کلادیا رادِکا / نورفوتو / آسوشیتدپرس
کلادیا رادِکا / نورفوتو / آسوشیتدپرس

هر انتخاباتی اکنون حیاتی است

پیروزی نزدیک یک ملی‌گرا در لهستان، پیش‌نمایشی از رقابت‌های نفس‌گیر بسیاری است که در سراسر جهان دموکراتیک در پیش است.

چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری لهستان در روز یکشنبه، یکی از دوستان لهستانی‌ام پیامی غیرمنتظره از فردی دریافت کرد که ۲۰ سال او را ندیده بود. این زن دوست من را در فیسبوک پیدا کرده بود، متوجه شده بود که او از نامزدی رافال ترژاسکوفسکی — شهردار ورشو، یک لیبرال میانه‌رو — حمایت می‌کند، و از او خواهش کرده بود که نظرش را تغییر دهد. او از دوستم خواسته بود که به جای او به کارول ناووکی، یک مورخ ملی‌گرا، بوکسور سابق، و کهنه‌کار درگیری‌های خیابانی که او آن‌ها را "نبردهای شرافتمندانه" توصیف می‌کند، رأی دهد. او برای دوستم نسخه‌ای از یک درخواست ناشناس را فرستاده بود که در جاهای دیگر شبکه‌های اجتماعی نیز ظاهر شده بود، اما به نظر می‌رسید یکی از هشدارهای مشابه بسیاری باشد که از طریق ایمیل به طور گسترده منتشر شده بود. این درخواست چنین آغاز می‌شد:

پیش از آنکه برگ رأی خود را به صندوق بیندازید، خاطرات خود را فرا بخوانید. چشمان خود را باز کنید، ذهن خود را پاک کنید، به دنبال حقیقت باشید—نه آنکه در تلویزیون است، بلکه آنکه در قلب خود حمل می‌کنید، حقیقتی که از زندگی، از کار، از خونی که بر این سرزمین ریخته شده است، به دست آمده است.

از آنجا که من همسر وزیر امور خارجه لهستان، رادک سیکورسکی، هستم، و از آنجا که او در گذشته به طور کوتاهی نامزد ریاست جمهوری بود، من پیش از این بسیاری از این گونه مطالب را خوانده‌ام (و البته، بدین وسیله اعلام علاقه می‌کنم). با این حال، درخواستی که دوستم دریافت کرد به نظر من تجلیلی به خصوص چشمگیر، تقریباً نمونه‌ای از ملی‌گرایی "خون و خاک" بود که اکنون بخشی از سیاست لهستان، سیاست آمریکا و سیاست اروپا است.

این پیام تمام جنایاتی را که ادعا می‌شد توسط دولت‌های راست‌میانه و چپ‌میانه لهستان مرتکب شده‌اند، لیست کرده بود و سوابق را تحریف و تاریخ ۳۰ سال گذشته را به داستانی از رنج و قربانی شدن بازنویسی کرده بود. در یکی از بیانیه‌ها، ترژاسکوفسکی و امثال او متهم شده بودند که "اجازه داده‌اند خارجی‌ها لهستان را غارت کرده و ما را تحقیر کنند، و جوانان را مجبور به مهاجرت در ازای نان کرده‌اند." در واقعیت، لهستان از سرمایه‌گذاری خارجی و بودجه‌های اتحادیه اروپا بهره‌مند شده است، به طور مداوم برای ۳۰ سال رشد کرده است، و اکنون یکی از سریع‌ترین اقتصادهای در حال گسترش در اروپا است. سطح هزینه‌های اجتماعی نیز رشد کرده است.

این درخواست به این جزئیات نپرداخته بود. در عوض، در مورد خیانت قریب‌الوقوع هشدار می‌داد: "از بی‌حالی خود بیدار شوید! ببینید چگونه لهستان، میهن شما، توسط نیروهای خارجی و داخلی در حال تکه تکه شدن است. اجازه ندهید که مورد سوءاستفاده قرار گیرد، اجازه ندهید چهره‌اش غمگین مانند خاک یک قبرستان باشد."

زبان مورد استفاده در کارزار ترژاسکوفسکی و حامیان او بسیار متفاوت بود. روز بعد از انتخابات که او در آن شکست خورد، شهردار ورشو نوشت که می‌خواست "لهستانی قوی، امن، صادق، و همدلانه بسازد. لهستانی مدرن که در آن هر کسی بتواند اهداف و آرزوهای خود را برآورده کند." این یک پیام خوش‌بینانه بود – اما پیامی نیز بود که حداقل در میان بخش بزرگی از جمعیت، نمی‌توانست با خون، قبرستان‌ها، تحقیر و خیانت رقابت کند. انتخابات آنقدر نزدیک بود که نظرسنجی‌های خروجی در یکشنبه شب یک پیروزی اندک را برای ترژاسکوفسکی پیش‌بینی کردند. اما تا صبح دوشنبه، اکثریت ناچیز به سمت دیگر چرخید. ناووکی با ۵۰.۸۹ درصد آرا پیروز شد، در حالی که ترژاسکوفسکی ۴۹.۱۱ درصد را به دست آورد.

قانون اساسی لهستان برخی خصوصیات خاص دارد، بنابراین تأثیر بر سیاست و سیاست‌گذاری واضح نیست. حزب "پلتفرم شهروندی"، که ترژاسکوفسکی به آن تعلق دارد، اکنون به عنوان بخشی از یک ائتلاف سه حزبی متشکل از چپ میانه و راست میانه، دولت را اداره می‌کند. این ائتلاف در اکتبر ۲۰۲۳، پس از هشت سال دولت‌هایی که توسط حزب "حقوق و عدالت" که ناووکی را نامزد کرده بود، اداره می‌شدند، در انتخابات پارلمانی پیروز شد. طی دو دوره حضور در قدرت، "حقوق و عدالت" سیستم قضایی لهستان، و همچنین خدمات مدنی و رسانه‌های عمومی را سیاسی کرد؛ این حزب مجموعه‌ای از بنیادهای مالیاتی را برای حمایت از حزب و ثروتمند کردن برخی از اعضای خود ایجاد کرد. دولت کنونی نتوانسته است همه این سیاست‌ها را تغییر دهد زیرا رئیس‌جمهور آندژی دودا، که او نیز با رژیم قبلی همسو است، همه تغییرات را وتو کرده یا تهدید به وتو کرده است.

انتخاب ناووکی سیاست خارجی لهستان را تغییر نمی‌دهد. نخست‌وزیر لهستان، نه رئیس‌جمهور، همچنان سیاست داخلی، بودجه‌ها و تجارت را کنترل خواهد کرد. اما از آنجا که رئیس‌جمهور می‌تواند قوانین را وتو کند و مجرمان را عفو کند، انتخاب ناووکی احتمالاً به این معنی است که دادگاه‌ها قابل اصلاح نیستند و کسانی که قانون را شکسته‌اند یا از دولت دزدی کرده‌اند، با هیچ عواقبی روبرو نخواهند شد. برای افرادی که یک دهه گذشته را صرف تلاش برای اصلاح سیستم قضایی لهستان و حفاظت از دموکراسی لهستان کرده‌اند، این بسیار دلسردکننده و حتی ویرانگر است، و همان نوع اتهامات و خشم‌هایی که پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ به وجود آمد، این هفته در سراسر لهستان طنین‌انداز شده است.

اما برای هر کسی که در جای دیگری با خودکامگی خزنده مبارزه می‌کند، درس بزرگ‌تری وجود دارد: زبان "خون و خاک" که یک بار دیگر در بسیاری از دموکراسی‌ها به محور بحث عمومی تبدیل شده است، بسیار قدرتمند است. این زبان به بسیاری از مردم کمک می‌کند تا دنیای پیچیده را توضیح دهند. نمی‌توان آن را به راحتی در یک دوره انتخاباتی شکست داد یا کنار گذاشت. پیروزی قاطع ائتلاف میانه‌رو در سال ۲۰۲۳ آن را از سیاست لهستان حذف نکرد، همانطور که انتخاب جو بایدن در سال ۲۰۲۰ قدرت آن را در ایالات متحده تضعیف نکرد.

در عین حال، انتخاب ناووکی نیز به این معنی نیست، آنطور که بسیاری اکنون وسوسه خواهند شد بنویسند، که ملی‌گرایی در لهستان یا اروپا "در حال افزایش" است. در واقع، این نتیجه انتخابات نزدیک در لهستان تقریباً دقیقاً مشابه نتیجه نزدیک در انتخابات ریاست جمهوری این کشور پنج سال پیش است.

اگر ترژاسکوفسکی ۰.۹ درصد بیشتر رأی آورده بود، این به معنای شکست نهایی پوپولیسم اقتدارگرا نبود. پیروزی‌های نزدیک دیگر در جاهای دیگر نیز همینطور. وقتی یک نامزد میانه‌رو یک پوپولیست اقتدارگرا را در رومانی شکست داد، چند هفته پیش، برخی این را آغاز احتمالی یک روند می‌دانستند. اما همان چالش در رومانی نیز در انتخابات بعدی دوباره ظهور خواهد کرد، و دوباره بحث اصلی کمپین خواهد بود.

و همینطور خواهد بود که تمام انتخابات، برای مدت طولانی، به نظر خواهند رسید. اگرچه بسیاری آرزوهای دیگری داشتند، اما به نظر نمی‌رسد که ما به دنیایی بازگردیم که در آن چپ میانه و راست میانه بر سر نرخ مالیات یا بودجه رقابت می‌کنند. استدلال‌های اقتصادی و سیاسی در حال حاضر به اندازه این اختلافات عمیق‌تر فرهنگی برای مردم اهمیت ندارند. به همین دلیل است که تمام انتخابات اکنون حیاتی هستند: تعداد کمی از رأی‌دهندگان که به این سو یا آن سو متمایل می‌شوند، ماهیت دولت، آینده دموکراسی، و استقلال دادگاه‌ها را تعیین خواهند کرد.

هر بار که به پای صندوق‌های رأی می‌رویم، سیاستمداران خواهند گفت که هر انتخاباتی مهم است و هر رأیی ارزش دارد. آنها حق خواهند داشت.