در سال ۲۰۱۴، تیلور سویفت آلبومی به نام «۱۹۸۹» منتشر کرد که نشانگر گذار او از موسیقی کانتری به پاپ بود. او در برنامه «جیمی کیمل لایو!» حضور یافت، جایی که مجری برنامه برخی از نقدهای اولیه را با صدای بلند خواند. مجله تایم: «[«۱۹۸۹»] چشمگیرترین تردستی او را نشان میدهد – تمرکز را از گذشتهاش برداشته و روی موسیقیاش میآورد که هوشمندانه و با اعتماد به نفس همیشگی است.» رولینگ استون: ««۱۹۸۹» دقیقاً شبیه تیلور سویفت به نظر میرسد، حتی زمانی که شبیه هیچ چیز دیگری نیست که او قبلاً امتحان کرده باشد.» تایمز: «با ساخت پاپ تقریباً بدون ارجاعات معاصر، خانم سویفت به چیزی حتی بالاتر نشانه میرود، حالتی از جاودانگی که تعداد کمی از ستارههای پاپ واقعی… حتی خود را به زحمت نمیاندازند تا به آن آرزو کنند.» هنرمند لبخند زد: شاید در آن زمان میدانست، اما این لحظه ایست که تیلور سویفت تبدیل به تیلور سویفت شد.
«۱۹۸۹» در هفته اول انتشار ۱.۲۸۷ میلیون نسخه در ایالات متحده فروخت و رکوردهای صنعت را شکست. تک آهنگهای آن، مانند «Shake It Off» و «Blank Space»، از معروفترین آهنگهای سویفت باقی ماندهاند که در عروسیها یا بارهای کارائوکه به سختی میتوان از آنها فرار کرد. با این حال، موفقیت «۱۹۸۹» نه سال بعد، در مقایسه با موفقیت «۱۹۸۹ (نسخه تیلور)» کمرنگ شد. نسخه اخیر بیش از ۱.۶ میلیون واحد در هفته اول در ایالات متحده فروخت و پرفروشترین آلبوم در آمریکا در سال ۲۰۲۳ بود. اپل موزیک اخیراً آن را هجدهمین آلبوم برتر تمام دوران لیست کرده است، که آن را کمی جلوتر از آلبوم «Revolver» بیتلز قرار میدهد. آیا «۱۹۸۹» جدید اینقدر بهتر از نسخه اول بود؟ واقعاً نه — آن را دوباره ضبط کردند تا تقریباً دقیقاً شبیه به نسخه اصلی باشد، با آهنگهایی مانند «Blank Space» که اساساً فاکسیمیلهای از نسخههای اصلی بودند. و با این حال، در حالی که «۱۹۸۹» اول سه جایزه گرمی را از آن خود کرد، «۱۹۸۹ (نسخه تیلور)» واجد شرایط برای دریافت مجموعه دیگری از جوایز بود، که باعث شد این سوال پیش بیاید که چگونه سویفت از نوعی قانون «دو بار مجازات» تخطی نکرده است.
قبل از اینکه سویفت در سال ۲۰۱۹ اعلام کند که تمام موسیقی خود را باز ضبط خواهد کرد، او با چیزی که خودش آن را «مرگ حرفهای» مینامید، روبرو بود. سه سال قبل، به عنوان بخشی از درگیری مداوم با کانیه وست، او به شعری که وست دربارهاش نوشته بود اعتراض کرد، که در آن وست ادعا کرده بود «آن هرزه را معروف کرده است.» در پاسخ، کیم کارداشیان، همسر وقت وست، ضبط ویرایش شدهای از یک تماس تلفنی را منتشر کرد که در آن سویفت به نظر میرسید از قبل با محتوای آهنگ موافقت کرده است. کارداشیان به جی.کیو توضیح داد: «او کاملاً آن را تأیید کرده بود. میخواست ناگهان طوری رفتار کند که گویی تأیید نکرده است.» کارداشیان یک توییت درباره مارها منتشر کرد که ظاهراً تیلور سویفت را هدف قرار داده بود، و ایموجیهای مار و هشتگ #TaylorSwiftIsOverParty در اینترنت تکثیر شدند. برای مدتی، سویفت از زندگی عمومی کنارهگیری کرد. او گفت: «یک سال کسی مرا از نزدیک ندید. فکر میکردم این همان چیزی است که آنها میخواستند.»
در سال ۲۰۱۷، سویفت آلبوم «Reputation» را منتشر کرد که قرار بود بازگشت بزرگ او باشد، اما در گرمی مورد بیاعتنایی قرار گرفت. زمانی که این خبر را دریافت کرد، لحظهای که در مستند «Miss Americana» به تصویر کشیده شده است، نزدیک به اشک بود. او به یکی از اعضای تیمش گفت: «این خوب است. اشکالی ندارد.» او اضافه کرد: «فقط باید یک آلبوم بهتر بسازم.» آلبوم بعدی، «Lover»، شامل برخی از محبوبترین آهنگهای سویفت، مانند «Cruel Summer» بود. اما اولین تکآهنگ، «ME!»، یک سرود صادقانه خود-توانمندسازی، آنقدر ناامیدکننده بود که طرفداران تئوریای مطرح کردند که این اصلاً تکآهنگ آلبوم نبود، بلکه یک آهنگ یکبار مصرف بود که او برای موسیقی متن دنباله آینده انیمیشن «زندگی مخفی حیوانات خانگی» نوشته بود. (برخی از تصاویر تبلیغاتی فیلم و موزیک ویدئوی «ME!» پالت رنگی مشابهی داشتند.) سویفت بعداً یکی از ناخوشایندترین بخشهای آهنگ را ویرایش کرد، یک وقفه که در آن فریاد میزند: «املا سرگرمکننده است!» تکآهنگ بعدی، «You Need to Calm Down»، یک آهنگ شاد درباره حمایت از جامعه دگرباشان جنسی، در ماه پراید منتشر شد. سویفت همزمان متهم شد به سبک گرفتن همجنسهراسی («طعنه هرگز کسی را کمتر همجنسگرا نکرد») و به فریب طرفداران با پوشیدن رنگهای پرچم دوجنسگرایی در موزیک ویدئو.
اواخر همان ماه، سویفت در تامبلر پستی منتشر کرد — نه درباره «Lover» بلکه درباره تمام آلبومهای قبلی آن. او توضیح داد که در پانزده سالگی، قراردادی با «Big Machine Records» امضا کرده بود که مالکیت مسترهای شش آلبوم استودیویی اولش را به این لیبل میداد. سالها بود که تلاش میکرد کنترل مسترهایش را دوباره به دست آورد، اما اسکات بورچتا، مدیر عامل گروه لیبل «Big Machine»، آنها را به او نمیفروخت. در عوض، لیبل نوعی معامله پیشنهاد کرده بود: به ازای هر آلبوم جدیدی که سویفت با آنها میساخت، یک آلبوم قدیمی به او باز میگشت. سویفت این شرایط را غیرقابل قبول یافت. او نوشت: «مجبور بودم انتخاب دردناکی را انجام دهم و گذشتهام را رها کنم.» او با یک لیبل جدید قرارداد امضا کرده بود و مالکیت حقوق تمام آلبومهای آینده را به دست میآورد، اما به نظر میرسید از مالکیت کارهای قبلیاش دست کشیده بود: «موسیقیای که روی کف اتاق خوابم نوشتم و ویدئوهایی که رویاپردازی کردم و با پولی که از اجرا در بارها، سپس کلوپها، سپس سالنها، و سپس استادیومها به دست آورده بودم، هزینه کردم.»
دلیل این پست این بود که سویفت تازه متوجه شده بود بورچتا مسترهایش را به یک مدیر اجرایی موسیقی به نام اسکوتر براون فروخته است. براون توسط تایمز به عنوان «مدیر اجرایی موسیقی تعیینکننده دوران رسانههای اجتماعی» توصیف شده است. او به کشف جاستین بیبر اعتبار داده شده است و با آریانا گرانده، دمی لواتو و، مهمتر از همه، کانیه وست کار کرده است. سویفت «قلدریهای مداوم و فریبکارانه»ای را که از دست براون دریافت کرده بود، بازگو کرد. او نوشت: «مثلاً زمانی که کیم کارداشیان یک بخش ضبط شده غیرقانونی از یک تماس تلفنی را برای لو رفتن هماهنگ کرد و سپس اسکوتر دو مشتری خود را جمع کرد تا به صورت آنلاین درباره آن من را قلدری کنند. یا زمانی که مشتریاش، کانیه وست، یک موزیک ویدئوی پورن انتقامی را سازماندهی کرد که بدنم را برهنه میکرد» — اشارهای به یکی از موزیک ویدئوهای وست که در آن یک مجسمه مومی برهنه از سویفت در کنار بیل کازبی، دونالد ترامپ و دیگران خوابیده است. «حالا اسکوتر کار زندگی مرا از من گرفته است.» (براون بعداً گفت که از واکنش سویفت به معامله پشیمان است و با قلدری مخالف است. او همچنین ادعا کرد که پیشنهاد فروش مسترها را به سویفت داده بود؛ سویفت مدعی شده است که او از اعلام قیمت خودداری کرد مگر اینکه او یک قرارداد عدم افشا امضا کند.) سویفت در پست تامبلر خود بورچتا را متهم کرد که فروش به براون را برای تنبیه او هماهنگ کرده است: «او میدانست چه میکند؛ هر دوی آنها میدانستند. کنترل زنی که نمیخواست با آنها در ارتباط باشد.»
سویفت قطعاً اولین هنرمندی نیست که برای کنترل کار خود مبارزه کرده است. پل مککارتنی نزدیک به پنجاه سال برای خرید کاتالوگ بیتلز تلاش کرد. کانیه وست و پرینس هر دو درگیر نبردهایی بر سر مسترهای خود بودهاند که آنها را نماد نژادپرستی صنعت موسیقی میدانستند: وست توییت کرد که «مسترهای سیاهپوستان مهم هستند»، و پرینس قراردادهای ضبط را با بردگی مقایسه کرد. وست، که ظاهراً توسط این تجربه رادیکال شده بود، حتی پیشنهاد داد که به رقیب سابقش کمک کند: «من شخصاً کاری میکنم که تیلور سویفت مسترهایش را پس بگیرد»، او توییت کرد و افزود: «اسکوتر یک دوست خانوادگی نزدیک است.» اما وست مسترهای سویفت را پس نگرفت، و خودش هم مسترهایش را پس نگرفت. پرینس، در همین حال، به نشانه اعتراض به لیبل ضبط خود، نامش را تغییر داد. او سرانجام مسترهایش را تنها با توافق بر سر معاملهای مشابه آنچه بورچتا به سویفت پیشنهاد کرده بود، پس گرفت: پس از انتشار دو آلبوم جدید از طریق لیبل، کنترل آلبومهای قدیمیتر خود را دوباره به دست آورد.
در نگاه به گذشته، آن پست تامبلر شاید یکی از مهمترین چیزهایی باشد که سویفت تا به حال نوشته است. این پست تمام ویژگیهای یک آهنگ خوب تیلور سویفت را دارد، تصویری از یک نوجوان معصوم را تداعی میکند که سرش درگیر کاری بزرگ شده و مردانی را که قصد سوءاستفاده از او را دارند، نشان میدهد. در حالی که پیشینیان او تلاش میکردند طرفدارانشان را به جزئیات داخلی صنعت موسیقی علاقهمند کنند، سویفت داستانی واقعی را خلق کرد که، به شکلی هوشمندانه و فرا-داستانی، تماماً درباره این بود که چرا او شایسته مالکیت داستانهایی است که روایت کرده است. و اینها فقط هر داستانی نیستند: همانطور که سویفت بعداً به رولینگ استون گفت، براون و بورچتا «دو مرد بسیار ثروتمند و بسیار قدرتمند هستند که با ۳۰۰ میلیون دلار از پول دیگران، مثلاً، زنانه ترین مجموعه کاری را خریداری میکنند.» وقتی او اعلام کرد که شش آلبوم اول خود را باز ضبط خواهد کرد – و به این ترتیب حق کپیرایت آهنگهای جدید را به دست میآورد – این برنامه توسط بسیاری به عنوان یک اقدام فمینیستی برای بازپسگیری قلمرو تلقی شد.
در چند سال گذشته، سویفت این آلبومهای باز ضبط شده را یکی یکی، به ترتیبی غیر زمانی، منتشر کرده است. هر کدام از آنها، با عبارت «نسخه تیلور» (Taylor’s Version) ضمیمه شده، به طرز مضحکی موفقیتآمیز بوده و هم مورد استقبال طرفداران و هم منتقدان قرار گرفته است. شاید مهمتر از همه، این انتشارات راهی شرافتمندانه برای گوش دادن به موسیقی سویفت ایجاد کردند. طرفداران از استریم کردن آهنگهای قدیمی خودداری کردند؛ ایستگاههای رادیویی متعهد شدند که فقط آهنگهای جدید را پخش کنند. تام پولمن، مدیر ارشد برنامهریزی iHeartMedia، در سال ۲۰۲۱ گفت: «هر زمان که تیلور یک آهنگ جدید را باز ضبط میکند، ما بلافاصله نسخههای قدیمی را جایگزین میکنیم.» وی افزود: «شنوندگان مشخص کردهاند که نمیتوانند صبر کنند تا نسخه تیلور هر آهنگ را بشنوند.» سال گذشته، یک ویدئو در فید اینستاگرام من ظاهر شد. یک دختر کوچک به خواهرش میگوید: ««نسخه تیلور» به این معنی است که هیچکس آلبومهایش را نمیدزدد.» و سپس میافزاید: «و نام حشره بدجنسی که آلبومهایش را دزدید اسکوتر براهمس است.»
دختر دیگر میگوید: «براهمس نه. براون.»
طنز قضیه این است که در این مرحله، براون دیگر مالک مسترهای سویفت نبود. در سال ۲۰۲۰، او آنها را به «Shamrock Capital» فروخت، یک شرکت سهامی خاص که از دفتر سرمایهگذاری خانوادگی یکی از اعضای خانواده دیزنی منشعب شده بود. با این حال، سویفتیها همچنان به آلبومهای اصلی با عنوان «نسخههای اسکوتر» اشاره میکردند. و دشمن دیگر فقط براون نبود، بلکه هر کسی بود که آهنگهای قدیمی را به جدید ترجیح میداد. چندین ماه پیش، یک تیکتاک وایرال از دختری با لباس پولکی را دیدم که در رویدادی با آهنگ «We Are Never Ever Getting Back Together» سویفت در حال رقص و لذت بود — تا اینکه متوجه میشود چیزی اشتباه است. بخش کُر آهنگ شروع میشود؛ چشمانش از حدقه بیرون میزند. او فریاد میزند: «این نسخه تیلور نیست!» این ویدئو ۳.۴ میلیون لایک دریافت کرده و بخش نظرات بین سویفتیهای همدرد و شنوندگان معمولی گیج تقسیم شده است. یکی از کاربران نوشت: «اگر نسخه تیلور نباشد، من از رقصیدن/آواز خواندن یا حتی تکان دادن سرم خودداری میکنم.» دیگری میپرسد: «مگر همان نیست...؟» برای طرفداران وفادار سویفت، این مانند این بود که بپرسید آیا روز کلمبوس همان روز بومیان است.
در مارس ۲۰۲۳، سویفت صلیبی فمینیستی خود را با «تور Eras» به جادهها برد: پرفروشترین تور تاریخ، که سویفت را به اولین موسیقیدانی تبدیل کرد که عمدتاً از درآمد موسیقی به میلیاردر تبدیل شد. این تور، با الهام از پروژه بازضبط سویفت، ترکیبی از اجرای زنده و تبلیغات زنده بود؛ در برخی از اجراها، او انتشار نسخه بعدی تیلور را اعلام میکرد و طرفداران را به جنون احتمال شنیدن موسیقی قدیمی جدید میکشاند. اواخر سال گذشته، تور ششصد و سی و دو روزه بالاخره به پایان رسید. نکته جالب اینجاست که دو آلبوم بازضبط شده – اولین آلبوم خود هنرمند و «Reputation» – هنوز منتشر نشده بودند.
ممکن است هیچکدام از این دو آلبوم هرگز منتشر نشوند. هفته قبل، سویفت اعلام کرد که با «Shamrock Capital» به توافق رسیده تا مسترهایش را پس بخرد. او در نامهای در وبسایت خود نوشت: «تمام موسیقیای که تا به حال ساختهام… حالا متعلق به… من است.» در حالی که آن نامه اول، درباره خرید براون، با عبارت پایانی «غمگین و منزجر» پایان یافته بود، این یکی با «سرافراز و شگفتزده» به پایان رسید. دوره بازضبطها رسماً به پایان رسید. در همین حال، سویفتیها با بازگرداندن «نسخههای اسکوتر» که حالا نیز «نسخههای تیلور» هستند، به زندگی خود جشن گرفتند. و، آرامتر، شروع به اعتراف کردند که شاید بازضبطها از ابتدا آنقدرها هم عالی نبودند.
همه چیز در ابتدا خیلی امیدوارکننده بود. در آوریل ۲۰۲۱، سویفت آلبوم «Fearless (نسخه تیلور)» را منتشر کرد. آلبوم اصلی «Fearless» که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، او را به شهرت بینالمللی رساند و آهنگهای «Love Story» و «You Belong with Me» را به ما داد که هنوز هم جزو محبوبترین آهنگهای او هستند. این آلبوم اولین جایزه گرمی سویفت و یک جایزه موزیک ویدئوی MTV در سال ۲۰۰۹ را برای او به ارمغان آورد. (این نقطه شروع درگیری او با وست بود که در سخنرانی پذیرش جایزهاش مداخله کرد تا اعلام کند بیانسه برنده واقعی است.) برای طرفداران نسخه اصلی، «Fearless (نسخه تیلور)» کمتر از حد انتظار بود، اما به شکلی خوب. آهنگهای باز ضبط شده به نسخههای اصلی وفادار هستند؛ برخی تقریباً طوری به نظر میرسند که گویی صرفاً بازسازی شدهاند. میکس شفافتر است و سازها واضحتر. همانطور که مایکل اِی. لی، استاد موسیقی در دانشگاه آزوسا پاسیفیک، به اینترتینمنت ویکلی گفت، پیانوی «Forever & Always (نسخه پیانو)» از صدای «پیانوی عمودی، تقریباً هانکیتانک» به صدای پیانوی گرند تغییر کرده است. در آهنگ «Change»، سولوی گیتار کمتر مخدوش شده است. در مجموع، لی گفت، آلبوم یک بازسازی تقریباً یکسان از نسخه اصلی است — وظیفهای که از نظر فنی دشوار است.
تفاوت اصلی در کیفیت صدای سویفت است که در سیزده سال بین انتشار اولیه و باز ضبط به طرز چشمگیری بهبود یافته بود. در نسخه اصلی، صدای سویفت لرزان و عصبی به نظر میرسد — که قابل درک است، زیرا او تنها هجده سال داشت. اما در نسخه باز ضبط شده، صدای او عمیقتر و کاملتر است. من هرگز طرفدار پر و پا قرص آهنگ اصلی «You Belong with Me» نبودم، زیرا احساس میکردم سویفت بیشتر در حال صحبت-آواز خواندن است. پیشکروس یک جمله احمقانه داشت — «او کاپیتان تشویقکنندههاست و من روی سکوها هستم» — که با اجرای آن احمقانهتر میشد. اما در نسخه تیلور، این جمله ملودیکتر است، و او واضحتر ادا میکند. (به همین ترتیب، در آلبوم باز ضبط شده «۱۹۸۹»، بالاخره میتوان فهمید که سویفت درباره «یک لیست بلند از عشاق سابق» آواز میخواند نه «همه عشاق تنهای استارباکس»).
برخی از اشعار «Fearless» تقریباً به طرز خیرهکنندهای صادقانه هستند. برخی دیگر فراتر از سن خود پخته به نظر میرسند، احساسی که با گوش دادن به «نسخه تیلور» شدیدتر میشود. در کل، شنیدن بازگشت سویفت مسنتر به برخی از اولین آهنگهایش، نوعی حس لطیف دارد. پس از اینکه او آهنگ «Never Grow Up»، آهنگی از آلبوم «Speak Now» که در اواخر نوجوانیاش نوشته بود، را باز ضبط کرد، طرفداران ویدئوهایی آپلود کردند که دو نسخه آهنگ را با هم ترکیب میکردند. یک شنونده نوشت: «این کاملاً حس یک خواهر کوچکتر و بزرگتر را میدهد که کنار هم روی صندلیهای چوبی بار، روی یک صحنه کوچک با گیتارهایشان نشستهاند و فقط در میکروفونهایشان مینوازند و با هم هماهنگ میشوند.»
سویفت نوشته است که بازبینی «Fearless» «بیش از آنچه تصور میکردم رضایتبخش و احساسی بود.» و این یک اثبات مفهوم مهم بود. این آلبوم به رتبه ۱ رسید — اولین باری که یک آلبوم بازضبط شده در صدر چارتها قرار گرفت — و بزرگترین هفته فروش را برای هر آلبوم کانتری از سال ۲۰۱۵ به بعد داشت. بسیاری از طرفداران جدید نیز برای اولین بار با آهنگهای اولیه او آشنا شدند. من چیزی را که اکنون یکی از محبوبترینهای من است، یک آهنگ عمیق به نام «The Other Side of the Door» را کشف کردم. وقتی سویفت این آهنگ را به عنوان یک آهنگ غافلگیرکننده در تور Eras اجرا کرد، از اینکه طرفداران هر کلمه را میدانستند، لبخند زد.
پس از «Fearless (نسخه تیلور)»، هیجان زیادی برای بازضبطهای آینده وجود داشت. اما دو آلبوم بعدی، «Red (نسخه تیلور)» و «Speak Now (نسخه تیلور)»، از نظر کیفیت به طور قابل توجهی بدتر بودند. بخشی از مشکل به روح آلبومهای اصلی بازمیگشت: اگرچه هر دو پس از «Fearless» ساخته شدند، اما دراماتیکتر هستند، به همان شیوهای که یک نوجوان دمدمی مزاج میتواند نابالغتر از خواهر کوچکتر و باهوشترش به نظر برسد. برخی از آهنگها برای فریاد کشیدن توسط دختران دلشکسته در اتاق خوابهایشان طراحی شده بودند، و بازآفرینی آن حس خشم لازم برای سویفت که اکنون در دهه سی زندگیاش بود، دشوار بود. آهنگ «Last Kiss» از آلبوم «Speak Now»، گمان میرود درباره پایان رابطه سویفت با جو جوناس باشد، که گفته میشود جوناس سویفت را از طریق تلفن ترک کرده است. مقدمه آهنگ بیست و هفت ثانیه طول میکشد — طول ادعایی آن تماس جدایی — و تا زمانی که سویفت در نسخه اصلی آهنگ شروع به خواندن میکند، این حس به آدم دست میآید که او مقدمه آهنگ را به یادآوری آن تماس تلفنی گذرانده است. در بند آخر، به طور واضح صدای او میگیرد. قبل از انتشار «Speak Now (نسخه تیلور)»، نگران بودم که اگر این حس را وانمود کند، تصنعی به نظر برسد. در عوض، او حتی تلاشی هم نکرد، و این به نوعی بدتر بود. در تور Eras، دیدهایم که سویفت احساسات قدیمی را باز پس میگیرد: ویدئویی از ترک خوردن صدایش و پر شدن چشمانش از اشک هنگام اجرای «I Don’t Wanna Live Forever» وایرال شد. اما بدون آن نفس قطع شده در «Last Kiss»، آهنگ به طرز عجیبی دور از دسترس به نظر میرسد.
در نسخههای تیلور، تشخیص اینکه کدام تغییرات اجتنابناپذیر بودند و کدام یک از پیش برنامهریزی شده، دشوار است. بسیاری از طرفداران حدس زدهاند که برای سویفت بازضبط دقیق آهنگ «Mean»، یک آهنگ کانتری که منتقدانش را هدف قرار داده بود، غیرممکن بوده است، با توجه به اینکه در زمان ضبط اولیه، لهجه جنوبی داشت. (طرفداران دیگر، مانند خودم، استدلال میکنند که لهجه جنوبی همیشه اغراقآمیز بود: سویفت در چهارده سالگی از پنسیلوانیا به نشویل نقل مکان کرد و در شانزده سالگی با لهجه غلیظ کانتری موسیقی کانتری منتشر کرد.) و با این حال، در ضبط جدید، ناهماهنگی بین اشعار، که خواندن آنها بدون تصور لهجه دشوار است — «روزی، در یک شهر بزرگ زندگی خواهم کرد / و تو فقط همیشه بدجنس خواهی بود» — و اجرای ساده سویفت وجود دارد.
چند تغییر به وضوح عمدی بودند. در نسخه اصلی «Better than Revenge»، سویفت، در اشاره به دوستدختر جدید معشوق سابقش، یک بازیگر، میخواند که «او بیشتر به خاطر کارهایی که روی تشک انجام میدهد شناخته شده است.» (برخی از سویفتیها در اینستاگرام هنوز از اذیت کردن کامیلا بل — الهامبخش ادعایی آهنگ، که پس از سویفت با جوناس رابطه داشت — لذت میبرند.) در بازضبط، سویفت متن ترانه را به «او مانند پروانه به شعله بود، او کبریتها را در دست داشت» تغییر داد. بدون شک، سویفت که در میانه پروژه توانمندسازی زنان بود، به خاطر یک شعر زنستیزانه مورد انتقاد قرار میگرفت. با این حال، تغییر عجیب به نظر میرسید. سویفت گفته بود که به آلبوم «Speak Now» افتخار میکند زیرا اولین آلبومی بود که به طور کامل خودش آن را نوشت. گوش دادن به آن مانند خواندن دفتر خاطرات او بود – نوعی اصالت که باعث شده طرفداران سویفت احساس نزدیکی زیادی به او داشته باشند. اگر او قرار بود هر شعر در آلبوم را که گمراهکننده یا اغراقآمیز به نظر میرسید، تغییر دهد، دیگر چیزی برایش نمیماند.
دراماتیکترین تغییری که سویفت انجام داد در آهنگ «Girl at Home» بود، یک آهنگ کانتری آرام از آلبوم «Red» که آن را به یک قطعه الکترو-پاپ تبدیل کرد. همانطور که یک شنونده در ردیت نوشت، «تکان دادن بدن با آهنگ «Girl at Home» در لیست ۲۰۲۱ من نبود.» در سالهای اخیر، هنرمندان دیگری نیز باز ضبطهای مشابهی با خلاقیت منتشر کردهاند. در سال ۲۰۲۳، دمی لواتو «Revamped» را منتشر کرد، آلبومی با «نسخههای راک» از برخی از آهنگهای پاپ محبوبش. کانیه وست آهنگ «Say You Will» خود را با نوازنده موسیقی کلاسیک، کارولین شاو، باز ضبط کرد. برای سویفت، تغییر تولید «Girl at Home» تنها یک ریسک خلاقانه ملایم بود. اما این مرا به فکر فرو برد که اگر او کارهای بیشتری از خود را بازآفرینی میکرد، چگونه میشد. شاید او یک نسخه راک از «We Are Never Ever Getting Back Together» را منتشر میکرد، شبیه به آنچه در تور «۱۹۸۹» به صورت زنده اجرا کرد. یا باز ضبطی از «Wildest Dreams» با درامهای دراماتیک که در کروس پایانی موزیک ویدئو شروع میشوند. اگر من به نسخه موزیک ویدئو گوش میدادم، همانطور که اغلب این کار را میکردم، آیا داشتم از اسکوتر براون حمایت میکردم؟
سویفت با تلاش برای ساخت کپیهای کربنی از آهنگهای اصلیاش، مشکلاتی را ایجاد کرد. تغییرات در تولید برجسته هستند — صدای یک سینثسایزر یا استفاده بیش از حد از ریورب میتواند مانند یک اعلان پیام که تجربه شنیداری شما را قطع میکند، به نظر برسد. گاهی اوقات، اشتباهات جدیدی نیز وجود دارد. در اواسط آهنگ «All Too Well (نسخه تیلور)» از بازضبط آلبوم «Red»، به نظر میرسد دو بخش مختلف به هم وصل شدهاند که باعث پرش صدای سویفت میشود.
گاهی اوقات خطا نیست، بلکه فقط حس اشتباه بودن چیزی است. این حسی است که برای سرسختترین شنوندگان سویفت، طرفدارانی که مدتهاست از موسیقی او به عنوان نوعی موسیقی متن زندگیشان استفاده کردهاند، محفوظ است. افرادی که فقط آهنگهای او را در سوپرمارکت یا یک بار شنیدهاند، هیچ ایدهای نخواهند داشت که من از چه حرف میزنم، که شاید به همین دلیل پروژه بازضبط، به طور کلی، بحثبرانگیز نبوده است. این حس در آهنگی متفاوت برای هر سویفتی به وجود میآید: من عموماً با «Shake It Off (نسخه تیلور)» از آلبوم بازضبط شده «۱۹۸۹» مشکلی ندارم، برای مثال، اما یکی از همکارانم گفت که دختر دو و نیم سالهاش آهنگ بازضبط شده را کاملاً رد کرد و به جای آن «Shake It Off» دیگری را درخواست کرد. من درک میکنم.
آهنگ مورد علاقه من از سویفت، «Style» است که آن هم در آلبوم «۱۹۸۹» قرار دارد. این آهنگ درباره تجربه یک رابطه پرفراز و نشیب است. سویفت نیز گفته است که این آهنگ «مورد علاقه پنهانی» اوست. او یک بار توضیح داد: «عاشق زمانی هستم که صدای یک آهنگ با حسی که آن را الهام بخشیده، مطابقت دارد.» با این حال، از همان نتهای آغازین بازضبط، صدا متفاوت است، یا حداقل برای من اینگونه است. ریف گیتار نازک در ابتدای آهنگ اصلی، کاملتر و طنیناندازتر به نظر میرسد، بدون خشونت – با اینکه همان صدای خشن و تقریباً آزاردهنده به سویفت کمک کرد تا تجربه عشق آشفته را به تصویر بکشد. دست زدنها شفافتر و ضربات درام قویتر هستند، اما صدا استریل است. همچنین گاهی اوقات از برخی صداهای دیجیتالی – که یا در پیشزمینه تولید قرار گرفتهاند، یا قبلاً وجود نداشتند – مانند یک صدای دلخراش در پسزمینه کورس که مستقیم از آلبوم اخیر سویفت «Midnights» به نظر میرسد، سرشار میشوم. تأثیر کلی شبیه تماشای فیلمی است که قرار است در دهه نود اتفاق بیفتد و ناگهان یک تسلا در پسزمینه دیده میشود.
بخشی از مشکل این است که آلبوم «۱۹۸۹» آنقدرها هم قدیمی نیست. صدای سویفت بین انتشار «Fearless» و «Fearless (نسخه تیلور)» بسیار بهبود یافت، اما «۱۹۸۹ (نسخه تیلور)» کمی شبیه به کارائوکه غیرقانونی به نظر میرسد. (یک طرفدار، که با من در مورد تغییرات در «Style» موافق است، نوشت که نسخه تیلور «صدایی شبیه Kidz Bop» دارد – شاید تسکیندهندهترین کامنت ردیت باشد که تا به حال دیدهام.) هر چه آهنگ جدیدتر باشد، احتمال بیشتری دارد که باز ضبط آن در یک دره «عجیب» قرار گیرد، نه کاملاً متفاوت، اما نه کاملاً یکسان.
یک مشکل بزرگ در «۱۹۸۹ (نسخه تیلور)» وجود دارد – مشکلی که واقعاً قابل اثبات است. من در ابتدا چند آهنگ را به دلیل وجود یک نویز متمایز و با فرکانس بالا در پسزمینه، غیرقابل شنیدن یافتم. از چند دوست خواستم گوش کنند و آنها گفتند هیچ ایدهای ندارند که من از چه حرف میزنم؛ به نظر میرسید گوش دادن به تیلور سویفت بالاخره مغز من را ذوب کرده است. اما بعداً چند سویفتی آنلاین با استفاده از اسپکتروگرامها، یک وزوز ۱۵ کیلوهرتزی را در برخی از آهنگها شناسایی کردند. یک طرفدار اشاره کرد که سویفت احتمالاً بخشهایی از آلبوم را در خانهاش، جایی که یک استودیو دارد، ضبط کرده است، و نظریه داد که در نزدیکی میکروفون، تلویزیونی وجود داشته که جریانی در سیم ایجاد میکرده است. نتیجه صدایی بود که تنها برخی شنوندگان میتوانستند بشنوند، بسته به سن و میزان آسیب شنواییشان. (حدس میزنم استفاده از گوشگیر در تور Eras، مثل یک احمق، به دردم خورد.) یک سویفتی در ردیت نوشت: «چون بیشتر افراد بالای ۲۵ سال نمیتوانند آن را بشنوند، هیچکس متوجه نشد.» گروهی از طرفداران برای حذف این صدا لابی کردند. تا به حال، این مشکل عمدتاً برطرف شده است، هرچند نه کاملاً. طنز تلخ این است که اگر مشکلی از این دست در «۱۹۸۹» اصلی، که سویفت در اوایل دهه بیست زندگیاش ضبط کرده بود، وجود داشت، احتمالاً خودش آن را میشنید.
یکی از پیروزیهای «۱۹۸۹ (نسخه تیلور)»، و به طور کلی بازضبطها، آهنگهای جایزه «From the Vault» هستند که شامل آهنگهای قبلاً منتشر نشدهاند. برای سویفت، آنها تمرینی برای ساخت افسانه بودهاند. مفهوم این است که لیبل او فکر نمیکرد این آهنگها به اندازه کافی خوب باشند تا در اولین بار گنجانده شوند؛ با انتشار آنها اکنون – با موفقیت زیاد – او میتواند تأیید کند که بهتر از مدیران ارشد میداند. سخت است که به «Nothing New»، یک آهنگ از گنجینه «Red (نسخه تیلور)» با حضور فیبی بریجرز، گوش داد و مخالف بود. برای همان آلبوم، سویفت همچنین یک نسخه ده دقیقهای از «All Too Well» را منتشر کرد. داستان این است که سویفت در نوشتن نسخه اصلی آنقدر غرق شده بود که مدام بیتهای بیشتری اضافه میکرد، اما سپس مجبور شد آن را کوتاه کند. نسخه طولانی شده اکنون طولانیترین آهنگی است که تا به حال در چارتهای بیلبورد به رتبه ۱ رسیده است.
من اغلب تعجب میکردم که آیا علاقه طرفداران به آهنگهای گنجینه باعث شده سویفت این آهنگها را بر آهنگهای باز ضبط شده ترجیح دهد. (آیا مشکلی در نسخه کوتاه «All Too Well (نسخه تیلور)» اصلاً مهم بود اگر همه به نسخه طولانی جدید گوش میدادند؟) همچنین برایم سخت بوده که باور کنم برخی از آهنگهای گنجینه واقعاً بیش از یک دهه پیش نوشته شدهاند. گهگاه، یک آناکرونیسم وجود دارد – مثلاً خواندن «Fuck the patriarchy» در آهنگی که در سال ۲۰۱۱ نوشته شده، یا اشارهای ظاهری به یک درگیری که میدانیم بعداً اتفاق افتاده است. و شاید درست بود که برخی از آهنگها را در وهله اول حذف میکردند. (من به شما، «Suburban Legends» نگاه میکنم.) شاید هشداردهندهتر این است که این اخلاق «کمیت بر کیفیت» به آلبومهای استودیویی جدید سویفت سرایت کرده است. «The Tortured Poets Department»، آخرین آلبوم او، شامل سی و یک آهنگ بود که بسیاری از آنها میتوانستند حذف شوند.
بیشتر هنرمندان در باز ضبط موسیقی خود و جلب توجه جهان به آن، موفقیت چندانی نداشتهاند. در سال ۲۰۱۸، ستاره پاپ، جوجو، دو آلبوم اول خود را دوباره ضبط کرد، در حالی که در میانه یک اختلاف با لیبل ضبط سابق خود بود. اما آهنگهای جدید به اندازه نسخههای اصلی در اسپاتیفای شنونده ندارند. به طور کلی، باز ضبط گران و زمانبر است، و تعداد کمی از هنرمندان اهرم لازم را دارند تا مخاطبان را به کنار گذاشتن نسخههای قدیمی آهنگهایشان وادار کنند. با این حال، صنعت هیچ ریسکی نمیکند؛ در سال ۲۰۲۱ گزارش شد که لیبل فعلی سویفت، یونیورسال موزیک گروپ، شروع به وادار کردن هنرمندان به امضای قراردادهایی کرده است که عملاً مدت زمانی را که از باز ضبط موسیقیشان منع میشوند، دو برابر میکند.
پس نسخههای تیلور، با وجود موفقیت تجاری بیچون و چرایشان، کجا اشتباه کردند؟ نتیجه اصلی شاید این باشد که بازآفرینی یک آهنگ مکس مارتین بسیار دشوار است. مارتین یک آهنگساز افسانهای سوئدی است که آهنگ «...Baby One More Time» بریتنی اسپیرز را نوشت و تولید مشترک کرد و در نوشتن و تولید مشترک «I Want It That Way» از بکاستریت بویز نقش داشت. او همچنین پشت برخی از معروفترین آهنگهای سویفت، از جمله «I Knew You Were Trouble»، «We Are Never Ever Getting Back Together» و «Shake It Off» قرار دارد. با این حال، مارتین برای نسخههای تیلور بازنگشت. یک سویفتی در ردیت نوشت: «وقتی بار اول آن را کامل – منظورم کامل – انجام میدهید، چرا باید خودتان را به زحمت بازآفرینی آن بیندازید؟»
اگر بازآفرینی یک آهنگ مکس مارتین دشوار است، پس بازآفرینی سریع آن تقریباً غیرممکن است. سویفت نسخههای تیلور را با سرعت ثابت دو آلبوم در سال منتشر کرد؛ در همان دوره، او همچنین دو آلبوم استودیویی جدید منتشر کرد و برای اجرای صد و چهل و نه نمایش پرفروش به پنج قاره سفر کرد. شاید بهترین توضیح برای برخی از مشکلات بازضبطها این باشد که سویفت در انجام آنها عجله میکرد. در ژوئن ۲۰۲۱، سویفت اعلام کرد که بازضبط بعدی «Red (نسخه تیلور)» خواهد بود. اما، در سپتامبر همان سال، او با انتشار «Wildest Dreams (نسخه تیلور)»، آهنگی از آلبوم «۱۹۸۹»، همه را غافلگیر کرد. چرا این تغییر؟ همانطور که مشخص شد، آهنگ اصلی «Wildest Dreams» در تیکتاک وایرال شده بود و تعداد استریمهای آن را بالا میبرد. به نظر میرسید سویفت به دنبال پول بود.
همه اینها — همراه با برنامه انتشار نامنظم، عرضه هماهنگ کالاها، و نسخههای مختلف وینیل آلبومها — به این احساس دامن زد که بازضبطها از یک مبارزه فمینیستی به یک دستبرد سرمایهدارانه تبدیل شدهاند. سویفت در حال بازیافت مالکیت فکری (I.P.) بود تا آهنگهای قدیمی دوباره به رتبه یک برسند، درست همانطور که دیزنی بازسازیهای بیروح لایو-اکشن از انیمیشنهای کلاسیک را منتشر میکند. همانطور که معلوم شد، پروژه سویفت ممکن است نوع دیگری از دستبرد سرمایهدارانه باشد که پیشبینی نمیشد. در نامهای که او در آن خرید مسترهایش را اعلام کرد، سویفت به طرفداران گفت که موفقیت بازضبطها و تور Eras بود که این خرید را ممکن ساخت. گزارش شده است که سویفت تقریباً سیصد و شصت میلیون دلار برای موسیقی خود پرداخت کرده است، که با احتساب تورم، کمتر از مبلغی است که براون گمان میرود آنها را در سال ۲۰۲۰ فروخته است. او با کمک طرفداران، ارزش موسیقی قدیمی خود را کاهش داد — سهام خود را پایین آورد — سپس آن را با تخفیف خرید.
آیا این فمینیسم است؟ قطعاً هوشمندانه است. و طرفداران احساس فریبخوردگی نمیکنند. آنها افتخار میکنند که بخشی از پروژهای بودهاند که بسیار بزرگتر و جاهطلبانهتر از آن چیزی بود که حتی خودشان متوجه بودند. یک سویفتی در X پست کرد: «به هر حال، این خیریهای بود که وقتی تمام پولم را در تور Eras خرج کردم، به آن کمک میکردم.» یک طرفدار دیگر در تیکتاک گفت: «من حساب کردم و هر ثانیه از آهنگ تقریباً ۱۳ هزار دلار ارزش داشت. پس بلیت ۲۵۰ دلاری کنسرت من به ۱۹ میلیثانیه کمک کرد.»
برخی از طرفداران از اینکه شاید هرگز دو باز ضبط آخر را نبینیم، ناامید هستند، اگرچه سویفت اشاره کرده است که شاید مایل باشد روزی آنها را به شکلی منتشر کند. در نامهاش، سویفت درباره دشواریهایش در باز ضبط «Reputation» از سال ۲۰۱۷ صریح بود. او نوشت: «آلبوم Reputation آنقدر خاص به آن زمان از زندگیام بود، و هر وقت تلاش میکردم دوباره آن را بسازم، به بنبست میخوردم.»
حالا حتی برخی از پرشورترین شنوندگان «نسخههای تیلور» نیز از این دروغ دست میکشند. یکی از طرفداران در X نوشت: «این مثل روز استقلال سویفتیهاست»، پستی که شصت و هفت هزار لایک دریافت کرد. طرفدار دیگری در همین پلتفرم نوشت: «میسوژنی واقعی را برگردانید»، و نسخه اصلی «Better Than Revenge» را پست کرد. اما برای من، پستی که واقعاً تکاندهنده بود، از یک سویفتی بود که در ژانویه ۲۰۲۵ نوشته بود «Style TV روز به روز بهتر میشود.» این طرفدار پست خودش را در ۳۰ مه سال جاری کوت کرد و روی آن نوشت «تو دروغگو عوضی.»
یک طرفدار نوشت: «امکان گوش دادن دوباره به آلبومهای اصلی تیلور سویفت معادل مدرن بازگشت شوهرتان از جنگ است.» و سپس نابترین طرفداران وجود دارند: آنهایی که در دوران باز ضبطها به جامعه طرفداران پیوستند و هرگز آلبومهای اصلی را نشنیدهاند. یک کاربر در ردیت نوشت: «برای اولین بار در زندگیام به آلبوم ۱۹۸۹ اصلی گوش میدهم.» او گفت که شعری از «Welcome to New York» که در آن سویفت میخواند «این یک موسیقی متن جدید است، میتوانم با این ریتم برقصم»، او را به گریه انداخت. طرفدار اضافه کرد: «البته، در واقع این یک موسیقی متن قدیمی است، اما برای من جدید است، و بالاخره میتوانم با این ریتم برقصم.»