‌ها طبق قوانین فدرال آیین دادرسی مدنی، واجد شرایط تأیید گروهی نیستند، از جمله تمام پرونده‌هایی که توسط ایالت‌ها مطرح شده‌اند. همچنین سازوکار مشخصی برای امداد اضطراری سریع از طرف چنین گروهی وجود ندارد – دقیقاً همان امدادی که خواهان‌ها استدلال می‌کنند ضروری است.

ساور با اثبات این نکته، اعتراف کرد که دولت ممکن است با تأیید گروهی در همین پرونده مخالفت کند. او حتی مدعی شد که دولت مجبور به پیروی از احکام دادگاه‌های استیناف فدرال نیست. تنها راه برای متوقف کردن سیاست دولت ترامپ برای همیشه – حتی سیاستی که دوازده بار در دادگاه‌های پایین‌تر شکست خورده است – یک تصمیم نهایی بر اساس ماهیت دعوا توسط دیوان عالی ایالات متحده است.

همانطور که قاضی الینا کاگان اشاره کرد، چنین قاعده‌ای به دولت اجازه می‌دهد با باختن، پیروز شود. بالاخره، دولت می‌تواند پرونده‌ای پس از پرونده دیگر در دادگاه‌های پایین‌تر شکست بخورد – همانطور که تاکنون در دعوای تابعیت اکتسابی رخ داده است – هرگز به دنبال بررسی دیوان عالی نرود، و سیاست‌های خود را در سراسر کشور ادامه دهد. چنین قاعده‌ای به همه دستورهای اجرایی ترامپ اجازه می‌دهد تا برای همیشه اجرا شوند، هرچند آشکارا خلاف قانون اساسی باشند، به استثنای افرادی که توانایی اقامه دعوا را دارند.

قاضی کتانجی براون جکسون استدلال دولت را به طور خلاصه توصیف کرد. او گفت: «سیستم قضایی ما، حداقل از نظر من، به رژیمی شبیه 'اگر می‌توانی مرا بگیر' تبدیل خواهد شد، که در آن هر کسی باید وکیل داشته باشد و پرونده‌ای مطرح کند تا دولت از نقض حقوق مردم دست بردارد.» اگر رئیس‌جمهور ترامپ در حال گوش دادن بود، شاید فکر می‌کرد که این حرف تقریباً درست به نظر می‌رسد.