دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در ریاض، عربستان سعودی، ۱۳ می. عکس: برندن اسمایلوفسکی/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایمیجز
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در ریاض، عربستان سعودی، ۱۳ می. عکس: برندن اسمایلوفسکی/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایمیجز

ضرورت صادرات هوش مصنوعی آمریکا

سیاست‌های محدودکننده بایدن، متحدان را مجبور به روی آوردن به چین کرد.

هوش مصنوعی مولد صرفاً یک روند نیست؛ بلکه ستون فقرات عصر صنعتی بعدی است. کشورها برای ساختن پشته کامل هوش مصنوعی: مراکز داده، تراشه‌ها، توان و پلتفرم‌ها در حال رقابت هستند. پرزیدنت ترامپ در سفر اخیر خود به خاورمیانه، توافق‌نامه‌هایی برای صادرات تراشه‌های هوش مصنوعی به کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، در ازای بیش از ۱ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایالات متحده، عمدتاً در زیرساخت‌های هوش مصنوعی، امضا کرد.

این توافق‌ها نشان‌دهنده تغییر از "قانون گسترش هوش مصنوعی" دولت بایدن است که به دنبال تنظیم صادرات تراشه‌های هوش مصنوعی ساخت آمریکا بود و فرصتی را برای چین فراهم کرد تا بر بازار تسلط یابد. با لغو این قانون در ۱۳ می، دو روز پیش از آنکه مهلت انطباق آن به اجرا درآید، آقای ترامپ راه را برای رهبری آمریکا هموار کرد. اکنون، متحدان آمریکا می‌توانند با استفاده از زیرساخت‌ها، ارزش‌ها و استانداردهای ایالات متحده، هوش مصنوعی را توسعه دهند.

برخی منتقدان استدلال می‌کنند که حمایت از ظرفیت هوش مصنوعی در خارج از کشور، منافع آمریکا را تضعیف می‌کند. زمانی که دیوید ساکس، مدیر ارشد هوش مصنوعی در دولت ترامپ، در حال مذاکره برای توافق با کشورهای خلیج فارس بود، مورد انتقاد قرار گرفت که گویا به چین دسترسی غیرمستقیم به واحدهای پردازش گرافیکی (GPUs) آمریکا را می‌دهد. نماینده مجلس، رو خانا (دموکرات، کالیفرنیا) ادعا کرد که توافق برای ساخت یک مرکز داده هوش مصنوعی در دبی، مشاغلی را صادر می‌کند که باید "در پنسیلوانیا یا اوهایو" ایجاد شوند. این نوع چارچوب‌بندی، اصل مطلب را نادیده می‌گیرد. این توافق‌ها به جای تضعیف ایالات متحده، همسویی جهانی با غرب را تقویت، دامنه زیرساخت‌های ایالات متحده را گسترش و اهرم استراتژیک آمریکا را افزایش می‌دهند.

در دنیای امروز که هم غیرمتمرکز و هم بسیار به هم پیوسته است، محدود کردن اینکه چه کسی می‌تواند زیرساخت هوش مصنوعی را بفروشد و بسازد، مانند تلاش برای شنا کردن در خلاف جریان آبشار است. ایالات متحده تلاش کرده است تا کنترل‌های صادراتی بر پردازنده‌های گرافیکی (GPUs) به چین اعمال کند، اما چین از حفره‌ها استفاده کرده و میلیاردها دلار از پردازنده‌های گرافیکی آمریکایی را به دست آورده و بدین ترتیب، ابتکارات هوش مصنوعی خود را تسریع بخشیده است.

همچنین، تنظیم دسترسی کشورهای خارجی به مدل‌های هوش مصنوعی یا تجهیزات ساخت نیمه‌هادی‌ها کارساز نخواهد بود. سخت‌گیری در زنجیره‌های تأمین یا تحمیل الزامات گواهینامه ایالات متحده، شرکت‌هایی را که از قبل خواهان استقلال هستند، تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. هوآوی به زودی خودکفا خواهد شد و به "برابری قابل قبول" در سخت‌افزار هوش مصنوعی دست خواهد یافت که دیگر نیازی به زنجیره‌های تأمین جهانی نخواهد داشت. بازارها سریع‌تر از رگولاتورها حرکت می‌کنند و بوروکراسی نمی‌تواند از آینده پیشی بگیرد.

تنها گزینه باقی‌مانده، همسویی است. اگر ایالات متحده نمی‌تواند توزیع زیرساخت هوش مصنوعی را کنترل کند، باید بر این تأثیر بگذارد که چه کسی مالک آن است و بر چه اساسی ساخته می‌شود. رقابت اکنون بر سر اعتماد، اهرم فشار و ترجیح بازار است.

قابل درک است که رگولاتورها و سیاستمداران از توافق با کشورهای خلیج فارس نگران باشند. آسیب‌پذیری‌های زنجیره تأمین آمریکا واقعی هستند و بازگرداندن تولید به داخل کشور تازه آغاز شده است. اما چین یک اقتصاد هوش مصنوعی تقریباً بسته ایجاد کرده است، از فلزات نادر گرفته تا استقرار نهایی. در مرکز همه این‌ها، قدرت محاسباتی قرار دارد. مراکز داده تنها دارایی‌های تجاری نیستند؛ بلکه زیرساخت‌های امنیت ملی محسوب می‌شوند. ایالات متحده باید نگران این باشد که چه کسی انویدیا را می‌خرد، نه فقط هوآوی را.

انتخاب برای متحدان ما باید روشن باشد: دسترسی به بهترین تراشه‌های جهان، با پشتیبانی نوآوری و انرژی آمریکایی، یا هوآوی که توسط پکن سوبسید شده و به آن وابسته است.

نقشه راه چین واضح است. این کشور بازار را با پردازنده‌های گرافیکی "قابل قبول" پر خواهد کرد و برای کسب نفوذ، معاملات با قیمت‌های پایین‌تر از هزینه ارائه خواهد داد. اگر ایالات متحده به مراکز داده در کشورهای متحد، به ویژه مگاکمپ‌های هوش مصنوعی میلیارد دلاری در حال ظهور در سراسر خلیج فارس، اجازه استفاده از تراشه‌های ساخت چین را بدهد، این امر به معنای دعوت به نظارت و خرابکاری است.

ایالات متحده باید بر واردات پردازنده‌های گرافیکی چینی تعرفه اعمال کند، یک ثبت جهانی برای شرکت‌هایی که از زیرساخت هوش مصنوعی هوآوی استفاده می‌کنند، ایجاد نماید و یک استاندارد شفاف برای حاکمیت داده‌ها اجرا کند. داده‌های ایالات متحده باید بر روی تراشه‌های ایالات متحده اجرا شوند. مراکز داده یا شرکت‌های هوش مصنوعی که هوآوی را به انویدیا ترجیح می‌دهند، باید علامت‌گذاری یا در لیست سیاه قرار گیرند. یک اکوسیستم هوش مصنوعی قابل اعتماد نیازمند قوانین قابل اجرا است که به کسانی که به آمریکا اعتماد می‌کنند پاداش دهد و هزینه‌ها را برای کسانی که این کار را نمی‌کنند افزایش دهد.

چین در حال حاضر ردیابی می‌کند که کدام مراکز داده انویدیا را خریداری می‌کنند در مقابل هوآوی، و تأییدات نظارتی را به این تصمیمات گره می‌زند. این نبرد میان برندها نیست؛ بلکه رقابتی میان ملت‌هاست. اگر کشورها به بهترین فناوری هوش مصنوعی و داده‌های آمریکایی دسترسی می‌خواهند، باید بر اساس پشته آمریکایی و با رعایت استانداردهای ایالات متحده بنا کنند. بودن در مجموعه هوش مصنوعی آمریکا باید معنایی داشته باشد؛ ماندن در آن باید انتخاب بدیهی باشد.