کارول ناوروکی، نامزد ریاست جمهوری حزب عدالت و قانون (PiS)، در حال اشاره به هواداران پس از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری لهستان در ورشو، لهستان، در ۱ ژوئن. عکس از: شان گالوپ/گتی ایمیجز
کارول ناوروکی، نامزد ریاست جمهوری حزب عدالت و قانون (PiS)، در حال اشاره به هواداران پس از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری لهستان در ورشو، لهستان، در ۱ ژوئن. عکس از: شان گالوپ/گتی ایمیجز

انتخابات لهستان: زنگ بیدارباشی برای میانه‌روهای اروپا

رای‌دهندگان در سراسر قاره خواهان تغییر از دولت‌هایی هستند که فاسد و ناکارآمد تلقی می‌شوند.

تا پیش از اعلام نتایج دور دوم انتخابات ریاست جمهوری لهستان در ۱ ژوئن، پویایی خاصی در اروپا پیرامون انتخابات‌ها مشهود بود. احزاب راست افراطی در نظرسنجی‌ها پیش از انتخابات صعود می‌کردند و احزاب میانه‌رو و سیاست‌گذاران در سراسر قاره نفس خود را حبس می‌کردند تا نتایج اعلام شود، نتایجی که معمولاً به پیروزی احزاب میانه‌رو منجر می‌شد، یا اینکه راست افراطی آنطور که نظرسنجی‌ها پیش‌بینی کرده بودند، عمل نمی‌کرد. شاهد این حس تسکین ملموس باشید که نیکوشور دان، رئیس‌جمهور کنونی رومانی، ماه گذشته در رومانی پیروز شد، یا زمانی که فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، در آلمان به پیروزی رسید.

اما در لهستان، کارول ناوروکی، نامزد مورد حمایت حزب راست افراطی عدالت و قانون (PiS)، در انتخابات با اختلاف اندکی از رافائل تژاسکوفسکی، نامزد مورد نظر نخست‌وزیر دونالد توسک، پیروز شد. در سطح داخلی، این پیروزی پیامدهای قابل توجهی برای برنامه اصلاحات قضایی توسک خواهد داشت که برای معکوس کردن آسیب‌های ناشی از هشت سال حکومت حزب عدالت و قانون و بازگرداندن کشور به مسیر دموکراتیک، بسیار ضروری است.

در سطح بین‌المللی نیز، پیروزی ناوروکی پیامدهای مهمی خواهد داشت. او معتقد است که روابط خوب با بروکسل، برلین و پاریس خلاف منافع لهستان است، و تا زمانی که جنگ روسیه در اوکراین ادامه دارد، با عضویت اوکراین در ناتو یا اتحادیه اروپا مخالف است. با توجه به اینکه تهاجم اولیه روسیه در سال ۲۰۱۴ آغاز شد، این امر چشم‌انداز خوبی برای آینده اوکراین ندارد.

محیط امنیتی جهانی و مبارزات قاره‌ای به این معناست که خطرات بالاست. اتحادیه اروپا با رکود اقتصادی و فقدان رقابت‌پذیری دست و پنجه نرم می‌کند، و همچنین با چگونگی پاسخگویی مناسب به جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا. این بلوک همچنین بر سر نحوه برخورد با چین در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ اختلاف نظر دارد. کشورهای مختلف اتحادیه اروپا سطوح غیرقابل تحملی از بدهی عمومی دارند. این امر پیامدهایی برای استقراض بیشتر برای تهیه مشترک دفاعی که بسیار مورد نیاز است و بازپرداخت وام‌های نسل بعدی اتحادیه اروپا — وام‌های بازیابی اقتصادی کمیسیون اروپا در طول همه‌گیری کووید-۱۹ — دارد. در همین حال، تغییرات اقلیمی شتاب گرفته و اخیراً جوامعی را در اسپانیا، سوئیس و بریتانیا ویران کرده است.

افزایش حمایت از پوپولیسم راست افراطی، لایه دیگری از پیچیدگی را اضافه می‌کند. پاسخ‌های ساده‌گرایانه پوپولیسم به چالش‌های پیچیده ممکن است برای رای‌دهندگانی که با بحران‌های پی در پی از جمله قرنطینه‌های کووید-۱۹، افزایش قیمت انرژی و سطوح بالای تورم روبرو بوده‌اند، جذاب باشد، اما به ندرت مشکلات را حل می‌کند. با این حال، سیاست‌مداران میانه‌رو همچنان در ارائه یک جایگزین قابل قبول ناکام هستند.

صرفاً امیدواری به موفقیت میانه‌روها در انتخابات، به معنی به تعویق انداختن مشکلات است. البته، این هرگز یک استراتژی عمدی نبود. اما در فضای کنونی، فقدان یک برنامه قابل اجرا خطرناک است. به عنوان مثال، در آلمان، لحظه خطرناک، انتخابات فدرال برگزار شده در فوریه نبود. خطر واقعی آن چیزی است که در انتخابات فدرال بعدی رخ خواهد داد - که قرار است تا مارس ۲۰۲۹ برگزار شود - و تمام تصمیمات سیاسی گرفته شده تا آن زمان.

اگر میانه‌روها در مورد دور نگه داشتن راست افراطی از قدرت جدی هستند، باید در رسیدگی به نگرانی‌های رای‌دهندگان بسیار بهتر عمل کنند. مسائل کلیدی البته در هر کشور متفاوت خواهد بود، اما موضوعات مشترکی در سراسر اروپا وجود دارد: هزینه زندگی، اقتصاد و وضعیت امنیتی معمولاً از جمله مهم‌ترین نگرانی‌های رای‌دهندگان هستند.

یکی از بزرگترین چالش‌ها برای سیاستمداران میانه‌رو، توجیه سیاست‌های بالقوه نامحبوب است - کاری دشوار در محیطی که به طور فزاینده‌ای قطبی شده است. با این حال، دستیابی به گذار انرژی و افزایش هزینه‌های دفاعی اختیاری نیستند. بنابراین، سوال واقعی این است که چگونه می‌توان برای سیاست‌هایی که ممکن است به وضعیت مالی شخصی رای‌دهندگان آسیب برساند، حمایت به دست آورد. این امر باید شامل یک بحث عمومی درباره توازن‌ها و مصالحه‌ها باشد.

در حال حاضر، سیاستمداران میانه‌رو در سراسر اروپا دقیقاً برعکس عمل می‌کنند. آنها به جای توجیه سیاست‌های بلندپروازانه، مواضع سیاست راست افراطی را گلچین می‌کنند تا رای‌دهندگان را از افراط‌گرایان دور کنند. درس‌هایی از انتخابات در بریتانیا – و همچنین لهستان – نشان می‌دهد که این کار باعث ایجاد انگیزه بیشتر برای راست افراطی می‌شود در حالی که احزاب میانه‌رو پایگاه‌های سنتی خود را به احزاب چپ‌گراتر واگذار می‌کنند.

به این ترتیب، حزب اصلاحات بریتانیا (Reform U.K.) در انتخابات محلی اخیر در بریتانیا تقویت شد، و حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) در انتخابات آلمان اوج گرفت. این همچنین یادآوری مهمی است چرا که هلند به احتمال زیاد به سمت یک انتخابات زودهنگام جدید می‌رود. (رسانه‌های هلندی گزارش می‌دهند که پس از جدایی گیرت ویلدرز، رهبر راست افراطی، از ائتلاف حاکم، انتخابات جدید ممکن است در پاییز برگزار شود.) پس از اینکه حزب آزادی و دموکراسی (VVD) لیبرال-محافظه‌کار تلاش کرد تا در آستانه انتخابات پارلمانی گذشته در سال ۲۰۲۳، لفاظی‌های سخت‌گیرانه‌ای علیه مهاجرت اتخاذ کند، رای‌دهندگان خود را به حزب آزادی ویلدرز، حزب راست افراطی، از دست داد.

فراتر از مسائل خاص سیاسی، آینده دموکراسی لیبرال به طور فزاینده‌ای در صندوق‌های رای تعیین می‌شود. انتخابات اخیر در لهستان و رومانی به رای‌دهندگان انتخاب دشواری را ارائه داده است: رای به لیبرالیسم مبتنی بر قوانین یا سقوط احتمالی به شبه‌اقتدارگرایی مشابه «ماگا» (MAGA). این امر رای‌دهندگان را بسیج کرده است. در هر دو مورد، مشارکت در انتخابات بی‌سابقه یا نزدیک به آن بود.

دخالت دولت ترامپ — کریستی نوئم، وزیر امنیت داخلی آمریکا، چند روز پیش از دور دوم به لهستان سفر کرد تا برای ناوروکی کارزار انتخاباتی کند — نیز ممکن است تأثیرگذار بوده باشد. در حالی که بیشتر لهستانی‌های دور از وطن به تژاسکوفسکی رای دادند، لهستانی‌های مقیم ایالات متحده به طور چشمگیری به ناوروکی رای دادند.

در جاهای دیگر اروپا، رای‌دهندگان از دولت‌های خود که از نظر بسیاری فاسد و ناکارآمد تلقی می‌شوند، خواهان تغییر هستند. در مجارستان، حمایت از پیتر ماگیار، فرد خودی سابق حزب فیدس (Fidesz)، در نظرسنجی‌ها پیش از انتخابات پارلمانی که برای بهار ۲۰۲۶ برنامه‌ریزی شده است، افزایش می‌یابد. ماگیار با شعار رسیدگی به فساد در شرایطی که تورم بالا باقی مانده و رای‌دهندگان از نظر اقتصادی احساس بدتری دارند، در حال رقابت است.

در صربستان، اعتراضات ماه‌هاست که ادامه دارد: آنچه به عنوان جنبشی دانشجویی برای درخواست پاسخگویی درباره فرو ریختن سقف یک ایستگاه قطار که ۱۶ نفر را به کام مرگ کشاند آغاز شد، به جنبشی سراسری ضد فساد و حاکمیت قانون علیه دولت پوپولیست ناسیونالیست رئیس‌جمهور الکساندر ووچیچ تبدیل شده است؛ رئیس‌جمهور صربستان پیشتر استعفا داده بود.

در اسلواکی، هزاران نفر به قانون به اصطلاح "عوامل خارجی" اعتراض کرده‌اند، قانونی که مخالفان می‌گویند مستقیماً از کرملین کپی شده و فعالیت سازمان‌های غیردولتی و جامعه مدنی در کشور را دشوارتر می‌کند.

این نشان می‌دهد که در نهایت، در سراسر طیف سیاسی، رای‌دهندگان خواهان پاسخگویی هستند. همیشه در جایی انتخابات برگزار خواهد شد، اما در حال حاضر، مسائل بسیار مهمی به "درست" پیش رفتن یک انتخابات وابسته است. میانه‌روها باید فعال شوند و برنامه بهتری ارائه دهند.