

رولان گاروس، پاریس — وقتی یک اتفاق دو بار رخ میدهد، دیگر تصادفی نیست. کوکو گاف در مسیر خود قرار دارد.
تقریباً دو سال پس از پیروزی چشمگیرش در اوپن آمریکا ۲۰۲۳، گاف در اوپن فرانسه یک بازگشت الهامبخش مقابل آرینا سابالنکای شماره ۱ جهان انجام داد تا دومین عنوان گرند اسلم خود را با نتایج ۷-۶(۵)، ۶-۲، ۶-۴ به دست آورد.
پس از دو ساعت و ۳۸ دقیقه تنیس پرفشار و نفسگیر، که اغلب آشفته اما گاهی نیز نفسگیر بود، از یکی از بزرگترین ورزشکاران سیاره، گاف مشاهده کرد که آخرین توپ سابالنکا از زمین خارج شد. او روی خاک رس افتاد و صورتش را در خاک قرمز فرو برد.
او با ناباوری دستش را روی دهانش گذاشت. به والدینش نگاه کرد، پدرش مشتش را در هوا تکان میداد؛ مادرش از خوشحالی میپرید.
سپس در آغوش گرفتن سابالنکا که به سمت زمین گاف آمده بود، و سپس اسپایک لی، کارگردان سینما که در ردیف اول نشسته بود، یکی از دهها سلبریتی که به همین دلیل به پاریس آمده بودند، چون وقتی گاف در مسابقهای با این عظمت بازی میکند، این اتفاق میافتد.
و سپس پیادهروی شاد به سمت سکوها برای یافتن والدین و بقیه گروهش. برای یافتن افرادی که او را از لحظات تاریک سال گذشته بیرون کشیده بودند، زمانی که او باید با این واقعیت روبرو میشد که آنچه در یک شب سپتامبر در نیویورک اتفاق افتاد، شاید هرگز دوباره تکرار نشود.
پیروزی گاف برای همه کسانی بود که تا به حال به آینه نگاه کرده و احساس کردهاند که به عقب میروند، نه به جلو؛ که آنچه آنها را به موفقیت اولیه رسانده، دیگر کار نمیکند؛ که بازی طولانی، عقب افتادن در ابتدا، میتواند برای پیشی گرفتن در نهایت، تفاوت زیادی ایجاد کند.
این همچنین پیروزی برای همه کسانی بود که سخت جنگیدهاند تا در شرایطی که اوضاع بر وفق مرادشان نیست، خونسردی خود را حفظ کنند، زمانی که اشتباهات پی در پی میآیند، زمانی که شرایط مرتبط با یک رویا آن چیزی نیست که آنها میخواستند. این کاری بود که گاف در یک روز بادی و پرفراز و نشیب در پاریس انجام داد، در حالی که سابالنکا برعکس عمل کرد. شماره ۱ جهان کنترل خود را از دست داد و سر مربیانش فریاد کشید. سپس به دنیا اعلام کرد که گاف به دلیل خوب بازی کردن او پیروز نشده، بلکه به این دلیل که سابالنکا افتضاح بازی کرده بود.
تمام اینها تقریباً یک سال در حال شکلگیری بود و هیچ چیز تضمینشدهای نداشت. تغییر، به خصوص از نوعی که گاف به آن نیاز داشت، خطرات زیادی را به همراه داشت. اما خطر بزرگتر در تلاش نکردن برای چیزی جدید بود، حتی اگر تلاش برای چیزی جدید شامل بازسازی کامل دو مهمترین ضربه در تنیس در حین تلاش برای باقی ماندن در اوج ورزش بود.
سپتامبر گذشته، تقریباً یک سال پس از اولین پیروزی بزرگش، گاف در یک اتاق مطبوعاتی پس از زدن ۱۹ سرویس دابل فالت و از دست دادن بیشماره فورهند در شکست دور چهارم مقابل اما ناوارو، نشسته بود. بقیه تور WTA در آن زمان میدانستند که اگر فقط در کنار او بمانند، بر سرویس او فشار بیاورند و به فورهند او حمله کنند، در مقطعی، خانه پوشالی فرو خواهد ریخت.
او گفت: "دیگر نمیخواهم اینگونه بازیها را ببازم."
نه ماه بعد، با وجود دورههای طولانی شک و تردید، او دومین جام گرند اسلم را برای نگهداری والدینش در خانه در فلوریدا دارد.
او در مرکز زمین فیلیپ شاتریه در طول مراسم اهدای جام گفت: "فکر نمیکردم بتوانم این کار را انجام دهم."
شب جمعه در اتاق هتلش، در تلاش برای باور کردن، بارها و بارها نوشت: "من قهرمان اوپن فرانسه ۲۰۲۵ خواهم بود." گبی توماس، مدالآور طلای دوی ۲۰۰ متر المپیک، نسخه خود از این کار را برای بازیهای پاریس تابستان گذشته انجام داده بود.
گاف گفت: "فقط به خودم در آینه نگاه میکردم و به خودم میگفتم، سعی میکردم آن را در مغزم جای دهم، تا آن باور را داشته باشم."
چگونه او این کار را انجام داد، شامل توانایی ذاتی ورزشی بسیار نادری است، اما همچنین شامل ویژگیهای نادرتر در فردی به جوانی گاف میشود. صداقت در مورد اینکه او به عنوان یک بازیکن تنیس و یک فرد کیست. انگیزه برای دیدن اینکه واقعاً چقدر میتواند خوب باشد، حتی اگر او قبلاً پول و شهرت کافی برای زندگی بدون تحمل یک جلسه وزنه یا دویدن دیگر در زندگیاش را به دست آورده باشد.
حتی قبل از قهرمانی در اوپن آمریکا ۲۰۲۳، گاف بسیار فراتر از یک بازیکن تنیس بود. او نمادی از نوع خاصی از قدرت زنانه باهوش، مسلط به تیکتاک، از نسل Z است. اولین گرند اسلم، جایگاه او را ده برابر افزایش داد و او را روی جلد ووگ و فرش قرمز اسکار قرار داد. او پردرآمدترین ورزشکار زن جهان است.
این چیزی نیست که گاف به خاطر آن در این راه است. بنابراین او سرسختانه وارد ناشناختهها شد.
مربی بزرگش، برد گیلبرت، که در سال ۲۰۲۳ به او در کسب اولین عنوان گرند اسلم کمک کرده بود، کنار گذاشته شد. و یک فرد تقریباً ناشناخته به نام مت دیلی، که همراه با مربی قدیمیاش ژان-کریستف فورل، او را متقاعد کردند که دوباره میتواند کارهای بزرگی انجام دهد – اگر تغییر را بپذیرد.
چقدر رادیکال؟ چطور است که نحوه گرفتن راکتش هنگام سرویس زدن را تغییر دهد، حتی اگر یک دهه است که آن را به یک روش انجام میداده است؟ چگونه است که روی فورهندش تکیه کند و ابتکار عمل را به دست بگیرد، به جای اینکه زیاد به عقب تکیه کرده و به دفاع متوسل شود. اگر استعارهای در کار باشد، این همیشه برای گاف فراتر از تنیس بوده است، یک ورزشکار سیاهپوست آمریکایی که به گفته خودش، "سعی میکند از راکتش برای تغییر جهان استفاده کند."
گاف در کنفرانس خبری پس از بازی، در حالی که جام نقرهای براق کنارش بود، گفت: "در حال حاضر اتفاقات زیادی در کشور ما در جریان است." او اینجا بود تا نماینده افرادی باشد که شبیه او هستند، "که شاید در این دوره احساس حمایت کمتری میکنند، و بنابراین فقط بازتابی از امید و نور باشند."
پاییز گذشته، در ابتدای تمام آن تغییرات، به نظر میرسید که بدست آوردن چنین فرصتی ممکن است مدتی طول بکشد. چهار ماه، شاید شش ماه. شاید بیشتر.
اما، در نهایت، سرویس مطمئنتر میشد و او قادر بود همانطور که هرگز در برابر بهترین بازیکنان جهان موفق نبود، با قدرت در زمین حرکت کند، به جای اینکه یک بازیکن ضدحمله باشد، مهاجم باشد، اگر شرایط لحظه این را ایجاب میکرد.
خیلی سریع، گاف کاملاً متعهد شد. او هیچ کاری را نیمهتمام انجام نمیدهد، و روز شنبه نیز این کار را نکرد، چه در زمین و چه خارج از آن، حتی اگر این مسابقهای بود که او باید در آن نقش بازیگر مکمل را در مقابل تمایل سابالنکا برای شروع تهاجمی از همان ابتدا ایفا میکرد.
او قبلاً یک گرند اسلم را برده بود، اما گفت این یکی سختتر بود. در این بین، او پنج فرصت دیگر برای دومی داشت، و نزدیکترین چیزی که به دست آورده بود، دو نیمهنهایی بود. او نمیخواست یک موفقیت زودگذر باشد، و واقعاً این عنوان را میخواست. با سرعت، استقامت و تمایلش به جنگیدن در نبردهای فرسایشی که زمین خاکی قرمز میتواند طلب کند، سالها شنیده بود که این تورنمنت یکی از بهترین شانسهای او برای یک گرند اسلم بزرگ را ارائه میدهد.
او گفت: "احساس میکردم اگر دوران حرفهایم را بدون کسب حداقل یکی از اینها به پایان میرساندم، پشیمان میشدم."
او قبلاً از این نوع پشیمانیها زیاد داشت. قبل از رویارویی با ایگا شفیونتک در فینال اوپن فرانسه ۲۰۲۲، گریه کرد، زیرا بسیار مضطرب بود. در نفس کشیدن مشکل داشت. میدانست قبل از اینکه حتی اولین توپ را بزند، باخته است. شفیونتک او را درهم کوبید و به تسلط بر این تورنمنت ادامه داد، کاری که کمتر کسی انجام داده بود – تا امسال، زمانی که سابالنکا، زیر سقف، ثابت کرد یک ست دیگر نیز اضافه است.
روز شنبه، گاف گفت احساس میکند آماده است تا قلب و ریههایش را در زمین بگذارد، و بدون توجه به نتیجه، میتواند با غرور زمین را ترک کند.
گاف در اوایل ست اول عقب افتاد، اما با افزایش خطاهای سابالنکا، راه خود را باز کرد و مطمئنتر شد که میتواند در مواقع لزوم توپ را از او عبور دهد. او همچنین شروع به تحمل بازگشتهای آتشین سابالنکا کرد و تعداد بیشتری از آنها را دید که به تور برخورد میکنند. او شروع به خواندن دراپشاتها و بردن نبردهای نزدیک تور کرد.
با این حال، در پایان یک ست اول ۷۷ دقیقهای، زمانی که سابالنکا سه امتیاز آخر تایبریک را به دست آورد، او در سمت بازنده قرار گرفت. این بهترین وضعیت برای سابالنکا بود. گاف روی صندلیاش نشست و به خودش گفت که فشار مسابقه را از خود بردارد. باخت پایان دنیا نخواهد بود. او از باخت متنفر است، اما اتفاق میافتد. به خانه میرفت، دوستپسرش را میدید، و دوباره شروع میکرد.
او گفت: "پس از آن توانستم آرام شوم و کمی آزادتر بازی کنم."
او با تحمل طوفان سابالنکا اما از دست دادن ست، حریف خود را مجبور کرده بود تا با ناراحتی خودش روبرو شود. یک برد قاطع ۶-۱ یا ۶-۲ و سابالنکا، که کمتر از گاف قادر به مقابله با شرایط غیرقابل لمس باد و آب و هوا بود، آرام میشد. فشاری که به او وارد شد، او را به گردابی انداخت که نتوانست از آن خارج شود.
گاف از سقوط سابالنکا از یک ماشین ضربه اول کشنده با یک دراپشات مهلک، به بازیکنی که از این سو به آن سو نوسان میکرد و هر کاری برای به هم زدن تعادل گاف انجام میداد، استقبال کرد، اما با این کار، آمریکایی را به رقص دفاعی از این سو به آن سو فرستاد که گاف میتواند بهتر و طولانیتر از هر کسی در جهان انجام دهد. گاف به اندازه کافی فشار وارد کرد تا باد و مغز سابالنکا کارشان را انجام دهند.
وقتی همه چیز تمام شد، ذهن سابالنکا هنوز درهم برهم بود و ادعا میکرد که نیرویی ماوراء طبیعی توپ را از قاب راکت گاف به گوشههای زمین فرستاده است، "مثل اینکه کسی از بالا آنجا ایستاده و میخندد، مثل اینکه: 'ببینیم میتوانی از پس این برآیی.'"
فردی که از او میپرسید آیا میتواند از پس این برآید، در واقع در طرف دیگر تور بود.
گاف میدانست که یک دهه از قهرمانی الهامبخش او، سرنا ویلیامز – یا هر آمریکایی دیگری – در این مسابقات میگذرد. ویلیامز به او کمک کرد تا رویای قهرمانی در آینده را داشته باشد.
با ۱۵۰۰۰ نفر در استادیوم که با نزدیک شدن به پیروزی نام او را فریاد میزدند، او فرصت داشت این کار را برای شخص دیگری انجام دهد، "تا نماینده آمریکاییهایی باشم که شبیه من هستند و افرادی که از چیزهایی که من حمایت میکنم، حمایت میکنند."
نه ماه پس از آغاز سفرش به ناشناختهها، او فهمید که همه اینها برای چه بود. در اعماق وجودش، همیشه میدانست.
(عکس بالا: دانته بادانو / SIPA از طریق Imagn Images)