دود برخاسته از انفجاری در جنوب غرب تهران در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵. عکس: عطاء کناره/خبرگزاری فرانسه/گتی ایمیجز
دود برخاسته از انفجاری در جنوب غرب تهران در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵. عکس: عطاء کناره/خبرگزاری فرانسه/گتی ایمیجز

هفته دوم بحران ایران: مسیر دیپلماتیک باریک‌تر اما هنوز بسته نیست

برت مک‌گورک تحلیلگر امور جهانی سی‌ان‌ان است که در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن در مناصب ارشد امنیت ملی خدمت کرده است.

سی‌ان‌ان — در حالی که به دهمین روز بحران اسرائیل و ایران نزدیک می‌شویم، تمرکز بر این است که آیا دیپلماسی می‌تواند به موفقیت برسد و اگر نه، آیا رئیس‌جمهور دونالد ترامپ تصمیم به استفاده از نیروی نظامی آمریکا برای تخریب زیرساخت‌های هسته‌ای باقی‌مانده ایران – به ویژه تأسیسات غنی‌سازی عمیقاً دفن‌شده موسوم به فردو – خواهد گرفت.

وضعیت تا روز شنبه، دو روز پس از آنکه ترامپ دو هفته مهلت داد تا دیپلماسی آزمایش شود، به نظر می‌رسد به یک وضعیت باثبات رسیده است. این وضعیت شامل کنترل اسرائیل بر آسمان ایران و حملات بی‌قید و شرط به اهداف، و همچنین توانایی ایران برای شلیک موشک‌های متعدد، هرچند با تعداد کمتر، به سمت اسرائیل می‌شود. از نظر نظامی، این معادله نهایتاً به نفع اسرائیل است که موقعیتش احتمالاً در این هفته نیز بیشتر تقویت می‌شود.

اما این یک معادله تاکتیکی است و به یک پایان استراتژیک روشن، به ویژه در مورد برنامه هسته‌ای ایران، منجر نمی‌شود. پس این بحران به کجا می‌رود؟ من چهار سناریوی ممکن را متصورم:

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در حال صحبت با رسانه‌ها پس از مذاکرات ژنو
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران (در مرکز)، پس از دیدار با گروه E3 وزرای اروپایی در ۲۰ ژوئن ۲۰۲۵ در ژنو، سوئیس، با رسانه‌ها صحبت می‌کند. عکس: سدات سونا/گتی ایمیجز
سدات سونا/گتی ایمیجز

حل و فصل دیپلماتیک

این نتیجه همچنان ترجیح داده می‌شود. اما پس از مذاکرات این هفته در ژنو بین ایران و متحدان اروپایی، روند خوبی ندارد. این مذاکرات به هیچ نتیجه‌ای نرسید. ایران بر مواضع خود پیش از بحران پافشاری کرد. آمریکا در این مذاکرات حضور نداشت. و کل پس‌زمینه – هتل اینترکانتیننتال در ژنو، جایی که ده سال پیش توافق هسته‌ای ایران مذاکره شد – یادآور دوران دیگری بود.

ممکن است درگیری‌های مستقیم‌تری بین ایالات متحده و ایران در جریان باشد (احتمالاً از طریق قطر و عمان)، اما جز این، مسیر دیپلماتیک هیچ کشش واقعی ندارد. این مایه تأسف است، زیرا بهترین راه برای پایان دادن به بحران است – و تنها کاری که ایران باید انجام دهد این است که به فرستاده ترامپ، استیو ویتکوف، اعلام کند که آماده موافقت با پیشنهادی است که او حدود شش هفته پیش به ایران ارائه کرده بود.

گزارش شده است که این پیشنهاد متعادل است، و منجر به کنار گذاشتن برنامه غنی‌سازی ایران می‌شود، اما در طول زمان و به عنوان بخشی از یک کنسرسیوم بین‌المللی برای تامین سوخت هسته‌ای برای یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی صلح‌آمیز و تحت نظارت.

امتناع ایران از درگیر شدن مستقیم با این پیشنهاد، هم قبل از بحران و هم به ویژه اکنون، ممکن است یک اشتباه کشنده و سرنوشت‌ساز باشد. اگر تنها یک راه حل دیپلماتیک در دسترس باشد، همین است.

ورود نظامی آمریکا برای تخریب فردو

آمریکا به استقرار دارایی‌های نظامی خود در خاورمیانه ادامه می‌دهد و به زودی سه گروه رزمی ناو هواپیمابر در منطقه خواهد داشت. این نمایش قدرت عظیمی است و از سال ۲۰۱۲ که دیپلماسی با ایران در مورد برنامه هسته‌ای آن متوقف شده بود و ایران در واکنش به تحریم‌های آمریکا تهدید به بستن تنگه هرمز کرده بود، نظیر آن دیده نشده است.

ترامپ به وضوح دستور استقرار و آماده‌سازی برای حمله را داده است. این می‌تواند به تقویت دیپلماسی کمک کند، زیرا ایران باید بداند که در پایان مهلت دو هفته‌ای، ایالات متحده آماده است تا از زور استفاده کند تا فردو را غیرقابل استفاده کند، و ایران هیچ شانسی برای دفاع در برابر چنین عملیاتی ندارد. هر چه ایالات متحده بیشتر برای چنین عملیاتی آماده شود، احتمال بیشتری وجود دارد که ایران در نهایت آماده شود تا توافقی را که آمریکا می‌تواند بپذیرد، منعقد کند.

همانطور که اندرسون کوپر و من اندکی پس از اعلام مهلت دو هفته‌ای ترامپ بحث کردیم، "دیپلماسی با مهلت" می‌تواند مؤثر باشد و افزایش نیروهای نظامی دو هدف تقویت مسیر دیپلماتیک و همچنین آماده‌سازی برای حمله در صورت شکست دیپلماسی را دنبال می‌کند. در پایان این دوره، ایران باید درک کند که تأسیسات غنی‌سازی – در حال حاضر، ۱۰ زنجیره از سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته – در فردو نخواهد داشت.

این می‌تواند از طریق دیپلماسی (راه حل ترجیحی) یا نظامی به دست آید.

اسرائیل راهی برای از بین بردن فردو پیدا می‌کند

در حالی که ترامپ دستور آماده‌سازی برای حمله را صادر کرده است، مشخص نیست که آیا او در نهایت دستور حمله را صادر خواهد کرد یا خیر.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، روز جمعه گفت که اسرائیل ممکن است راه‌هایی برای از بین بردن فردو بدون کمک ایالات متحده داشته باشد. این ممکن است شبیه "عملیات راه‌های متعدد" باشد که من در این هفته در برنامه "AC360" درباره‌اش بحث کردم. "عملیات راه‌های متعدد" یک حمله کماندویی اسرائیل در سپتامبر گذشته علیه یک تأسیسات موشکی ایرانی که عمیقاً در سوریه دفن شده بود، بود.

این تأسیسات تقریباً به همان عمق فردو بود و نامگذاری عملیات "راه‌های متعدد" سیگنالی به ایران بود که اسرائیل دقیقاً همین را در مورد تخریب تأسیسات عمیقاً دفن شده دارد.

با این حال، من در مورد امکان‌پذیری چنین عملیاتی در ایران تردید دارم. این عملیات پرخطر و در مسافتی بسیار دور است. یک سایت غنی‌سازی هسته‌ای نیز بسیار متفاوت از یک تأسیسات موشکی است. اما بدون شک اسرائیلی‌ها در حال بررسی همه گزینه‌ها هستند و نمی‌خواهند کارزار نظامی را با دست نخورده ماندن تأسیسات فردو به پایان برسانند. بنابراین اگر آمریکایی‌ها کنار بمانند، انتظار داشته باشید که اسرائیلی‌ها به تنهایی برای فردو کاری انجام دهند.

بحران به سادگی ادامه می‌یابد

در پی هر یک از گزینه‌های ۲ یا ۳ بالا، من معتقدم اسرائیل می‌تواند پایان عملیات اصلی را اعلام کند. ایران پاسخ خواهد داد، اما از دیدگاه اسرائیل و آمریکا، یک نقطه پایانی وجود خواهد داشت، زمانی که فردو همراه با سایر تأسیسات هسته‌ای اصلی در نطنز و اصفهان، که قبلاً آسیب دیده‌اند، برچیده شوند.

به جز سه گزینه بالا، محتمل‌ترین مسیر این است که بحران به سادگی ادامه یابد. این بدان معناست که اسرائیل همچنان کنترل حریم هوایی ایران را در دست دارد. همچنان به اهداف حمله می‌کند. ایران نیز همچنان در مواقعی موشک‌هایی شلیک می‌کند، اما ذخیره موشک‌هایش (و پرتابگرهایش) کاهش خواهد یافت.

این سناریو یک پایان بدون نتیجه‌گیری است که ایران همچنان دارای قابلیت‌های غنی‌سازی گسترده است، اما اسرائیل بر فراز ایران نظارت می‌کند تا اطمینان حاصل کند که هرگز از آن‌ها استفاده نمی‌شود، در حالی که دیپلماسی نوپا در پس‌زمینه ادامه دارد.

ارزیابی من: فکر می‌کنم در این مرحله، به احتمال زیاد شاهد گزینه ۲ یا گزینه ۴ خواهیم بود، حتی با ادامه تلاش‌هایمان برای پیشبرد گزینه ۱ – راه حل دیپلماتیک.

احیای دیپلماسی

بنابراین، با توجه به اینکه نتیجه مطلوب دیپلماسی است، اما مذاکرات به جایی نرسیده، چگونه می‌توان دیپلماسی را در هفته آینده احیا کرد؟

اول، ایالات متحده باید روشن کند که مهلت دو هفته‌ای واقعی است و اگر ایران از تعامل سازنده امتناع کند، آنگاه حمله نتیجه اجتناب‌ناپذیر انتخاب‌های بد خود ایران خواهد بود. این مهلت همراه با یک پیشنهاد معتبر به ایران – که از قبل از بحران روی میز بوده است – بهترین فرصت ممکن برای یک راه حل دیپلماتیک باقی می‌ماند.

دوم، یک امکان خلاقانه‌تر است. گاهی اوقات در یک بحران، می‌خواهید مجموعه مشکلات را بزرگتر کنید، و در اینجا – این به معنای غزه است. درگیری غزه در پس‌زمینه بحران ایران در جریان است. اکنون توافقی بر سر یک آتش‌بس ۶۰ روزه در غزه در ازای آزادی نیمی از گروگان‌های زنده (۱۰ نفر از ۲۰ نفر) توسط حماس وجود دارد که اسرائیل از آن حمایت می‌کند. حماس این توافق را رد کرده است، اما این کار را قبل از حمله اسرائیل به ایران و حذف بسیاری از حامیان ایرانی‌اش، مانند رهبران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، انجام داد.

در تجربه من با حماس، زمانی که متحدانش شکست خورده‌اند، انعطاف‌پذیری بیشتری از خود نشان داده‌اند، همانطور که در مورد توافق آتش‌بس غزه در اوایل سال جاری پس از شکست حزب‌الله در لبنان توسط اسرائیل و توافق آتش‌بس متعاقب آن در لبنان اتفاق افتاد.

بنابراین، یک ایده ممکن است آتش‌بس ۶۰ روزه در غزه همراه با توقف ۶۰ روزه غنی‌سازی در ایران با هدف یافتن راه‌حل‌های دائمی‌تر در پایان این دوره دو ماهه باشد. اسرائیل در چنان موقعیت قدرتی قرار دارد که ممکن است با این پیشنهاد موافق باشد و آمریکا می‌تواند به میانجیگری آن به عنوان ابزاری برای کاهش بحران‌های گسترده‌تر خاورمیانه و به گونه‌ای که به ایران یا حماس اجازه تجدید قوا ندهد، کمک کند.

به هر حال، سریع‌ترین راه برای پایان دادن به وحشت در غزه، آزادی تنها ۱۰ گروگان توسط حماس است، و سریع‌ترین راه برای پایان دادن به بحران با ایران، پذیرش توافقی است که ویتکوف در اوایل سال جاری پیشنهاد داد. ممکن است در تلاش برای انجام این دو با هم، به ویژه در شرایطی که هم ایران و هم حماس در ضعیف‌ترین وضعیت خود در سال‌های اخیر قرار دارند، مزیتی وجود داشته باشد.

در نهایت، ترامپ با مهلت "دو هفته‌ای" خود، همراه با ترجیح برای یک راه حل دیپلماتیک، مقداری زمان و فضا خریده است. اما اکنون که سه روز از آن دوره دو هفته‌ای می‌گذرد، به نظر می‌رسد که حرکت کمی در مسیر دیپلماتیک وجود دارد، حتی با ادامه افزایش چشمگیر نیروهای آمریکایی در منطقه.