بقایای موشکی شلیک شده از ایران به سمت اسرائیل که پس از رهگیری در ۱۳ ژوئن در آسمان شب بر فراز بیت‌المقدس ردی از خود برجای گذاشته است. John Wessels/AFP via Getty Images
بقایای موشکی شلیک شده از ایران به سمت اسرائیل که پس از رهگیری در ۱۳ ژوئن در آسمان شب بر فراز بیت‌المقدس ردی از خود برجای گذاشته است. John Wessels/AFP via Getty Images

جنگ ایران و اسرائیل چگونه ممکن است به پایان برسد

سناریوها شامل شکست ایران، عقب‌نشینی اسرائیل — یا گسترش درگیری منطقه‌ای است.

جنگ ایران و اسرائیل تازه آغاز شده است. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اعلام کرده که اسرائیل حملات را "برای هر چند روز که لازم باشد" ادامه خواهد داد – که احتمالاً چندین هفته به طول خواهد انجامید – و به دنبال تضعیف برنامه هسته‌ای ایران و نابودی ارتش آن است. ایران پیش از این پهپادها و موشک‌های بالستیک را به سمت اسرائیل پرتاب کرده و گزینه‌های تلافی‌جویانه دیگری نیز دارد، هرچند محدود. اگرچه خونریزی بیشتر محتمل، و حتی اجتناب‌ناپذیر است، اما برای اندیشیدن به راه‌های کاهش تنش و چگونگی پایان این جنگ زود نیست.

در اینجا چند سناریو ممکن آورده شده است.

اولین سناریو این است که ایران چندین حمله نظامی قابل توجه به اسرائیل انجام دهد، به مردم خود اعلام کند که ضربه‌ای متقابل و خونین به اسرائیلی‌ها وارد کرده است، اما به سرعت تلاش‌های ایالات متحده و جامعه بین‌الملل برای آتش‌بس را بپذیرد. به طور خلاصه، تسلیمی ناخواسته با ظاهری برای حفظ آبرو.

اساساً، این همان چیزی است که حزب‌الله، متحد نزدیک ایران در لبنان، پس از عملیات نظامی اسرائیل در سپتامبر و اکتبر علیه این گروه پذیرفت. در واقع، عملیات نظامی اسرائیل در ایران امروز شباهت‌های بسیاری به آن تلاش دارد: حملات ویرانگر به زیرساخت‌های نظامی همراه با ترورهای متعدد و حملات به رهبران که نفوذ کامل اطلاعاتی اسرائیل به دشمنش را نشان می‌دهد. حزب‌الله، که زرادخانه موشکی عظیمی و ده‌ها هزار مبارز تحت سلاح داشت، آتش‌بس را عمدتاً بر اساس شرایط اسرائیل پذیرفت بدون اینکه حمله متقابلی موثر انجام داده باشد.

ایران ممکن است در موقعیتی مشابه حزب‌الله در سال ۲۰۲۴ باشد. حملات پهپادی و موشکی آن به اسرائیل در سال ۲۰۲۴ بی‌اثر شد، و نیروهای نیابتی کلیدی آن، به ویژه حزب‌الله، چیزی جز سایه‌ای از گذشته خود نیستند، که نشان می‌دهد بازدارندگی که زمانی قابل اعتماد بود، اکنون بی‌اثر است. حملات ویرانگر اسرائیل به رهبران ممکن است رهبری ایران را دچار سردرگمی کند و هماهنگی حملات موشکی یا حتی تصمیم‌گیری‌های اساسی در زمان واقعی را دشوار سازد. اگرچه تهران اعلام کرده که به سرعت فرماندهان ارشد را جایگزین می‌کند، اما اثربخشی این رهبری جدید در طول درگیری‌های جاری نامشخص است، و اسرائیل احتمالاً به جایگزین‌ها و جایگزین‌های جایگزین‌ها نیز حمله خواهد کرد. ایران، البته، نمی‌خواهد در زیر آتش تسلیم شود، اما ممکن است به دنبال "زنده ماندن برای نبردی دیگر" باشد تا اینکه تحت بمباران مستمر قرار گیرد.

احتمال دوم این است که ایران مقاومت کند و حتی چند ضربه به اسرائیل وارد آورد – چه در قالب تروریسم، چند موشک که از پدافند اسرائیل عبور می‌کنند، یا ابزارهای دیگر – در حالی که فشار بین‌المللی برای توقف جنگ بر اسرائیل افزایش می‌یابد. تأسیسات هسته‌ای آن در نطنز و جاهای دیگر آسیب می‌بینند اما ایران قادر است به سرعت آنها را ترمیم کند.

به طور کلی، هنگامی که اسرائیل به دشمنانش حمله می‌کند، اغلب حمایت کوتاه‌مدت از سوی ایالات متحده و حتی متحدان کلیدی اروپایی دریافت می‌کند، اما این کشورها به سرعت خواستار پایان خصومت‌ها می‌شوند، حتی در حالی که اسرائیل به دنبال ادامه حملات است. فرانسه و بریتانیا قبلاً خواستار کاهش تنش شده‌اند. اسرائیل ممکن است توجه کمی به نظرات اروپایی‌ها داشته باشد – آنها ماه‌هاست که خواستار پایان خصومت‌ها در غزه هستند – اما بیشتر نگران نظر ایالات متحده، به ویژه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور است. اگر او فشار واقعی بر نتانیاهو وارد کند، اسرائیل ممکن است عملیات خود را کوتاه کند، به این امید که خسارت وارد شده در حال حاضر کافی است.

اینکه آیا این امر منجر به دیپلماسی سازنده خواهد شد یا خیر نامشخص است. ایالات متحده تحت ترامپ برای توافق مذاکره‌شده بر سر برنامه هسته‌ای ایران تلاش کرده است (حتی اگر آنچه روی میز بود به طرز دردناکی مشابه برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) باشد، که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد). ایران مذاکرات را جدی گرفته بود، با حمایت ظاهری از سوی رهبری کشور، اگرچه تنش‌ها بر سر غنی‌سازی اورانیوم همچنان پابرجا بود. ترامپ پس از حملات خواستار بازگشت به مذاکرات شده است و در تروث سوشال نوشت که "ایران باید قبل از اینکه چیزی باقی نماند، به توافق برسد و آنچه را که زمانی امپراتوری ایران نامیده می‌شد، نجات دهد. دیگر مرگ و میر، دیگر تخریب، فقط انجامش دهید، قبل از اینکه خیلی دیر شود."

چنین مذاکراتی برای تهران جذابیت خاصی دارد: اقتصاد کشور درهم شکسته است و وعده کاهش تحریم‌ها وسوسه‌انگیز است. علاوه بر این، پس از عملیات مخرب اسرائیل، ایران در میز مذاکره کمتر از دست خواهد داد. اما انجام این کار در مواجهه با حملات اسرائیل از نظر سیاسی دشوارتر است. ترامپ هرگونه امتیازی را جار می‌زد، و ایران اینگونه به نظر می‌رسید که تحت فشار تسلیم شده است، که همینطور هم می‌شد.

سناریوهای تاریک‌تر نیز ممکن است، و احتمالاً محتمل‌ترند. یکی این است که جنگ ایران و اسرائیل به یک جنگ منطقه‌ای گسترش یابد. قبل از حملات اسرائیل، ایران تهدید کرده بود که به تأسیسات ایالات متحده در خاورمیانه حمله خواهد کرد – حملاتی که در صورت وقوع، احتمال پیوستن ایالات متحده به بمباران را به شدت افزایش می‌دهد. همکاری امنیتی دیرینه ایالات متحده و اسرائیل، و حمایت ایالات متحده از اسرائیل در دفاع هوایی و سایر زمینه‌ها، نیز ممکن است ایران را متقاعد کند که ایالات متحده قبلاً با آن در جنگ است. در حالی که ایالات متحده دخالت در حملات را تکذیب کرده است، ایران ممکن است واشنگتن را همدست بداند، با مذاکرات به عنوان پوششی برای آماده‌سازی‌های نظامی اسرائیل عمل می‌کنند. اگرچه مقامات اسرائیلی و آمریکایی هشدار داده بودند که خودداری ایران از توافق منجر به اقدام نظامی خواهد شد، تنها چند ساعت قبل از عملیات، ترامپ تأیید کرد که ایالات متحده متعهد به راه‌حل دیپلماتیک است و حملات قریب‌الوقوع نیستند. اگر تهران مذاکرات را به عنوان پوشش ببیند، اهداف ایالات متحده ممکن است در معرض خطر فزاینده حملاتی قرار گیرند که ایران آنها را "تلافی‌جویانه" می‌داند.

ایالات متحده نیز به دلایل خود ممکن است تنش را تشدید کند. مقامات آمریکایی ممکن است اسرائیل را در انجام نیمی از کار موفق ببینند، و ایالات متحده می‌تواند کار را تمام کند، با بمباران فردو با مهمات نفوذ عمیق و به هر نحو دیگری از آنچه پس از حملات اولیه اسرائیل باقی مانده مراقبت کند.

ایران احتمالاً از نیروهای نیابتی خود در عراق، لبنان، یمن و جاهای دیگر خواهد خواست که هر کاری از دستشان برمی‌آید برای حمله به اسرائیل انجام دهند، و اگر ایالات متحده به هر دلیلی وارد درگیری شود، ممکن است اهداف ایالات متحده را نیز به لیست خود اضافه کنند. بنابراین، ایالات متحده می‌تواند خود را در حال حمله به اهدافی در یمن (یک گزینه ناخوشایند پس از پایان عملیات Rough Rider به رهبری ایالات متحده علیه حوثی‌ها با آتش‌بس)، عراق و جاهای دیگر بیابد. ایران همچنین ممکن است از تروریسم بین‌المللی استفاده کند، که در گذشته توانایی حمله در سراسر جهان را نشان داده است.

محتمل است، هرچند در حال حاضر بعید، که متحدان عرب ایالات متحده نیز درگیر شوند. نیروهای مسلح اردن قبلاً گزارش داده‌اند که موشک‌ها و پهپادهای ایرانی را که در ۱۳ ژوئن وارد حریم هوایی آنها شده‌اند، رهگیری کرده‌اند. این مشابه رهگیری موشک‌های ایرانی پرتاب شده به سمت اسرائیل در سال ۲۰۲۴ توسط این کشور است. اگرچه اقدامات اردن را می‌توان به عنوان دفاع از خود توجیه کرد، اگر ایالات متحده درگیر شود، ممکن است از پایگاه‌های خود در چندین کشور منطقه استفاده کند یا به نحوی از آنها بهره ببرد.

احتمال نهایی این است که جنگ هرگز به پایان نرسد – حداقل نه به معنای رسمی. اگرچه موج حملات گسترده اسرائیل ممکن است در نقطه‌ای متوقف شود، اما درگیری در سطح پایین‌تر ممکن است ماه‌ها ادامه یابد. اسرائیل ممکن است گهگاه موشک یا حمله هوایی به ایران انجام دهد، همراه با ترورها و خرابکاری‌ها در خود ایران. ایران نیز گهگاه به اسرائیل شلیک می‌کند، همراه با تروریسم و سایر تلاش‌ها برای مقابله. این یک جنگ تمام‌عیار نیست، اما حتی یک صلح ناآرام نیز محسوب نمی‌شود.

در میان حملات و پاسخ‌های مداوم، ایران ممکن است یک برنامه هسته‌ای پنهانی را خارج از تعهدات کنترل تسلیحات و بازرسی‌های بین‌المللی توسعه دهد – با استفاده از حملات اسرائیل به عنوان توجیه. اگر اسرائیل هر سه مکان ذخیره اورانیوم غنی شده را هدف قرار ندهد، این کار برای تهران دشوار نخواهد بود.

البته ترکیبی از این سناریوها نیز ممکن است. به طور مشابه، یک آتش‌بس با میانجی‌گری ایالات متحده ممکن است اولین گام به سمت یک توافق هسته‌ای بزرگ‌تر باشد. ایران ممکن است در کوتاه‌مدت امتیاز دهد اما معتقد باشد که انتقام غذایی است که سرد سرو می‌شود، و حملات تروریستی را در ماه‌های آینده به عنوان شکلی از تلافی‌جویی آغاز کند و بدین ترتیب یک جنگ دائمی و رفت و برگشتی را بپذیرد.