حاکمان ایران از روند مذاکرات هستهای ناخشنود هستند، و این نشانه آن است که پرزیدنت ترامپ دارد در نقاط درستی فشار میآورد. هیچکس از دادن امتیازات گسترده خرسند نیست، اما اینها همان چیزهایی هستند که آمریکا و جهان برای دستیابی به توافقی ارزشمند به آنها نیاز دارند.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، روز سهشنبه گفت: «ما شاهد مواضع کاملاً غیرمنطقی و غیرقابل قبول از سوی آمریکاییها هستیم.» وی افزود: «غنیسازی مطلقاً قابل مذاکره نیست.» آیتالله علی خامنهای گفت که آمریکا «باید سعی کند مزخرف نگوید» و از درخواست پرزیدنت ترامپ مبنی بر پایان دادن به غنیسازی اورانیوم توسط ایران به عنوان «اشتباه بزرگ» یاد کرد.
اما پایان دادن به غنیسازی برای مسدود کردن آسانترین مسیر ایران به سمت بمب ضروری است. آقای خامنهای گفت: «من فکر نمیکنم مذاکرات هستهای با آمریکا نتیجهای در بر داشته باشد.» و برای چند روز آقای عراقچی وانمود کرد که ایران مطمئن نیست که آیا در دور جدید گفتگوها در رم شرکت خواهد کرد یا خیر. روز چهارشنبه میانجیگران عمانی گفتند که گفتگوها روز جمعه از سر گرفته خواهد شد.
ایرانیها بازی درمیآورند، اما به خوبی میدانند که مذاکرات در حال حاضر برنامه هستهای آنها را از حمله و واحد پول آنها را از سقوط آزاد در امان نگه میدارد. آقای ترامپ هشدار داده است: «این پیشنهادی نیست که برای همیشه پایدار بماند.» اسرائیل دست نگه داشته است تا به دیپلماسی او فرصت دهد.
امیدهای ایران مبنی بر اینکه آقای ترامپ به باراک اوباما تبدیل شده و به تکرار توافق هستهای ۲۰۱۵ رضایت خواهد داد، با یک شکست مواجه شده است. در هفتههای اخیر یک اجماع عمومی در حزب جمهوریخواه و دولت ترامپ برای هرگونه توافق هستهای پدیدار شده است: «عدم غنیسازی».
پنجاه و دو نفر از ۵۳ سناتور جمهوریخواه نامهای را امضا کردند تا این موضوع را، که همان موضع آقای ترامپ نیز بوده است، تقویت کنند. او طرفدار «برچیدن کامل» است؛ به شبکه انبیسی گفت: «فقط همین را میپذیرم.» حتی معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، که موضع معتدلتری دارد، توضیح داده است که ایران در هیچ سطحی نیازی به غنیسازی داخلی ندارد؛ ۲۳ کشور از کانادا تا امارات متحده عربی بدون آن انرژی هستهای غیرنظامی تولید میکنند.
استیو ویتکوف، فرستاده ویژه خاورمیانه، روز یکشنبه گفت: «ما یک خط قرمز بسیار بسیار واضح داریم و آن هم غنیسازی است. ما حتی ۱% قابلیت غنیسازی را نمیتوانیم بپذیریم.» کارولین لویت، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، گفت: «ما ۱۰۰% به این خط قرمز متعهد هستیم.» مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، اغلب بر این نکته تاکید میکند.
اعتراضات ایران نشان میدهد که پیام را نیز دریافت کرده است و هدف آن از این رقص دیپلماتیک شکستن این اجماع است. این کشور نمیتواند با زور فشار وارد کند – دفاع هوایی آن ضعیف شده و نیروهای نیابتیاش به لطف اسرائیل در وضعیت بدی قرار دارند – بنابراین سعی میکند با تاکتیکهای مذاکره این کار را انجام دهد و ادعا میکند که خواستههای کلیدی آمریکا دستیابی به توافق را غیرممکن میسازد.
بهنام بن طالبلو از بنیاد دفاع از دموکراسیها میگوید: «اما خطوط قرمز یک متضرع، خطوط قرمز یک ابرقدرت نیستند.» آقای ترامپ با فشار بر ایران برای بازگشت به مذاکرات، این را ثابت کرده است.
ایران مدتها اصرار داشت که هرگز با آقای ترامپ مذاکره نخواهد کرد. سالهای دولت بایدن را صرف صحبت در مورد کشتن او کرد. اما پس از اینکه آقای ترامپ اجرای تحریمها را از سر گرفت و تهدید نظامیای ایجاد کرد که ایران مجبور شد آن را جدی بگیرد، ایران پای میز مذاکره آمد. گزینههای دیگر آن بدتر هستند.
تهران ممکن است تصمیم بگیرد که نمیتواند غنیسازی را رها کند یا اجازه دهد سانتریفیوژهایش برچیده شوند. و ممکن است بلوف آمریکا و اسرائیل در مورد استفاده از زور را بخرد، اما این میتواند اشتباهی باشد که رهبرانش از آن پشیمان شوند.