اعضای گارد ملی کالیفرنیا، با کلاه‌خود و سپرهای ضد شورش.
اعضای گارد ملی کالیفرنیا، با کلاه‌خود و سپرهای ضد شورش.

فراخواندن نیروها توسط ترامپ به لس آنجلس، وضعیت اضطراری واقعی است

گارد ملی معمولاً در طول وضعیت‌های اضطراری مانند بلایای طبیعی و اغتشاشات مدنی یا برای پشتیبانی در بحران‌های بهداشتی عمومی به شهرهای آمریکا فراخوانده می‌شود – زمانی که مقامات محلی به منابع یا نیروی انسانی اضافی نیاز دارند. هیچ نشانه‌ای دال بر نیاز یا تمایل به این امر در لس آنجلس در این آخر هفته وجود نداشت، جایی که نیروهای مجری قانون محلی، اعتراضات علیه یورش‌های مهاجرتی فدرال را تا حد زیادی تحت کنترل داشتند.

اعضای گارد تقریباً همیشه به درخواست رهبران ایالتی وارد عمل می‌شوند، اما در کالیفرنیا، فرماندار گاوین نیوسام، استقرار نیروها را «عمداً تحریک‌آمیز» و احتمالاً تشدیدکننده تنش‌ها خواند. بیش از ۶۰ سال بود که رئیس‌جمهوری بدون درخواست فرماندار، گارد ملی را اعزام نکرده بود.

این موضوع، دستور رئیس‌جمهور ترامپ در روز شنبه را هم بی‌سابقه از نظر تاریخی و هم مبتنی بر بهانه‌های نادرست می‌سازد و از هم‌اکنون در حال ایجاد همان هرج و مرجی است که ظاهراً برای جلوگیری از آن طراحی شده بود.

آقای ترامپ به مفاد نادر استفاده‌شده‌ای از قانون خدمات مسلح ایالات متحده استناد کرد که اجازه استقرار فدرال گارد ملی را می‌دهد اگر «شورش یا خطر شورش علیه اقتدار دولت ایالات متحده وجود داشته باشد.» هیچ شورش اینچنینی در حال وقوع نیست. همانطور که سخنگوی فرماندار و دیگران اشاره کرده‌اند، آمریکایی‌ها در شهرها معمولاً پس از برد یا باخت تیم‌های ورزشی خود، خسارت مالی بیشتری ایجاد می‌کنند.

آخرین باری که این اختیار ریاست‌جمهوری برخلاف اعتراضات یک فرماندار استفاده شد، زمانی بود که جان اف. کندی در سال ۱۹۶۳، دستور فرماندار آلاباما را نادیده گرفت و نیروها را برای رفع تبعیض نژادی در دانشگاه آلاباما اعزام کرد. حامیان حقوق ایالت‌ها و جداسازی نژادی در آن زمان و در محافل معمول، هنوز هم در مورد آن غوغا می‌کنند.

آقای ترامپ در یک فرمان اجرایی خود (که قانون نیست بلکه یک یادداشت به قوه مجریه است) نوشت: «تا حدی که اعتراضات یا اعمال خشونت‌آمیز به طور مستقیم مانع اجرای قوانین شوند، آنها نوعی شورش علیه اقتدار دولت ایالات متحده را تشکیل می‌دهند.» با این حال، نزدیک‌ترین مورد به چنین تعریفی از شورش در این کشور، زمانی بود که حامیان خود آقای ترامپ (که او آنها را تحریک کرد و سپس بیشترشان را عفو کرد) در سال ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره آمریکا حمله کردند.

رؤسای جمهور گذشته، از هر دو حزب، به ندرت نیروها را در داخل ایالات متحده مستقر کرده‌اند زیرا نگران استفاده از ارتش در داخل کشور بودند و پایه‌های قانونی برای این کار نامشخص است. کنگره باید فوراً توجه خود را به چنین مباحثاتی معطوف کند. اگر رؤسای جمهور قبل از استفاده از ارتش برای کمک به بازیابی پس از بلایای طبیعی تردید می‌کنند اما پس از به آتش کشیدن چند خودرو، آزادانه سربازان را اعزام می‌کنند، قانون به طور هشداردهنده‌ای مبهم است.

برخی کارشناسان حقوقی خاطرنشان می‌کنند که دستور آقای ترامپ حتی فراتر می‌رود. لیزا گوییتین، مدیر ارشد برنامه آزادی و امنیت ملی در مرکز برنان برای عدالت، گفت: «او همچنین اجازه استقرار نیروها را در هر نقطه از کشور که اعتراضات علیه سازمان اجرایی مهاجرت و گمرک (ICE) در آنجا رخ می‌دهد یا احتمال وقوع دارد، حتی اگر کاملاً مسالمت‌آمیز باشند، صادر کرده است. این بی‌سابقه و سوءاستفاده آشکار از قانون است.»

با این حال، سنت دیرینه‌ای از اعتراضات سیاسی وجود دارد که آمریکا را قوی‌تر می‌کند. و اگر معترضان به خشونت متوسل شوند، هیچ کاری برای پیشبرد هدف خود انجام نخواهند داد. اما دستور آقای ترامپ نه قانون ایجاد می‌کند و نه نظم. بلکه این پیام را می‌رساند که دولت فقط به واکنش افراطی و تجاوز از اختیارات علاقه‌مند است. صحنه‌های گاز اشک‌آور در خیابان‌های لس آنجلس در روز یکشنبه بر این نکته تأکید کرد: اینکه ایده آقای ترامپ از قانون و نظم، مداخله قاطعانه و نامتناسبی است که به موقعیت‌های از پیش متشنج، هرج و مرج، اضطراب و خطر می‌افزاید.

در سال ۲۰۲۰، ژنرال مارک میلی، وزیر دفاع مارک اسپر و دادستان کل ویلیام بار بودند که وارد عمل شدند و در پیگیری آقای ترامپ برای استفاده از نیروهای فعال برای پایان دادن خشونت‌آمیز به تظاهرات در میدان لافایت، نظر او را رد کردند که موجب ناامیدی رئیس‌جمهور شد. دادستان کل فعلی او، پم باندی، و وزیر دفاعش، پیت هگست، در مورد قرار دادن نیروها در موقعیتی که ممکن است مجبور به تصمیم‌گیری در مورد پیروی از دستور غیرقانونی یا غیراخلاقی یا به خطر انداختن غیرضروری غیرنظامیان شوند، تردید کمی نشان داده‌اند. اینها مردان و زنانی هستند که به چیزی قدرتمندتر از فرمانده کل قوا سوگند خورده‌اند: قانون اساسی. با رهبری اندک، به نظر می‌رسد آنها خود باید به دانشجویان قانون و اخلاقیاتی تبدیل شوند که باید رفتارشان را هدایت کند. فقط می‌توان امید داشت که آنها راه درست را انتخاب کنند.

بزرگترین چالشی که فدرال کردن گارد ملی توسط آقای ترامپ ایجاد می‌کند این است: اصل محدودکننده چیست؟ آیا هر رئیس‌جمهوری می‌تواند به نیروهای جنگی فدرال‌شده دستور دهد تا خواسته‌های خود را اجرا کنند؟ و در نهایت، ارتش ایالات متحده در خدمت چه کسی و چه چیزی است – مردم آمریکا یا دستور کار سیاسی رئیس‌جمهور؟

با این کاخ سفید ترامپ، تضمین قوی وجود دارد که پاسخ در حاکمیت قانون، ارزش‌های دیرینه یا هنجارهای ثابت جستجو نخواهد شد. در عوض، همانطور که همیشه در این دولت چنین بوده است – به هر آنچه که بیشترین خدمت را به منافع و انگیزه‌های رئیس‌جمهور کند، بستگی خواهد داشت.