حمله به سایت‌های هسته‌ای و موشکی ایران به شدت شانس عادی‌سازی روابط اسرائیل و اعراب را بهبود بخشیده است. | Abir Sultan/EPA
حمله به سایت‌های هسته‌ای و موشکی ایران به شدت شانس عادی‌سازی روابط اسرائیل و اعراب را بهبود بخشیده است. | Abir Sultan/EPA

آینده ایران و خاورمیانه چیست؟

رهبران جهان اکنون باید برای توافق هسته‌ای با تهرانِ بسیار ضعیف‌شده، تلاش کنند.

یوسی کوپروَسر، سرتیپ بازنشسته اسرائیلی، ریاست مؤسسه راهبرد و امنیت اورشلیم را بر عهده دارد. وی پیش از این ریاست بخش تحقیقات اداره اطلاعات نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل و مدیریت کل وزارت امور استراتژیک اسرائیل را عهده‌دار بوده است.

بیش از یک دهه است که جهان در مورد برنامه هسته‌ای ایران بحث می‌کند. اما اکنون، پس از حمله پیشگیرانه اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای این کشور — و حملات ایالات متحده به نیروگاه‌های هسته‌ای در فردو، نطنز و اصفهان — نفوذ تهران بر خاورمیانه به شدت کاهش یافته و شبح مسابقه تسلیحات هسته‌ای در منطقه به میزان زیادی از بین رفته است.

پرسش بزرگ این است: این حمله به برنامه‌های هسته‌ای و موشک‌های بالستیک ایران، چه چیزی را پس از آتش‌بس رقم خواهد زد؟

البته ابتدا کمی پیش‌زمینه — یعنی توضیح اینکه چرا اسرائیل در این زمان حمله کرد.

اسرائیل مدت‌هاست که اعتراضات شدید خود را نسبت به جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران روشن کرده است. در سال 2012، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر وقت، به طور به یاد ماندنی یک خط قرمز روی نمودار یک بمب در مقابل مجمع عمومی سازمان ملل کشید. و چند سال بعد، در سال 2015، من و سایر اعضای تیم اسرائیلی که پیش از مذاکرات دولت آمریکا با ایران با آنها ملاقات می‌کردیم، نسبت به خطرات ناشی از اجازه دادن به ایران برای ادامه غنی‌سازی اورانیوم هشدار دادیم.

در تمام آن مدت، رهبران اسرائیل تصمیم گرفتند که حمله پیشگیرانه‌ای انجام ندهند. اما از آن زمان تاکنون دو تغییر عمده رخ داده است.

اولاً، ایران به طور قابل توجهی توسعه برنامه هسته‌ای نظامی خود را افزایش داد و انباشت اورانیوم بسیار غنی‌شده کافی برای تولید احتمالی مواد شکاف‌پذیر برای حداقل 10 بمب هسته‌ای در عرض چند ماه را آغاز کرد. اخیراً، این کشور همچنین تولید اورانیوم بسیار غنی‌شده را تسریع و آماده‌سازی برای تسلیحاتی کردن آن را آغاز کرد — همچنین طرحی جاه‌طلبانه برای افزایش قابل توجه تولید موشک‌های بالستیک دوربرد خود را در پیش گرفت.

حتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پس از 20 سال، سرانجام ایران را ناقض تعهدات منع اشاعه خود اعلام کرد.

تغییر عمده دیگر این است که از زمان حملات 7 اکتبر 2023، اسرائیل دچار تغییر پارادایم در تفکر خود درباره امنیت ملی — به ویژه در مورد ایران — شد. پس از دو حمله مستقیم موشکی ایران در سال 2024 و تقریباً دو سال حملات از سوی نیروهای نیابتی آن مانند حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها، این کشور احساس کرد که جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را برای اجرای مأموریت مکرر خود مبنی بر محو اسرائیل از نقشه انجام داده است.

بنابراین، اسرائیل که هنوز از شوک 7 اکتبر بیرون نیامده بود و با افزایش توسعه هسته‌ای ایران، دیگر حاضر به پذیرش برنامه‌های هسته‌ای یا موشک‌های بالستیک تهران به عنوان چیزی مسلم نبود.

در همین حال، یکی از بزرگترین موانع بر سر راه تلاش‌های اسرائیل برای خنثی کردن جاه‌طلبی‌های هسته‌ای رژیم — پدافند هوایی آن — نیز برطرف شد. حملات هوایی اسرائیل به ایران در اکتبر 2024 و درگیری کنونی، برتری هوایی بر تهران را برای اسرائیل به ارمغان آورده است.

در مجموع، این عوامل منجر به حملات اسرائیل و آمریکا به ایران شد که به شدت به تأسیسات هسته‌ای، برنامه موشکی بالستیک و پدافند هوایی این کشور آسیب رساند.

پروژه‌های پرهزینه رژیم به چالش کشیده شد
آنها همچنین به مردم ایران نشان داده‌اند که پروژه‌های پرهزینه رژیم می‌توانند به چالش کشیده شوند و به طور بالقوه زمینه را برای سایر نیروها در ایران برای سرنگونی آیت‌الله‌ها فراهم کنند. | Abedin Taherkenareh/EPA
Abedin Taherkenareh/EPA

تهدید هسته‌ای ایران در کوتاه‌مدت — در نتیجه تخریب تأسیسات هسته‌ای و مواد اولیه آن — و در بلندمدت، از میان رفته است، چرا که دیگر هیچ سؤالی در مورد اینکه آیا ایران در صورت تلاش برای بازسازی، با تهدید نظامی معتبر از سوی اسرائیل و آمریکا مواجه خواهد شد یا خیر، وجود ندارد.

نقش قبلی ایران به عنوان صادرکننده اصلی تروریسم بنیادگرا نیز با این تحولات تضعیف شده است. بازدارندگی که توسط گروه‌های نیابتی ایران، حزب‌الله و حماس ایجاد شده بود، از اواخر سال 2023 کاهش یافته و دیگر در تصمیم اسرائیل برای حمله نقشی نداشت. فروپاشی رژیم اسد در سوریه، حزب‌الله را بیشتر تضعیف کرد و تأمین تسلیحات برای آن توسط ایران را دشوار ساخت. و اکنون، حماس در غزه بدون حمایت مانده است.

در مجموع، اسرائیل و آمریکا به طور چشمگیری و سریع، خاورمیانه را دگرگون کرده‌اند.

آنها نشان داده‌اند که در مورد اهمیت استفاده از زور در صورت لزوم، حتی بدون حمایت سایر کشورها، همسو هستند. آنها همچنین به مردم ایران نشان داده‌اند که پروژه‌های پرهزینه رژیم می‌توانند به چالش کشیده شوند و به طور بالقوه زمینه را برای سایر نیروها در ایران برای سرنگونی آیت‌الله‌ها فراهم کنند.

گام بعدی اکنون این است که رهبران سراسر جهان از این فرصت استفاده کنند و برای توافق هسته‌ای با تهرانِ بسیار ضعیف‌شده تلاش نمایند. توافقی که در آن ایران با توقف پیگیری برنامه هسته‌ای در ازای لغو تدریجی تحریم‌ها موافقت کند و هرگونه تعهد ایران به دقت نظارت شود تا اطمینان حاصل شود که تلاش‌های خود برای تبدیل شدن به یک کشور هسته‌ای را از سر نمی‌گیرد.

حمله به سایت‌های هسته‌ای و موشکی ایران به شدت شانس عادی‌سازی روابط اسرائیل و اعراب و همچنین خاورمیانه‌ای باثبات‌تر را بهبود بخشیده است. این دستاوری است که نباید دست‌کم گرفته شود — اما پایان راه نیز نیست.