نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا در رزمایش بین‌المللی Cold Response 22 در نزدیکی Sandstrand در شمال نروژ، ۲۱ مارس ۲۰۲۲. عکس از جاناتان ناکستراند/AFP از طریق گتی ایمیجز
نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا در رزمایش بین‌المللی Cold Response 22 در نزدیکی Sandstrand در شمال نروژ، ۲۱ مارس ۲۰۲۲. عکس از جاناتان ناکستراند/AFP از طریق گتی ایمیجز

جنگ روسیه و ناتو شبیه جنگ اوکراین نخواهد بود

مسکو در صدد است تا از جنگ تمام‌عیار اجتناب کرده و بر شکستن اراده و اتحاد بلوک ناتو تمرکز کند.

روسیه حمله خود به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ را به عنوان یک کارزار قاطع سه روزه برنامه‌ریزی کرده بود که نیروهایش را به کی‌یف می‌رساند و به سرعت دولت اوکراین را سرنگون می‌کرد. بیش از سه سال بعد، این سناریو همچنان یک رویای دست‌نیافتنی برای روسیه باقی مانده است. نیروهای روسی با متحمل شدن تلفات و خسارات وحشتناک در جبهه‌ای ثابت و صدها کیلومتر دورتر از کی‌یف زمین‌گیر شده‌اند. اگرچه روسیه در طول سال گذشته دستاوردهای تاکتیکی جزئی داشته است، اما هیچ نشانه‌ای از موفقیت نظامی قریب‌الوقوع دیده نمی‌شود.

در غرب دورتر، کشورهای اروپایی عضو ناتو در تلاش برای تجهیز مجدد هستند. چندین رئیس دفاعی ناتو هشدار می‌دهند که این ائتلاف باید ظرف سه تا هفت سال آینده آماده رویارویی با حمله روسیه به یک یا چند عضو بلوک باشد. صریح‌تر از آن، مقامات دانمارکی هشدار داده‌اند که روسیه ممکن است ظرف شش ماه پس از کند شدن یا پایان یافتن جنگ در اوکراین، نوعی حمله را آغاز کند.

تطابق این دو تصویر از روسیه دشوار است: روسیه‌ای که به شکلی ناامیدکننده در دستیابی به اهداف خود در اوکراین شکست می‌خورد و روسیه‌ای که تهدیدی حیاتی برای ناتو، به ویژه کشورهای اروپای شرقی، محسوب می‌شود.

کلید این تناقض ظاهری در درک این نکته است که جنگ ناتو-روسیه احتمالاً بسیار متفاوت از تهاجم روسیه به اوکراین خواهد بود. هدف اصلی روسیه در جنگ علیه ناتو، حداقل در ابتدا، نه تصرف قلمروهای وسیع، بلکه تخریب ائتلاف به عنوان یک نهاد سیاسی و نظامی قادر به مقابله با روسیه است. انجام این کار نیازمند شکست دادن نیروهای ناتو در نبردهای آشکار و پیشروی به برلین نیست.

بلکه مستلزم از بین بردن وحدت و اراده ناتو است، با این شرط‌بندی کرملین که ائتلاف تحت فشار دچار فروپاشی خواهد شد. ایجاد نیروها برای چنین تاکتیک فشاری در کوتاه مدت برای روسیه قابل مدیریت است، به ویژه پس از کند شدن یا پایان یافتن درگیری در اوکراین. بنابراین، روسیه به روشی اساساً متفاوت با نوع جنگی که در اوکراین می‌بینیم، تهدیدی جدی و حیاتی برای ناتو ایجاد می‌کند.

برخلاف تبلیغات جنگ‌طلبانه روسیه، نخبگان سیاسی و نظامی مسکو درک می‌کنند که روسیه به احتمال زیاد یک جنگ متعارف تمام‌عیار با ناتو را، حتی بدون مشارکت ایالات متحده، خواهد باخت. بنابراین، برای روسیه، اجتناب از یک درگیری فرسایشی طولانی‌مدت و تضمین یک راه حل سریع و مطلوب حیاتی است.

حمله روسیه به ناتو در نتیجه، هدف اصلی‌اش تخریب کلی قابلیت جنگی ائتلاف نخواهد بود، اگرچه کاهش پتانسیل نظامی کوتاه‌مدت آن احتمالاً یک هدف اولیه است. تلاش اصلی بر تضعیف عزم و اراده ناتو برای مقاومت متمرکز خواهد بود. روسیه احتمالاً یک کارزار کوتاه و با شدت بالا را ترجیح خواهد داد که برای شکستن انسجام سیاسی ناتو طراحی شده است. هدف این است که تقابل محلی نگه داشته شود، تنها شامل یک یا حداکثر چند کشور عضو ناتو باشد و به سرعت پایان یابد.

یک سناریوی محتمل می‌تواند با یک نفوذ محدود به قلمرو ناتو در یک نقطه ضعف ادراک شده آغاز شود - برای مثال، در یک یا چند کشور حوزه بالتیک. پس از حمله اولیه، روسیه ممکن است اعلام کند که هرگونه تلاش برای بازپس‌گیری منطقه اشغالی، تشدید هسته‌ای را در پی خواهد داشت - استراتژی‌ای که تحلیلگران نظامی آن را مقدس‌سازی تهاجمی می‌نامند. برای تقویت این موضوع، روسیه می‌تواند چندین موشک مجهز به کلاهک‌های هسته‌ای تاکتیکی را مسلح و پراکنده کرده و آمادگی خود را برای پرتاب در لحظه اعلام کند. اگر ناتو برای یک ضدحمله آماده شود، روسیه می‌تواند با حمله به زیرساخت‌های غیرنظامی در عمق اروپا با موشک‌های متعارف مسلح، بیشتر تشدید وضعیت دهد و سیگنال دهد که ادامه مقاومت فقط هزینه‌ها را افزایش می‌دهد. اگر روسیه به این نتیجه برسد که تشدید وضعیت شدیدتر به نفع آن است، شلیک‌های هشداردهنده هسته‌ای به نقاط عقبه در اروپا را نمی‌توان منتفی دانست.

این نوع حمله یک قمار با ریسک بالا خواهد بود. این حمله متکی بر این فرض است که با تضعیف عزم ناتو تحت فشار تشدید تهدیدات متعارف و هسته‌ای، حملات موشکی احتمالی در عقبه اروپا، و عملیات‌های خرابکاری و سایر عملیات‌های منطقه خاکستری همراه، این ائتلاف عملاً تسلیم خواهد شد.

تصمیم‌گیرندگان روسی احتمالاً انتظار تسلیم یکنواخت در سراسر ناتو را ندارند. آن‌ها تقریباً مطمئناً انتظار مقاومت قوی از سوی برخی اعضا، به ویژه در اروپای شرقی، خواهند داشت. با این حال، کرملین ممکن است معتقد باشد که ایالات متحده و متحدان کلیدی اروپای غربی، در مواجهه با پیامدهای واقعی بر خاک خود، متزلزل خواهند شد و از دفاع از شرکای خود خودداری خواهند کرد. هرگونه عدم تمایل به دفاع از یک عضو مورد حمله ناتو، نشان‌دهنده فروپاشی مؤثر ائتلاف خواهد بود - هدف اصلی روسیه و پیش‌شرطی برای اعمال سلطه منطقه‌ای.

تصمیم روسیه برای حمله به یک یا چند کشور اروپایی عضو ناتو بنابراین کمتر به توازن قوا و بیشتر به توازن ادراک شده اراده بستگی خواهد داشت. در حالی که نیروهای روسی بارها در اوکراین شکست خورده‌اند، تردید کمی در مورد عزم روسیه برای برهم زدن نظم پس از جنگ سرد و بازسازی حوزه نفوذ در اروپای شرقی وجود دارد. این موضوع در کنار آنچه روسیه به عنوان ریسک‌گریزی مکرر غرب و تحمل پایین برای درد ادراک می‌کند، ترکیبی خطرناک ایجاد می‌کند که می‌تواند تصمیم‌گیرندگان روسی را وسوسه کند که زودتر اقدام کنند تا دیرتر.

روسیه برای انجام چنین حمله محدودی به چه چیزی نیاز دارد؟

اولاً، به نیروی سرنیزه نیاز دارد که قادر به نفوذ به مرز ناتو در یک نقطه ضعف باشد و توسط نیروهای پشتیبان کافی برای اشغال بخش کوچکی اما استراتژیک از قلمرو ناتو پشتیبانی شود. نفوذ به دفاع‌های مستحکم در جنگ‌های مدرن دشوارتر شده است، عمدتاً به دلیل گسترش گسترده پهپادهای تاکتیکی که حتی در عناصر مانور کوچک نیز تلفات سنگین وارد می‌کنند، به محض خروج از پوشش. با این حال، جنگ در اوکراین نیز نشان می‌دهد که همین فناوری‌ها، در صورت استفاده صحیح، می‌توانند به غلبه بر دفاع کمک کنند. برای مثال، تیم‌های پهپادی روسی نقش کلیدی در نفوذ به مواضع دفاعی اوکراین در منطقه کورسک و بازگرداندن کنترل ایفا کردند. روسیه همراه با اوکراین، اکنون برخی از ماهرترین خلبانان پهپادی در جهان را در اختیار دارد - باتجربه، جنگ‌دیده و احتمالاً در برخورد اولیه بسیار برتر از همتایان ناتو خود.

البته، پهپادها به تنهایی جنگ‌ها را نمی‌برند. روسیه همچنین به نیروهای متحرک سنتی برای تصرف و حفظ قلمرو نیاز دارد: پیاده‌نظام آموزش‌دیده، خودروهای زرهی، تانک‌ها و یگان‌های پشتیبانی. گزارش‌های اطلاعاتی اخیر نشان می‌دهد که روسیه توانسته است به اندازه کافی نیرو بسیج کند که نه تنها تلفات رزمی را پوشش دهد بلکه نیروهای خود را گسترش دهد. به طور مشابه، مقامات غربی اشاره می‌کنند که روسیه بیشتر از آنچه به جبهه می‌فرستد، تجهیزات و مهمات تولید می‌کند - از جمله تانک‌های مدرن (بر اساس استانداردهای روسیه) و گلوله‌های توپخانه. نکته مهم این است که ایجاد نیرویی که بتواند در یک نفوذ محدود علیه ناتو موفق شود، نیازمند بازگرداندن روسیه به تمام قدرت پیش از سال ۲۰۲۲ نیست.

برای ایجاد یک معضل اجباری برای رهبران ناتو، روسیه همچنین به نیروی هسته‌ای دقیق و معتبری نیاز دارد که قادر به تهدید - و در صورت لزوم، اجرای - حملات هسته‌ای باشد. به موازات آن، به ذخایر عمیقی از سلاح‌های متعارف دوربرد برای تهدید و انجام حملات مکرر علیه زیرساخت‌های حیاتی اروپا نیاز خواهد داشت.

از نظر هسته‌ای، روسیه در حال حاضر در موقعیت خوبی قرار دارد. به اندازه ذخیره تخمینی حدود ۲۰۰۰ کلاهک غیر راهبردی خود، تنوع سامانه‌های پرتابی که می‌توانند در مدت زمان کوتاه به کلاهک هسته‌ای مسلح شوند، نیز مهم است. در بخش متعارف، تخمین زده می‌شود که روسیه سالانه حدود ۱۲۰۰ موشک کروز حمله زمینی، ۴۰۰ موشک بالستیک کوتاه و میان‌برد و بیش از ۶۰۰۰ پهپاد دوربرد تولید کند و در عین حال برای افزایش تولید تلاش می‌کند. اگرچه تأیید اعداد دقیق دشوار است، نرخ نسبتاً پایین فعالیت موشکی در طول زمستان گذشته نشان می‌دهد که روسیه ممکن است از قبل یک ذخیره قابل توجه جمع‌آوری کرده باشد. اگر جنگ اوکراین کند شود یا پایان یابد، روسیه در موقعیت خوبی قرار خواهد گرفت تا به سرعت ذخایر موشکی خود را بیشتر گسترش دهد.

ناتو چگونه باید آماده شود؟

یکی از متغیرهای کلیدی که زمان‌بندی حمله احتمالی روسیه را تعیین می‌کند، جنگ جاری در اوکراین است. تا زمانی که روسیه مجبور به اختصاص بیشتر، اگر نگوییم همه، منابع در دسترس خود به اوکراین است، حمله به قلمرو ناتو بعید باقی می‌ماند - حتی اگر نتوان آن را به کلی منتفی دانست. همانطور که دیدیم، به نظر می‌رسد روسیه از قبل بیش از آنچه به اوکراین می‌فرستد، بسیج می‌کند و هرگونه کندی بیشتر در درگیری به افزایش زرادخانه‌های ذخیره روسیه برای سناریوهای دیگر منجر خواهد شد. تنها اوکراین می‌تواند تعیین کند که تا چه زمانی به مبارزه ادامه خواهد داد و تحت چه شرایطی ممکن است با روسیه توافق کند. اما تا زمانی که اوکراین مقاومت را انتخاب کند، حمایت کشورهای اروپایی از آن نه تنها از نظر اخلاقی و قانونی درست است، بلکه از نظر استراتژیک نیز منطقی است. علاوه بر این، نشان دادن تعهد به اوکراین و تمایل به پذیرش ریسک‌های حساب‌شده در برابر روسیه نیز به برگرداندن توازن اراده به نفع ناتو کمک خواهد کرد.

در همین حال، اروپا باید برای نوع جنگی که روسیه احتمالاً برنامه‌ریزی می‌کند آماده شود - جنگی که به طور قابل توجهی با درگیری طولانی‌مدت کنونی در اوکراین متفاوت خواهد بود. بهترین راه برای مقابله با یک کارزار کوتاه و با شدت بالای روسیه، جلوگیری از هرگونه نفوذ در مرز است. این امر نیازمند یک وضعیت دفاعی پیشرفته معتبر است که ناتو هنوز فاقد آن است. فعال کردن دفاع پیشرفته به معنای انتقال نیروها و تجهیزات بیشتر به خط مقدم است، به ویژه در شرایطی که ایالات متحده تمرکز خود را به سمت دیگر تغییر می‌دهد و ممکن است یگان‌های رزمی را از اروپا خارج کند. تا زمانی که اروپا صنایع دفاعی خود را به حالت جنگی تغییر ندهد و در مقیاسی متناسب با تهدید خرید نکند، پنجره آسیب‌پذیری باز خواهد ماند، به خصوص که روسیه هیچ نشانه‌ای از کند کردن صنعت جنگی خود نشان نمی‌دهد. جلوگیری پایدار از هرگونه حمله روسیه نیازمند پهپادها، موشک‌ها، تانک‌ها، مین‌ها و سامانه‌های پشتیبانی است. اروپا به همه چیز بیشتر نیاز دارد و زمانی برای از دست دادن نیست.

کشورهای اروپایی عضو ناتو همچنین باید توانایی واکنش مؤثر به اجبار روسیه، اعم از هسته‌ای و غیرهسته‌ای، را نشان دهند. دفاع موشکی می‌تواند به کاهش تأثیر حملات دوربرد بر اهداف اروپایی کمک کند، اما کافی نخواهد بود. برای ایجاد بازدارندگی، کشورهای اروپایی باید به طور مشابه در قابلیت ضدحمله معتبر سرمایه‌گذاری و آن را مستقر کنند و روشن سازند که آماده حمله فوری، از جمله علیه زیرساخت‌های حیاتی روسیه، هستند. ناتو همچنین باید به طور شفاف اعلام کند که در حالی که به دنبال تشدید هسته‌ای نیست، تسلیم تهدیدات یا استفاده هسته‌ای نخواهد شد - و این سخنان را با قابلیت‌ها پشتیبانی کند. با توجه به تضمین تضعیف شده بازدارندگی گسترده ایالات متحده تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ، کشورهای اروپایی دارای سلاح هسته‌ای باید نقش بیشتری را با گسترش و تنوع بخشیدن به زرادخانه‌های هسته‌ای خود و انطباق دکترین‌های خود ایفا کنند.

روسیه به وضوح اعلام کرده است که جاه‌طلبی‌های تجدیدنظرطلبانه آن به اوکراین ختم نمی‌شود. عدم آمادگی برای جنگ - دقیقاً برای جلوگیری از وقوع آن در وهله اول - بی‌ملاحظگی خواهد بود. به همان اندازه گمراه‌کننده است که تصور کنیم چنین جنگی شبیه جنگ در اوکراین خواهد بود. اگر مسکو با ناتو روبرو شود، نقاط ضعف ناتو را استثمار کرده و از نقاط قوت خود بهره خواهد برد. یک سناریوی کوتاه‌مدت و با شدت بالا که برای شکستن ائتلاف و حذف مقاومت اروپا به عنوان عاملی مرتبط طراحی شده است، محتمل‌ترین رویکرد روسیه به نظر می‌رسد. این سناریو باید محور برنامه‌ریزی ناتو باشد، در حالی که اروپا در حال تجهیز مجدد است.