دولت ترامپ سطحی از عدم اطمینان را به نظام پولی بینالمللی تزریق کرده است که سرمایهگذاران جهانی دیگر نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. با تضعیف تجارت آزاد، به هم زدن اتحادهای جهانی، بیاعتبار کردن استقلال فدرال رزرو و تهدید به استفاده از دلار به عنوان ابزار سیاسی، این دولت جهان را بر آن داشته تا درباره اینکه آیا دلار هنوز گزینه امنی است، تردید کند. این باید زنگ خطری برای منطقه یورو باشد.
برای چندین دهه، دلار بر نظام پولی بینالمللی حکمرانی کرده است. این ارز، واحد پولی پیشفرض برای تجارت جهانی، پناهگاهی در زمان بحران و ذخیره اصلی برای بانکهای مرکزی سراسر جهان بوده است. این سلطه، مزایای اقتصادی عظیمی به آمریکا داده است. این کشور میتواند کسری تجاری داشته باشد و مازاد واردات کالا و خدمات را با چاپ دلار تأمین مالی کند. قدرت این ارز تضمین کرده که این دلارها به خزانه ایالات متحده بازگردند و هزینه تأمین مالی کسریهای مالی آمریکا را کاهش دهند.
در آن سوی اقیانوس اطلس، یورو نه تنها برای اینکه یک ارز منطقهای باشد، طراحی شد. از زمان پیدایش آن در دهه ۱۹۹۰، معماران آن نه تنها ثبات پولی بیشتر و یکپارچگی اقتصادی در اروپا را در نظر داشتند، بلکه ارزی را نیز پیشبینی میکردند که بتواند در صحنه جهانی با دلار رقابت کند.
در دو مورد اول، ارز واحد موفقیتآمیز بود. بانک مرکزی اروپا حتی در مواجهه با بحرانهای مالی، شوک کووید-۱۹ و جنگ در اوکراین، سیاست پولی معتبری را برقرار کرده است. با حذف هزینههای تراکنش مستقیم مبادله ارزهای ملی و ریسک نرخ ارز بین کشورهای عضو، ارز مشترک تجارت بین اعضای منطقه یورو را تقویت کرده است.
اما جاهطلبی سوم— تبدیل شدن یورو به یک قدرت واقعی— هنوز محقق نشده است. با وجود دو دهه پیشرفت، ردپای جهانی این ارز همچنان محدود است. سهم آن از ذخایر بینالمللی و فاکتورینگ تجاری تنها اندکی بالاتر از وزن ترکیبی ارزهای قدیمی است که یک ربع قرن پیش جایگزین کرد.
از نظر تاریخی، قدرت دلار نه تنها بر اندازه اقتصاد آمریکا، بلکه بر پیشبینیپذیری نهادهای آن، تعهدش به بازارهای باز و پذیرش رهبری آمریکا در سطح جهانی استوار بوده است. در طول هشت دهه گذشته، دلار در برابر جنگها، رکودها و بحرانهای مالی تا حد زیادی مقاومت کرده است، زیرا دولتهای متوالی آمریکا این تعهدات اساسی را حفظ کردهاند.
آنچه امروز جدید است این است که این پیوستگی شکسته شده و فرصتی را برای ارز دیگری برای به چالش کشیدن سلطه جهانی دلار ایجاد کرده است. سرمایهگذاران در سراسر جهان ممکن است به یک جایگزین پایدار و قابل اعتماد جذب شوند. پتانسیل یوان چین به عنوان یک جایگزین جهانی به دلیل کنترل شدید دولتی و محدودیتهای سرمایهای محدود شده است. این وضعیت برای منطقه یورو هم یک فرصت مهم و هم یک چالش جدی ایجاد میکند.
یورو نمیتواند یک شبه جایگزین دلار شود. این ارز باید توسط یک اقتصاد منطقه یورو قویتر، یکپارچهتر و رشدگرا حمایت شود. پایهها از پیش وجود دارند. رهبران منطقه یورو به ثبات، بازارهای آزاد، دموکراسی و حاکمیت قانون متعهد هستند. یورو توسط یک بانک مرکزی مستقل و معتبر که متعهد به پایبندی به وظیفه خود برای ثبات قیمت است، حمایت میشود.
ابتکارهای اخیر در سیاست اقتصادی اتحادیه اروپا نشاندهنده یک تغییر مهم به سوی تابآوری استراتژیک است. بسته حمایتی در آلمان، به دنبال تصمیم تاریخی این کشور برای تسهیل قوانین مالی که در ماه مارس اعلام شد، میتواند رشد اقتصادی را در سراسر اتحادیه پولی تحریک کند. ابتکار تسلیح مجدد اروپا، اگر با سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته همسو شود، پتانسیل این را دارد که نه تنها تقاضا را تقویت کند، بلکه بهرهوری بلندمدت قاره را نیز افزایش دهد. همزمان، یک ارز دیجیتال بانک مرکزی با هدف تقویت نوآوری در پرداختها و کاهش وابستگی به ارائهدهندگان خارجی است. در زمینه آبوهوا و انرژی، اروپا همچنان به اهداف بلندپروازانه متعهد است، که این امر باید آن را در موقعیت خوبی برای جذب سرمایهگذاری سبز جهانی قرار دهد.
اما برای اینکه این گامها اعتماد جهانی را به ارز ما الهام بخشند، باید کار تکمیل اتحادیه پولی خود را به پایان برسانیم. این به معنای نهایی کردن اتحادیه بانکی اتحادیه اروپا، پیشبرد اتحادیه بازارهای سرمایه و حرکت به سوی "ظرفیت مالی مشترک" - یک سیستم مشترک برای مدیریت امور مالی عمومی - است. ما باید سختتر تلاش کنیم تا رقابتپذیری اروپا را با یافتن راههایی برای افزایش بهرهوری، نوآوری و سرمایهگذاری و همزمان کنار گذاشتن مقررات دستوپاگیر تقویت کنیم.
خبر خوب این است که ما یک طرح اولیه داریم. ما شروع به دنبال کردن پیشنهادهای مطرح شده توسط انریکو لتا و ماریو دراگی، دو نخستوزیر سابق ایتالیا، برای ترویج بازار واحد و افزایش بهرهوری و رقابتپذیری اروپا کردهایم. ما باید این کار را در یک چارچوب زمانی مشخص، ایدهآل دو سال، تکمیل کنیم.
اتحادیه پسانداز و سرمایهگذاری، که توسط کمیسیون اروپا در ماه مارس رونمایی شد، در بهبود شیوه کانالیزه کردن پساندازها به سرمایهگذاری مولد، از جمله در طرح تسلیح مجدد اروپا، حیاتی خواهد بود. یک طرح همراه اتحادیه اروپا با هدف کاهش بروکراسی و سادهسازی قوانین برای کسبوکارها به امید تقویت کارآفرینی است. و مهمتر از همه برای جایگاه یورو، اروپا میتواند بر ابزار مالی نسل بعدی اتحادیه اروپا، که برای کمک به بهبود پس از کووید-۱۹ تأسیس شد، تکیه کند تا یک "دارایی ایمن مشترک" ارائه دهد - به طور کلی، نزدیکترین چیز اروپا به اوراق خزانهداری آمریکا.
پیگیری این ابتکارات اروپا را در موقعیت بسیار بهتری برای جذب سرمایهگذاران جهانی قرار میدهد و با ارائه بازارهای مالی عمیقتر و نقدشوندهتر، شکاف با آمریکا را پر میکند.
همزمان که تردیدهای جهانی در مورد نقش دلار افزایش مییابد، اروپا باید آماده پاسخگویی به درخواست برای یک جایگزین جدی باشد. یوروی قویتر در صحنه بینالمللی نه تنها گزینههای بیشتری به سرمایهگذاران میدهد، بلکه به ایجاد یک نظم پولی جهانی باثباتتر، متعادلتر و تابآورتر کمک خواهد کرد. و برای اروپا، استقلال استراتژیک را تقویت میکند.
رهبران اروپایی پیش از این نشان دادهاند که میتوانند در بحرانها جسورانه عمل کنند. اکنون زمان آن است که دوباره به موقعیت پاسخ دهند. با این کار، آنها میتوانند تضمین کنند که یورو از یک موفقیت منطقهای به استانداردی تبدیل شود که جهان بتواند به آن اعتماد کند. ¦
یانیس استورناراس از سال ۲۰۱۴ به عنوان رئیس بانک مرکزی یونان خدمت کرده است. او پیش از این، از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ وزیر دارایی این کشور بوده است.
برای دیدگاهی دیگر درباره تهدیدهای سلطه دلار، این مقاله مهمان را از کنت روگوف بخوانید.