تلآویو — مقامات اسرائیلی روز یکشنبه حملات گسترده هوایی آمریکا به سایتهای هستهای ایران را یک دستاورد استراتژیک بزرگ دانستند، اگرچه هشدار دادند که هنوز برای ارزیابی کامل میزان خسارات وارد شده زود است.
یک منبع امنیتی ارشد اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود، به المانیتور گفت: «هنوز مشخص نیست چه میزان خسارت به سایتهای هستهای ایران وارد شده است. این زمان میبرد. بمبها در زیر زمین منفجر شدهاند. خسارت واقعی از بیرون قابل مشاهده نیست. بنابراین تنها کسانی که در آینده نزدیک از میزان خسارت واقعی اطلاع خواهند داشت، خود ایرانیها هستند، و سپس باید امیدوار باشیم که این اطلاعات نیز به بیرون درز کند.»
بر اساس ارزیابی اولیه مقامات اسرائیلی، به گفته منابع دفاعی این کشور، ممکن است برای اطمینان از نابودی کامل فردو، سایت بسیار مستحکمی که برای برنامه هستهای ایران حیاتی تلقی میشود، به حملهای دیگر با بمبهای «سنگرشکن» GBU-57 نیاز باشد.
پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، روز یکشنبه اظهار داشت که ایالات متحده معتقد است حمله به تأسیسات فردو «به تخریب توانمندیها منجر شده است.» وی افزود: «ارزیابی اولیه ما… این است که تمامی مهمات دقیق ما به نقاط مورد نظر برخورد کرده و تأثیر مطلوب را داشتهاند.» ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، نیز گفت که اظهارنظر در مورد اینکه آیا ایران هنوز برخی توانمندیهای هستهای خود را حفظ کرده است یا خیر، «بسیار زود است.»
محل نگهداری 408 کیلوگرم اورانیوم غنیسازی شده 60 درصدی که ایران در اختیار دارد — طبق گزارش ماه گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی — نیز نامشخص باقی مانده است. مقامات اسرائیلی ادعاهای ایران و گمانهزنیها مبنی بر انتقال این ذخیره به یک مکان امن مخفی پیش از حمله آمریکا را رد کردند. بر اساس ارزیابی آنها، این ذخیره به احتمال زیاد در یکی از سه سایت هستهای مورد هدف بمبافکنهای B2 قرار داشته و به طور قابل توجهی آسیب دیده است.
یک منبع ارشد دیپلماتیک اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود، به المانیتور گفت: «در هر صورت، آنها نمیتوانند آن را تا سطح بمب هستهای غنیسازی کنند بدون آنکه امضای رادیواکتیو ایجاد شود، و هرگونه فعالیت با این مواد برای سازمانهای اطلاعاتی غربی آشکار خواهد شد. این ریسک بزرگی است که ایرانیها متحمل شوند.»
نتانیاهو به وجد آمده
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به وضوح از نتایج عملیات نهروزه اسرائیل و ضربه نهایی آمریکا به وجد آمده است. او از پشت صحنه لابیگری کرده بود تا دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، و دستیاران ارشدش را متقاعد کند که یک بمباران دقیق و سنگین، ریسک درگیر شدن آمریکا را به همراه ندارد و بدین ترتیب بر انزواگرایان MAGA که نسبت به چنین مداخلهای هشدار میدادند، غلبه کند.
یکی از نزدیکان نتانیاهو که نخواست نامش فاش شود، به المانیتور گفت: «برای نخستوزیر، این نقطه اوج تلاشهای زندگی اوست. او سه دهه است که با برنامه هستهای ایران مبارزه میکند. او مدتهاست به این اندازه خوشحال نبوده است.»
بخش عمدهای از رضایت نتانیاهو از میزان همکاری با کاخ سفید ترامپ پیش از حمله آمریکا ناشی میشود. یک منبع ارشد سیاسی اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود، به المانیتور گفت: «اولین نشانه [مداخله آمریکا] را جمعه گذشته، ۱۳ ژوئن، زمانی که حمله ما به ایران آغاز شد، دریافت کردیم.»
ران درمر، وزیر امور استراتژیک و رابط نتانیاهو با دولت آمریکا، به نخستوزیر اطلاع داد که مقامات دولتی که با آنها صحبت کرده، نشان دادهاند که ایالات متحده به این عملیات خواهد پیوست. به گفته مقامات ارشد اسرائیلی، شور و اشتیاق آمریکا ناشی از احترام ترامپ به دستاوردهای چشمگیر اسرائیل در روز اول حملاتش بود. همان منبع ارشد سیاسی توضیح داد: «او برندگان را دوست دارد، و وقتی یکی را میبیند، سعی میکند به آنها بپیوندد، و این چیزی بود که در نهایت اتفاق افتاد.»
اسرائیل امیدوار بود که ایالات متحده فوراً به عملیات آنها بپیوندد، اما یک هفته دیگر طول کشید تا این اتفاق بیفتد. مجموعهای از هشدارهای جدی از کشورهای حوزه خلیج فارس و تهدیدات خود ایرانیها، رئیسجمهور را وادار کرد تا خواستار تمهیداتی برای محافظت از پایگاههای آمریکایی در خاورمیانه و سایتهای مهم متحدان ایالات متحده در منطقه شود.
نتانیاهو و درمر همچنان تلاش میکردند تا ترامپ و دستیارانش را برای پیوستن به کارزار متقاعد کنند؛ این کار را با تأکید بر موفقیت حملات اسرائیل به سایتهای هستهای و موشکی بالستیک ایران و مسیر روشنی که با درهم شکستن پدافند هوایی ایران ایجاد کرده بودند، انجام دادند. شبکه عمومی کان اسرائیل گزارش داد که ترامپ روز پنجشنبه با نتانیاهو گفتوگو کرد و نتانیاهو با این برداشت از مکالمه خارج شد که رئیسجمهور تصمیم خود را برای آغاز حمله در عصر شنبه گرفته است.
مانورهای فریب
همانطور که پیش از حمله غافلگیرکننده اسرائیل به ایران اتفاق افتاد، این بار نیز اسرائیلیها و آمریکاییها هر دو برای فریب ایران و ایجاد حس آرامش در آن، دست به مانورهای فریبنده زدند. از جمله این تاکتیکها، درز اطلاعاتی دروغین درباره یک گفتوگوی دشوار بین نتانیاهو و معاون رئیسجمهور، جی. دی. ونس، بود که رویترز آن را گزارش کرد. یک پرچم دروغین دیگر نیز با گزارشهای رسانههای اسرائیلی درباره یک اولتیماتوم که اسرائیلیها به واشنگتن برای تصمیمگیری درباره فردو داده بودند، برافراشته شد، که پس از آن اسرائیل احتمالاً به تنهایی عمل میکرد. گزارشهای اولیه از واشنگتن در روز شنبه نشان میداد که بمبافکنهای B-2 در راه گوام هستند، اما آن هواپیماها فریبنده بودند. بمبافکنهایی که حملات به ایران را انجام دادند، در واقع از شرق و بر فراز اقیانوس اطلس پرواز کرده بودند.
نتانیاهو و ترامپ پس از حملات آمریکا بار دیگر با یکدیگر گفتوگو کردند. نتانیاهو ترامپ را به خاطر مأموریت موفقیتآمیز ستود و هر دو توافق کردند که بر آزادی گروگانهای اسرائیلی که توسط گروه نیابتی ایران، حماس، در نوار غزه نگهداری میشوند، و احتمالاً پایان جنگ اسرائیل در آن منطقه، تمرکز کنند.
ژنرال ایال زمیر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، چند روز پیش هشدار داد که برخلاف ارزیابیهای اولیه مبنی بر یک جنگ کوتاه، اسرائیلیها باید انتظار یک جنگ طولانی را داشته باشند. اظهارنظر او نگرانیهای جدی را در میان اسرائیلیها که بیش از ۲۰ ماه است درگیر جنگ با حماس و حزبالله هستند، برانگیخت. اما مقامات اسرائیلی اصرار دارند که قصدی برای انجام عملیات طولانیمدت در ایران ندارند، و به نظر میرسد اظهارنظر زمیر به عنوان یک تاکتیک فشار بر ایران بوده است.
بسیار از اتفاقات اکنون بستگی به پاسخ ایران به حملات آمریکا دارد. یک مقام دفاعی اسرائیلی که نخواست نامش فاش شود، به المانیتور گفت: «سناریوی بهینه، آتشبس و از سرگیری مذاکرات بین ایران و ایالات متحده با هدف امضای یک توافق هستهای جدید است، بسیار بهتر از توافق قبلی، بدون تاریخ انقضا، توافقی که سرانجام جدایی ایران از رؤیای سلاح هستهای را تثبیت کند. سؤال اینجاست که آیا ایران درسی را که باید میگرفت، گرفته است یا اینکه رهبر معظم [آیتالله علی] خامنهای اصرار دارد راه [سید حسن] نصرالله، رهبر حزبالله، را ادامه دهد که اراده اسرائیل را اشتباه محاسبه کرد و بهای آن را با جانش پرداخت.»
نتانیاهو و درمر به وضوح مایلند عملیات نظامی منجر به سرنگونی جمهوری اسلامی شود. این موضوع در بحثها با مقامات دولتی آمریکا نیز مطرح شد، کسانی که به نظر میرسد از چنین هدفی محتاط هستند و درسهای تلخ تلاشهای مشابه برای تغییر رژیم در عراق و افغانستان را آموختهاند.
منبع ارشد دیپلماتیک اسرائیلی گفت: «حتی اگر دولت ایران سقوط کند، باید یک نفر مسئول و باثبات وجود داشته باشد که مسئولیت این کشور بزرگ را بر عهده بگیرد. اسرائیل درگیر سرنگونی رژیمها نیست. ما نیز در گذشته در این زمینه ضربه خوردهایم.»
این منبع افزود: «اگر رژیم سقوط کند، ممکن است رژیمی حتی افراطیتر جایگزین آن شود — یا بدتر از آن، هرجومرج و آشوب.»