تصویر اندی کارتر از یک خالکوبی الکترونیکی روی پیشانی که می‌تواند میزان خستگی شناختی و فشار ذهنی بر روی فرد را اندازه‌گیری کند.
تصویر اندی کارتر از یک خالکوبی الکترونیکی روی پیشانی که می‌تواند میزان خستگی شناختی و فشار ذهنی بر روی فرد را اندازه‌گیری کند.

خالکوبی‌های الکترونیکی و خستگی مفرط: حق عصب‌شناختی ما چه می‌شود؟

همانطور که محققان به مغز ما نفوذ می‌کنند، زندگی درونی ما دیگر ممکن است تنها متعلق به خودمان نباشد.

تصویر سر آنجانا آهوجا
تصویر سر آنجانا آهوجا

نویسنده مفسر علمی است.

بسیاری از ما به دنبال آن نقطه شیرین شناختی هستیم: داشتن تحریک ذهنی کافی در کار برای حفظ درگیری سازنده، اما نه آنقدر زیاد که دچار فرسودگی شویم.

اکنون محققان ادعا می‌کنند که یک "خالکوبی الکترونیکی" بی‌سیم و پوشیدنی توسعه داده‌اند که در زمان واقعی، میزان تلاش مغز ما را تخمین می‌زند. داده‌های حاصل از امواج مغزی و حرکات چشم می‌توانند نشان دهند که فرد چه زمانی در حال اضافه بار است و این موضوع پیامدهایی برای عملکرد شناختی دارد.

کار زیاد، خستگی و حتی بی‌حوصلگی می‌تواند یک مسئله حیاتی برای ایمنی کارگرانی مانند خلبانان، جراحان و نظامیان باشد. اما با این داده‌ها، کارفرمایان به طور بالقوه به عملکرد درونی مغز کارکنان دسترسی پیدا خواهند کرد و هیچ قانون روشنی در مورد مالکیت این "نوروداده‌ها" و نحوه استفاده از آن‌ها وجود ندارد. همانطور که محققان به مغز ما نفوذ می‌کنند، در خطر ورود شتاب‌زده به آینده‌ای هستیم که در آن زندگی درونی ما دیگر تنها متعلق به خودمان نیست.

هدست‌هایی که امواج مغزی (تولید الکتروانسفالوگرام یا EEG) و حرکات چشم (تولید الکترواوکولوگرام یا EOG) را اندازه‌گیری می‌کنند، از قبل وجود دارند. این‌ها شامل چسباندن الکترودها به سر برای دریافت فعالیت الکتریکی مرتبط هستند. اما این ابزارها معمولاً گران، حجیم و پر از سیم هستند. هدبندها، عینک‌ها و هدفون‌های نوآورانه راحت‌تر پوشیده می‌شوند، اما می‌توانند روی پوست حرکت کرده و تماس الکترود را نامطمئن کنند.

نانشو لو و همکارانش در دانشگاه تگزاس، آستین، برای غلبه بر این موانع تلاش کردند. نتیجه یک "سنسور بی‌سیم EEG و EOG پیشانی بود که به نازکی و انعطاف‌پذیری یک برچسب خالکوبی موقت برای پوست طراحی شده بود"، آنها هفته گذشته در مجله Device نوشتند. "خالکوبی الکترونیکی" شبیه یک چسب شفاف بزرگ است که روی پیشانی چسبانده می‌شود؛ لایه فوق‌نازک آن با تکه‌های مشکی و خطوط موج‌دار تزئین شده است که به یک مربع آبی کوچک در مرکز پیشانی متصل می‌شوند. این اساساً یک سنسور و مدار چاپی چسبیدنی است.

شش داوطلب، خالکوبی الکترونیکی را که متناسب با انحنای صورتشان سفارشی شده بود، پوشیدند؛ فعالیت مغز و حرکات چشم آن‌ها در حین حفظ توالی حروف ظاهر شده روی صفحه ردیابی شد.

همانطور که تیم گزارش می‌دهد، وظایف از نظر پیچیدگی افزایش یافت و داده‌های جمع‌آوری شده، پس از پردازش توسط یک مدل یادگیری ماشین، می‌توانست برای سنجش میزان تلاش ذهنی مورد استفاده قرار گیرد. ارزیابی‌های بار کاری ذهنی، از جمله موردی که توسط ناسا توسعه یافته است، معمولاً به پرسشنامه‌های خودگزارشی متکی هستند، اما این‌ها ذهنی هستند و پس از اتمام رویداد تکمیل می‌شوند.

به همین دلیل محققان که از حمایت دفتر تحقیقات ارتش آمریکا قدردانی می‌کنند، این دستگاه را یک پیشرفت بزرگ می‌دانند: نسبتاً ارزان (با شروع از ۲۰۰ دلار)، مقیاس‌پذیر، عینی و در زمان واقعی عمل می‌کند، از جمله زمانی که کاربر در حال حرکت است. اما معایبی نیز دارد: دستگاه فقط فعالیت مغز ناحیه پیشانی را دریافت می‌کند؛ تنها بر روی پوست بدون مو و بدون عرق خوب کار می‌کند؛ و وظایف آزمایشگاهی منعکس‌کننده نیازهای واقعی محیط کار نیستند.

با این وجود، نوروتکنولوژی سریع‌تر و ارزان‌تر در نهایت وارد بازار خواهد شد. این موضوع استیون دامیانوس، مدیر اجرایی بنیاد حقوق عصب‌شناختی (Neurorights Foundation) مستقر در آمریکا را که برای "حقوق عصب‌شناختی" مانند حق حریم خصوصی ذهنی کمپین می‌کند، نگران کرده است. این سازمان به چندین منطقه در تهیه پیش‌نویس قوانین حقوق عصب‌شناختی کمک کرده است؛ همچنین از "سوگند تکنوکراتیک" برای محققان حمایت می‌کند.

دامیانوس به من گفت که نظارت شناختی می‌تواند مزایای ایمنی هیجان‌انگیزی داشته باشد، اما این مزایا در حال حاضر تحت‌الشعاع مجموعه‌ای از عوامل قرار گرفته‌اند: فقدان مقررات؛ شبح نظارت ذهنی اجباری در محل کار؛ نقض داده‌ها؛ فروش نوروداده‌ها به تبلیغ‌کنندگان یا شرکت‌های بیمه؛ استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای آشکار کردن اطلاعاتی بیش از آنچه کاربر در نظر داشته است.

دامیانوس می‌گوید: "بدون حمایت‌های روشن، مردم ممکن است خود را از مشاغل محروم ببینند، توسط شرکت‌های بیمه جریمه شوند، یا در محل کار تحت نظارت قرار گیرند – نه برای عملکرد، بلکه برای آنچه مغزشان در مورد سلامت روانی، خلق‌وخو، خستگی و سطح استرسشان آشکار می‌کند." وی تأکید می‌کند که اندازه‌گیری فعالیت مغز قابل مقایسه با ردیابی تعداد قدم‌ها یا ضربان قلب نیست. حریم خصوصی از قبل یک نگرانی است: گزارش سال ۲۰۲۴ در مورد ۳۰ شرکت نوروتکنولوژی نشان داد که اکثر آن‌ها مصرف‌کنندگان را در مورد مالکیت داده‌های مغزی‌شان در بی‌خبری مطلق رها کرده‌اند.

ما می‌توانیم و باید از سرنوشت رو به افول شرکت خصوصی تست DNA 23andMe درس بگیریم. سرنوشت داده‌های ژنتیکی جمع‌آوری شده از میلیون‌ها مشتری نامشخص باقی مانده است، زیرا این اطلاعات در بسیاری از کشورها از شکاف‌های نظارتی عبور می‌کنند. مشتریان مشکلاتی در حذف داده‌های خود گزارش کرده‌اند.

نوآوری عادتی دارد که از تمایل ما برای اندیشیدن جدی در مورد پیامدهای آن پیشی می‌گیرد. نوروداده‌های ما نیز داده‌های شخصی هستند – و همه ما فوراً باید تلاش شناختی لازم را برای برنامه‌ریزی قبلی به کار بگیریم.