کنت نیشیمورا / گتی
کنت نیشیمورا / گتی

در این ماه پراید، واکنش متقابل رسماً فرا رسیده است

جوانان دگرباش جنسی با چشم‌انداز از دست دادن حقوقی مواجه هستند که هرگز تصور نمی‌کردند نگران آن باشند.

بسته شدن دوپونت سیرکل (میدان دوپونت) مانند یک نشانه بد بود. انتظار می‌رفت این پارک و محله همنام آن، که مدت‌ها مرکز زندگی همجنس‌گرایان در واشنگتن دی‌سی بود، در جریان "وردپراید ۲۰۲۵" (WorldPride 2025) مملو از جمعیت باشد. اما در ۲ ژوئن، سرویس پارک ملی (National Park Service) اعلام کرد که این مکان را در آخر هفته پایانی جشن تعطیل خواهد کرد.

مداخله واشنگتن فدرال در امور منطقه، نگران‌کننده اما بی‌سابقه نبود؛ این میدان، مانند بسیاری از فضاهای محبوب در شهر، تحت کنترل محلی نیست. آنچه غیرمعمول‌تر بود، آشوب پس از آن بود. برای بسیاری از ساکنان، این ترس وجود داشت که دولت فدرال عمداً افراد کوییر (دگرباش جنسی) را از یک فضای سبز محبوب محروم می‌کند. (NPS بعداً اعلام کرد که رئیس پلیس شهر خواستار بسته شدن آن شده بود.) دستور تعطیلی روز بعد لغو شد، سپس ناگهان دوباره برقرار گردید. حصارهای امنیتی سیاه روز جمعه برپا شد و سپس صبح روز بعد دوباره برداشته شد و میدان را درست به موقع برای رژه اصلی در ۷ ژوئن باز کرد.

تمام این ماجرا—بازگشایی، بسته شدن، پارانویا، و سپس خبر نگران‌کننده یک تیراندازی (که بی‌ارتباط و خوشبختانه غیرکشنده بود)—می‌توانست به اتفاقات ناخواسته زندگی شهری بزرگ نسبت داده شود. اما این اتفاق همچنین به عنوان یک استعاره سنگین برای فضای کلی ماه پراید در پایتخت و سراسر آمریکا عمل کرد: یک کشمکش عاطفی شدید.

برای جامعه کوییر واشنگتن دی‌سی، قرار بود این ژوئن یک ماه پیروزی بی‌قید و شرط باشد، ماهی که چندین سالگرد مهم را جشن می‌گرفت. "وردپراید"، یک جشنواره بین‌المللی دگرباشان جنسی، پس از کناره‌گیری میزبان اولیه ۲۰۲۵، یعنی تایوان، به سرعت واشنگتن دی‌سی را برای نهمین رویداد خود انتخاب کرده بود. این تغییر خوش‌یمن بود، بخشی از آن به دلیل همزمانی با پنجاهمین سالگرد رویدادهای پراید در واشنگتن دی‌سی (که اولین بار در سال ۱۹۷۵ تنها چند بلوک شمال دوپونت سیرکل سازماندهی شد). و مهم‌تر از همه، این ژوئن دهمین سالگرد حکم دیوان عالی در پرونده Obergefell v. Hodges است که ازدواج همجنس‌گرایان را در سراسر کشور قانونی کرد.

هر پرایدی یادبودی از تاریخ دگرباشان جنسی و همچنین جشنی برای میزان پیشرفت این جامعه است. برای بسیاری در واشنگتن، که به برخی معیارها همجنس‌گرایانه‌ترین شهر آمریکا است، گرامیداشت یک دهه از تصمیم اوبرگفل در شهری که دیوان عالی در آن حکم صادر کرد، نشان‌دهنده اوج پیروزی بود. اما رویداد واقعی ترکیبی از احساسات بود. اگرچه برگزارکنندگان ابتدا انتظار ۳ میلیون بازدیدکننده را داشتند، اما گزارش‌ها حاکی از حضور تنها صدها هزار نفر بود. بسیاری از خارجی‌ها از شرکت در آن صرف‌نظر کردند، با اشاره به بازداشت‌های اخیر مسافران و غیرشهروندان در ایالات متحده به دلیل اظهارات عمومی یا پست‌های شبکه‌های اجتماعی‌شان. بازدیدکنندگان داخلی نیز نگران بودند که در حیاط خلوت دولت فدرال جشن بگیرند—به ویژه در روزهای منتهی به رژه نظامی بزرگ رئیس‌جمهور دونالد ترامپ. ترامپ و حزبش لغو حقوق دگرباشان جنسی را به یک اولویت سراسری تبدیل کرده‌اند، و به نظر می‌رسد تجاوزات بیشتر—شاید حتی لغو حکم اوبرگفل—در دستور کار محافظه‌کاران است. درست در زمانی که برخی از اعضای نسل زد، که دگرباشانه‌ترین گروه در تاریخ آمریکا هستند، اولین گام‌های خود را به سوی بزرگسالی برمی‌دارند، واکنش متقابل رسماً فرا رسیده است. آن‌ها به جای لذت بردن از پیشرفت‌های خود، مجبورند آینده‌شان را بازتعریف کنند و از خود بپرسند کدام حقوق ایمن هستند و کدام‌ها ممکن است قابل اتکا نباشند.

ده سال برای یک فرد جوان زمان زیادی است. نوجوانانی که من در خیابان‌ها با لباس‌های رنگین‌کمانی، موهای اکلیلی و نقاشی بدن جشن می‌گرفتند، آنقدر جوان به دنیا آمده‌اند که شاید حتی روز حکم اوبرگفل را به خاطر نیاورند. اعضای مسن‌تر نسل آن‌ها در آن زمان فقط نوجوان بودند. دوئچی، رپر بای‌سکشوال (دوجنس‌گرا) که در کنسرت رایگانی نزدیک نشنال مال در آخر هفته پراید اجرا کرد، در سال ۲۰۱۵ شانزده ساله بود؛ رنه رپ، ستاره پاپ لزبین (همجنس‌گرای زن) و مارشال بزرگ رژه "وردپراید"، تنها ۱۵ سال داشت. جوان‌ترین اعضای نسل زد، متولدین سال ۲۰۱۲، در آن زمان خردسال بودند. امروز، بیش از یک نفر از هر پنج بزرگسال نسل زد خود را دگرباش جنسی معرفی می‌کند، سهمی بیشتر از هر نسل قبلی. آن‌ها در دوستانه‌ترین فضای اجتماعی همجنس‌گرایانه‌ای که کشور ما تاکنون دیده است، بزرگ شده و بسیاری از آن‌ها "کام اوت" (آشکارسازی) کرده‌اند. آن‌ها الگوهایی در هر گوشه از زندگی اصلی آمریکا داشته‌اند: کنگره، روی جلد مجله تایم، لیگ ملی فوتبال (NFL)، ارتش، برنامه بچلر. چیزهایی که برای بسیاری از نوجوانان در دهه‌های گذشته غیرممکن به نظر می‌رسید—استفاده از ضمایر خنثی از نظر جنسیت؛ کوتاه کردن مو؛ آوردن شریک همجنس به یک جشن رقص دبیرستانی—برای تعداد بی‌سابقه‌ای از آن‌ها عادی بود. تارگت آنقدر محصولات پراید را به آن‌ها عرضه کرد که آن‌ها میم‌هایی برای تمسخر این مجموعه به اشتراک گذاشتند.

اما اکنون که آن‌ها به بلوغ می‌رسند، همین جوانان شاهد فرسایش وضعیت موجود خود هستند. چند سال گذشته با واکنش‌های شدید و تند همراه بوده است. زبان و توهین‌های همجنس‌گراستیزانه در میان گروهی از اینفلوئنسرها دوباره رایج شده است. شوخی‌های تارگت زمانی بی‌مزه شدند که در سال ۲۰۲۳، حملات شبکه‌های اجتماعی راست‌گرا به مجموعه پراید آنقدر بد شد که شرکت برخی از اقلام را از فروشگاه‌های خود بیرون کشید، با اشاره به تهدیدهایی علیه کارکنان. حزب جمهوری‌خواه به شدت توانایی افراد ترنسجندر (تراجنسی) را برای خدمت در ارتش، بازی در ورزش‌ها، به‌روزرسانی کارت‌های شناسایی و انجام انتقال پزشکی به چالش کشیده است.

و در شش ماه گذشته، لغو حقوق به یک سیاست رسمی تبدیل شده است. ترامپ ورزشکاران نوجوان ترنسجندر را در شبکه‌های اجتماعی هدف قرار داده، در حالی که دولتش بودجه تحقیقات و پیشگیری HIV در سراسر جهان را قطع کرده است. دولت‌های ایالتی و فرقه‌های مذهبی اصلی، ازدواج همجنس‌گرایان را به چالش می‌کشند، و شرکت‌هایی که سابقه اخیر برافراشتن پرچم‌های رنگین‌کمان را داشتند—بوز آلن همیلتون، مسترکارت، پپسی—از حمایت مالی رویدادهای پراید انصراف داده‌اند. کاخ سفید خدمات خط تلفن اضطراری خودکشی مخصوص دگرباشان جنسی را "پیمانکاران رادیکال آراستن" نامید و به طور ناگهانی همکاری خود را با "پروژه ترور"، یک سازمان غیرانتفاعی متمرکز بر پیشگیری از خودآزاری جوانان کوییر، متوقف کرد. دیوان عالی اخیراً حکم داد که ممنوعیت ایالت تنسی بر مراقبت‌های تایید جنسیت برای خردسالان می‌تواند پابرجا بماند. در همین حال، حمایت از ازدواج همجنس‌گرایان شکاف حزبی بی‌سابقه‌ای را نشان می‌دهد، با کاهش عمده در تایید جمهوری‌خواهان و حتی کاهش کلی اندکی.

مقاومت در برابر پیشرفت اجتماعی پدیده جدیدی نیست، و نه Adversity برای دگرباشان جنسی. اما نسل‌های پیشین این موضوع را از نزدیک تجربه کرده بودند، در حالی که نسل زد در دنیایی بزرگ شده است که هر ژوئن، رژه‌های رنگین‌کمان عظیم با تایید شرکت‌ها و دولت‌های محلی در خیابان‌های تمام شهرهای بزرگ آمریکا به راه می‌افتادند. این به آن‌ها دلایل زیادی می‌داد تا باور کنند که موج‌های مکرر تبعیض که بزرگانشان با آن روبرو بودند—ترس لاوندر، نادیده گرفتن بحران ایدز توسط رونالد ریگان، قانون دفاع از ازدواج ۱۹۹۶—به زباله‌دان تاریخ سپرده شده است. نقاط عطف جوانی آن‌ها، پس از همه این‌ها، پیروزی‌هایی بودند. اما این پیروزی‌ها جنبش را به آنچه سارا مک‌براید، نماینده ۳۴ ساله ترنسجندر از دلاور، به همکارم هانا روزین توصیف کرد، یعنی "حس کاذب امنیت" فرو برد. او گفت پس از اوبرگفل، "پویایی‌ای وجود داشت که افکار عمومی از عمق کمی برخوردار بود اما دامنه گسترده‌ای داشت." و به نظر او، ائتلاف دگرباشان جنسی به جای ادامه کار اقناع عمومی، درجا زد.

اکنون واقعیت این لحظه در حال آشکار شدن است، و یک عارضه روانی به همراه دارد. مکس دویل، دستیار پزشک در وایتمن-واکر هلث در دی‌سی، که بسیاری از جوانان کوییر نسل زد و هزاره را درمان می‌کند، به من گفت: "من همیشه می‌گویم مردم به دو دلیل به مطب دکتر می‌آیند: یا درد دارند، یا می‌ترسند." "اخیراً بیماران من به دلیل درد روحی و ترس مراجعه کرده‌اند." او افزایش افسردگی و اضطراب را در بیماران خود مشاهده کرده و تعداد بیشتری از آن‌ها را به روانپزشکی ارجاع می‌دهد.

کاهش پذیرش دگرباشان جنسی، نگرانی‌های مادی جدی و فوری را برای افرادی که زندگی بزرگسالی خود را آغاز می‌کنند، برمی‌انگیزد. آن‌ها باید از خود سؤالاتی بپرسند مانند: زندگی در کجا امن است؟ آیا باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، جراحی تایید جنسیت را دنبال کنم؟ آیا باید همین الان ازدواج کنم؟ آیا اگر چند سال صبر کنیم، باز هم می‌توانیم از رحم جایگزین یا IVF برای تشکیل خانواده استفاده کنیم؟ آزادی‌ای که این جوانان با آن بزرگ شدند، بخشی از آزادی نبودن نیاز به فکر کردن به این مسائل بود. این آزادی ناقص بود—بر اساس طبقه، نژاد، منطقه یا شانس خالص—اما هر جا که وجود داشت، تحقق یک رویای دیرینه را نشان می‌داد، رویایی که در آن افراد کوییر می‌توانستند بدون ترس از برملا شدن یا طرد شدن، شغل، روابط و خانواده را دنبال کنند. مجبور بودن به پرسیدن کجا و کی می‌توانم دست محبوبم را بگیرم؟ برای کرامت یک فرد سمی است. مجبور بودن به فکر کردن کجا می‌توانم با خیال راحت از دستشویی استفاده کنم؟ برای روح آزاردهنده است. این موضوع اساساً شیمی مغز فرد را تغییر می‌دهد که ببیند سسمی استریت به دلیل پست کردن یک پیام پراید متهم به "آراستن" می‌شود.

دویل ۲۹ ساله و یک هزاره است. او می‌گوید از این فضای واکنش متقابل کاملاً متعجب نیست، به ویژه چون در میانه غربی محافظه‌کارتر بزرگ شده است. اما همکارانش در وایتمن-واکر، که بیش از ۵۰ سال است مراقبت‌های بهداشتی دگرباشان جنسی را در پایتخت کشور ارائه می‌دهد، متعلق به نسل‌های مختلفی هستند، و او متوجه می‌شود که همکاران و بیماران مسن‌ترش، به ویژه کسانی که از اپیدمی ایدز جان سالم به در برده‌اند، "جاده‌دیده‌تر" هستند—اما همچنین "آماده‌تر".

"وردپراید" امسال پر سر و صدا، رنگارنگ و پر از کاغذ رنگی بود. همانطور که هر کسی که ژوئن را در دی‌سی گذرانده باشد ممکن است انتظار داشته باشد، هوا غلیظ و مرطوب بود و شرکت‌کنندگان تقریباً به محض طلوع خورشید، غرق عرق بودند. تابلوها جمعیت را به حمایت از سربازان ترنس، آزمایش شدن برای عفونت‌های مقاربتی، مقاومت در برابر ممنوعیت کتاب‌های کوییر، و پیوستن به باشگاه وفاداری مشتریان ایکیا ترغیب می‌کردند. درگ کوئین‌ها از روی ارابه‌ها مهره و پرچم پرتاب می‌کردند؛ آهنگ‌های پاپ و کلاسیک‌های دیسکو در خیابان چهاردهم پخش می‌شد. مقدار زیادی شوخ‌طبعی و جریانی از شیطنت و شورش وجود داشت.

علیرغم فضای سیاسی، "وردپراید" بسیار شبیه یک پراید عادی در دی‌سی بود. این نوع گردهمایی‌های خانوادگی حاوی یک استدلال ضمنی اما قدرتمند برای پذیرش هستند. آن‌ها قدرت و اهمیت عشق را در زندگی همه نوع افراد می‌ستاینند. آن‌ها زندگی همجنس‌گرایان را مرئی می‌کنند و انگ یا شرم را کاهش می‌دهند. و، از همه مهم‌تر، آن‌ها به جای برجسته کردن تفاوت‌ها، بر شباهت‌ها تأکید می‌کنند، به امید ایجاد تایید گسترده‌تر. این روحیه را می‌توان در رأی اکثریت در پرونده اوبرگفل یافت، که در آن قاضی وقت آنتونی کندی نوشت که زوج‌های همجنس‌گرا "ازدواج را آنقدر عمیقاً احترام می‌گذارند که به دنبال تحقق آن برای خود هستند"؛ در اعتقاد مک‌براید که متحدانش می‌توانستند بیشتر بر روی اثبات لزوم گسترش حقوق ترنس‌ها تمرکز کنند؛ و در پرچم ترنس جیبی که در جیب پشتی یک نفر دیدم که با لوگوی دفتر شهردار مزین شده بود.

با این حال، این تنها راهی نیست که دگرباشان جنسی پیشرفت کرده‌اند. امروز، با اذعان به اینکه دهه‌ها تغییر ممکن است آنقدرها که تصور می‌کردند برگشت‌ناپذیر نباشد، برخی از اعضای نسل زد به بزرگان رادیکال خود نگاه می‌کنند تا الگوهایی برای پیشرفت بیابند. آن‌ها با شعارهایی مانند "اولین پراید یک شورش بود" با همجنس‌گراستیزی و ترنس‌هراسی مقابله می‌کنند. آن‌ها استدلال می‌کنند که قدرت استون‌وال از شورش آشکار یک گروه بی‌پروا و ناسازگار ناشی شد. اگر حتی المو هم "آراینده" خوانده می‌شود، به عقیده آن‌ها، پس جذاب بودن فایده‌ای ندارد: ممکن است بهتر باشد ظاهر شوید، همانطور که بسیاری در "وردپراید" با لباس‌های چرمی و درگ (لباس‌های زنانه مردانه) ظاهر شدند.

اولین "روز افتخار همجنس‌گرایان دی‌سی" در سال ۱۹۷۵، عمداً در دو سوی خیابان تقسیم شده بود، همانطور که دیاکون مک‌کابین، سازمان‌دهنده آن، در طول سال‌ها به یاد آورده است. او با رسانه‌های محلی توافقی کرده بود: آن‌ها می‌توانستند یک سمت بلوک را فیلمبرداری کنند؛ سمت دیگر برای افرادی بود که نمی‌خواستند برای دوستان، خانواده یا همکارانشان آشکار شوند. با توجه به آن تاریخ، رژه امسال، که به طور آشکار توسط هزاران آیفون و پست‌های عمومی اینستاگرام مستند شد، بیشتر شبیه یک معجزه کوچک است تا یک مهمانی معمولی.

حدود ۶۹ میلیون نفر از نسل زد در آمریکا زندگی می‌کنند؛ شاید ۱۰ میلیون یا بیشتر از آن‌ها خود را کوییر می‌دانند. آن‌ها احتمالاً نمی‌توانند در مورد همه چیز با هم توافق کنند و شاید اصلاً چیزهای مشترک زیادی نداشته باشند، اما این تعداد حیرت‌انگیزی از افرادی است که چیزی را می‌شناسند و به اشتراک می‌گذارند که بسیاری از متولدین قبل از آن‌ها با خود به گور بردند. آن‌ها ممکن است انتخاب‌های بسیار متفاوتی در مورد زندگی آینده‌شان داشته باشند، اما حتی اگر در سال‌های آینده علناً همجنس‌گرا یا ترنس بودن در آمریکا بسیار دشوارتر شود، پنج دهه تاریخ را نمی‌توان به راحتی از بین برد.

دویل به من گفت: "ما قبلاً این را تجربه کرده‌ایم، و این برای مردم واقعاً سخت است، اما ما از این مرحله عبور خواهیم کرد." این همان چیزی است که او به بیمارانش توصیه می‌کند، بر اساس دهه‌ها دانش در مورد اینکه چگونه، برای مثال، فعالان ایدز داروها را در دسترس‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر کردند، و افراد ترنس هورمون‌ها را به اشتراک گذاشتند و استفاده کردند مدت‌ها قبل از اینکه به طور گسترده تجویز شوند. آن ۱۰ میلیون نفر نشان‌دهنده یک تغییر فرهنگی پایدار هستند زیرا آن‌ها با این احساس حق بزرگ شده‌اند که در خلوت و در ملاء عام خودشان باشند. کلمه "حق‌به‌جانب"—entitled—اغلب برای توهین به این نسل استفاده می‌شود، اما مواردی وجود دارد که انتظار بی‌شرمانه برای رفتار عادلانه یک منبع واضح قدرت است. آزادی فردی یک حق آمریکایی است، و این جوانان به آسانی آن را رها نخواهند کرد.