یک زیردریایی، پس‌زمینه نشست آکوس بین نخست‌وزیر استرالیا، آنتونی آلبانیز، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جو بایدن، و نخست‌وزیر وقت بریتانیا، ریشی سوناک، در پایگاه دریایی پوینت لوما در سن دیگو در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۲۳ است.
یک زیردریایی، پس‌زمینه نشست آکوس بین نخست‌وزیر استرالیا، آنتونی آلبانیز، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، جو بایدن، و نخست‌وزیر وقت بریتانیا، ریشی سوناک، در پایگاه دریایی پوینت لوما در سن دیگو در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۲۳ است.

اگر آکوس از بین برود، استرالیا در ادامه چه باید بکند؟

در بحبوحه بررسی قرارداد زیردریایی توسط البریج کلبی، سه کتاب به آینده خود این ائتلاف می‌پردازند.

تصویر سایه خدمه در برابر دریای آبی در حالی که هواپیما به سمت آنها پرواز می‌کند.
اعضای نیروی هوایی آمریکا و سلطنتی استرالیا در حال مشاهده پرواز هواپیمای MC-130J Air Commando II به صورت آرایش نظامی در سواحل نیو ساوت ولز، استرالیا، در طول یک رزمایش در ۳ ژوئیه ۲۰۲۱.
USAF/Cover-Images.com
جلد کتاب محصور در دریا
محصور در دریا: بازتصویرسازی امنیت استرالیا، ربکا استراتینگ و جوآن والیس، انتشارات لا تروب یونیورسیتی، ۳۰۴ صفحه، ۳۶.۹۹ دلار، آوریل ۲۰۲۴
جلد کتاب نه دشمن نه دوست
نه دشمن نه دوست: بازیابی ارتباط جهانی استرالیا، آلان بیم، انتشارات آپسول، ۳۲۰ صفحه، ۲۹.۹۹ دلار، مارس ۲۰۲۲
دو مرد در حال امضای اسناد در برابر پرچم‌های آمریکا و استرالیا در حالی که پوستری با عنوان 'ایالات متحده-استرالیا، توافقنامه تجارت آزاد، شرکای در رفاه' در پشت سرشان دیده می‌شود.
رابرت زولیک (چپ)، نماینده تجاری ایالات متحده، و مارک وایل، وزیر تجارت استرالیا، توافقنامه‌های تجارت آزاد را در واشینگتن در ۱۸ مه ۲۰۰۴ امضا می‌کنند.
رویترز
جلد کتاب زوج عجیب
زوج عجیب: روابط استرالیا و آمریکا، آلان بیم، انتشارات آپسول، ۲۳۰ صفحه، ۲۹.۹۹ دلار، ژوئیه ۲۰۲۴
یک زیردریایی در اسکله در حال طلوع خورشید دیده می‌شود.
خورشید در حال طلوع بر فراز یک زیردریایی نیروی دریایی سلطنتی استرالیا که در گاردن آیلند، استرالیا، در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۱ پهلو گرفته است.
POIS یوری رمزی/نیروی دفاعی استرالیا/گتی ایمیجز

اعلام وزارت دفاع ایالات متحده مبنی بر بازنگری در پیمان آکوس (استرالیا-بریتانیا-ایالات متحده) در ماه ژوئن، شوک بزرگی را در نهاد امنیت ملی استرالیا ایجاد کرد. در حالی که برخی مفسران سعی کرده‌اند این نگرانی‌ها را کم‌اهمیت جلوه دهند، رهبر این بازنگری، البریج کلبی، معاون وزیر دفاع در امور سیاست، یکی از منتقدان شناخته‌شده این پیمان است. در میان رهبران دفاعی و نظامی آمریکا، کلبی تنها کسی نیست که "نگرانی‌های بسیار جدی" در مورد آکوس دارد. احتمال واقعی وجود دارد که انتقال برنامه‌ریزی شده سه تا پنج زیردریایی هسته‌ای کلاس ویرجینیا لغو، به تعویق افتاده، یا با قیمتی غیرقابل قبول مجدداً مذاکره شود. و تصمیم اولیه ایالات متحده برای توقف ارسال تسلیحات به اوکراین — که از آن زمان به بعد معکوس شد — نشان‌دهنده تمایل کلبی به اولویت‌بندی بی‌رحمانه آمادگی نظامی ایالات متحده است.

در همین حال، آنتونی آلبانیز، نخست‌وزیر استرالیا، در برابر درخواست‌های آمریکا برای افزایش اهداف هزینه‌های دفاعی استرالیا مقاومت کرده است. این درخواست‌ها در بحبوحه افزایش اضطراب در مورد آینده ائتلاف، که با امتناع دولت ترامپ از معاف کردن استرالیا از تعرفه‌های خود بدتر شده است، مطرح شده‌اند. در یک سخنرانی برجسته اخیر، آلبانیز تاکید کرد که "امنیت و رفاه استرالیا به تعامل با منطقه خودمان، به عنوان خودمان، بستگی دارد"، و به طور آشکار از استقلال سیاست خارجی استرالیا دفاع کرد. نگرانی‌های جدید درباره ائتلاف در زمانی بسیار حساس برای استرالیا مطرح شده است، چرا که آلبانیز یک سفر طولانی و مثبت به چین را به پایان رسانده است. در طول این سفر، آلبانیز با رئیس‌جمهور شی جین‌پینگ و دیگر رهبران چینی دیدار کرد – به ویژه پیش از آنکه با دونالد ترامپ دیدار کند.

صرف نظر از نتیجه، بازنگری آکوس یک چالش اساسی برای اولویت‌بندی مطلق ملاحظات دفاعی در روابط آمریکا-استرالیا، و به طور کلی سیاست خارجی استرالیا، ایجاد می‌کند. آکوس قصد داشت، به گفته جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی سابق، "یک ازدواج استراتژیک بین ایالات متحده و استرالیا برای نیم قرن" باشد.

پایان آکوس لزوماً به معنای جدایی استراتژیک نخواهد بود. در واقع، درجات آزادی بیشتر ممکن است ائتلاف آمریکا-استرالیا را در بلندمدت تقویت کند و هر کشور را قادر سازد تا مهمترین منافع اقتصادی و امنیتی خود را اولویت‌بندی کند. با این حال، نحوه انجام سیاست خارجی استرالیا فراتر از همکاری دفاعی با آمریکا نامشخص باقی مانده است. سه کتاب اخیر راهی بالقوه به جلو ارائه می‌دهند.

در کتاب «محصور در دریا» (Girt by Sea)، ربکا استراتینگ و جوآن والیس، دانشگاهیان، امنیت استرالیا را با تمرکز ویژه بر ابعاد دریایی آن بازنگری می‌کنند. پنی وونگ، وزیر امور خارجه استرالیا، در اقدامی قابل توجه برای رونمایی از این کتاب در سال ۲۰۲۴ کمک کرد و بارها در مجامع منطقه‌ای و بین‌المللی به آن اشاره کرده است.

از زمان اتمام کارش به عنوان مشاور ارشد وونگ در سال ۲۰۱۹، آلان بیم دو کتاب جدید در مورد سیاست خارجی استرالیا نوشته است. «نه دشمن، نه دوست» (No Enemies, No Friends) به بررسی چگونگی غلبه استرالیا بر آسیب‌های تاریخی می‌پردازد که از دیدگاه بیم، مانع تفکر استراتژیک آن شده‌اند. دنباله آن در سال ۲۰۲۴، «زوج عجیب» (The Odd Couple)، استدلال او را از طریق بررسی دقیق و پرجزئیات روابط گذشته و حال استرالیا و آمریکا گسترش می‌دهد.

هر سه کتاب نسبت به افزایش هزینه‌های نظامی به طور کلی و آکوس به طور خاص شکاک هستند. با این حال، آنها پیمان امنیتی استرالیا، نیوزیلند و ایالات متحده (ANZUS) را نفی نمی‌کنند و تهدید بالقوه ناشی از سلطه منطقه‌ای چین را نیز انکار نمی‌کنند. در عوض، آنها به طور کامل کاستی‌های سیاست‌گذاری خارجی استرالیا را مستند می‌کنند تا پایه‌های رویکردی جدید را بنا نهند.

از دیدگاه استراتینگ و والیس، هر تلاشی برای تحول در سیاست خارجی استرالیا باید با بازنگری انتقادی در این پرسش آغاز شود که "وقتی از 'امنیت استرالیا' صحبت می‌کنیم، منظورمان امنیت چه چیزی و چه کسی است." به گفته آنها، نحوه تصور فرد از استرالیا عمیقاً بر اینکه سیاست خارجی آن به چه کسی خدمت می‌کند، تأثیر می‌گذارد. نوآوری این رویکرد در تمرکز آنها بر "شش قلمرو دریایی" استرالیا نهفته است، که به طور آشکار متحدان دوری مانند بریتانیا را به حاشیه می‌راند. همچنین، این رویکرد بر ناهمگنی منطقه‌ای که اکنون به طور گسترده به عنوان هند-اقیانوسیه شناخته می‌شود، تاکید دارد.

در واقع، استراتینگ و والیس به طور ویژه با مفهوم هند-اقیانوسیه مشکل دارند، که در سند سفید سیاست خارجی ۲۰۱۷ استرالیا به طور برجسته‌ای مطرح شد و از زمان انتشار کتاب بسیار تأثیرگذار روری مدکاف در سال ۲۰۲۰، «رقابت برای هند-اقیانوسیه» (Contest for the Indo-Pacific)، بر تفکر استراتژیک این کشور غالب شده است. از دیدگاه دولت استرالیا، کمک به امنیت جمعی هند-اقیانوسیه یک ضرورت کلیدی برای آکوس محسوب می‌شود.

اصطلاح «هند-اقیانوسیه»، که خود عملی از تصور استراتژیک است، هند، ایالات متحده و شرکای به ظاهر همفکر را به عنوان متحدانی در تلاشی مشترک برای مقاومت در برابر چالش چین بر نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد، قاب‌بندی می‌کند. استراتینگ و والیس فوراً به خواننده یادآوری می‌کنند که این روایت تفاوت‌های استراتژیک ریشه‌دار میان دولت‌های «همفکر»، و همچنین تمایلات اجباری خود آمریکایی‌ها را نادیده می‌گیرد. اما آنها فراتر می‌روند و استدلال می‌کنند که «جغرافیا همچنان جنوب شرقی آسیا و اقیانوسیه جنوبی را به عنوان مناطق اصلی منافع استراتژیک استرالیا تعریف می‌کند» – با توجه به اینکه «منطقه هند-اقیانوسیه آنقدر وسیع است که برای یک قدرت متوسط مانند استرالیا غیرواقع‌بینانه خواهد بود که بخواهد آن را به طور کامل ایمن کند.»

با توجه به تأثیرات سیاسی واژگان استراتژیک استرالیا، استراتینگ و والیس همچنین تلاش می‌کنند از چارچوب جامع رقابت آمریکا و چین فراتر روند. آن‌ها به طور قانع‌کننده‌ای استدلال می‌کنند که «بسیاری از کشورها در منطقه هند-اقیانوسیه عمدتاً نگران توسعه اقتصادی و ملت‌سازی هستند تا رقابت استراتژیک»، و اینکه «یک استراتژی هند-اقیانوسیه که نتواند اولویت‌های اقتصادی کشورهای منطقه را در نظر بگیرد، محکوم به شکست است.» بسیاری از توصیه‌های سیاستی آن‌ها در نتیجه حول مسائلی مانند تغییرات آب‌وهوایی، کمک‌های توسعه‌ای، جنایات فراملی، و به شکلی خاص‌تر، ماهیگیری غیرقانونی، گزارش نشده و تنظیم نشده (IUU) می‌چرخد.

«محصور در دریا» (Girt by Sea) در بیشتر قسمت‌ها، کتابی محتاطانه است که به طرز ماهرانه‌ای به دنبال سوق دادن نهاد امنیت ملی به سمت رویکردی با محوریت کمتر دفاعی است. همین را نمی‌توان در مورد کتاب «نه دشمن، نه دوست» (No Enemies, No Friends) نوشته بیم، که به طرز تلخی درخشان است، گفت.

بیم با اقتدار و آزادی یک مطلع سابق که اکنون رها شده است، می‌نویسد. او استرالیا را کشوری به تصویر می‌کشد که زمانی به دلیل پیشرو بودنش مورد تحسین قرار می‌گرفت، اما اکنون "ملت نوکران" است. بیم همچنین افسوس می‌خورد که استرالیا برای ایالات متحده به یک "دست‌نشانده" تبدیل شده است که "در درگیری‌های خاورمیانه و افغانستان شرکت می‌کند، درگیری‌هایی که به ما ربطی نداشت، با وجود تروریسم." طبیعتاً، آکوس نیز به دلیل "تخریب چهار دهه سیاست استراتژیک ملی متمرکز بر دفاع مستقیم از استرالیا" مورد انتقاد ویژه‌ای قرار می‌گیرد.

به نظر بیم، چه چیزی وضعیت وخیم سیاست خارجی استرالیا را توضیح می‌دهد؟ این کتاب بارها به تاریخ بازمی‌گردد تا بررسی کند که چگونه نژادپرستی و زن‌ستیزی "اندیشه استراتژیک استرالیا را مشروط کرده و درک ما از جهان پیرامون و پاسخ‌های ما به آن را شکل داده‌اند." تحلیل او شامل استعمار و سلب مالکیت مداوم از مردمان بومی استرالیا؛ تجارت برده در اقیانوسیه توسط استرالیا؛ مخالفت مشهور و هماهنگ نخست‌وزیر بیلی هیوز با پیشنهاد ژاپن برای بند برابری نژادی در کنفرانس صلح پاریس در سال ۱۹۱۹؛ و میراث سیاست مهاجرتی "استرالیای سفید" می‌شود.

کتاب «نه دشمن، نه دوست» (No Enemies, No Friends) هشداری به‌موقع به کسانی است که معتقدند استرالیا ذاتاً یک بازیگر بین‌المللی پیشرو است. با این حال، این کتاب در نهایت رستگارکننده است. بیم مشتاق است نشان دهد که چگونه استرالیا، پس از مواجهه با آسیب‌شناسی‌های تاریخی خود، می‌تواند از زیرکی دیپلماتیک و نفوذ اقتصادی قابل توجه خود برای ساختن جهانی بهتر و شکوفاتر بهره ببرد. او نیز مانند استراتینگ و والیس، بر نگرانی‌های «امنیت انسانی» مانند تغییرات آب‌وهوایی، پاسخ به همه‌گیری‌ها و عدم تکثیر هسته‌ای تمرکز می‌کند.

تاکید مشترک استراتینگ، والیس و بیم بر امنیت «انسانی» و «غیرسنتی» تا حدی یادآور دوران پس از جنگ سرد است. اما از زمان دومین مراسم تحلیف دونالد ترامپ، نادیده گرفتن این احساس غیرممکن شده است. ترامپ، آجر به آجر، به دنبال برچیدن ستون‌های بین‌الملل‌گرایی لیبرال قرن بیست و یکم بوده است، از خروج از سازمان بهداشت جهانی و توافقنامه اقلیم پاریس گرفته تا قطع بودجه USAID. این حمله با کاهش کمک‌های خارجی دفاعی محور اروپا نیز تشدید شده است.

طلوع این «نظم نوین جهانی آشفته» از قبل منجر به درخواست‌های جدید برای افزایش هزینه‌های نظامی استرالیا، از جمله از سوی والیس، شده است. صعود اقتصادی و نظامی مداوم چین، دولت غیرقابل پیش‌بینی ترامپ، و فروپاشی گسترده نظم جهانی توسعه و تجارت، چالش‌های دشواری را از چندین جبهه برای استرالیا به ارمغان می‌آورد. این چالش‌ها همچنین از رویکرد صرفاً منطقه‌ای فراتر می‌روند. به هر حال، جنگ‌های تعرفه‌ای در لبه اقیانوس متوقف نمی‌شوند.

در این زمینه، ارزیابی بیم از دیپلماسی اقتصادی و تجاری استرالیا در کتاب «زوج عجیب» (The Odd Couple) به ویژه روشنگر است. بیم قبل از تشریح نقایص متعدد توافقنامه تجارت آزاد استرالیا-ایالات متحده (AUSFTA) در سال ۲۰۰۵، با هوشمندی منطق استراتژیک مذاکره درباره یک توافقنامه تجارت آزاد با ایالات متحده را به عنوان "تلاش برای حفاظت در برابر حمایت‌گرایی آمریکا" توصیف می‌کند. او از AUSFTA به عنوان "در بخش‌هایی خوب" دفاع می‌کند زیرا "روابط اقتصادی را مستحکم کرد"، در حالی که عناصر اجباری‌تر آن را محکوم کرده و مزایای امنیتی ادعایی آن را "تنها گامی دیگر در فریب بزرگ ANZUS" می‌داند.

بیم همچنین دیپلماسی تجاری استرالیا در مذاکرات دور اروگوئه در سال‌های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ — که منجر به تأسیس سازمان تجارت جهانی شد — را به عنوان «تخیل‌گرایانه، «کلان‌نگر» و فراگیر در جاه‌طلبی‌اش برای یک سیستم تجارت جهانی عادلانه و نقشی متمایز استرالیا در آن، به ویژه در آسیا» تحسین می‌کند.

در تاریخ ۲ آوریل، ترامپ به طرز بی‌رحمانه‌ای توخالی بودن شرط‌بندی استرالیا بر توافقنامه تجارت آزاد را آشکار ساخت و با وجود مازاد تجاری آمریکا و حمایت دفاعی تقریباً بی‌دریغ استرالیا، این کشور را مشمول نرخ تعرفه ۱۰ درصدی قرار داد. وضعیت حقوقی توافقنامه تجارت آزاد استرالیا-آمریکا (AUSFTA) در جلوگیری از فاجعه روز آزادی نقش چندانی نداشت، حتی اگر پیامدهای اقتصادی فوری آن برای استرالیا تاکنون ناچیز بوده باشد. اما اکنون، ایالات متحده تهدید به اعمال تعرفه‌های اضافی تا سقف ۲۰۰ درصد بر صنعت چند میلیارد دلاری صادرات دارویی استرالیا می‌کند. تعرفه‌های پیشنهادی علیرغم امتیازات قبلی استرالیا در AUSFTA در مورد مقررات بخش دارویی خود مطرح شده‌اند, امتیازاتی که بیم به درستی از آنها انتقاد کرده بود.

در نهایت، بیم، استراتینگ و والیس خواستار رویکردی فروتنانه، فراگیرتر و منطقه‌محورتر به سیاست خارجی استرالیا هستند که دیپلماسی و توسعه را در کنار دفاع در یک جایگاه برابر قرار می‌دهد. ترکیبی از اولویت‌بخشی استراتینگ و والیس به امنیت دریایی استرالیا و درخواست بیم برای چندجانبه‌گرایی استرالیا با محوریت منطقه، به عنوان طرحی برای آینده پسا-آکوس، به دولت کنونی خدمت خواهد کرد.

در مورد روابط دفاعی آمریکا-استرالیا، پایان آکوس همچنین امکان اولویت‌بندی استراتژیک بیشتر را فراهم می‌کند، به طوری که استرالیا مجدداً بر دفاع مستقیم خود تمرکز می‌کند در حالی که ایالات متحده روابط قدرت بزرگ خود با چین را مدیریت می‌کند. در نتیجه، استرالیا می‌تواند منابع را برای یک برنامه سیاست خارجی آزاد کند که به منافع اقتصادی و امنیتی فوری خود بسیار بیشتر از آنچه آکوس تاکنون بوده است، پاسخگو باشد.

با این حال، روال معمول در زمینه توسعه جهانی و حکمرانی تجاری دیگر کارساز نیست. استرالیا نمی‌تواند تغییرات اساسی در ایالات متحده و فراتر از آن را نادیده بگیرد. در عوض، باید به طور سازنده با موج جدید حمایت‌گرایی که حتی ممکن است نشانه‌ای از فروپاشی نظم تجارت آزاد نئولیبرالی باشد که ما می‌شناسیم، مشارکت کند. این موج هم ناشی از نگرانی کشورهای ثروتمندی مانند ایالات متحده در مورد پیامدهای توزیعی جهانی‌سازی مالی و تجاری مهارناپذیر، و هم واکنش شدید کشورهای جنوب جهانی به ریاکاری بسیاری از قوانین سازمان تجارت جهانی و محدودیت‌های آن‌ها بر سیاست‌گذاری توسعه است. کشورهای در حال توسعه در آسیا مانند اندونزی و ویتنام به طور قابل توجهی از کنار گذاشته شدن تجارت آزاد توسط ایالات متحده برای پیگیری برنامه‌های صنعتی‌سازی حمایت‌گرایانه خود استفاده کرده‌اند.

به جای جستجوی "حفاظت در برابر حمایت‌گرایی آمریکا"، استرالیا باید به ترسیم مسیری جدید برای تجارت جهانی از طریق دیپلماسی دوجانبه، منطقه‌ای و چندجانبه کمک کند. با توجه به موقعیت لیمینال (مرزی) استرالیا به عنوان یک کشور شمال جهانی در منطقه آسیا-اقیانوسیه، این کشور به طور خاص در موقعیت مناسبی برای احیای سنت چندجانبه‌گرایی اقتصادی خلاقانه خود قرار دارد. اما این امر مستلزم آن است که ابتدا به حاشیه‌ای بودن نسبی استرالیا به عنوان یک بازیگر دفاعی جهانی اذعان شود. دستیابی به استقلال دفاعی بیشتر، هرچند با جاه‌طلبی‌های متوسط‌تر، آنگاه اعتبار استراتژیک بسیار بیشتری را برای استرالیا در پیگیری این تلاش چندجانبه نسل‌ساز فراهم خواهد کرد.

سیاست‌گذاران استرالیایی همچنین باید یک عمل نهایی از تصور استراتژیک را انجام دهند: بازنگری در تعهد آهنین کشور به تجارت آزاد. در غیر این صورت، استرالیا قادر نخواهد بود به توافق جهانی با ایالات متحده و همسایگان منطقه‌ای خود بر سر تجارت مدیریت شده، که ستاره راهنمای ما برای خروج از این دوره بی‌نظمی اقتصادی جهانی است، کمک کند.

درباره نویسنده

کانر اوبرایان دیپلمات سابق استرالیایی است.