برت تیلور، رئیس OpenAI، معتقد است که اگر فرصت پیوستن به موفقیت را دارید، نباید اجازه دهید غرور مانع شود.
تیلور در یکی از قسمت‌های پادکست «گریت» گفت: «فکر می‌کنم این جمله‌ای است که همیشه شنیده‌ام، از اریک اشمیت به شریل سندبرگ: 'اگر کسی به شما جایی در یک سفینه موشکی پیشنهاد داد، نپرسید کدام صندلی؟' من این فلسفه زندگی را دوست دارم.»
در آن زمان، سندبرگ که بعداً به عنوان مدیر عملیاتی فیس‌بوک مشهور شد، در حال تصمیم‌گیری برای پیوستن به یک شرکت فناوری دیگر بود: گوگل.
در سال ۲۰۰۱، گوگل بخش کوچکی از اندازه کنونی خود بود و کمتر از ۳۰۰ نفر کارمند داشت. اریک اشمیت به تازگی توسط بنیان‌گذاران، سرگئی برین و لری پیج، به عنوان مدیرعامل استخدام شده بود. سندبرگ درباره مکالمه خود با اشمیت در سخنرانی برای دانشجویان هاروارد صحبت کرد.
سندبرگ به یاد می‌آورد: «بنابراین با اریک اشمیت، که تازه مدیرعامل شده بود، نشستم و صفحه گسترده‌ام را به او نشان دادم و گفتم این کار هیچ‌کدام از معیارهای من را ندارد. او دستش را روی صفحه گسترده من گذاشت و به من نگاه کرد و گفت: 'احمق نباش. سوار یک سفینه موشکی شو. وقتی شرکت‌ها به سرعت در حال رشد هستند و تأثیر زیادی دارند، مسیرهای شغلی خودبه‌خود شکل می‌گیرند. اگر به شما جایی در یک سفینه موشکی پیشنهاد شد، نپرسید کدام صندلی. فقط سوار شوید.'»
سندبرگ در نهایت این شغل را پذیرفت و به عنوان مدیر کل واحد تجاری گوگل، که در آن زمان چهار نفر کارمند داشت، به این شرکت پیوست.
تیلور از OpenAI گفت: «من واقعاً فکر می‌کنم، به خصوص در سیلیکون ولی، لحظات منحصربه‌فردی وجود دارد، و شما فقط باید خودآگاه و آگاه به بازار باشید.»
او افزود: «علاوه بر آماده بودن برای جهش به سوی فرصت‌ها هر زمان که در خانه‌تان را می‌زنند، انعطاف‌پذیری گسترده نیز مهم است.»
تیلور گفت: «اکثر افراد ناراحتی که من می‌شناسم، به شدت از یک برنامه پیروی می‌کنند و از شادی خود یا فرصت‌های اطرافشان غافل هستند. من واقعاً فکر می‌کنم بخش بزرگی از زندگی این است که تشخیص دهیم چه زمانی فرصت منحصربه‌فردی وجود دارد که برای آن برنامه‌ریزی نکرده بودیم، و از خودمان بپرسیم: 'آیا باید برنامه‌هایم را تغییر دهم؟' خواه این در زندگی شخصی باشد یا حرفه‌ای.»
مسیر شغلی خود تیلور شامل شرکت‌های فناوری بزرگ و استارتاپ‌ها می‌شود – از رهبری تیمی که به ایجاد گوگل مپس کمک کرد و فعالیت به عنوان مدیرعامل مشترک Salesforce، تا تأسیس شرکت هوش مصنوعی خود، Sierra.
او گفت: «ایده نشستن در کنار و نوشیدن یک مای تای در ساحل، اصلاً به من شادی نمی‌دهد. من می‌خواهم بسازم.»
درست زمانی که تیلور در حال ترک Salesforce بود، ChatGPT منتشر شد. تیلور گفت پس از گفت‌وگو در ناهار با همکار بنیان‌گذار خود، کلی باور، تصمیم برای راه‌اندازی Sierra قطعی شد. اما او افزود حتی اگر این شرکت خاص را اداره نمی‌کرد، باز هم در یک حوزه مرتبط کار می‌کرد.
تیلور گفت: «اگر الان شرکتی را اداره نمی‌کردم، نرم‌افزار متن‌باز می‌ساختم، زیرا فقط می‌خواهم در فناوری کار کنم و به شکل‌گیری آن کمک کنم. چون این هیجان‌انگیزترین فناوری در خاطرات من است، و می‌خواهم در شکل‌گیری نحوه استفاده همه ما از آن نقش داشته باشم.»
این یکی دیگر از اصول کلیدی فلسفه شخصی تیلور است: تا حد امکان در شکل‌دهی مسیر جهان مشارکت داشته باشد.
او گفت: «این جمله از آلن کی وجود دارد: 'بهترین راه برای پیش‌بینی آینده، اختراع آن است.' و این مانند اصل عملیاتی من است. من می‌خواهم بر آینده تأثیر بگذارم و می‌خواهم به اختراع آن کمک کنم.»