معاون رئیسجمهور، ج. د. ونس، روز گذشته توصیهای ناخواسته به قاضیالقضات جان رابرتس ارائه داد: دادگاههای فدرال باید نسبت به اقتدار ریاستجمهوری مطیعتر باشند و دیوان عالی باید وظیفه خود را در کنترل قضات دادگاههای پایینتر بهتر انجام دهد. ونس در حال صحبت با راس دوثات از نیویورک تایمز در مورد سلسله شکستهای تقریباً پیدرپی دولت ترامپ در دادگاهها در پروندههای مرتبط با مهاجرت بود. از نظر ونس، این عقبنشینیها نشاندهنده پروژهای غیردموکراتیک از سوی برخی قضات فدرال برای لغو نتایج انتخابات است.
ونس به دوثات گفت: «میدانم که این حرف تحریکآمیز است، اما فکر میکنم شاهد تلاشی از سوی دادگاهها هستیم تا به معنای واقعی کلمه اراده مردم آمریکا را براندازند.» او به مصاحبه اخیر با قاضیالقضات رابرتس اشاره کرد که در آن رابرتس گفته بود یکی از نقشهای دادگاه، نظارت بر افراطگرایی قوه مجریه است. ونس گفت: «فکر کردم این یک دیدگاه کاملاً غلط است. این یک نیمه از وظیفه اوست. نیمه دیگر وظیفه او، نظارت بر افراطگرایی شاخه خودش است. شما نمیتوانید کشوری داشته باشید که مردم آمریکا به طور مداوم به اجرای قوانین مهاجرت رأی میدهند و دادگاهها به مردم آمریکا بگویند که شما حق ندارید آنچه را که به آن رأی دادهاید، داشته باشید. ما در حال حاضر در چنین وضعیتی هستیم.»
به نقل از ونس، این تشخیص «کاملاً غلط» است. این تصور، نقش اساسی قوه قضائیه را بد درک میکند، که نظارت بر تقسیم قوا بین سه شاخه دولت است — در واقع، رابرتس گفت که وظیفه دادگاه، نظارت بر افراطگرایی هم کنگره و هم قوه مجریه است — و به همان اندازه مهم، حفظ حقوق فردی در برابر سوءاستفاده دولت. در واقع، دادگاهها وظیفه خود را که قانون اساسی به آنها محول کرده، با دقت انجام دادهاند، و نظرسنجیها نشان میدهد که مردم آمریکا از عملکرد قوه قضائیه در این زمینه راضیترند تا از دونالد ترامپ، رئیسجمهور.
اظهارات ونس نتیجه پرگویی ناآگاهانه نیست (برای نمونه، به اظهارات اخیر کریستی نوئم، وزیر امنیت داخلی، مراجعه کنید که گفت: «حق احضار زندانی یک حق قانون اساسی است که رئیسجمهور باید بتواند افراد را از این کشور خارج کند»). ونس فارغالتحصیل دانشکده حقوق ییل است و همسرش منشی قاضیالقضات بوده است. او مطمئناً میفهمد که رابرتس — نویسنده رأی «ترامپ در برابر ایالات متحده» در سال ۲۰۲۴ در مورد مصونیت ریاستجمهوری، که شاید گستردهترین اعطای اقتدار اجرایی در تاریخ دادگاه است — نه دشمن قدرت ریاستجمهوری، بلکه یکی از سرسختترین مدافعان آن است. با این حال، ونس سالهاست که با قاضیالقضات بر سر مشروعیت احکام دادگاههای فدرال بحث و جدل میکند. او در سال ۲۰۲۱ گفت اگر یک توصیه به ترامپ میداد، این بود که «تکتک بوروکراتهای میانی، تکتک کارمندان دولت در تشکیلات اداری را اخراج کن. آنها را با افراد خودمان جایگزین کن. و وقتی دادگاهها — چون شما به دادگاه کشیده خواهید شد — و وقتی دادگاهها جلوی شما را گرفتند، مانند اندرو جکسون در برابر کشور بایست و بگو: 'قاضیالقضات حکم خود را صادر کرده است. حالا بگذار آن را اجرا کند.'» رابرتس در گزارش پایان سال اخیر خود در مورد قوه قضائیه فدرال، در مورد اظهاراتی از این دست هشدار داد و گفت که «مقامات منتخب از طیفهای مختلف سیاسی، شبح نادیدهانگاری آشکار احکام دادگاههای فدرال را مطرح کردهاند. این پیشنهادهای خطرناک، هرچند پراکنده، باید قاطعانه رد شوند.»
اختلاف پس از روی کار آمدن ترامپ شدت گرفت، و دادگاههای فدرال در سراسر کشور شروع به مقابله با رفتار دولت جدید کردند. ونس در ۹ فوریه در شبکه X نوشت: «قضات اجازه ندارند قدرت مشروع اجرایی را کنترل کنند.» تبادل نظر او با دوثات نشاندهنده تشدید دیگری از لفاظیهای ضد دادگاهی دولت است. استدلال ونس — که قضات نه تنها بر اقتدار قانونی رئیسجمهور تجاوز میکنند، بلکه فعالانه اراده رأیدهندگان را خنثی میکنند — در نهایت نفی ساختار قانون اساسی است. همانطور که قاضیالقضات جان مارشال در پرونده ماربری در برابر مدیسون گفت، «قطعاً حوزه و وظیفه دپارتمان قضایی است که قانون را تفسیر کند» — حتی زمانی که، و شاید به ویژه زمانی که، نتیجهگیری آن نامحبوب باشد. به همین دلیل است که قضات فدرال انتخاب نمیشوند و برای مادامالعمر منصوب میشوند. الکساندر همیلتون این ترتیب را «بهترین راهکاری که میتوان در هر دولتی برای تضمین اجرای پایدار، صادقانه و بیطرفانه قوانین ابداع کرد» نامید.
البته، اگر دادگاهها به طور مداوم با کشور ناهماهنگ باشند، این وضعیت سالم نیست، همانطور که قاضی النا کاگان در یک کنفرانس قضایی در سال ۲۰۲۲، پس از دوره پرآشوب که در آن دادگاه حق سقط جنین را لغو کرد، اشاره کرد. او هشدار داد: «اگر دادگاه تمام ارتباط خود را با عموم و احساسات عمومی از دست بدهد، این برای یک دموکراسی چیز خطرناکی است.» با این حال، کاگان گفت: «دادگاه، طبق طراحی، گاهی اوقات کارهایی انجام میدهد که اکثریت کشور دوست ندارند.» ونس این ضرورت ضد اکثریتی را نادیده میگیرد.
جای تقدیر است که ونس به دوثات اذعان کرد که «مهاجران غیرقانونی، به دلیل حضور در ایالات متحده، مستحق برخی تشریفات قانونی (due process) هستند» — این در تضاد خوشایند با ادعای نادرست استفان میلر، معاون رئیس ستاد کاخ سفید، است که میگفت: «تشریفات قانونی حقوق یک متهم جنایی را در مواجهه با پیگرد قانونی تضمین میکند، نه یک بیگانه غیرقانونی را در مواجهه با اخراج.» اما اذعان به حق بازبینی همان فراهم کردن آن نیست، و به نظر میرسد دولت تقریباً دیوانهوار در تلاش بوده تا هرگونه تشریفات قانونی را برای کسانی که هدف اخراج قرار گرفتهاند، انکار کند. همین هفته، یک قاضی فدرال دیگر در یک پرونده مهاجرتی دیگر حکم داد که دولت با عدم ارائه «فرصت معنیدار» به مهاجران از کشورهای ثالث برای اعتراض به فرستاده شدن به سودان جنوبی، حکم او را نقض کرده است. قاضی خاطرنشان کرد: «مهاجران کمتر از ۲۴ ساعت اخطار، و صفر ساعت اخطار در ساعات کاری، قبل از اینکه سوار هواپیما شده و به کشوری فرستاده شوند که وزارت امور خارجه ایالات متحده در مورد آن هشدار زیر را صادر میکند: 'به دلیل جرم، آدمربایی، و درگیری مسلحانه به سودان جنوبی سفر نکنید'، داشتند.»
یا به دعوای حقوقی در مورد قانون دشمنان بیگانه (Alien Enemies Act) نگاه کنید، قانونی مصوب ۱۷۹۸ که فقط زمانی اعمال میشود که «جنگ اعلام شده» یا «تهاجم یا حمله غارتگرانه» توسط یک کشور خارجی وجود داشته باشد. دولت ابتدا یک دستور اجرایی با استناد به این قانون را به طور مخفیانه صادر کرد، ظاهراً به قصد جلوگیری از مداخله وکلا هنگام آمادهسازی برای اخراج اعضای ادعایی باند Tren de Aragua به السالوادور. (ونس به دوثات گفت: «من با این نظر مخالفم که این یک تفسیر تهاجمی است.») سپس تلاش کرد قاضی دادگاه منطقهای آمریکا جیمز بوآسبرگ را فریب دهد، با ادامه پرواز دادن بازداشتشدگان به السالوادور حتی پس از اینکه او دستور داد که آنها اخراج نشوند. یک ماه بعد — پس از اینکه دیوان عالی مشخص کرد که «بازداشتشدگان مشمول احکام اخراج تحت AEA حق دارند از اخراج خود مطلع شده و فرصت اعتراض داشته باشند» — دولت به بازداشتشدگان تنها بیستوچهار ساعت اخطار داد که ممکن است اخراج شوند، هیچ چیزی در مورد حق مراجعه به دادگاه به آنها نگفت، و آنها را سوار اتوبوسهایی کرد که به سمت یک فرودگاه میرفتند. دیوان عالی برای توقف این اقدام دخالت کرد. دادگاه حکم داد که چنین اخطار ناچیزی «مطمئناً قابل قبول نیست»، با تنها دو قاضی مخالف.
لیست کسانی که بدون تشریفات قانونی دستگیر، بازداشت و در برخی موارد اخراج شدهاند، طولانی و در حال افزایش است. این لیست شامل رومیسا اوزتورک، دانشجوی ترکیهای مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه تافتس است که پس از انتشار یک مقاله تفسیری در انتقاد از اسرائیل در روزنامه دانشجویی، توسط شش مأمور نقابدار دستگیر شد. اوزتورک، که ویزایش بدون اطلاع او باطل شده بود، از ماساچوست به ورمونت و سپس به لوئیزیانا منتقل شد و نتوانست تا تقریباً بیستوچهار ساعت پس از دستگیری با وکیل خود صحبت کند یا به کسی اطلاع دهد کجاست. اوزتورک که به هیچ جرمی یا نقض مهاجرتی متهم نشده بود و هیچ خطری برای عموم نداشت، در نهایت بیش از شش هفته بازداشت ماند، تا اینکه یک دادگاه تجدیدنظر فدرال مداخله کرد.
فرد دیگری که از حمایتهای قانون اساسی محروم شد، کیلمار آرماندو آبرگو گارسیا است، مرد سالوادوری که دولت ترامپ او را بر خلاف حکم دادگاه به زندانی در کشور مادریاش بازگرداند. آبرگو گارسیا بیش از دو ماه در السالوادور زندانی بوده است، تجربهای دردناک که نشانهای از پایان ندارد: دولت ترامپ اصرار دارد که او خارج از حوزه قضایی آن است و ظاهراً حکم دیوان عالی مبنی بر «تسهیل» آزادی او از زندان را نادیده میگیرد. روایت ونس از این ماجرا به نحو مقتضی شواهد عضویت ادعایی آبرگو گارسیا در باند MS-13 را بزرگنمایی میکند و مسئولیت دولت آمریکا در بازگرداندن او به السالوادور را نادیده میگیرد. او گفت: «فکر میکنم این فرد نه تنها یک عضو باند، بلکه یک عضو نسبتاً رده بالای باند در MS-13 بود.» در واقع، بیشترین چیزی که دولت در دادگاه گفته این است که آبرگو گارسیا یک عضو «تأییدشده» و «ردهدار» MS-13 است، و قاضی فدرال ناظر بر پرونده دریافت که حمایت ضعیف برای عضویت آبرگو گارسیا در باند «فقط شامل کلاه و هودی تیم شیکاگو بولز او، و یک ادعای مبهم و بیتأیید از یک مخبر محرمانه بود.»
ونس به همین ترتیب نسبت به عدم رعایت احکام دادگاه توسط دولت و حتی در مورد این واقعیت که آبرگو گارسیا، که در ایالات متحده یا السالوادور به جرمی محکوم نشده است، به طور نامحدود زندانی شده است، بیتفاوت بود. ونس توضیح داد که رئیسجمهور السالوادور، نایب بوکله، در دیداری با ترامپ و ونس در کاخ سفید، «اساساً گفت: 'من نمیخواهم این فرد را پس بفرستم. فکر میکنم او فرد بدی است. او شهروند من است. او در زندانی در السالوادور است، و فکر میکنم جای او همانجاست.' و رویکرد ما این بود: 'خب، واقعاً چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ آیا قرار است فشار دیپلماتیک فوقالعادهای اعمال کنیم تا فردی را به ایالات متحده بازگردانیم که شهروند یک کشور خارجی است و ما حکم اخراج معتبری برای او داشتیم؟'» خب، بله، چون شما مرتکب اشتباه اولیه در اخراج غیرقانونی او شدید و چون دادگاهها به شما دستور دادهاند که حداقل تلاش کنید.
ونس این موارد را به عنوان تلاشی از سوی دادگاهها میبیند که به مردم آمریکا میگویند «شما حق ندارید آنچه را که به آن رأی دادهاید، داشته باشید.» او اشتباه میکند. شکی نیست که بسیاری از رأیدهندگان در دوران دولت بایدن از مهاجرت غیرقانونی ناراضی بودند و این به پیروزی ترامپ در نوامبر گذشته کمک کرد. اما نظرسنجیها نشان میدهد که حداقل برخی از حامیان او به نوع ناعادلانهای که بر اوزتورک، آبرگو گارسیا و دیگران تحمیل شد، رأی ندادند. یک نظرسنجی واشنگتن پست–ABC News/Ipsos که در اواسط آوریل انجام شد، نشان داد تنها چهل و شش درصد از پاسخدهندگان عملکرد کلی ترامپ در مورد مهاجرت را تأیید میکنند، که نسبت به پنجاه درصد در فوریه کاهش یافته است. چهل و هشت درصد گفتند که ترامپ در اخراج مهاجران بیش از حد پیش رفته است، در حالی که سی و چهار درصد گفتند که او به درستی عمل میکند. نظرسنجیهای دیگر در همان دوره نگرانیهای مشابهی را نشان دادند. یک نظرسنجی اکونومیست/یوگوو نشان داد که پنجاه و نه درصد از افراد مورد پرسش گفتند دولت در اخراجهای خود مرتکب اشتباهات «کم یا زیادی» شده است. در مورد آبرگو گارسیا، تردیدها در مورد عملکرد ترامپ قابل توجه بود. بیش از نیمی از پاسخدهندگان در نظرسنجی CNN گفتند که آبرگو گارسیا باید به ایالات متحده بازگردانده شود؛ تنها بیست درصد مخالف بودند.
هیچیک از این موارد برای استدلال ونس که قضات در تلاش برای غصب نقش رأیدهندگان آمریکایی هستند، خوب نیست. در درگیری بین دولت و قوه قضائیه، به نظر میرسد مردم بیشتر نگران موضع ستیزهجویانه دولت هستند تا قضات به اصطلاح «سرکش». در نظرسنجی واشنگتن پست از پاسخدهندگان پرسیده شد که آیا قضات فدرال که معتقدند سیاست ترامپ غیرقانونی است باید قدرت مسدود کردن آن را تا زمان برگزاری دادگاه داشته باشند، شصت و هفت درصد پاسخ مثبت دادند. در ارزیابی رفتار قضات فدرال، شصت و دو درصد گفتند که آنها در تلاش برای اعمال محدودیتهای قانونی بر اقتدار ترامپ هستند؛ تنها سی و پنج درصد گفتند که قضات به دنبال مداخله در آن هستند. و شصت و پنج درصد گفتند که دولت ترامپ در تلاش برای عدم رعایت احکام دادگاه است. ونس ممکن است هر چقدر که میخواهد به قاضیالقضات درس بدهد، اما مردم حمله این دولت به دادگاهها را خطری میبینند که واقعاً هست.؟