زمانی که بیشتر مردم به آینده درگیری آمریکا با ایران میاندیشند، به دنبال سرنخهایی در عکسهای ماهوارهای دانه دانه، اظهارات تحلیلگران نظامی و پستهای رسانههای اجتماعی پرزیدنت ترامپ میگردند.
اما وقتی دایانا باتلر باس، پژوهشگر ، به آنچه ممکن است در آینده رخ دهد فکر میکند، افکارش به گروه دیگری معطوف میشود که به گفته او اکنون بیشتر به نبوت تا سیاست فکر میکنند.
او هشدارهایی از دوران کودکی خود را به یاد میآورد درباره ظهور یک ضد مسیح، داستانهایی درباره مادران گریان که پتوهای خالی نوزادان خود را در دست داشتند پس از اینکه نوزادانشان به طور ناگهانی «عروج» کرده و به بهشت رفته بودند، و نقاشیهایی از یک عیسی خشمگین که ارتشهایی از فرشتگان را به نبرد نهایی و آخرالزمانی شبیه آرماگدون در اسرائیل امروزی هدایت میکند.
این داستانها، باس را در دوران رشدش در یک کلیسای پروتستان انجیلی سفیدپوست در دهه 1970، هم وحشتزده میکرد و هم به وجد میآورد. آن زمان، آخرالزمان همیشه نزدیک به نظر میرسید و کتابهایی مانند پرفروشترین اثر «کره خاکی بزرگ و دیرینه» به مسیحیان هشدار میدادند که کمر همت بسته و خود را برای دوره «محنت بزرگ» آماده کنند و برای بازگشت پیروزمندانه عیسی به اورشلیم مهیا شوند.
باس، نویسنده مذهبی برجسته و مترقی که میزبان خبرنامه پرطرفدار ساباستک به نام «کلبه» است، دیگر به این داستانها باور ندارد. با این حال، وقتی به این فکر میکند که چرا ایالات متحده این ماه سه تأسیسات هستهای در ایران را هدف قرار داد و چه اتفاقی ممکن است رخ دهد، اکنون پیشبینی خودش را ارائه میدهد: بمباران ایران جایگاه ترامپ را به عنوان «برگزیده خداوند» و اسرائیل را به عنوان «ملت برگزیده» او در میان بسیاری از حامیان پروتستان انجیلی سفیدپوست رئیسجمهور تقویت خواهد کرد.
او به CNN میگوید بسیاری از این حامیان، خطرات یک جنگ بزرگتر را نادیده میگیرند، زیرا چنین درگیری به معنای نزدیک شدن جهان به «آخرالزمان» است — مجموعهای از رویدادهای فاجعهبار که بازگشت دوم مسیح و ظهور اسرائیل را به عنوان تحقق پیشگوییهای کتاب مقدس به همراه دارد.
باس، ضمن توصیف نگرش برخی از پروتستانهای انجیلی سفیدپوست، میگوید: «تقریباً یک نوع اشتیاق روحانی برای جنگ در خاورمیانه وجود دارد. آنها باور دارند که جنگ، مجموعهای از وقایع را به راه خواهد انداخت که منجر به بازگشت عیسی خواهد شد.»
تصمیم ترامپ برای بمباران ایران تاکنون تقریباً به طور انحصاری از دریچه سیاست یا استراتژی نظامی بررسی شده است. با این حال، یک بُعد مذهبی در این تصمیم – و آنچه ممکن است در آینده رخ دهد – وجود دارد که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.



آیا مسیحیان موظف به حمایت از اسرائیل هستند؟
پروتستانهای انجیلی سفیدپوست که درگیری آمریکا با ایران را عمدتاً یک نبرد روحانی میدانند تا یک نبرد سیاسی، معمولاً انگیزههایی از چندین باور دارند.
یکی از این باورها این است که ترامپ «برگزیده خداوند» است که سال گذشته از ترور جان سالم به در برد تا کار خدا را انجام دهد و از اسرائیل محافظت کند. او، به قول زیرمجموعه فرهنگی انجیلی، «برای چنین زمانی» فراخوانده شده است. این باور در پیام متنی مایک هاکابی، سفیر آمریکا در اسرائیل و رهبر برجسته انجیلی و فرماندار سابق آرکانزاس، به ترامپ منعکس شده است.
در این پیام متنی، که توسط ترامپ به اشتراک گذاشته شد، هاکابی به دو سوءقصد جان سالم به در برده ترامپ در سال گذشته اشاره کرد و گفت که خدا او را نجات داده است «تا تأثیرگذارترین رئیسجمهور در یک قرن — شاید همیشه — باشد.» او افزود: «من به غریزه شما اعتماد دارم،» زیرا «باور دارم که شما از بهشت الهام میگیرید،» و اینکه «شما به دنبال این لحظه نبودید. این لحظه به دنبال شما بود!»
سفارت هاکابی در اسرائیل تعجبآور نیست. بسیاری از پروتستانهای انجیلی سفیدپوست معتقدند که کلیسا به واسطه کتاب مقدس موظف است از اسرائیل حمایت بیدریغی داشته باشد. آنها اسرائیل باستان توصیف شده در کتاب مقدس را همانند کشور مدرن اسرائیل میدانند که در سال 1948 تأسیس شد.
ترامپ این دیدگاه را در دوره اول ریاست جمهوری خود تقویت کرد، هنگامی که برخلاف دههها سیاست آمریکا، سفارت این کشور را در اسرائیل از تلآویو به اورشلیم منتقل کرد و اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت. این اقدام بسیاری از رهبران پروتستان انجیلی سفیدپوست را به وجد آورد، دو تن از آنها در مراسم مربوط به این رویداد حضور یافتند.
سابقه طولانی از رهبران پروتستان انجیلی سفیدپوست وجود دارد که رؤسای جمهور و سیاستمداران آمریکایی را ترغیب کردهاند تا با اسرائیل به عنوان یک ملت مورد لطف الهی رفتار کنند. بسیاری از پروتستانهای انجیلی سفیدپوست معتقدند که وجود اسرائیل تحقق پیشگوییهای کتاب مقدس است که بازگشت عیسی را به همراه خواهد داشت.
برخی به آیهای از سفر پیدایش 12:3 استناد میکنند که در آن خداوند میفرماید: «من کسانی را که تو را برکت دهند، برکت خواهم داد و کسی را که تو را بیحرمت کند، لعنت خواهم کرد.» این آیه، خداوند را در حال خطاب به ابراهیم، پدر قوم یهود و «پدر همه ملتها»، نشان میدهد.
اما برخی از پروتستانهای انجیلی سفیدپوست میگویند که این آیه به اسرائیل نیز اشاره دارد – هم آن زمان و هم اکنون. سناتور جمهوریخواه، تد کروز، در مصاحبه اخیر خود به این آیه اشاره کرد و از حمایت خود از جنگ اسرائیل با ایران دفاع نمود. او گفت: «وقتی در کلاس یکشنبهها بزرگ میشدم، از کتاب مقدس به من آموزش داده شد که کسانی که اسرائیل را برکت میدهند، برکت خواهند یافت و کسانی که اسرائیل را لعنت میکنند، لعنت خواهند شد.»
کشیش جان هیگی، رهبر برجسته انجیلی، ادعا کرده است که حمایت از اسرائیل یک مسئله سیاسی نیست – بلکه یک مسئله کتابمقدسی است. هیگی بنیانگذار و رئیس سازمان «مسیحیان متحد برای اسرائیل» است که 10 میلیون عضو دارد و خود را بزرگترین سازمان حامی اسرائیل در ایالات متحده میداند.
او یک بار اعلام کرد: «غیرممکن است که بگویی 'من به کتاب مقدس ایمان دارم' و از اسرائیل و قوم یهود حمایت نکنی.»
ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 حمایت حدود 8 نفر از هر 10 رأی دهنده مسیحی پروتستان انجیلی سفیدپوست را به دست آورد. و در نظرسنجی CNN پس از حملات هوایی به ایران، 87 درصد جمهوریخواهان اظهار داشتند که به ترامپ برای اتخاذ تصمیمات صحیح در مورد استفاده آمریکا از زور علیه این کشور اعتماد دارند.
فرانکلین گراهام، پسر بیلی گراهام، رهبر فقید پروتستان انجیلی، پس از بمباران ایران در شبکه X گفت «که جهان در مکان بسیار امنتری قرار دارد.» کشیش رابرت جفرس، رهبر برجسته پروتستان انجیلی، هفته گذشته پیشنهاد کرد که مخالفت با اسرائیل شورش علیه خداست. در حین ایراد خطبه یکشنبه که تصمیم ترامپ را ستایش میکرد، خطبه جفرس با تشویق و تشویق ایستاده جماعتش قطع شد.
جفرس گفت: «کسانی که با اسرائیل مخالفت میکنند، همیشه در سمت اشتباه تاریخ هستند، و مهمتر از آن، در سمت اشتباه خدا قرار دارند. و خدا را شکر میکنم که بالاخره رئیسجمهوری داریم که این حقیقت را در دونالد ترامپ درک میکند.»
چنین حمایت بیقید و شرطی از اسرائیل ممکن است برای پروتستانهای انجیلی معنای روحانی داشته باشد. اما برخی از پژوهشگران میگویند که این موضع برای یک دموکراسی چندنژادی و چندمذهبی مانند ایالات متحده خطرناک است. حمایت آمریکاییها از اسرائیل پیش از استفاده آمریکا از زور در ایران، به پایینترین حد خود در تاریخ کاهش یافته بود.
تیسبی، تاریخنگار مذهبی، به CNN میگوید که اسرائیلی که در کتاب مقدس به تصویر کشیده شده، با کشور مدرن امروزی یکی نیست.
تیسبی میگوید: «اگر این دو را با هم یکی کنید، در نهایت از انواع اقداماتی حمایت میکنید که به نام سیاست به مردم آسیب میرساند. این منجر به عدم تمایل به به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیان میشود. این ما را نسبت به مسائل حقوق بشر و عدالت که در خاورمیانه در خطر است، کور میکند.»

شکل بحثبرانگیزی از مسیحیت، دیدگاههای انجیلی را در مورد خاورمیانه هدایت میکند
تیسبی و دیگر پژوهشگران مذهبی میگویند که بمباران ایران توسط آمریکا تحت تأثیر منبع دیگری نیز قرار دارد: شکلی از مسیحیت که در قرن نوزدهم توسط جان نلسون داربی، یک کشیش انگلیسی-ایرلندی، بنیانگذاری شد.
داربی به بخشهایی خاص از کتاب مکاشفه یوحنا (کتاب مقدس) نگاه کرد و مفهوم «دیسپنسیشنالیسم» را ابداع کرد. این نظریه تاریخ را به «دورهها» یا «دیسپنسیشنهای» متمایزی تقسیم میکند که خداوند در هر یک به گونهای متفاوت با بشریت تعامل دارد. بسیاری از پیروان این سنت به یک آخرالزمان آتشین و «عروج» (Rapture) – لحظهای که مسیحیان به طور ناگهانی به بهشت برده میشوند پیش از دورهای از مصیبت بر زمین – باور دارند.
دیدگاههای داربی یک قرن بعد توسط رمانها و فیلمهای پرطرفدار «جا مانده» (Left Behind) در دهههای 1990 و 2000 تقویت شد که میلیونها پروتستان انجیلی را با دیدگاههای آخرالزمانی از پایان زمانها تحت تأثیر قرار داد. مجموعه کتابها که الهام گرفته از الهیات عروج و صحنههای دلخراش در کتاب مکاشفه بود، بیش از 65 میلیون نسخه فروخته است.
کتابهای «جا مانده» به عنوان داستان تخیلی به بازار عرضه شدند، اما توسط بسیاری از پروتستانهای انجیلی به عنوان حقیقت کتاب مقدس تلقی شدند. دیدگاههای دیسپنسیشنالیسم در بسیاری از کلیساهای انجیلی، اردوگاههای جوانان و مدارس یکشنبه تدریس میشد و آنها را به جریان اصلی وارد میکرد.
هسته اصلی دیسپنسیشنالیسم، نقش اسرائیل در روزهای پایانی است. پیروان آن معتقدند که تأسیس دولت مدرن اسرائیل آغازگر آخرالزمان است – که بازگشت دوم مسیح را نوید میدهد. تیسبی میگوید که موفقیت ژئوپلیتیکی و امنیت اسرائیل پیششرطهای لازم برای بازگشت مسیح تلقی میشوند.
تیسبی میگوید دیسپنسیشنالیسم آنقدر در فرهنگ پروتستان انجیلی سفیدپوست نفوذ کرده است که بسیاری از پروتستانهای انجیلی امروزی اصول آن را بدون آشنایی با این اصطلاح پذیرفتهاند.
او میگوید: «صرف اینکه نامی برای آن ندارید، به این معنی نیست که واقعاً به آن باور ندارید. اکنون آنقدر رایج شده که دیگر نیازی به نامگذاری ندارد.»

او عروج را «الهیاتی کاملاً ابداعی» میخواند
باس، نویسنده کتاب «آزادسازی عیسی»، میگوید پیشگوییها درباره ارتشهای فرشتهای که با ارتشهای شیطانی در خاورمیانهای آخرالزمانی میجنگند، برای بسیاری غیرقابل باور به نظر میرسد، اما چنین باورهایی بسیاری از کشیشها و خانوادههای پروتستان انجیلی سفیدپوستی را که او با آنها بزرگ شده بود، درگیر خود کرده بود.
او به یاد میآورد که کشیشهای انجیلی موعظه میکردند که هر زمان اسرائیل قلمرو بیشتری به دست میآورد، اراده خدا بود. برخی از کشیشها ایران را شرور میدانستند. آنها میگفتند که یهودیان سرانجام عیسی را به عنوان منجی خود خواهند پذیرفت. اما بازگشت عیسی پیش از یک سری رویدادهای فاجعهبار مانند ناپدید شدن ناگهانی مؤمنان خدا و «جا ماندگان» – یعنی غیرمؤمنانی که عیسی را نپذیرفته بودند – رخ میداد.
او میگوید، باور به اینکه مسیحیان میتوانند در یک چشم به هم زدن به آسمان منتقل شوند، در آن زمان بسیاری از جوانان را دچار تروما کرد.
او میگوید: «دوستانی داشتم که به معنای واقعی کلمه نیمهشب از خواب بیدار میشدند. و اگر خانهشان واقعاً ساکت بود، بسیار میترسیدند و دزدکی به اتاق خواب والدینشان میرفتند تا مطمئن شوند والدینشان هنوز در خانه هستند.»
بیشتر پژوهشگران اصلی کتاب مقدس میگویند که کلمه «عروج» در بیشتر ترجمههای کتاب مقدس یا کتاب مکاشفه یوحنا وجود ندارد. بسیاری از پژوهشگران اصلی کتاب مقدس میگویند که کتاب مکاشفه پایان واقعی جهان را به تصویر نمیکشد: این یک رساله ضد رومی است که از زبان رمزآلود برای بیان این مطلب به مسیحیان استفاده میکرد که خدا امپراتوری شرور روم را نابود خواهد کرد.
باس، اعتقاد به عروج را «یک الهیات کاملاً ساختگی» و «یکی از موفقترین بدعتها در تاریخ مسیحیت» مینامد.
او میگوید، یک سیستم اعتقادی که میگوید خداوند جهان را با خشونت به پایان میرساند، هیچ انگیزهای برای یک رهبر سیاسی یا مذهبی برای اجتناب از جنگ – یا عقبنشینی در زمانی که رویدادها از کنترل خارج میشوند – باقی نمیگذارد.
باس میگوید: «در چارچوب این الهیات 'آخرالزمان'، تخریب همیشه نشانهای از کار خدا و نزدیک بودن بازگشت اوست. در این الهیات، هر چه اوضاع بدتر شود، پایان نزدیکتر است. هیچ انگیزهای برای انجام کارهای خوب، مراقبت از فقرا، اطمینان از عدم وقوع جنگها و مراقبت از سیاره وجود ندارد.»
چرا نبوت و سیاست با هم سازگار نیستند
دیدگاههای آخرالزمانی درباره پایان جهان برای بسیاری نامحتمل به نظر میرسد. و برای یک رهبر سیاسی غیرعادی نیست که قبل از جنگ به خدا توسل کند.
اما تیسبی میگوید زمانی که شهروندان یک دموکراسی معتقدند رهبران سیاسی از طرف خدا منصوب شدهاند و توسط پیشگوییها هدایت میشوند، جایی برای بحث باقی نمیماند.
او میگوید: «نوعی بنیادگرایی در کل این قضیه وجود دارد. این باور انعطافناپذیر و تغییرناپذیر است و نمیتوان آن را نقد کرد، زیرا الهی است. ما کی هستیم که سؤال کنیم؟»
او میگوید: «هرگونه حمایت بیچونوچرا و بیتغییر از یک بازیگر سیاسی، بدون در نظر گرفتن ماهیت درگیری، خطرناک است.»
اگر این بخشی از پویایی باشد که اقدامات آینده آمریکا در خاورمیانه را هدایت میکند، ممکن است به یک سؤال نهایی دیگر منجر شود.
بسیاری از منتقدان ایران میگویند که این کشور یک تئوکراسی است که توسط فردی رهبری میشود که جهان را به نزاع بین خیر و شر تقلیل میدهد و سیاست خارجیاش توسط افسانههای مذهبی آخرالزمانی هدایت میشود.
چه میشود اگر درگیری آمریکا با ایران نیز بخشی از همان نیروهای مذهبی باشد؟
جان بلیک نویسنده ارشد CNN و مؤلف کتاب خاطرات برنده جایزه، «بیش از آنچه تصور میکردم: آنچه یک مرد سیاهپوست درباره مادر سفیدپوستش که هرگز نشناخت، کشف کرد» است.