درگیری شدید و طاقتفرسای نیروی دریایی ایالات متحده با حوثیهای مورد حمایت ایران، دیدگاه شفافتری را درباره پیچیدگیهای عملیات پدافند هوایی با سرعت بالا به برنامهریزان نظامی آمریکا ارائه داده است.
«درگیری دریای سرخ» که اکنون در دومین ماه آتشبس خود به سر میبرد، فشار زیادی را بر نیروی دریایی وارد کرده و خدمه ناوهای جنگی را تحت تنش قرار داده و ذخایر مهم مهمات را کاهش داده است. اگرچه این نبرد یک چالش بوده، رهبران این نیرو معتقدند که این تنها چشمهای از آنچه یک جنگ آینده علیه چین، که دارای موشکهای بسیار پیچیدهتر از شورشیان یمنی است، خواهد بود.
و فقط موشکها نیستند. بلکه طیف وسیعی از عوامل وجود دارد که رویارویی با چین را به طور قابل توجهی دشوارتر خواهد کرد، اما نیروی دریایی در حال یادگیری درسهای کلیدی از دریای سرخ است که میتواند آنها را در یک نبرد آتی به کار گیرد.
فرمانده کامرون اینگرام، افسر فرمانده یواساس توماس هودنر (USS Thomas Hudner)، در جریان یک عملیات اخیر در کانال مانش (English Channel) به بیزنس اینسایدر گفت: "از بسیاری جهات، دریای سرخ – یک مبارزه چاقو در باجه تلفن است."
وی افزود: "جغرافیای منطقه بسیار تنگ است و عملیات در آن نزدیکی قلمرو تحت کنترل چین بسیار، بسیار چالشبرانگیز خواهد بود."
اینگرام گفت: "آن یک نبرد با فواصل بسیار طولانیتر خواهد بود. همچنین، تواناییهای نظارت و ردیابی دوربرد آنها بسیار پیشرفتهتر است. جامعه اطلاعاتی آنها بسیار پیشرفتهتر است. بنابراین، پیچیدگیها و چالشهای بسیار بیشتری وجود دارد که نبرد با چین را بسیار دشوار خواهد کرد."
از اکتبر ۲۰۲۳، حوثیها صدها موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل و خطوط کشتیرانی بینالمللی در سواحل یمن، به ویژه در دریای سرخ و خلیج عدن، پرتاب کردهاند.
ناوهای جنگی و هواپیماهای نیروی دریایی که در منطقه فعالیت میکنند، بسیاری از تسلیحات حوثیها، از پهپادها گرفته تا موشکهای ضد کشتی، را در دفاع از خود و در دفاع از اسرائیل و کشتیهای تجاری سرنگون کردهاند. توماس هودنر یکی از کشتیهای آمریکایی است که انهدام اهداف توسط آن تأیید شده است.
این رهگیریها – که گاهی اوقات از موشکهای چند میلیون دلاری برای سرنگون کردن پهپادهایی به ارزش تنها چند هزار دلار استفاده میکنند – ذخایر ایالات متحده را تحت فشار قرار داده و نگرانیهایی را درباره آمادگی برای درگیریهای مسلحانه احتمالی در آینده ایجاد کرده است. در مورد چین، که به عنوان «تهدید گامزننده» آمریکا توصیف شده است، ظرفیت پدافند هوایی دریایی یک اولویت است؛ یک درگیری احتمالی بین دو کشور احتمالاً عمدتاً در دریا اتفاق خواهد افتاد.
چین زرادخانه عظیمی از تسلیحات ضد کشتی، از جمله موشکهای بالستیک و کروز، را در اختیار دارد که به مراتب توانمندتر از آن چیزی است که حوثیها به کار گرفتهاند، و این امر ایجاب میکند که نیروی دریایی به اندازه کافی موشکهای رهگیر در دسترس داشته باشد؛ با این حال، صدها عدد از این موشکها را در نبرد با شورشیان مصرف کرده است.
اینگرام گفت که جنگ با چین به دلیل تسلیحات پیشرفته پکن، نظارت و ردیابی دوربرد و عملیات اطلاعاتی، برای نیروی دریایی چالشبرانگیز و پیچیده خواهد بود.
او توضیح داد: "آن محیط باید در سطح متفاوتی جنگیده شود"، و افزود که درگیریها در فواصل طولانیتری نسبت به آنچه نیروی دریایی در دریای سرخ تجربه کرده بود، اتفاق خواهد افتاد.
درسهای آموخته شده
نیروی دریایی از درگیری دریای سرخ درسهای زیادی در مورد پدافند هوایی آموخته و با درگیریهای بیسابقه علیه تهدیدات خطرناک مانند موشکهای بالستیک ضد کشتی مورد آزمایش قرار گرفته است.
اینگرام از سیستم رزمی ایجس (Aegis Combat System)، که از رایانهها و رادارها برای کمک به ناوهای جنگی در ردیابی و رهگیری اهداف استفاده میکند، تمجید کرد. او گفت که این سیستم "احتمالاً بهتر از آنچه اکثر ما انتظار داشتیم، از نظر نرخ موفقیت درگیریها، عمل کرده است."
درگیری دریای سرخ همچنین نیروی دریایی را درباره ظرفیت مهماتخانه، قابلیتهای بارگیری مجدد و موجودی مهمات خود آگاه کرده است. این نیروی دریایی سیاست شلیک خود را تغییر داده و در مورد میزان مهماتی که ناوهای جنگی باید برای خنثی کردن یک تهدید مصرف کنند، تجدید نظر کرده است.
یک حوزه تمرکز بزرگ، تلاش برای کاهش نسبت هزینه برای مأموریتهای پدافند هوایی است. استفاده از موشک استاندارد-۲ (Standard Missile-2) با قیمت ۲.۱ میلیون دلار برای رهگیری یک پهپاد ۲۰ هزار دلاری در سمت صحیح این منحنی قرار نمیگیرد، اما اینگرام استدلال میکند که برای محافظت از یک ناو جنگی ۲ میلیارد دلاری و صدها نفر جان، ارزشش را دارد. چالش اما پایداری است.
ایالات متحده و متحدان ناتو آن در دریای سرخ نشان دادهاند که میتوانند از جایگزینهای پدافند هوایی ارزانتر برای سرنگون کردن تهدیدات حوثی استفاده کنند. برای مثال، جتهای جنگنده آمریکایی از راکتهای هدایتشونده استفاده کردند. اینگرام گفت که نیروی دریایی در حال تلاش است تا تفاوت هزینه بین تهدید و رهگیر را "کمی نزدیکتر به توازن" برساند.
اینگرام افزود که توجه فزایندهای به توپهای عرشه پنج اینچی ناوهای جنگی معطوف شده است، که ظرفیت مهماتخانهای بسیار عمیقتر از لولههای پرتاب موشک ناوشکن دارند و به عنوان ابزارهای کارآمدی برای پدافند هوایی در دریای سرخ عمل کردهاند.
او گفت: "اگر بتوانم با شلیک گلولههای پنج اینچی، به ویژه به یک پهپاد، مدت زمان بیشتری در نبرد بمانم، شاید باید این کار را انجام دهم و سیستمهای تسلیحاتی با ظرفیت بالاتر خود را برای تهدیدات بزرگتر ذخیره کنم."
مسلح کردن مجدد نیز یکی دیگر از ملاحظات است. ناوهای جنگی ایالات متحده باید برای دریافت موشکهای بیشتر به یک بندر دوست با تدارکات لازم سفر کنند، که زمان با ارزشی را به خود اختصاص میدهد و کشتیها را برای مدت طولانی از موقعیت عملیاتی دور نگه میدارد. این میتواند یک مشکل عمده در یک درگیری با سرعت بالا در اقیانوس آرام باشد. با این حال، نیروی دریایی در حال تلاش است تا این شکاف را با قابلیتهای بارگیری مجدد در دریا برطرف کند.
اینگرام، نبرد دریای سرخ را به عنوان یک داستان موفقیتآمیز برجسته در پدافند هوایی دانست که میتواند بر محاسبات و برنامهریزی نظامی چین تأثیر بگذارد. در داخل کشور نیز، این درگیری به نیروی دریایی اعتماد به نفس بیشتری در سیستمهای تسلیحاتی خود داده و توسعه تاکتیکها، فنون و رویههای آن را تسریع بخشیده است.
اینگرام گفت که پیشبینی آینده دشوار است، "اما من فکر میکنم چیزهای زیادی وجود دارد که همه باید بر اساس آنچه دریای سرخ طی ۱۸ ماه گذشته بوده است، در نظر بگیرند."