یک فعال پلاکاردی را با شعار "Hitler kaputt" در دست دارد که پرتره‌هایی از رهبران حزب میهن (Rodina) دیمیتری روگوزین (چپ)، حزب لیبرال-دموکرات ولادیمیر ژیرینوفسکی (چپ دوم)، آدولف هیتلر و رهبر حزب اوراسیا الکساندر دوگین (راست) را در جریان اعتراض ضد فاشیسم در مسکو، ۲۰ نوامبر ۲۰۰۵، نشان می‌دهد.
یک فعال پلاکاردی را با شعار "Hitler kaputt" در دست دارد که پرتره‌هایی از رهبران حزب میهن (Rodina) دیمیتری روگوزین (چپ)، حزب لیبرال-دموکرات ولادیمیر ژیرینوفسکی (چپ دوم)، آدولف هیتلر و رهبر حزب اوراسیا الکساندر دوگین (راست) را در جریان اعتراض ضد فاشیسم در مسکو، ۲۰ نوامبر ۲۰۰۵، نشان می‌دهد.

دیدگاه‌های راست افراطی آمریکا در چین پذیرفته شده است

نژادپرستان در ایالات متحده و ملی‌گرایان چینی دارای زمینه‌های مشترکی هستند.

حدود یک سال پیش، یک اینفلوئنسر رسانه‌های اجتماعی آمریکایی از ایالات متحده به چین سفر کرد تا در یک کنفرانس سخنرانی کند. در آنجا، این اینفلوئنسر جوان، جکسون هینکل، عکسی از خود را منتشر کرد که در آن با تحسین به سخنران دیگری، الکساندر دوگین، روشنفکر راست افراطی روسی، می‌نگریست.

این کنفرانس توسط گوانچا، یک رسانه ملی‌گرای مشهور چینی که بحث‌ها را میان متفکران سیاسی از چین و سایر نقاط تسهیل می‌کند، سازماندهی شده بود. همانطور که در رویدادهای گوانچا معمول است، طیف گیج‌کننده‌ای از صداها نمایندگی داشتند، از جمله هینکل، آمریکایی که خود را "کمونیست ماگا" می‌نامد؛ دوگین، فیلسوف سیاسی همسو با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه؛ و گریسون واکر، دانشجوی حقوق آمریکایی و نظریه‌پرداز توطئه آنلاین.

آنها در مجموع بخشی از یک ائتلاف جهانی شکننده اما در حال ظهور هستند که عناصر راست افراطی در ایالات متحده، روسیه و چین را به هم پیوند می‌دهد.

گوانچا توسط اریک لی، سرمایه‌گذار خطرپذیر که ثروت خود را در سیلیکون ولی به دست آورده بود، تأسیس شد. در سال ۲۰۱۶، هم پیش از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و هم پس از آن، لی در مقالات متعددی که توسط رسانه‌های آمریکایی منتشر شد، ترامپ را ستایش کرد. او اشاره کرد که "بسیاری از مردم چین از او حمایت کردند" – واقعیتی که در آن زمان کمتر کسی به آن اشاره کرد – و گمانه‌زنی کرد که در بلندمدت، ترامپ و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، اساساً به یک زبان "قدرت بر حق" صحبت خواهند کرد که باعث "سالم‌تر شدن روابط چین و آمریکا" خواهد شد.

لی تنها نیست. در چین، جایی که خصومت دیرینه‌ای نسبت به ایالات متحده امپریالیست وجود دارد، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با این حال شیفته ترامپ و جنبش او شده‌اند، کارزار ۲۰۱۷ او را تشویق کرده و با شور و شوق به پیروزی انتخاباتی او در سال ۲۰۲۴ واکنش نشان دادند (اگرچه پس از تعرفه‌های اخیر او علیه چین، شور و شوق کمتری دارند).

این تحسین از ترامپ و راست افراطی غرب از هیچ جا به وجود نیامده است. سال‌هاست که شرایط سیاسی در چین ائتلاف رو به رشدی از چینی‌ها را پرورش داده است که در جهان‌بینی فرهنگی و سیاسی راست افراطی غرب معنا یافته‌اند.

برای ریشه‌یابی این دیدگاه‌ها، باید به سال ۱۹۹۵ بازگردیم، زمانی که دولت چین از سایه کشتار میدان تیان‌آنمن ۱۹۸۹ خارج شد و میزبان چهارمین کنفرانس جهانی زن بود. در آنجا، هیلاری کلینتون مشهوراً اعلام کرد که "حقوق زنان، حقوق بشر است." همسرش، بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، بعدها به الحاق چین به سازمان تجارت جهانی کمک کرد و ادعا کرد که آزادی‌های اقتصادی به احتمال زیاد آزادی‌های سیاسی را برای چین به ارمغان خواهد آورد. برای مدتی، به نظر می‌رسید حق با آنهاست.

وکلای و فعالان چینی از این گشایش جدید استفاده کردند و به یک "جنبش دفاع از حقوق" تبدیل شدند. اما با المپیک ۲۰۰۸ پکن، که با گسترش عظیم سرکوب دولتی همراه بود، اوضاع به سرعت دوباره تغییر کرد.

با روی کار آمدن شی در سال ۲۰۱۳ و برچیدن جنبش لیبرال دفاع از حقوق، فرهنگ اینترنتی چین به مجموعه‌ای از گرایش‌های طرفدار دولت منجر شد. حملات به صداهای لیبرال در رسانه‌های اجتماعی رایج‌تر شد. تنش‌های اجتماعی در جامعه چین در دهه ۲۰۱۰ نه تنها به شکل ملی‌گرایی انفجاری، بلکه به عنوان علاقه به ایدئولوژی‌های حاشیه‌ای غیردولتی، از نئومائیسم تا جریان‌های محافظه‌کاری اجتماعی راست افراطی، ظاهر شد.

اما حمله آنلاین سال ۲۰۱۷ به "صدای فمینیست"، یک حساب مشهور فمینیستی در رسانه‌های اجتماعی چین، هنوز هم عجیب بود. با استناد به یک پست قدیمی "صدای فمینیست" که از حق دانش‌آموز دبیرستانی برای پوشیدن روسری دفاع می‌کرد، کاربران اینترنتی آن را به "تملق از اسلام" متهم کردند. تقریباً همزمان، کاربران رسانه‌های اجتماعی حساب ویبو آژانس پناهندگان سازمان ملل را با حداقل ۲۰ هزار نظر منفی در مورد پستی عادی درباره وضعیت اسفناک آوارگان بمباران کردند.

این حوادث نشان‌دهنده افزایش احساسات اجتماعی راست افراطی در چین در مورد اسلام، فمینیسم، سیاه‌پوستان و جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو است. این احساسات با ملی‌گرایی چینی مرتبط هستند، که دارای گرایش نژادی و برتری‌طلبانه با تاریخچه‌ای طولانی است که معمولاً در این ایده بیان می‌شود که ملت مدرن چین از "نژاد زرد" برتر تشکیل شده است. اما آنها همچنین متمایز هستند زیرا چارچوب این ایده‌ها اخیراً شروع به شباهت، همگرایی و لقاح متقابل با گفتمان‌های راست افراطی در غرب کرده است.

در مطالعه‌ای در مورد گفتمان راست افراطی در چین، محققان تیان یانگ و کوچنگ فانگ خاطرنشان کردند که همانطور که راست افراطی غرب "بحران ساختگی فرهنگ سفید" را اختراع کرد، محافظه‌کاران جوان چینی نیز به طور مشابه ادعا کرده‌اند که "فرهنگ اکثریت" آنها در چین "در بحران به دلیل تهدیدات گروه‌های اقلیت" قرار دارد، که این احساس در حوادثی مانند وحشت اخیر رسانه‌های اجتماعی در مورد گزینه‌های غذایی حلال در اپلیکیشن‌های تحویل غذا منعکس شده است.

اما اگر نژادهای برتر خیالی سفید و زرد هر دو توسط مردم غیر سفید و لیبرالیسم اجتماعی تهدید شوند، پس آنها رقیب یکدیگر نیز هستند. همانطور که نظریه‌پرداز سیاسی چنچن ژانگ اشاره کرده است، کاربران اینترنتی چینی سیستم سیاسی خود را برتر می‌دانند و "رویکرد عمل‌گرایانه، عقلانی و غیر اخلاقی دولت چین به رشد اقتصادی و ثبات اجتماعی" را جایگزین بهتری برای لیبرالیسم غربی می‌دانند.

از نظر آنها، دموکراسی‌های غربی توسط ارزش‌های پیشرو که نه تنها غیرواقع‌بینانه هستند بلکه به رفاه و نظم اجتماعی آسیب می‌رسانند، فاسد شده‌اند. کاربران رسانه‌های اجتماعی چینی از اصطلاحی توهین‌آمیز برای توصیف افرادی که این ارزش‌ها را ترویج می‌کنند استفاده کرده‌اند – بایزو، که به معنای واقعی کلمه "چپ سفید" ترجمه می‌شود.

به این دلایل، در حالی که عناصر راست افراطی غربی در کشورهای خود به دنبال به چالش کشیدن "نخبگان" یا "تشکیلات" (که شامل اجماع سیاسی در مورد دموکراسی و ارزش‌های جهانی می‌شود) بوده‌اند، همتایان چینی آنها از دولت چین حمایت کرده‌اند. راست‌گرایان اسلام‌هراس چینی سرکوب مقامات علیه مسلمانان اویغور را تشویق کرده‌اند، حتی دولت را وادار کرده‌اند تا خط مشی سخت‌گیرانه‌تری را در مورد گروه اقلیت مسلمان دیگری، یعنی هوی‌ها، اتخاذ کند.

در جاهای دیگر، ضدفمینیست‌ها به پارانویای رو به رشد دولت در مورد "انقلاب‌های رنگی" با حمایت خارجی متوسل می‌شوند و فمینیست‌های چینی را به نیروهای خارجی بودن متهم می‌کنند به این امید که مشت آهنین دولت را بر دشمنان خود فرود آورند. در سال‌های اخیر، ضدفمینیست‌های چینی حتی مفاهیمی را از "منوسفر" (Manosphere) غرب، یعنی محافل آنلاین زن‌ستیز، وارد کرده‌اند و اصطلاحاتی مانند "مردان قرص قرمز"، "مردان مستقل" و "هنرمندان جذب" (pickup artists) را قرض گرفته‌اند.

در حالی که سانسورچیان دولت چین گاهی اوقات برخی از این حساب‌ها را مسدود کرده و پست‌هایشان را حذف کرده‌اند، بسیاری از آنها دست‌نخورده باقی مانده یا اجازه بازگشت و افزایش دنبال‌کنندگان خود را یافته‌اند. یکی از این اینفلوئنسرها، نایت زیوو — که به حملاتش به فمینیست‌ها و فعالان ال‌جی‌بی‌تی‌کیو معروف است — مکرراً درباره مذاکرات دوستانه خود با سانسورچیان ویبو لاف زده است، که اغلب به او در مورد اینکه کدام پست‌ها را حذف کند، مشاوره می‌دهند.

نایت زیوو همچنین در رویدادهای رسمی "مدیریت اینترنت" که توسط مقامات برگزار می‌شود، شرکت کرده است. این در تضاد شدید با رفتار رسمی با بسیاری از فمینیست‌های آنلاین است — برای مثال، حساب‌های رسانه‌های اجتماعی "صدای فمینیست" مسدود شد و سازمان‌دهندگان آن توسط دولت مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.

حزب کمونیست چین (CCP) نیز عناصری از این برند آنلاین محافظه‌کاری اجتماعی را تصاحب کرده است. لیگ جوانان کمونیست، ابزاری از CCP که معمولاً به عنوان مجرایی برای هدایت جوانان امیدوارکننده به مشاغل سیاسی استفاده می‌شود، تلاش گسترده‌ای برای استخدام ۱۸ میلیون "داوطلب تمدن" انجام داده است، از جمله برخی مردان جوانی که دیدگاه‌های راست افراطی دارند.

به نظر می‌رسد این تلاش‌ها در حال تغییر باقی‌مانده تعهدات پنهان CCP به برابری‌خواهی است. در سال ۲۰۲۲، در طول یک طوفان اینترنتی پرحاشیه، حساب رسمی لیگ جوانان کمونیست فمینیسم را "افراطی" و "سرطانی بر اینترنت" خواند – یک انحراف قابل توجه از گذشته انقلابی آن که به "زنان نگهدارنده نیمی از آسمان" ادای احترام می‌کرد. این خصومت نسبت به فمینیسم از آن زمان به گفتمان رسمی نیز سرایت کرده است. امسال، بخش دیگری از حزب-دولت چین، یعنی دستگاه تنظیم مقررات اینترنتی آن، یک کمپین یک ماهه را هدف قرار داد که "کسانی که قطب‌بندی جنسیتی، فمینیسم افراطی و ایده ازدواج نکردن و بچه‌دار نشدن را ترویج می‌کنند." در سال‌های اخیر، دولت چین همچنین به طور فزاینده‌ای امتیازات ویژه برای اقلیت‌های قومی، از جمله برای آزمون ورودی بسیار مهم دانشگاه‌ها، را لغو کرده است.

ایده‌های راست افراطی از طریق چندین مجرا جریان می‌یابند. در چین، پلتفرم‌های محبوب رسانه‌های اجتماعی که مردان جوان از آنها استفاده می‌کنند، مانند انجمن ورزشی هوپو، به کانون‌هایی برای ایده‌های منوسفر تبدیل شده‌اند. گروه‌های حاشیه‌ای وی‌چت پر از کاربران چینی و چینی آمریکایی، اسلام‌هراسی و تئوری‌های توطئه را ترویج می‌کنند. و اگرچه مسیحیت راست‌گرا – یک بردار اصلی برای گسترش محافظه‌کاری اجتماعی در ایالات متحده، اروپا و روسیه – به دلیل کنترل دولتی بر دین، در چین نفوذ چندانی ندارد، روشنفکران راست افراطی غربی تلاش کرده‌اند معادلاتی بین سنتی‌گرایی مسیحی و کنفوسیوسی برقرار کنند.

ایده‌ها از چین نیز جریان می‌یابند. در ایالات متحده، تاکر کارلسون، مجری سابق فاکس نیوز، و راد درهر، وبلاگ‌نویس راست افراطی، مفهوم چینی چپ سفید را برای حمله به تبعیض مثبت و "فروپاشی هنجارهای جنسیتی" رواج دادند. در سال ۲۰۲۴، تحلیلگر سیاسی ژانگ ویوی با هینکل مصاحبه کرد؛ این ویدئو که در بیلی‌بیلی (Bilibili) منتشر شده و نیم میلیون بازدید دارد، هینکل را نشان می‌دهد که ادعا می‌کند اصلاحات ارضی لنینستی از نوعی که چین در دهه ۱۹۵۰ به خشونت‌آمیزی انجام داد، "راه‌حل بسیار عاقلانه‌تری برای بی‌خانمانی آمریکایی" خواهد بود.

این رفاقت میان نیروهای غیرلیبرال و راست افراطی در روسیه، چین و ایالات متحده ممکن است دوام نیاورد. در عصر رقابت شدید قدرت‌های بزرگ، تمایلات متضاد برای سلطه ممکن است به زودی این ائتلاف شکننده را از هم بپاشند، حتی پیش از آنکه بتوانند طیف گسترده‌ای از دشمنان مورد تصور خود – فمینیست‌ها، اسلام، لیبرال‌های جهان‌گرا و فعالان ال‌جی‌بی‌تی‌کیو+ و بسیاری دیگر – را شکست دهند.

با این حال، این ائتلاف‌های سیاسی نوظهور، به ویژه با توجه به اینکه روندهای ملی‌گرایانه و اقتدارگرایانه که آنها را امکان‌پذیر می‌سازند، هیچ نشانه‌ای از کاهش سرعت ندارند، شایسته جدی گرفتن هستند.