تصویر-طراحی: بن دنزر
تصویر-طراحی: بن دنزر

یک حسابرسی غذایی در راه است

رژیم‌های غذایی ما برای سیاره زمین فاجعه‌بار هستند. اما نمی‌توانیم به سادگی غذا را کنار بگذاریم.

تصور کنید که بشریت سوخت‌های فسیلی را کنار گذاشته است. به تمام توده عظیم اقتصاد جهانی ما فکر کنید که به جای هیدروکربن‌های باستانی به دام‌انداز گرما، با انرژی پاک کار می‌کند؛ بیش از ۱ میلیارد وسیله نقلیه، ۲ میلیارد خانه، هر مدرسه، مرکز خرید، آسمان‌خراش، مرکز داده، فرودگاه، بندر، کارخانه و رمزارز روی زمین. دیگر خبری از اجاق‌های گازی، پمپ بنزین‌ها، یا نیروگاه‌های گازسوز نیست. دیگر مواد پتروشیمی، دولت‌های نفتی، یا وازلین وجود ندارد.

حتی به عنوان یک آزمایش فکری، این تقریباً غیرقابل تصور است. انرژی فسیلی آنقدر فراگیر، مفید و ریشه‌دار است. رئیس‌جمهور ایالات متحده در حال لغو مقررات است تا آمریکایی‌ها حتی بیشتر از آن تولید و مصرف کنند. اما تغییرات ریشه‌ای همیشه قبل از وقوع غیرقابل تصور به نظر می‌رسند، و در سال‌های اخیر، فانتزی پوچِ انرژی عاری از سوخت فسیلی کمی کمتر پوچ شده است. تولید برق از زغال‌سنگ در آمریکا از سال ۲۰۱۰ بیش از نصف کاهش یافته، در حالی که نیروی باد بیش از سه برابر شده، ظرفیت خورشیدی چهل برابر افزایش یافته، و بیش از ۴ میلیون وسیله نقلیه الکتریکی وارد جاده‌ها شده‌اند. در سطح جهان، بیشتر برق جدید بدون آلایندگی است، زیرا اکنون انرژی پاک معمولاً ارزان‌تر از انرژی کثیف است. سوخت‌های فسیلی هنوز بیشتر سیاره را تامین می‌کنند، بنابراین گذار از آن‌ها سال‌ها طول خواهد کشید، اما آغاز شده است و دونالد ترامپ نمی‌تواند آن را متوقف کند. اکنون می‌توانیم ببینیم که داستان سوخت‌های فسیلی چگونه به پایان خواهد رسید، حتی اگر ندانیم چه زمانی.

مسئله این است که سوخت‌های فسیلی تنها دو سوم مشکل اقلیم هستند. حتی اگر آن‌ها را کنار بگذاریم، هرگز بدون پرداختن به یک سوم دیگر، به اهداف انتشار گازهای گلخانه‌ای تعیین‌شده در توافق پاریس نخواهیم رسید. این چالش مربوط به غذا است: آنچه می‌خوریم، چگونه تولیدش می‌کنیم، و جنگل‌ها و دیگر اکوسیستم‌های طبیعی که برای ایجاد فضای بیشتر برای مزارع بیشتر و تولید غذای بیشتر همچنان پاک می‌کنیم. و این عمدتاً داستانی است در مورد زمین و گسترش بی‌امان محصولات کشاورزی و مراتع که در حال حاضر دو پنجم از هر پنج جریب زمین روی زمین را پوشانده‌اند و مناظر وحشی را که دی‌اکسید کربن را از اتمسفر جذب می‌کنند، نابود می‌سازند. ما هیچ ایده‌ای نداریم که این داستان چگونه یا چه زمانی به پایان خواهد رسید.

سلطه بشریت بر زمین واقعاً در مورد گسترش شهرها و شهرک‌ها، بزرگراه‌ها و خیابان‌ها، صنعت و تجارت نیست. این در مورد کشاورزی است. از تمام زمین‌های سیاره که یخ یا بیابان نیستند، تنها ۱ درصد توسعه یافته است. نیمی از آن زیر کشت یا چراگاه است. گسترش شهری در مقایسه با گسترش کشاورزی یک خطای گرد کردن است. از پنجره هواپیما در یک پرواز بین کشوری به بیرون نگاه کنید: زمینی که مردم برای زندگی، یادگیری، کار و بازی استفاده می‌کنند، در مقایسه با زمینی که برای تولید غذا استفاده می‌شود، ناچیز است.

ردپای کشاورزی در حال حاضر بزرگتر از آسیا است، و هرچه بیشتر گسترش یابد، ردپای طبیعت بیشتر کوچک می‌شود و کربن ذخیره‌شده در خاک و پوشش گیاهی آن را به جو بیش از حد گرم‌شده رها می‌کند. به نحوی، ما باید زمین محدود سیاره داغ و گرسنه خود را وادار کنیم که غذای بسیار بیشتری برای بقای ما تولید کند و کربن بسیار بیشتری را برای نجات ما جذب نماید، زیرا اگر به بخار کردن درختان ادامه دهیم، کربن‌زدایی جو غیرممکن خواهد بود. این مانند تلاش برای تمیز کردن خانه در حالی است که جاروبرقی را در اتاق نشیمن خرد می‌کنید. و نه تنها تبدیل زمین‌های طبیعی به مزارع و مراتع عامل اصلی جنگل‌زدایی است؛ کشاورزی مسئول بیشتر کمبود آب، آلودگی آب، تخریب تالاب‌ها و از دست دادن تنوع زیستی در جهان است. این عامل بدترین انقراض از زمان برخورد یک سیارک که دایناسورها را ۶۶ میلیون سال پیش نابود کرد، است.

اوه، و بر خلاف مشکل سوخت‌های فسیلی، این مشکل زمین در حال بدتر شدن است. این تا حدی به این دلیل است که تعداد افراد روی زمین هر روز افزایش می‌یابد، در حالی که مقدار زمین روی زمین افزایش نمی‌یابد. اما همچنین به این دلیل است که این افراد گوشت بیشتری می‌خورند، که نه تنها به معنای انتشار متان بیشتر از آروغ گاوها و کود آن‌ها است، بلکه به معنای استفاده بیشتر از زمین برای کاشت علوفه و غلات برای تغذیه حیوانات قبل از اینکه ما آن‌ها را بخوریم نیز هست. بیش از سه چهارم زمین‌های کشاورزی جهان اکنون از دامپروری حمایت می‌کنند. در ایالات متحده، تقریباً نیمی از آن زمین برای تولید گوشت گاو استفاده می‌شود، که تنها ۳ درصد از کالری‌های مصرفی ایالات متحده را تامین می‌کند.

به عبارت دیگر، ما در حال خوردن زمین هستیم. کشاورزی ضروری است زیرا غذا اختیاری نیست، اما سیاره نمی‌تواند هر شش ثانیه یک بار مساحتی به اندازه یک زمین فوتبال از جنگل‌های گرمسیری را از دست بدهد. اگر روندهای کنونی ادامه یابد، کشاورزان جهان باید تا سال ۲۰۵۰ حداقل به اندازه ده‌ها کالیفرنیا دیگر زمین را پاک کنند تا نزدیک به ۱۰ میلیارد شکم انسان را سیر کنند. این می‌تواند جنگل‌های بارانی آمازون و سایر انبارهای طبیعی کربن را که نه تنها پناهگاه حیات وحش هستند بلکه بهترین دفاع ما در برابر آشوب اقلیمی محسوب می‌شوند، نابود کند. ریاضیات دلهره‌آور است: تولید جهانی کشاورزی باید تا سال ۲۰۵۰ حدود ۵۰ درصد افزایش یابد – معادل کالری دوازده نان سیر اضافی Olive Garden هر روز برای همه افراد زنده امروز – در حالی که ردپای کشاورزی جهانی نیاز به کوچک شدن دارد.

تولید کالری کافی برای تغذیه جمعیت رو به رشد ما بدون از بین بردن ذخایر کربن که آب و هوای در حال گرم شدن ما را تثبیت می‌کنند، چالشی به بزرگی پایان دادن به نفت خواهد بود. دنیای ثروتمند باید گوشت گاو کمتری و گیاهان بیشتری بخورد، در حالی که کل جهان باید با زمین کمتر، غذای بیشتری تولید کند. این کار حتی سخت‌تر خواهد شد زیرا خشکسالی‌ها، سیل‌ها، امواج گرما و شیوع آفات ناشی از تغییر اقلیم، عملکرد محصولات کشاورزی و دام‌ها را کاهش می‌دهند.

خبر خوب این است که افراد برجسته‌ای روی این مشکل "خوردن زمین" کار می‌کنند، و کار آن‌ها می‌تواند پادزهری برای یأس اقلیمی باشد. آن‌ها گیاهان سویا را برای تولید پروتئین‌های لبنی بازطراحی می‌کنند، افزودنی‌های خوراکی را برای کمک به گاوها در کاهش آروغ زدن متان توسعه می‌دهند، تالاب‌های غنی از کربن را احیا می‌کنند، ضایعات غذایی را به میان‌وعده تبدیل می‌کنند، و حتی معجزه فتوسنتز را بهبود می‌بخشند. آن‌ها ماهی سالمون فوق‌کارآمد را در تانک‌های داخلی، درختان فوق‌کارآمد را در زمین‌های بایر، و محصولات فوق‌کارآمد را که به طور ژنتیکی برای بقا در خشکسالی‌ها و سیل‌ها دستکاری شده‌اند، پرورش می‌دهند. آن‌ها کودهای زیستی را اختراع می‌کنند که میکروب‌ها را برای جذب مواد مغذی از هوا آموزش می‌دهند و آفت‌کش‌های زیستی را که از فناوری RNA برای ایجاد یبوست کشنده در سوسک‌ها استفاده می‌کنند. جان دیر (John Deere) آماده است تا اولین تراکتورهای الکتریکی خود را – البته سبز رنگ – عرضه کند.

اما راه‌حل‌های غذایی و اقلیمی هنوز حدود یک ربع قرن از راه‌حل‌های انرژی و اقلیمی عقب‌تر هستند. کمتر از ۴ درصد از تامین مالی جهانی اقلیم به بخش زمین سرازیر می‌شود، که بیشتر آن به سمت سوخت‌های زیستی کشاورزی و رویکردهای کشاورزی با بازده پایین است که حتی منجر به جنگل‌زدایی و انتشار گازهای گلخانه‌ای بیشتر خواهد شد. یک اجماع عجیب در میان چپ‌گرایان هیپی-فودایی که مایکل پولان را می‌خوانند، برادرهای بیوهکر تماماً طبیعی که به جو روگان گوش می‌دهند، و مدیران شرکت‌های بزرگ کشاورزی و موسسات خیریه وجود دارد که پاسخ در جایگزین‌های مهربان‌تر و ملایم‌تر برای کشاورزی صنعتی نهفته است. اما حقیقت این است که ارگانیک و دامداری با تغذیه مرتعی معمولاً برای اقلیم بدتر از کشاورزی مرسوم و دامداری با تغذیه متمرکز هستند – عمدتاً به این دلیل که کمتر مولد و بیشتر زمین‌بر هستند. در همین حال، تمام تحقیقات و توسعه عمومی کشاورزی متمرکز بر اقلیم در ایالات متحده کسری از تحقیق و توسعه اپل است، گویی کشاورزی به اندازه یک دوربین بهتر آیفون مهم نیست.

اگرچه مشکل سوخت‌های فسیلی اکنون عمدتاً یک داستان سیاسی است زیرا اساساً می‌دانیم چه کاری باید انجام دهیم، مشکل "خوردن زمین" هنوز یک داستان تحلیلی است. ما هنوز مشخص نکرده‌ایم که چه کاری باید انجام دهیم. اما می‌دانیم که آسان نخواهد بود. تولید غذای بیشتر با زمین کمتر نیازمند محصولات جدید، غذاهای جدید، سیاست‌های جدید، و رفتارهای جدید خواهد بود – و آن‌ها یک شبه اختراع، تایید، و در سراسر جهان پذیرفته نخواهند شد. ما باید تغییرات شخصی و سیاسی به وجود آوریم که به اندازه کنار گذاشتن سوخت‌های فسیلی غیرقابل تصور هستند، و نمی‌توانیم غذا را کنار بگذاریم. سیر کردن جهان بدون سوزاندن آن، یک فانتزی پوچ دیگر است که در نهایت باید به واقعیت تبدیل شود.


این مقاله گزیده‌ای از کتاب آینده مایکل گرونوالد، ما در حال خوردن زمین هستیم: مسابقه برای اصلاح سیستم غذایی و نجات آب و هوایمان، است.