تصویر-سازی توسط آتلانتیک. منبع: آرون شوارتز / CNP / بلومبرگ / گتی؛ پاتریک مک‌مولان / گتی؛ فوتوگرازیا / گتی؛ یادداشت اف‌بی‌آی / وزارت دادگستری.
تصویر-سازی توسط آتلانتیک. منبع: آرون شوارتز / CNP / بلومبرگ / گتی؛ پاتریک مک‌مولان / گتی؛ فوتوگرازیا / گتی؛ یادداشت اف‌بی‌آی / وزارت دادگستری.

چرا ترامپ نمی‌تواند داستان اپستین را از بین ببرد

قدرت شستشوی مغزی او محدود است.

تغییر موضع ناشیانه دونالد ترامپ در مورد قولش برای انتشار لیست مخفی مشتریان جفری اپستین، به چیزی دست یافته است که تقریباً از سوی همه، از جمله خود ترامپ، غیرممکن تلقی می‌شد: او بالاخره از حدِ باورپذیری پیروانش فراتر رفته است. ماجرای اپستین برای پایگاه هواداری ترامپ چنان حیاتی است، و بهانه ارائه شده چنان سست و بی‌اساس است که این چرخش موضع، سوالاتی را حتی در شاید ساده‌لوح‌ترین جنبش تاریخ آمریکا مطرح کرده است.

طی دهه گذشته، تسلط ترامپ بر پایگاه هواداری‌اش یک واقعیت مرموز و تغییرناپذیر در زندگی سیاسی آمریکا بوده است، الهام‌بخش سفرهای بی‌شماری خبرنگاران به رستوران‌های بین‌راهی و منبع خودانتقادی‌های رنج‌آور چپ. ترامپ درک می‌کند که متعهدترین طرفدارانش تقریباً هر آنچه را که به آن‌ها بگوید باور می‌کنند. هر واقعیت ناخوشایندی فوراً به عنوان دروغی از سوی «چپ رادیکال» (دموکرات‌ها)، «اخبار جعلی» (رسانه‌های غیرهمسو با جمهوری‌خواهان)، «دولت پنهان» (هر آمار دولتی یا یافته رسمی)، یا «رینوها» (هرگاه یک جمهوری‌خواه جرأت کند او را زیر سوال ببرد) رد می‌شود.

کیتلین تیفانی: تئوری‌پردازان توطئه در حال روگردانی از رئیس‌جمهور هستند

نکته حیاتی در این معرفت‌شناسی فرقه مانند این است که خود ترامپ تعریف می‌کند چه چیزی حقیقت دارد و می‌تواند ماهیت آن واقعیت را به میل خود تغییر دهد. یک روزنامه‌نگار یا سیاستمدار می‌تواند به دفعات لازم از «فردی محترم» به «بازنده شکست‌خورده» تبدیل شود و برعکس. وعده‌های گزاف (مانند وعده ارائه «مراقبت‌های بهداشتی عالی» به همه، پایان دادن به جنگ روسیه-اوکراین در یک روز، یا کاهش قیمت مواد غذایی) می‌توانستند داده شوند و سپس به فراموشی سپرده شوند.

تئوری توطئه مورد حمایت جنبش «ماگا» مبنی بر اینکه اپستین با حمایت ضمنی دولت، افراد قدرتمند را باج‌گیری می‌کرده، دیوانه‌وار نبود. (اثبات نشده، بله. غیرممکن، خیر.) بخش دیوانه‌وار ماجرا این بود که این تئوری در جهان‌بینی حامی ترامپ ادغام شده بود. اپستین دوست صمیمی ترامپ بود. ترامپ بیش از ۲۰ سال پیش آشکارا به آگاهی خود از تمایل اپستین به دختران جوان اذعان کرده بود. اپستین در سال ۲۰۱۹، در حالی که ترامپ رئیس‌جمهور بود، تحت بازداشت وزارت دادگستری قرار گرفت و در زندان درگذشت. ترامپ در مورد گیزلین مکسول، دستیار اپستین، گفت: «برای او آرزوی موفقیت می‌کنم» — گفته‌ای عجیب در مورد یک قاچاقچی جنسی متهم به سوءاستفاده از کودکان. در یک دنیای منطقی، داستان اپستین باید دغدغه دشمنان ترامپ می‌بود، نه حامیانش.

و بنابراین ترامپ طبیعتاً باید فرض می‌کرده که وعده‌هایش برای انتشار اسناد اپستین نیز به همان سرنوشت سایر وعده‌هایش دچار خواهد شد: مستقیم به فراموشی سپرده می‌شود. پم باندی، دادستان کل، در ماه فوریه ادعا کرد که لیست افسانه‌ای مشتریان اپستین روی میز اوست و آن را منتشر خواهد کرد. پس از آنکه وزارت دادگستری ادعا کرد که اصلاً لیست مشتریانی وجود ندارد، ترامپ به پیروانش دستور داد که این موضوع دیگر تمام شده است. او پس از اعلامیه وزارت دادگستری، یک خبرنگار را سرزنش کرد: «آیا هنوز هم درباره جفری اپستین صحبت می‌کنید؟ سال‌هاست که درباره این مرد حرف زده شده. شما می‌پرسید – ما تگزاس را داریم، این را داریم، همه چیز را داریم، و آیا مردم هنوز درباره این مرد، این موجود چندش‌آور، صحبت می‌کنند؟ این باورنکردنی است.»

وقتی حامیانش همچنان به پرسشگری ادامه دادند، ترامپ خط فکری جدیدی را در «تروث سوشال» مطرح کرد: پرونده‌ها *واقعاً* وجود داشتند، اما آنها اطلاعات غلطی علیه ترامپ بودند که توسط دموکرات‌ها ساخته شده‌اند.

او نوشت: «چرا داریم به فایل‌هایی که اوباما، هیلاری کج‌رو، کومی، برنان و بازندگان و جنایتکاران دولت بایدن نوشته‌اند، و دنیا را با کلاهبرداری روسیه، روسیه، روسیه، ۵۱ عامل 'اطلاعاتی'، 'لپ‌تاپ از جهنم' و غیره فریب دادند، تبلیغ می‌کنیم؟ آنها فایل‌های اپستین را ساختند، درست مثل پرونده جعلی هیلاری کلینتون/کریستوفر استیل که علیه من استفاده کردند، و حالا به اصطلاح 'دوستان' من دقیقاً در دام آنها افتاده‌اند. چرا این دیوانه‌های چپ رادیکال فایل‌های اپستین را منتشر نکردند؟»

بخوانید: ما هنوز نمی‌دانیم با جریان بی‌پایان دروغ‌های ترامپ چه کنیم

اما هر چه باشد. دروغ‌های ترامپ اغلب حتی ظاهر قابل قبولی هم ندارند. پیروان او معمولاً او را مجبور به تلاش زیادی برای حفظ اعتمادشان نکرده‌اند. تقریباً می‌توان ترامپ را تصور کرد که به تنبلی همان عبارت‌های همیشگی – «اخبار جعلی»، «روسیه، روسیه، روسیه» – را زمزمه می‌کند و انتظار همان نتیجه را دارد.

اما این بار، ترامپ دکمه‌ها را فشرد و هیچ اتفاقی نیفتاد. طرفداران ترامپ فقط خشمگین‌تر شدند؛ چگونه ترامپ می‌توانست وانمود کند که تعهد برای افشای یک توطئه شیطانی هرگز اهمیت نداشته است؟

دقیقاً چرا *این* چرخش، پیروان او را ناامید کرد، در حالی که هزاران چرخش قبلی به سادگی از روی آن‌ها عبور کرده بود، دشوار است. یکی از دلایل احتمالی این است که، در مقایسه با وعده‌های مربوط به مسائل عادی سیاست، داستان اپستین هم آسان‌تر قابل درک است و هم احساسات قوی‌تری را برمی‌انگیزد؛ سوءاستفاده جنسی از دختران زیر سن قانونی بسیار عمیق‌تر از آسیب‌های انتزاعی‌تر مانند محروم کردن افراد از دسترسی به بیمه درمانی است، و این موضوع در مرکز جنبش کیوآنون قرار دارد. داستان اپستین همچنین به نظر می‌رسد جایگاه مهمی در اسطوره‌شناسی پوپولیستی دارد و توضیح می‌دهد که چرا «دولت پنهان» قصد دارد ترامپ را از بین ببرد. بازنویسی بی‌قید و شرط این روایت، به طوری که فایل‌های اپستین دیگر سند مخفی‌ای نباشند که دشمنان ترامپ را افشا می‌کنند، بلکه به افتراهایی تبدیل شوند که توسط همان دشمنان نوشته شده‌اند، تغییر بسیار بزرگی است که حتی آن‌ها نیز نمی‌توانند آن را بپذیرند.

انتظار انشقاق گسترده در پایگاه ترامپ احتمالاً زیاد است. اما می‌توانیم برای پیروزی‌های کوچک شکرگزار باشیم. پس از سال‌ها مصونیت کامل، ترامپ بالاخره کشف کرده است که قدرت او در شستشوی مغزی بت‌پرستانش محدود است.