نیلو خیمنز برای Business Insider
نیلو خیمنز برای Business Insider

من ۷۸ ساله هستم و همچنان پاره‌وقت کار می‌کنم؛ اینگونه ۱۶ سال پس از بازنشستگی با آنچه دوست دارم درگیر مانده‌ام

این مقاله بر اساس گفت‌وگویی با دونالد کیمل ۷۸ ساله است که ۱۶ سال پیش از نقش خود به عنوان زیست‌شناس استخوان بازنشسته شد، اما همچنان به مشاوره و داوری مقالات ادامه می‌دهد. کیمل، که در دِ ویلیجز، فلوریدا زندگی می‌کند، می‌گوید سالم و فعال باقی مانده و از سال‌های بازنشستگی خود لذت برده است، هرچند اغلب به ساحل نمی‌رود. سخنان او برای وضوح و کوتاه‌سازی ویرایش شده است.

دونالد کیمل پشت میز کارش
نیلو خیمنز برای Business Insider
نیلو خیمنز

از نظر اجتماعی و شغلی، من پشیمانی عمده‌ای ندارم. چندین شغل مرتبط داشتم که عاشقشان بودم، کاملاً با روحیه من سازگار بودند و از نظر مالی نیز خوب جبران می‌شدند.

من در سال ۱۹۶۸ از دانشگاه در رشته شیمی فارغ‌التحصیل شدم. بعد از دانشگاه به دانشکده دندانپزشکی رفتم، اما پس از چند سال متوجه شدم که دقیقاً برای من مناسب نیست.

چند بروشور را پیدا کردم که برنامه‌های تحقیقاتی دانشجویان دندانپزشکی با حمایت NIH (موسسه ملی بهداشت) را تبلیغ می‌کردند. در یک برنامه در سالت‌لیک‌سیتی، انجام تحقیقات چنان چشم‌گشا بود که متوجه شدم تحصیل در مقطع دکترا راه بهتری نسبت به ادامه برنامه دندانپزشکی است.

با سرپرست برنامه صحبت کردم، او موافقت کرد که اگر من دندانپزشکی را تمام کنم، مرا به عنوان دانشجوی دکترا پذیرش کند. از آنجا بود که حرفه من در زمینه تحقیقات استخوان شروع شد.

در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، موقعیت‌های شغلی من ۱۰۰٪ تحقیقات و نوشتن درخواست‌های کمک‌هزینه بود. من قبل از اینکه تحقیقات پوکی استخوان (osteoporosis) محبوب شود، به این زمینه تغییر رشته دادم.

من زیاد جابجا شدم، از جمله به بیمارستانی در کارولینای شمالی برای مطالعه اثرات بیماری کلیوی بر استخوان. با یک محقق پوکی استخوان در اوماها دوست شده بودم، و او مرا استخدام کرد تا محققی در تیمش باشم.

پس از ۱۲ سال کار در آنجا، اولین داروی پوکی استخوان در سال ۱۹۹۵ وارد بازار شد. شخصی که مسئول این پروژه بود، مرا به شرکت مرک (Merck) دعوت کرد، و من توانستم از تمام مواد شیمیایی جدیدی که مرک تولید می‌کرد برای ساخت داروی نسل دوم پوکی استخوان استفاده کنم. این مثل بهشت بود.

اما، پس از بازنشستگی او، برنامه متلاشی شد. من در اواخر دهه ۵۰ زندگی‌ام بودم، بنابراین شروع به محاسبه کردم که حرکت بعدی‌ام چه می‌تواند باشد.

دونالد کیمل و همسرش در کنار یکدیگر
نیلو خیمنز برای Business Insider
نیلو خیمنز

شروع به کار بلافاصله پس از بازنشستگی

قبل از اینکه از مرک بازنشسته شوم، تلاش کردم تا هزینه‌های سالانه‌ام را مدیریت کنم، انتظار داشتم پس از بازنشستگی نیز نسبتاً نزدیک به زمان شاغل بودن باشد. من یک حساب 401(k) و یک 403(b) از یک دانشگاه سابق داشتم، و مقداری ارث از مادرم پس از فوت او در سال ۲۰۰۴ به من رسیده بود. من از سال ۱۹۸۱ استفاده از سرمایه‌گذاری‌های فیدلیتی (Fidelity Investments) را آغاز کرده بودم.

ای کاش زودتر از اینها در مورد تخصیص دارایی (asset allocation) اطلاع داشتم و می‌توانستم آن را در زندگی‌ام به کار ببرم. ای کاش زودتر داده‌هایی را می‌دانستم که قابلیت پیش‌بینی بازده سالانه در مقابل ریسک از استراتژی‌های مختلف تخصیص دارایی در بازه‌های زمانی طولانی را اثبات می‌کردند.

هنگامی که ما ۵۶ ساله بودیم، من و همسرم بیمه‌نامه مراقبت بلندمدت (long-term care insurance) تهیه کردیم. ما آن‌ها را حفظ کرده‌ایم، هرچند حق بیمه سالانه اکنون حدود هفت برابر بیشتر از زمان ثبت‌نام ماست.

در سال ۲۰۰۸، به من پیشنهاد بازخرید (buyout) داده شد و یک سال حقوق اضافه دریافت کردم که تقریباً تا سن ۶۳ سالگی به من کمک کرد. فکر کردم می‌توانم بازنشسته شوم و دهه‌ها با حقوق بازنشستگی و درآمد انتقالی زندگی کنم، و می‌دانستم که مشاوره آزاد انجام خواهم داد.

صبح روز بعد از بازخرید، تماسی از یک وکیل در شرکت الی لیلی (Eli Lilly) دریافت کردم که به من برای شهادت کارشناسی در یک دعوای حقوقی مربوط به یک دارو نیاز داشت.

دویدن در مسابقات، داوری مقالات و استراحت کردن

همسرم یک کسب‌وکار دکوراسیون منزل و پوشش پنجره داشت. در سفری به جزایر ویرجین ایالات متحده، او به من گفت که می‌خواهد درآمد کسب‌وکارش را بگیرد و یک قطعه ملک بخرد. ما مکانی را می‌خواستیم که در زمستان‌های سرد به آنجا برویم، اگرچه تعطیلات‌گذران‌های دیوانه‌ای نبودیم. این یک گام بزرگ برای ما بود، اما در اواسط دهه ۲۰۰۰ یک آپارتمان در سنت کروآی (St. Croix) خریدیم.

کسب‌وکار همسرم خوب پیش می‌رفت، بنابراین یکی دیگر در ساحل خریدیم. هنگامی که کار من در سال ۲۰۱۱ کم شد، ما از Airbnb و Verbo برای لیست کردن آن‌ها استفاده کردیم. تا سال ۲۰۱۷، ما راهی پیدا کردیم که آن‌ها را به عنوان ملک‌های اجاره‌ای تعطیلات اداره کنیم. ما این را با کمک گرفتن از افرادی که در جزایر ویرجین زندگی می‌کردند برای مدیریت محلی، متعادل کردیم. طوفان ماریا (Hurricane Maria) سقف آپارتمان کنار ساحل را کند، که دیگر هرگز مثل سابق نشد، بنابراین آن‌ها را فروختیم.

در مارس ۲۰۱۰ به دِ ویلیجز، فلوریدا نقل مکان کردیم. این مکانی بود که همسرم، که با صبر و حوصله سفر من در سراسر ایالات متحده برای انجام تحقیقات را دنبال کرده بود، همیشه گفته بود که فکر می‌کند آنجا را دوست خواهد داشت. این طولانی‌ترین توقف ما بوده است.

ما پیش‌بینی کرده بودیم که در سال‌های اولیه بازنشستگی بیشتر قادر به سفر خواهیم بود، و ما سفرهای دریایی و رودخانه‌ای انجام دادیم. به تدریج سرعت خود را کم کرده‌ایم و در پنج سال گذشته کمتر سفر کرده‌ایم.

قبل از کووید و پس از دو سال پیاده‌روی سریع، شروع به شرکت در مسابقات ۵ کیلومتر کردم. فکر کردن به همه هم‌سن‌وسالانم که حتی وارد مسابقه نمی‌شوند، احساس بهتری به من داد. توانستم زمانم را تا ۴۲ دقیقه کاهش دهم. هنوز هم می‌توانم یک مایل را در ۱۶ دقیقه بدوم.

هنوز هم مقالات علمی مربوط به استخوان را برای مجلات پزشکی داوری می‌کنم. توانسته‌ام با دانش روز آشنا بمانم. دوست دارم ایده‌هایی را در مورد حرکت‌های شغلی که دانشجویان باید انجام دهند، منتقل کنم. از صحبت با جوانانی که در مراحل حیاتی هستند و به دنبال ایده‌ها می‌گردند، لذت می‌برم. این بخش رضایت‌بخش از بازنشستگی است.

هزینه‌های ماهانه ما حدود ۹۴۰۰ دلار است. ما درآمد ماهانه قبل از کسر مالیات از سه منبع داریم: تامین اجتماعی ترکیبی ۵۴۰۰ دلار، یک مستمری ۳۰۰ دلار، و ترکیبی از سرمایه‌گذاری‌ها که از نظر تاریخی به طور متوسط حدود ۵۸۰۰ دلار در یک دوره زمانی طولانی بازده دارد و به ما اجازه می‌دهد شب‌ها راحت بخوابیم.

مدیر حسابم در فیدلیتی در دِ ویلیجز حساب‌های من را بررسی کرد و یک الگوریتم روی آن‌ها اجرا کرد، سپس ارزیابی تاریخی از اینکه ترکیبات مختلف تخصیص‌ها چه بازدهی خواهند داشت را به من نشان داد. با آنچه اکنون دارم می‌توانم شب‌ها راحت بخوابم، و در سه یا چهار سال گذشته خریدهای فرصت‌طلبانه انجام داده‌ام.

پیرتر شدن به معنای دستیابی به تمام مزایای آسانی است که می‌توان به دست آورد، تا بتوان از بیماری‌های قابل پیشگیری عبور کرد و از آن‌ها اجتناب کرد. به دلیل سوابق من، می‌توانم مقالات پزشکی را بخوانم. تمام تلاشم را می‌کنم تا درباره فعالیت‌ها و عادت‌هایی که باید انجام داد یا از آن‌ها اجتناب کرد، و چگونگی بهترین درمان شرایطی که شخصاً دارم، بیاموزم. در مورد سلامتی، این پند قدیمی را به یاد داشته باشید: افراد باهوش از اشتباهات خود می‌آموزند. افراد دانا از اشتباهات دیگران می‌آموزند.