سربازی از تیپ ۱۰۱۰ دفاع سرزمینی در زیرزمین یک موقعیت نامعلوم در نوووداریوکا، استان زاپوریژیا، در حال کنترل پهپاد برای نظارت دیده می‌شود. اوکراین در حال انجام ضدحمله در شرق و جنوب است و روستا به روستا را تحت تلفات فزاینده در بحبوحه آتش سنگین توپخانه روسیه و میدان‌های مین تصرف می‌کند. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، پیشتر در مصاحبه‌ای گفته بود که ضدحمله طبق برنامه پیش نمی‌رود و کشورهای غربی را به دلیل عدم تامین به موقع سلاح و تجهیزات مقصر دانسته بود.
سربازی از تیپ ۱۰۱۰ دفاع سرزمینی در زیرزمین یک موقعیت نامعلوم در نوووداریوکا، استان زاپوریژیا، در حال کنترل پهپاد برای نظارت دیده می‌شود. اوکراین در حال انجام ضدحمله در شرق و جنوب است و روستا به روستا را تحت تلفات فزاینده در بحبوحه آتش سنگین توپخانه روسیه و میدان‌های مین تصرف می‌کند. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، پیشتر در مصاحبه‌ای گفته بود که ضدحمله طبق برنامه پیش نمی‌رود و کشورهای غربی را به دلیل عدم تامین به موقع سلاح و تجهیزات مقصر دانسته بود.

چگونه پالانتیر آینده جنگ را شکل می‌دهد

وقتی صفحه نمایش روشن می‌شود، حس بی‌قراری وجود دارد. هیجان، بله، زیرا به شما راهی جدید برای جنگیدن نشان داده می‌شود، به شما امکان دسترسی به دیدگاهی داده شده است که تا کنون برای ادراک انسانی بسته بود. اما همچنین فروتنی، زیرا عمل در پایین، هزاران مایل پایین‌تر، و تمام شجاعت و رنج نبرد آنقدر دور است که تقریباً معنای انسانی خود را از دست می‌دهد. در بازدید اخیر از دفاتر پالانتیر (Palantir) در لندن، توانستم از نزدیک شاهد نحوه عملکرد واقعی فناوری برتر داده این شرکت باشم. از آن زمان به بعد نتوانستم از فکر کردن به این تجربه دست بردارم.

تیم بنیانگذار پالانتیر، به رهبری سرمایه‌گذار پیتر تیل (Peter Thiel) و الکس کارپ (Alex Karp)، می‌خواست شرکتی ایجاد کند که بتواند از فناوری‌های جدید یکپارچه‌سازی و تحلیل داده (که برخی از آنها برای مبارزه با تقلب در پرداخت‌های آنلاین توسعه یافته بود) برای حل مشکلات اجرای قانون، امنیت ملی، تاکتیک‌های نظامی و جنگ استفاده کند. آنها آن را پالانتیر نامیدند، برگرفته از سنگ‌های جادویی در کتاب ارباب حلقه‌ها. پالانتیر که در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد، ابزارهای خود را برای مبارزه با تروریسم پس از ۱۱ سپتامبر توسعه داد و کارهای گسترده‌ای برای سازمان‌های دولتی و شرکت‌ها انجام داده است، اگرچه بسیاری از کارهای آن محرمانه است. این شرکت در سال ۲۰۲۰ عمومی شد. اما در طول ۲۰ سال فعالیت خود، این سوال مطرح بوده است که سیستم‌های آن چقدر توانمند هستند و در یک درگیری در مقیاس بزرگ چه می‌توانند به دست آورند. آیا می‌تواند در جنگ بین ارتش‌های بزرگ و با قدرت آتش بیشتر، عملکرد موفقی داشته باشد؟

سناریوی زیر توسط یک فرمانده اوکراینی برای من توصیف شده است، نه پالانتیر، که درباره جزئیات عملیاتی اظهار نظر نمی‌کند: هنگامی که اوکراین چندین و احتمالاً ده‌ها حمله را در سراسر خط مقدم آغاز می‌کند، روسیه مجبور است نیروهای ذخیره را از مخفیگاه خارج کند، که اوکراین می‌تواند با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و پهپادها، و همچنین الگوریتم‌های تشخیص بصری، آنها را در زمان واقعی ردیابی کرده و با سرعت و دقت بی‌سابقه‌ای هدف قرار دهد. قبل از شروع حمله کنونی، و اکنون در مراحل اولیه آن، اوکراین هفته‌ها با نابودی مراکز فرماندهی و کنترل، تدارکات و انبارهای مهمات در عمق خطوط دشمن، میدان نبرد را شکل داده است. در برخی موارد از موشک‌های دوربرد جدید استورم شدو (Storm Shadow) استفاده کرده است.

در بازدید اخیرم از دفتر لندن پالانتیر، که بزرگترین و اصلی‌ترین مرکز تحقیقاتی آن خارج از ایالات متحده است، ابتدا مدار زمین به من نشان داده شد. صفحه نمایش روی دیوار با تصاویر هزاران ماهواره در مدار پایین زمین زنده می‌شود. پلتفرم متاکانستلیشن (MetaConstellation) پالانتیر به کاربر اجازه می‌دهد تا این ماهواره‌ها را برای پاسخ به یک پرس و جوی خاص مامور کند. تصور کنید می‌خواهید بدانید در یک مکان و زمان خاص در قطب شمال چه اتفاقی می‌افتد. روی یک دکمه کلیک کنید و متاکانستلیشن ترکیب صحیح ماهواره‌ها را برای بررسی منطقه تعیین‌شده برنامه‌ریزی می‌کند. نکته قابل توجه این است که نرم‌افزار می‌تواند الگوریتم‌ها را در منبع مستقر کند تا فقط تصاویری که الگوریتم‌ها اطلاعات ارزشمندی در آنها پیدا می‌کنند، دانلود شوند و در زمان صرفه‌جویی شود. این یک بازی موش و گربه است: همین نرم‌افزار می‌تواند به شما کمک کند تا یک بازه زمانی کور را پیدا کنید که هیچ ماهواره‌ای یک منطقه خاص را پوشش نمی‌دهد. یا شاید بتوانید با استفاده از فناوری ماهواره‌ای رادارگریز یا هک کردن سیستم‌های حریف خود، او را فریب دهید تا فکر کند یک بازه زمانی کور پیدا کرده است. به طور فزاینده‌ای، نبرد واقعی نه بر روی زمین و نه در فضا، بلکه در داخل کدهای کامپیوتری اتفاق خواهد افتاد.

چرخه هماهنگی هدف: یافتن، ردیابی، هدف‌گیری و اجرای عملیات. با ورود به عصر الگوریتمی، زمان فشرده می‌شود. از لحظه‌ای که الگوریتم‌ها برای شناسایی اهداف خود شروع به کار می‌کنند تا زمانی که این اهداف مورد حمله قرار می‌گیرند (اصطلاح تخصصی در این زمینه)، بیش از دو یا سه دقیقه طول نمی‌کشد. در دنیای قدیم، این فرآیند ممکن بود شش ساعت طول بکشد. در حالی که به صفحه نمایش نگاه می‌کنم، به ذهنم می‌رسد که ارتش‌ها امروز هنوز در آن دنیا عمل می‌کنند، از دکترین‌های نظامی پیروی می‌کنند که در دنیایی آزمایش و توسعه یافته‌اند که چرخه در آن با ساعت اندازه‌گیری می‌شد. تجهیزات و حرکت‌های آنها بیش از حد بزرگ، بیش از حد قابل مشاهده، بیش از حد کند و در نهایت بیش از حد آسیب‌پذیر هستند. ارتش ایالات متحده با این مشکل مواجه خواهد شد، اگر و زمانی که مجبور شود با یک رقیب همتا مانند چین بجنگد.

اگر نتیجه خاصی کمتر از حد انتظار باشد، کل فرآیند به طور خودکار اصلاح و بهبود می‌یابد، از شناسایی هدف گرفته تا جفت‌سازی مؤثر (effector pairing)، اصطلاحی که به انتخاب سیستم تسلیحاتی مناسب برای یک هدف و میدان نبرد مشخص اشاره دارد. همزمان، بازخورد از مدل‌های مستقر شده ممکن است برای اصلاح، کالیبراسیون مجدد یا توسعه مدل‌های جدید برای جایگزینی مدل‌های قبلی استفاده شود. این پلتفرم قادر به یکپارچه‌سازی داده‌ها از منابع متعدد و متفاوت است - مانند ماهواره‌ها، پهپادها و اطلاعات منبع باز - در حالی که سطح جدیدی از تصمیم‌گیری غیرمتمرکز را امکان‌پذیر می‌سازد.

همانطور که یکی از مهندسان پالانتیر در بریتانیا در طول بازدید من توضیح داد، این "یک حوزه مرتبط برای حضور انسان نیست." او عمدتاً در مورد همبستگی بین اطلاعات سیگنالی و تصاویر ماهواره‌ای صحبت می‌کرد. اولی در گفتن اینکه چیزی چیست بسیار خوب است، دومی می‌تواند بگوید کجاست. هدف این است که این دو را همبسته کنیم، اما هیچ انسانی قادر به مقایسه هزاران تصویر با هزاران ساعت ارتباطات رهگیری شده نخواهد بود. نرم‌افزار این کار را تقریباً بلافاصله انجام می‌دهد.

برخی از بخش‌های فرآیند هدف‌گیری می‌توانند به طور قابل توجهی خودکار شوند. همانطور که یک الگوریتم یادگیری عمیق پس از چند ساعت یادگیری نظارت شده می‌داند چگونه تصویر سگی را تشخیص دهد، الگوریتم‌های پالانتیر می‌توانند در شناسایی یک مرکز فرماندهی و کنترل دشمن به طور فوق‌العاده‌ای ماهر شوند. احتمالاً صدها یا هزاران نشانگر برای چنین هدفی وجود دارد که می‌توانند بر اساس ارتباط درجه‌بندی شوند. الگوریتم‌های یادگیری ماشین به ویژه برای جنگ مناسب هستند زیرا تعداد بسیار زیاد متغیرهای آنها، که بیشتر آنها برای چشم انسان نامرئی هستند، فریب یا فرار از آنها را بسیار دشوار می‌کند. با این حال، این ایده که کل چرخه می‌تواند خودکار شود، بسیار افراطی و هنوز از جایی که فناوری یا دکترین امروز قرار دارند، بسیار دور است. استراتژیست‌های پالانتیر که با آنها صحبت کردم، هرگونه علاقه به تبدیل نرم‌افزار خود از یک ابزار به یک عامل خودمختار را رد کردند.

گام بعدی: هدف. در اینجا اوکراین خود به پیشرفت‌های چشمگیری دست یافته است: نرم‌افزار کروپیوا (Kropyva) به فرماندهان اجازه می‌دهد مختصات هدف را در تبلت وارد کنند، سپس جهت شلیک و فاصله تا هدف به طور خودکار محاسبه می‌شود. کروپیوا در سال ۲۰۱۴ پس از اولین تهاجم روسیه ایجاد شد. این نرم‌افزار یادآور اوبر (Uber) است از این جهت که اهداف را به نزدیکترین آتشبار توپخانه یا پرتابگر موشک اختصاص می‌دهد.

پلتفرم پالانتیر تمام طیف سلاح‌ها با ظرفیت‌ها و برد مناسب برای اجرای عملیات روی هدف را در نظر خواهد گرفت. این پلتفرم بهترین گزینه موجود را پیشنهاد می‌کند، پیشنهادی که باید توسط کاربر تأیید شود. آخرین مرحله البته ارزیابی خسارت ناشی از نبرد (battle damage assessment) یا تخمین نتیجه است که نتایج آن به الگوریتم بازخورد داده می‌شود. در اینجاست که یادگیری خودکار اتفاق می‌افتد.

نرم‌افزار پالانتیر در مکانی مانند باخموت (Bakhmut) که جنگ خیابانی در آن غالب بوده، چقدر می‌تواند موفق باشد؟ از جهتی، این سوال ممکن است به اصل موضوع نپردازد. اگر اوکراین قادر به استقرار تمام نیروی جنگ الگوریتمی بود، باخموت هرگز ممکن نبود ضروری شود. آیا روسیه می‌توانست سیستم‌های تسلیحاتی بزرگ خود را به باخموت منتقل کند اگر اوکراین از ابتدا به تمام اجزای یک سیستم نرم‌افزاری مانند پالانتیر دسترسی داشت؟ حتی امروز نیز برخی عناصر حیاتی مانند دسترسی آسان به طبقه‌بندی‌ترین اطلاعات، هوانوردی یا موشک‌های دوربرد را ندارد. به طور فزاینده‌ای، هدف باید گردآوری تمام اجزای چرخه هماهنگی هدف باشد.

الکس کارپ، مدیرعامل پالانتیر، استدلال کرده است که "قدرت سیستم‌های جنگی الگوریتمی پیشرفته اکنون به قدری زیاد است که با داشتن سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی در برابر دشمنی که فقط سلاح‌های متعارف دارد، برابر است." پالانتیر میلیاردها دلار در توسعه سیستم خود سرمایه‌گذاری نمی‌کرد اگر به قدرت تحول‌آفرین آن اعتقادی نداشت. کارپ اولین مدیر اجرایی یک شرکت بزرگ غربی بود که پس از تهاجم روسیه، به کی‌یف (Kyiv) سفر کرد و با زلنسکی (Zelensky) دیدار کرد.

یک ایده که در لندن شنیدم این است که جنگ ممکن است به طور فزاینده‌ای به عنوان یک شبیه‌سازی پیچیده در سیستم‌های الگوریتمی اتفاق بیفتد. این فرآیند ممکن است قدرت بازدارندگی داشته باشد: دو رقیب ممکن است به نتیجه یکسانی در مورد پیامد برسند و از هرگونه نیاز به شروع درگیری در جهان فیزیکی جلوگیری کنند. آیا این آرمان‌گرایانه است؟ احتمالاً. محتمل‌ترین سناریو، یک مسابقه تسلیحات الگوریتمی است که با سرعت فوق بشری اتفاق می‌افتد. در اینجا چین به جای روسیه، حریف واقعی است. تایوان (Taiwan) به جای اوکراین، جایی است که الگوریتم کنترل را به دست می‌گیرد.

هنگامی که دو یا چند بازیگر به قابلیت‌های جنگ دقیق دست پیدا کنند، میدان نبرد دوباره مورد رقابت قرار می‌گیرد و فناوری‌های جدید ممکن است دیگر به نفع حمله نباشند. پایگاه‌های پیشرو یا دارایی‌هایی که برای شناسایی و حمله به مواضع دشمن استفاده می‌شوند، خود در فواصل دور آسیب‌پذیر می‌شوند. استراتژیست‌های چینی به طور فزاینده‌ای درگیری نظامی را "جنگ الگوریتمی" می‌بینند. در این زمینه، مزایای سرعت و پایداری ممکن است فقط برای سیستم‌های کاملاً خودمختار قابل دسترسی باشد، با هوش مصنوعی که هسته انقلاب آینده در امور نظامی را تشکیل می‌دهد. در سخنرانی در ۳۰ ژوئن، رئیس ستاد مشترک ارتش، مارک میلی (Mark Milley)، استدلال کرد که فناوری در حال پیشرفت سریع باعث بزرگترین تغییر اساسی در ماهیت جنگ در طول تاریخ شده است.

اوکراین ممکن است آخرین جنگ بزرگ باشد که عمدتاً در دنیای فیزیکی در جریان است. ما باید برای لحظه‌ای آماده شویم که جهان‌های فیزیکی و مجازی جای خود را عوض می‌کنند، جایی که هر اتفاقی در جهان فیزیکی ممکن است فقط از دیدگاه کسانی که قادر به صعود به سطح مجازی بالاتر نیستند، ملموس و واقعی به نظر برسد. جنگ مجازی، جنگ بین سربازان، تانک‌ها یا هواپیماها نیست، بلکه نبردی بین الگوریتم‌هاست. در اینجا پیروزی به معنای توانایی ساخت قوانین اساسی تعیین‌کننده نحوه عملکرد جهان است. الگوریتم‌های پایین‌تر به سادگی طبق قوانین و نتایج تعیین شده توسط نرم‌افزارهای بنیادی‌تر عمل خواهند کرد. ژئوپلیتیک زمانی به معنای مبارزه برای کنترل جهان فیزیکی بود. در آینده، این مبارزه برای ساخت یک جهان مجازی خواهد بود.