رهبر معظم و دولت ایران در حال حاضر با یک لحظه حیاتی روبرو هستند و تلاش میکنند تصمیم بگیرند که چگونه به حملات مداوم اسرائیل به سلسله مراتب نظامی، پدافند هوایی و برنامه هستهای خود پاسخ دهند.
ایران اواخر جمعه شب پرتاب موشک به سمت اسرائیل را آغاز کرد و ضدحمله خود را گشود. فراتر از این حملات، ایران طیفی از گزینههای بالقوه را در اختیار دارد که هر یک خطرات خاص خود را دارند. محدود کردن یا دست کشیدن از برنامه هستهای، به منزله تسلیم به نظر خواهد رسید که میتواند حمایت از دولت را بیشتر تضعیف کند. پاسخ تهاجمیتر، از جمله هدف قرار دادن اهداف آمریکایی، تقریباً بهطور قطع به تشدید درگیری منجر خواهد شد در زمانی که تواناییهای ایران به شدت کاهش یافته است.
حملات گسترده اسرائیل تنها این نکته را برجسته کرد که ایران در بدترین موقعیت خود در دهههای اخیر قرار دارد. این کشور در برابر حملات اسرائیل بیدفاع به نظر میرسد؛ نیروهای نیابتی آن، مانند حماس در غزه و حزبالله در لبنان، که قرار بود محافظت ایجاد کنند، به شدت آسیب دیدهاند؛ اقتصاد آن در مضیقه است؛ رهبران ارشد نظامی آن در خانههای خود کشته شدهاند؛ با جانشینی نامشخص برای رهبر سالخورده خود، آیتالله علی خامنهای، روبروست؛ و اسرائیل بخش قابل توجهی از سرمایهگذاری عظیم ایران در برنامه هستهای خود را به ویرانه تبدیل کرده است.
رئیسجمهور ترامپ، که ماهها برای توافق ایران برای محدود کردن برنامه هستهای خود فشار آورده است، حملات اسرائیل را هشداری و انگیزهای برای ایران دانست که «معامله کند، قبل از اینکه چیزی باقی نماند». او روز جمعه گفت: «اکنون، شاید آنها فرصت دومی داشته باشند!»
اما با توجه به گستردگی حمله اسرائیل، علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران، گفت: ایران احتمالاً این حمله را «تلاشی مستقیم برای بیثبات کردن رژیم تلقی خواهد کرد، نه صرفاً محدود کردن جاهطلبیهای هستهای آن». وی افزود: «به همین دلیل، رژیم ممکن است آن را تهدیدی وجودی تفسیر کند - تهدیدی که مستلزم پاسخی قوی و بالقوه بیثبات کننده است.»

ولی نصر، استاد دانشکده مطالعات بینالملل پیشرفته جانز هاپکینز، گفت که حتی اگر ایران اکنون تصمیم به احتیاط بگیرد و به اهداف آمریکایی و متحدان آن در منطقه حمله نکند، در ذهن رهبرانش تردیدی وجود ندارد که ایالات متحده در حملات اسرائیل همدست است. اما حمله به اهداف آمریکایی در حال حاضر مطمئنترین راه برای نه تنها تشدید جنگ، بلکه ارائه دلیلی به آقای ترامپ برای پیوستن آشکار به اسرائیل در حمله به ایران خواهد بود.
مقامات آمریکایی و اسرائیلی خواستار آن شدهاند که ایران به طور کامل غنیسازی اورانیوم خود را کنار بگذارد، که یکی از دو مسیر برای ساخت سلاح هستهای است. ایران رسماً هرگونه تلاش برای ساخت بمب را رد میکند و میگوید غنیسازی آن صرفاً برای مصارف غیرنظامی است.
آقای نصر گفت: «آنها غنیسازی را به این راحتی کنار نخواهند گذاشت. آنها تسلیم نخواهند شد.»
ایران روز جمعه در تلویزیون دولتی اعلام کرد که در ششمین دور مذاکرات از پیش برنامهریزی شده با آمریکاییها در عمان در روز یکشنبه درباره یک توافق هستهای احتمالی شرکت نخواهد کرد؛ توافقی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به شدت آن را مورد انتقاد قرار داده و به نظر میرسد با این حملات در صدد برهم زدن آن است.
از دیدگاه ایران، به گفته خانم صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس، نتانیاهو نه تنها قصد تضعیف و آسیب رساندن نظامی و نمادین به جمهوری اسلامی را دارد، بلکه «تلاش میکند بحرانی داخلی در ایران ایجاد کند». اما او انتظار داشت که مانند گذشته، «سیستم، هرچند ضعیفتر، حول محور پرچم گرد هم آید.»
رژیم ممکن است در نقطهای در معرض خطر قرار گیرد. اما آقای نصر پرسید: «از کدام جهت؟» او گفت: آنچه جایگزین جمهوری اسلامی میشود، ممکن است دموکراسی نباشد، بلکه «میتواند تندروهای بیشتری را به صحنه آورد.»
ضعف ایران مطمئناً بحثی را که از پیش در داخل رهبری درباره ساختن نهایی سلاح هستهای، با وجود قولهایش مبنی بر عدم انجام این کار، به عنوان بهترین عامل بازدارنده در برابر اسرائیلی که اکنون میتواند هر زمان که بخواهد ایران را بمباران کند و برای تضمین امنیت گستردهتر آن، در جریان است، تسریع خواهد کرد.
جولین بارنز-دیسی از شورای اروپایی روابط خارجی گفت: «بسیاری از مردم در ایران احساس خواهند کرد که به دیوار چسبیدهاند، بازدارندگی منطقهای شکست خورده است، مذاکرات به جایی نرسیده و اسرائیل رها شده است، و تنها راه محافظت واقعی یک سلاح هستهای خواهد بود.»
ایران ممکن است تصمیم بگیرد غنیسازی را افزایش دهد، ذخایر اورانیوم با غنای بالا خود را به مکانهای مخفی منتقل کند، بازرسان بینالمللی را اخراج کند و کلاً از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود. (اسرائیل امضاکننده این پیمان نیست و سیاستی مبنی بر نه تأیید و نه رد چنین برنامهای دارد.) اما چنین اقداماتی ممکن است ایالات متحده را به طور مستقیمتری وارد جنگ کند.

به گفته الی گرانمایه، پژوهشگر ایران در شورای اروپایی روابط خارجی، ایران فعلاً احتیاط میکرد که به دیگر متحدان آمریکایی یا کشورهای خلیج فارس و زیرساختهای انرژی آنها حمله نکند و تلاش میکرد تا جنگ را گسترش ندهد. رهبران این کشور مطمئناً با عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس که به رئیسجمهور ترامپ دسترسی و نفوذ دارند، در تماس هستند تا راهی برای حفظ آبرو و «کنترل اوضاع» پیدا کنند، به ویژه پس از آنکه با تمام قوا به اسرائیل پاسخ دادند.
اما آیتالله خامنهای هرگز به ایالات متحده یا آقای ترامپ اعتماد نداشته است، به ویژه از زمانی که رئیسجمهور در دوره اول خود به طور یکجانبه از توافق هستهای ۲۰۱۵ که به دقت تنظیم شده بود و غنیسازی ایران را در ازای لغو تحریمهای اقتصادی و دیگر محدود میکرد، خارج شد و سپس تحریمهای بیشتری را اعمال کرد.
خانم گرانمایه گفت: اگر آیتالله خامنهای فکر میکرد که مذاکرات با آمریکاییها ایران را از حملات اسرائیل محافظت میکند، اکنون از خود خواهد پرسید که آیا حتی یک توافق با آقای ترامپ نیز مانع حمله اسرائیل به ایران خواهد شد.
او گفت: «این وضعیت بسیار بدی است که خامنهای اکنون در آن قرار دارد. ایران ممکن است در نهایت با جنگی بزرگتر و سپس یک توافق صلح بسیار بد روبرو شود.» اما او افزود که وی تحت فشار فزایندهای از سوی ارتش و تندروها برای استفاده از بهترین داراییهای ایران علیه اسرائیل خواهد بود.
سوزان مالونی، کارشناس ایران و مدیر برنامه سیاست خارجی در موسسه بروکینگز، گفت که تهران همیشه گزینههایی دارد. این کشور میتواند نه تنها موشک پرتاب کند، بلکه حملات سایبری نیز انجام دهد، گروههای شبهنظامی نیابتی خود را مستقر کند یا حتی برنامه هستهای خود را تشدید کند و آن را به سرعت به سمت ساخت بمب سوق دهد.
او گفت: «اما همه گزینهها پیامدهایی دارند که میتوانند رژیم را در معرض خطر بیشتری قرار دهند.» او افزود، با توجه به نفوذ عمیق اطلاعاتی اسرائیل در ایران، «آنها باید تعجب کنند که چه چیزی هنوز در انتظارشان است.»