یک نظرسنجی جدید از مرکز تحقیقات پیو نشان میدهد که قطببندی حزبی در میان آمریکاییها به بالاترین حد خود در دهههای اخیر رسیده است. به عنوان جدیدترین مثال، جمهوریخواهان مجلس نمایندگان لایحه بودجهای را بدون حتی یک رأی دموکرات به تصویب رساندند. اما حداقل یک موضوع وجود دارد که هر دو طرف میتوانند به طور فزایندهای بر سر آن توافق کنند: ایالات متحده نیاز دارد که انرژی هستهای را دوباره در آغوش بگیرد و نقش خود را به عنوان یک رهبر جهانی در فناوری نیروی هستهای بازپس گیرد.
ماه گذشته، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، چهار فرمان اجرایی را امضا کرد که هدف آنها افزایش چشمگیر تولید برق هستهای در ایالات متحده است. در حالی که این فرمانها به درستی چندین زمینه برای اصلاح را شناسایی میکنند، شاخه اجرایی نمیتواند به تنهایی بر موانع موجود غلبه کند. دموکراتها و جمهوریخواهان در کنگره باید تلاشها برای ساخت یک بخش هستهای احیا شده در ایالات متحده را تقویت کنند، همانطور که لایحه دوحزبی معرفی شده در ماه مه با هدف توسعه استراتژی صادرات انرژی هستهای غیرنظامی نشان میدهد.
عملیاتی کردن احیای هستهای ایالات متحده مستلزم توافق بر یک هدف بلندپروازانه و همکاری برای تحقق آن است. همانطور که ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود عملیات سرعت حداکثری را برای عرضه واکسن کووید-۱۹ به بازار اعلام کرد، هر دو حزب باید اختلافات حزبی را کنار بگذارند و از یک «عملیات سرعت حداکثری هستهای» با هدف ساخت ۲۰ گیگاوات ظرفیت جدید هستهای تا سال ۲۰۳۵ حمایت کنند.
انرژی هستهای در حال تجربه یک احیا است. علاوه بر شناخت رو به رشد در میان طرفداران محیط زیست که مهار انتشار گازهای گلخانهای با حضور انرژی هستهای آسانتر و ارزانتر خواهد بود، دو دلیل دیگر برای تمرکز بر انرژی هستهای وجود دارد که از حمایت گسترده دوحزبی برخوردارند.
اولاً، پس از دو دهه تقاضای ثابت برق، این تقاضا قرار است در سالهای آینده در ایالات متحده به دلیل نیاز مراکز داده برای هوش مصنوعی، علاوه بر برقرسانی خودروها، سیستمهای گرمایشی و فرآیندهای صنعتی، به شدت افزایش یابد. طبق گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، تقاضای برق از مراکز داده در سراسر جهان قرار است تا سال ۲۰۳۰ بیش از دو برابر شود. با توجه به نیاز مراکز داده به مقادیر زیادی برق که ۲۴ ساعت شبانهروز و ۳۶۵ روز سال کار میکند، قابلیت اطمینان بالای انرژی هستهای آن را بسیار جذاب میکند.
علیرغم تمام توجهی که به سرمایهگذاری فزاینده گاز طبیعی برای تأمین نیازهای برق هوش مصنوعی میشود، این گزارش نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۵ انرژی هستهای به اندازه گاز طبیعی به افزایش تقاضای برق مراکز داده کمک خواهد کرد—و پتانسیل بلندمدت حتی بیشتر است با توجه به زمان طولانیتر برای راهاندازی فناوری پیشرفته هستهای. شرکتهای بزرگ فناوری، از جمله مایکروسافت، گوگل، و آمازون، همگی قراردادهایی را امضا کردهاند تا برق هستهای جدیدی را برای مراکز داده خریداری کنند—و حتی یک رآکتور در تری مایل آیلند را مجدداً راهاندازی کنند. هفته گذشته، متا قراردادی ۲۰ ساله با کانستلیشن برای خرید برق از یک نیروگاه هستهای در ایلینوی که در خطر تعطیلی زودهنگام بود، امضا کرد.
دوماً، نفوذ ژئواستراتژیک و امنیت ملی ایالات متحده با واگذاری رهبری هستهای به روسیه و چین تضعیف میشود. روسیه امروزه بیش از هر کشور دیگری در خارج از کشور نیروگاه هستهای میسازد، از جمله در بنگلادش، چین، مصر، هند، ایران، و ترکیه. با احتساب ساخت و سازهای داخلی، چین در ساخت نیروگاههای هستهای در جهان پیشرو است. از ۵۸ رآکتور در حال ساخت در ۱۷ کشور جهان، ۸۰ درصد منشأ روسی یا چینی دارند. اینها شامل نه تنها طرحهای رآکتور سنتی، بلکه فناوریهای هستهای پیشرفتهای نیز میشوند که در آینده بر رشد بازار انرژی هستهای تسلط خواهند داشت، از جمله رآکتورهای ماژولار کوچک.
هم پکن و هم مسکو رهبری در انرژی هستهای را یک اولویت ژئواستراتژیک میدانند. آنها وامهای با بهره کم و قراردادهایی را به شرکتهای هستهای دولتی خود ارائه میدهند که سپس کشورهای نوظهور و در حال توسعه را قادر میسازد تا نیروگاهها را بسازند، مالکیت کنند و بهرهبرداری نمایند. به این ترتیب، چین و روسیه نه تنها رقابت را برای شرکتهای سایر کشورها دشوار میکنند، بلکه اطمینان حاصل میکنند که خریداران به آنها بدهکار میشوند—و به تخصص و تأمین سوخت هستهای آنها وابسته میمانند. این ترتیبات به چین و روسیه اجازه میدهد تا نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را بر کشورهای خریدار فناوریشان عمیقتر کنند. ایالات متحده به استانداردهای ایمنی، فرهنگ امنیتی، و موضع عدم اشاعه خود افتخار میکند، اما زمانی که ایالات متحده تأمینکننده فناوری نیست، این استانداردها، فرهنگها و سیاستها را به کشورهای خریدار گسترش نمیدهد.
برای قرار دادن هدف ۲۰ گیگاوات (GW) نیروی هستهای جدید در ایالات متحده تا سال ۲۰۳۵ در متن، این مقدار با ظرفیت تولید هستهای فعلی ایالات متحده که حدود ۱۰۰ گیگاوات است، مقایسه میشود. اگرچه طی ۳۵ سال گذشته تنها حدود ۶ گیگاوات ظرفیت جدید اضافه شده است، اما بیش از ۵۰ گیگاوات در دهه ۱۹۸۰ اضافه شد که نشان میدهد ساختوسازهای بزرگ قبلاً انجام شدهاند. در حالی که این هدف بلندپروازانه است، تسریع حتی چند رآکتور اولیه برای ساخت تا سال ۲۰۳۰، با ایجاد زنجیرههای تأمین قوی و نیروی کار آماده، به پروژههای اضافی شتاب خواهد بخشید.
در حالی که رقابت ایالات متحده و چین برای رهبری در هوش مصنوعی ایجاب میکند که برق با سرعت بیشتری تا سال ۲۰۳۵ به شبکه اضافه شود، تمرکز انحصاری بر سرعت، ایالات متحده را در فناوری هستهای در حال حاضر عملیاتی قفل خواهد کرد و فرصت بلندمدت برای ایجاد رهبری در فناوریهای هستهای پیشرفته را که زمان برای توسعه نیاز دارند، از دست خواهد داد.
عناصر فرمانهای اجرایی ترامپ مسیرهای امیدبخشی برای اصلاح سیاست هستهای ایالات متحده ارائه میدهند و به طور کلی با اصلاحات دوحزبی مطرح شده در قانون ADVANCE 2024 همسو هستند. اجرای دقیق برای جلوگیری از تأخیر ناشی از تغییرات نظارتی و تضعیف محافظتهای لازم، کنترلهای عدم اشاعه، و اعتماد عمومی به انرژی هستهای ضروری خواهد بود.
یک «عملیات سرعت حداکثری هستهای» موفق باید هزینهها را کاهش دهد، تأخیرها را از بین ببرد، و تأمین سوخت مطمئن را تضمین کند. امروزه، چالش اصلی برای انرژی هستهای هزینه است. دلایل تأخیرها و اضافههزینهها شامل طرحهای نارس و زنجیرههای تأمین، بارهای نظارتی، سایر مسائل مربوط به اولین تجربه، و شکستهای مدیریت مگاپروژه هستند. هنگامی که این مسائل مورد توجه قرار میگیرند، تحلیلها نشان میدهند که هزینههای انرژی هستهای به مقیاس گسترده میتواند به طور مطلوب با سایر منابع انرژی پاک از نظر تولید برق رقابت کند. علاوه بر این، هزینههای کلی سیستم برای تولید و انتقال برق کمکربن زمانی که انرژی هستهای شامل شود، بسیار کمتر است.
فهرست گامهایی که دولت ترامپ و کنگره باید برای غلبه بر این چالشها بردارند، طولانی است. این امر مستلزم رسیدگی به مسائلی از جمله دفع سوخت هستهای مصرفشده تا توسعه نیروی کار و تأمین سوخت است. برای شروع، سیاستگذاران باید بر سه اصلاحات کلیدی سیاست تمرکز کنند: تأمین مالی، مقررات و صادرات.
اولاً، دولت باید حمایت مالی از رآکتورهای هستهای جدید و زیرساختهای تأمین سوخت را افزایش دهد. این کار برای ارزشگذاری برق بدون کربن؛ رقابت با حمایت گسترده دولتهای روسیه و چین؛ غلبه بر هزینههای اضافی پروژههای اولیه برای راهاندازی مجدد صنعت هستهای تعطیل شده ایالات متحده؛ و رسیدگی به عدم تطابق بین طول عمر ۶۰ تا ۸۰ ساله یک نیروگاه هستهای و دوره بازپرداخت ۳۰ ساله مورد انتظار بازارهای مالی توجیه میشود.
یک رویکرد امیدبخش، مدل پرداخت مبتنی بر نقاط عطف است، شبیه به آنچه توسط ناسا برای شروع بخش حمل و نقل فضایی خصوصی در ایالات متحده استفاده شد. تضمینهای وام موجود و اعتبارات مالیاتی ابزارهای مؤثری هستند، و کریس رایت، وزیر انرژی، به درستی کنگره را تشویق کرد تا مشوقهای مالیاتی هستهای فعلی را حفظ کند. قانون تولید دفاعی نیز ابزاری قدرتمند برای تأمین امنیت سوخت هستهای است، همانطور که در فرمانهای اجرایی ترامپ پیشنهاد شده است. سازمانهای فدرال میتوانند از خرید دولتی تولید برق آینده برای تحریک تقاضا استفاده کنند.
ثانیاً، دولت فدرال باید بارهای نظارتی و صدور مجوز هستهای را کاهش دهد و در عین حال سلامت و ایمنی عمومی را حفظ کند. اصلاح کمیسیون تنظیم مقررات هستهای (NRC) باید فرآیند بررسی محیط زیست را سادهسازی کند، همانطور که یک گزارش بزرگ جدید از مرکز سیاست انرژی جهانی توضیح میدهد. فرمانهای ترامپ نیز به اصلاح NRC دستور میدهند—از جمله سادهسازی مقررات، تعیین مهلتهای ثابت برای بررسیها، سازماندهی مجدد ساختار، کاهش کارکنان، و ایجاد فرآیندی برای صدور مجوزهای بیشتر و سریعتر—اگرچه به روشهایی که در صورت عدم دقت و استقلال کافی، کارایی و اثربخشی این نهاد را به خطر میاندازند.
کنگره باید به اصطلاح «جلسه اجباری» را که فقط زمان و هزینه به صدور مجوز رآکتورهای جدید اضافه میکند، حذف کند. NRC باید رویههای خود را بر اساس درسهای گرفته شده از آخرین رآکتورهای هستهای ایالات متحده که در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ در جورجیا به بهرهبرداری رسیدند و بسیار فراتر از هزینه و برنامه پیش رفتند، بهبود بخشد.
ثالثاً، دولت ایالات متحده باید با ارائه حمایت دیپلماتیک و تأمین مالی صادرات برای شرکتهایی که پروژههایی در خارج از کشور میسازند، از رهبری جهانی صنعت هستهای خود حمایت کند. لوایح دوحزبی مانند قانون صادرات هستهای غیرنظامی، و همچنین فرمانهای اجرایی جدید ترامپ، با هدف افزایش قابلیتهای تأمین مالی بانک صادرات-واردات برای پروژههای هستهای ایالات متحده در سایر کشورها انجام میشوند. در بازنگری مجوز شرکت مالی توسعه امسال، کنگره باید منابع بیشتری به این نهاد بدهد تا تخصص هستهای و اختیارات سرمایهگذاری خود را گسترش دهد.
در نهایت، ایالات متحده باید به فشار آوردن بر بانک جهانی برای لغو محدودیتهای آن بر تأمین مالی پروژههای هستهای و توسعه ظرفیت آن برای کمک در این زمینه ادامه دهد، همانطور که آجی بانگا، رئیس بانک جهانی، اوایل سال جاری پیشنهاد کرد.
در عصر جدید رقابت قدرتهای بزرگ امروزی، ایالات متحده با سه تهدید مرتبط روبرو است: رقابت با چین و روسیه برای رهبری در ساخت و صادرات فناوری هستهای؛ رقابت برای رهبری در فناوری تحولآفرین جدید هوش مصنوعی، که به مقادیر زیادی برق نیاز دارد؛ و رقابت برای رهبری در فناوریهای انرژی پاک که برای مقابله با تهدید تغییر اقلیم در دهههای آینده ضروری خواهند بود. انرژی هستهای کلید مقابله با هر سه چالش رقابتی است.
دموکراتها و جمهوریخواهان باید انرژی هستهای را به عنوان یک نقطه روشن نادر از همکاری دوحزبی حفظ کنند و با همکاری یکدیگر برای توسعه انرژی هستهای، احیای صنعت هستهای ایالات متحده، و تثبیت رهبری در فناوری هستهای پیشرفته تلاش کنند.