در ژانویه، در یک پایگاه نیروی فضایی ایالات متحده در کوههای راکی نزدیک کلرادو اسپرینگز، یک اپراتور ایمیلی غیرعادی دریافت کرد. این یک هشدار بود — اما نه هشداری که توسط شبکه حسگرهای فضایی ارتش فعال شده باشد. و نه از آرایه سیستمهای رادار هشدار زودهنگام نیروی فضایی نشأت گرفته بود. در عوض، به نظر میرسید این ایمیل توسط یک واحد کوچک سازمان ملل متحد در وین به نام دفتر امور فضایی بیرونی به فرماندهی فضایی ایالات متحده فوروارد شده است. عنوان ایمیل این بود: "اطلاعیه برخورد احتمالی سیارک".
پس از بررسی ایمیل، اپراتور، به گفته یکی از مقامات سابق نیروی فضایی، شروع به وحشت کرد. برای اولین بار، سیستم هشدار جهانی برای دفاع از سیاره در برابر سیارکها و دنبالهدارهای ورودی فعال شده بود. اپراتور نگران به همکارش گفت: "ما تحت حمله سیارک هستیم."
سیارک مورد بحث 2024 YR4 نام داشت. نام آن، طبق کنوانسیونهای اتحادیه بینالمللی نجوم، به زمان کشف آن در اواخر سال گذشته اشاره داشت. در آن زمان, 2024 YR4 حدود ۸۳۰,۰۰۰ کیلومتر از زمین فاصله داشت و با سرعت ۱۳ کیلومتر بر ثانیه به دور خورشید میچرخید. روشنایی آن نشان میداد که طول آن بین ۴۰ تا ۹۰ متر است. به سرعت در حال چرخش بود و هر ۱۹ دقیقه یک بار به دور محور خود میچرخید. به نظر میرسید کمی کشیده است. از برخی زوایا شبیه سر ماهی به نظر میرسید. این جسم به سرعت از سیاره ما دور میشد، اما وقتی ستارهشناسان یک محاسبه تقریبی از مدار آن انجام دادند، متوجه شدند که احتمال کمی وجود دارد که در هشت سال آینده، به عقب بازگردد و با زمین برخورد کند.
اوضاع در کالیفرنیا آرامتر بود. در لس آنجلس، Davide Farnocchia، ریاضیدان ناسا، مشغول محاسبه مسیرهای مداری بود. فارنوکیا یک ماه گذشته، از ۲۷ دسامبر ۲۰۲۴، گذر این جسم را رصد کرده بود؛ زمانی که ستارهشناسان برای اولین بار 2024 YR4 را در گوشه بالای سمت راست یک تصویر پرجمعیت از آسمان شب که توسط یکی از تلسکوپهای از راه دور ناسا در بیابان آتاکاما شیلی گرفته شده بود، مشاهده کردند. تا اواسط ژانویه، با نزدیک شدن دومین آتشسوزی ویرانگر کالیفرنیا در تاریخ به محل کار او، احتمال قرار گرفتن زمین در مسیر سیارک در حال افزایش بود. فارنوکیا به همراه همکارانش از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا فرار کرد و به ردیابی سیارک از خانه ادامه داد.
او تنها کسی نبود. در سراسر جهان، بیش از ۶۰ رصدخانه بر 2024 YR4 متمرکز بودند. در فضا نیز، تلسکوپ فضایی جیمز وب در حال ارسال تصاویر فروسرخ از این سیارک بود. این جریان دادهها به فارنوکیا و همکارانش در آژانس فضایی اروپا نشان داد که خطر برخورد در حال افزایش است. تا پایان ژانویه، تهدید برخورد به ۱ درصد رسیده بود — آستانه هشدار به سازمان ملل. تقریباً سه هفته بعد، این میزان به بیش از ۳ درصد رسید که آن را به خطرناکترین شیء نزدیک زمین که تاکنون کشف شده، تبدیل کرد. فارنوکیا، متولد ایتالیا و با رفتاری آرام، خونسردی خود را حفظ کرد. او در یک جلسه توجیهی اخیر روی صحنه گفت: "حتی در تاریکترین ساعات نیز، ما وحشت نکردیم."
موزه تاریخ در کیپ تاون
مشخص کردن اینکه آیا سیاره زمین در مسیر یک سیارک قرار دارد یا خیر، وظیفهای دشوار است. از روی زمین، سیارکهای نزدیک به زمین معمولاً کوچک و کمنور به نظر میرسند. فارنوکیا به من گفت که مدارهای آنها میتوانند بسیار نامطمئن باشند — تحت کشش گرانشی اجرام آسمانی بزرگتر و تابش خورشیدی به این سو و آن سو کشیده میشوند. سیارکهای نزدیک به زمین تنها برای مدت کوتاهی قابل مشاهده هستند، قبل از اینکه از زمین دور شوند یا در درخشش آسمان روز ناپدید گردند. ستارهشناسان باید از چند عکس تار، مسیرهای دقیق چندین دور چرخش به دور خورشید را محاسبه کنند. یک اشتباه میتواند فاجعهبار باشد و بشریت را بدون زمان کافی برای راهاندازی مأموریتی برای دفاع از سیاره بگذارد.
فارنوکیا نمیدانست که آیا برخورد اتفاق خواهد افتاد یا خیر — اما میدانست کجا و چه زمانی. اگر برخوردی رخ میداد، در تاریخ ۲۲ دسامبر ۲۰۳۲، در امتداد یک دالان وسیع که تقریباً خط استوا را دنبال میکند، از اقیانوس آرام شرقی، از بالای آمریکای جنوبی و اقیانوس اطلس، از طریق نیجریه، شاخ آفریقا، شبه جزیره عربستان، و به هند و بنگلادش، رخ میداد. این سیارک حدود ۵۰۰ برابر انرژی بمبی که ایالات متحده بر هیروشیما انداخت را آزاد میکرد. این کار را یا با انفجار در جو، یا با فرود در اقیانوس که ممکن است باعث سونامی شود، یا با برخورد به خشکی در امتداد دالان برخورد، انجام میداد.
اگر سطح تهدید سیارک همچنان رو به افزایش بود، مقامات به فکر نابودی یا انحراف آن میافتادند. اما در آن زمان، توجه دانشمندانی که به دولتهای جهان در مورد نحوه برخورد با سیارکها و دنبالهدارهای ورودی مشاوره میدهند، به جای دیگری معطوف بود. گروه مشورتی برنامهریزی مأموریت فضایی، یا SMPAG (که "سم پیج" تلفظ میشود)، در میانه یک بازی جنگی سیارکی چند ماهه بود. دتلف کوشنی، ستارهشناس دانشگاه فنی مونیخ که ریاست SMPAG را بر عهده دارد، به من گفت: "در ابتدا کمی آزاردهنده بود. ما در حال انجام این تمرین خوب بودیم، و حالا این چیز واقعی احمقانه وارد شد."
همانطور که مشخص شد، هیچ مأموریتی لازم نبود. در پایان فوریه، دادههای رصدی بیشتر، تهدید را خنثی کرد. خطر برخورد با زمین اکنون نزدیک به صفر است. در ۲۲ دسامبر ۲۰۳۲، سیارک 2024 YR4 در فاصله حدود ۲۷۰,۰۰۰ کیلومتری از زمین عبور خواهد کرد. هنوز ۴ درصد احتمال دارد که با ماه برخورد کند. برخورد با ماه مدار آن را تغییر نمیدهد — اما چنین برخوردی میتواند تا ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰ کیلوگرم سنگ ماه را آزاد کند که برخی از آنها ممکن است به زمین برخورد کنند.
SMPAG به سناریوی داستانی خود بازگشت، اما من نمیتوانستم به 2024 YR4 فکر نکنم. چه اتفاقی میافتاد اگر خطر همچنان بالا میرفت و خبر سیارکی که به سمت زمین میآید باید توسط دنیایی که به طور فزایندهای آشفته شده بود، جذب میشد؟ دفاع از زمین در برابر سیارکها و دنبالهدارهای ورودی جایی است که مکانیک آسمانی با ژئوپلیتیک برخورد میکند، جایی که حوزه تمیز و قابل محاسبه فضای بیرونی با هرج و مرج انسانی روبرو میشود.
در ماه مارس، به ناسا ایمیل زدم. میخواستم بفهمم از لحظهای که ستارهشناسان سیارکی را در مسیر برخورد قطعی کشف میکنند، چه اتفاقی خواهد افتاد. چه کسی تصمیم به راهاندازی یک مأموریت انحراف میگیرد؟ و بر اساس چه اختیاری؟ و چه اتفاقی میافتاد اگر مأموریت شکست میخورد؟
لری دِنو، ستارهشناس دانشگاه هاوایی که به ناسا در نقشهبرداری اجرام نزدیک به زمین کمک میکند، به سرعت پاسخ داد. او توضیح داد که اعضای تیم دفاع سیارهای ناسا به زودی در نزدیکی کیپتاون گرد هم میآیند تا به این مسائل و بسیاری دیگر با جامعه دفاع سیارهای جهان پاسخ دهند. همچنین، یکی از تلسکوپهای کنترل از راه دور ناسا برای شکار سیارکها در بیابان ۳۰۰ کیلومتری خارج از کیپتاون دچار مشکل شده بود. نیاز به بررسی داشت، شاید یک موتور جایگزین. او مرا به این سفر دعوت کرد.
زمین، در سفر خود به دور خورشید، از میان انبوهی از سنگها عبور میکند. در طول هزارهها، برخورد با آن سنگها، چه سیارکها (بقایای تشکیل خشونتآمیز منظومه شمسی) و چه دنبالهدارها (گلولههای یخ، گرد و غبار و سنگی یخزده که از لبههای سرد بیرونی منظومه شمسی به درون آن لغزیدهاند) شکلگیری زندگی بر روی سیاره ما را تغییر داده است. یک سیارک احتمالاً بلوکهای سازنده شیمیایی حیات را به زمین رسانده است؛ روزی، برخورد دیگری احتمالاً بخش عمدهای از آن را از بین خواهد برد. در یک شب صاف میتوانید شواهدی از این خطر — گودالهای برخورد سیارک با ماه — را با چشم غیرمسلح ببینید. با این حال، زمان زیادی طول کشید تا مردم این ایده را بپذیرند که سنگهای فضایی میتوانند بر روی جهانها ببارند.
در یک صبح دسامبر سال ۱۸۰۷، شاهدان عینی در شهر وستون، کنتیکت، انفجاری را در آسمان دیدند. تکههای سنگی در جنگلهای اطراف شهر پراکنده شدند، اما این ایده که شهابسنگ وستون، همانطور که بعداً نامیده شد (یک شهابسنگ، یک سنگ فضایی است که از طریق جو فرود آمده است) از فضا منشأ گرفته، آنطور که برخی دانشمندان در آن زمان ادعا میکردند، مورد تمسخر قرار گرفت. توماس جفرسون گفت: "آقایان، ترجیح میدهم باور کنم دو پروفسور یانکی دروغ میگویند تا اینکه باور کنم سنگها از آسمان میافتند."
در سال ۱۸۹۸، یک ستارهشناس آلمانی یک سیارک به طول ۱۸ کیلومتر را بین مریخ و زمین کشف کرد. این سیارک "اروس" نام گرفت و اولین سیارک در نزدیکی زمین بود که کشف شد. سپس بیش از نیم قرن طول کشید تا ۱۳ سیارک بعدی کشف شوند. تنها سیارکها و دنبالهدارهایی که "اجرام نزدیک به زمین" تعریف میشوند — یعنی آنهایی که فاصله آنها تا خورشید کمتر از ۱.۳ برابر فاصله زمین تا خورشید است — مورد توجه مدافعان سیارهای هستند. از این میان، تقریباً ۱۰۰۰ سیارک بزرگتر از ۱ کیلومتر قطر دارند و قادر به نابودی تمدن هستند. بزرگترین آنها باعث انقراضهای گسترده میشوند — سیارکی که ۶۶ میلیون سال پیش دایناسورها را از بین برد، بین ۱۰ تا ۱۶ کیلومتر عرض داشت.
ستارهشناسان تقریباً ۹۵ درصد از اجرام نزدیک به زمین با قطر بیش از ۱ کیلومتر را یافتهاند و هیچ یک از آنها تهدیدی برای زمین ندارند. اما در مورد اجرام کوچکتر اطلاعات کمتری داریم. یک سیارک با قطر تنها ۵۰ متر میتواند یک شهر را ویران کند. از تقریباً یک چهارم میلیون سیارک با این اندازه در نزدیکی زمین، ۹۳ درصد هنوز کشف نشدهاند. مارک بوسلوف، دانشمند سیارهای در دانشگاه نیومکزیکو، به من گفت: "ما به سختی شروع کردهایم." احتمالاً برخی از این "کشندههای شهر" را تنها زمانی کشف خواهیم کرد که خیلی دیر شده باشد. در سال ۲۰۱۳، یک سیارک ۲۰ متری که قبلاً ناشناخته بود، در یک انفجار هوایی نیممگاتنی — برابر با ۳۰ بمب هیروشیما — بر فراز شهر چلیابینسک روسیه منفجر شد. این انفجار که بیش از ۱۰۰۰ نفر را زخمی کرد، نتیجه چیزی است که بوسلوف آن را "سیارک سقوط مرگبار" مینامد، جسمی که از آسمان روز ظاهر میشود و برای اولین بار در حالی که از جو عبور میکند، مشاهده میشود.
دولتها به تازگی شروع به جدی گرفتن این تهدید کردهاند. در سال ۱۹۹۴، لیندلی جانسون، فارغالتحصیل نجوم که در آن زمان با نیروی هوایی ایالات متحده کار میکرد، مقالهای با عنوان "آمادهسازی برای دفاع سیارهای" نوشت. جانسون، که اصطلاح دفاع سیارهای را ابداع کرد، استدلال میکرد که ارتش باید دفاع از بشریت در برابر سنگهای فضایی پرنده را در نظر بگیرد — ایدهای که همکارانش آن را عجیب میدانستند. جانسون گفت: "باعث تعجب چند نفر شد." اما همکاران به سرعت متقاعد شدند. در ژوئیه ۱۹۹۴، تکههایی از یک دنبالهدار به نام شومیکر-لوی ۹ با مشتری برخورد کردند، و ناسا، برای اولین بار، این منظره را به صورت ویدیویی ثبت کرد. همان تابستان، کنگره ناسا را موظف کرد که تمام اجرام نزدیک به زمین بزرگتر از ۱ کیلومتر را نقشهبرداری کند، که با دیدن برخوردهای فاجعهبار دنبالهدار به اندازه زمین، هوشیار شده بود. سپس این وظیفه گسترش یافت و شامل ۹۰ درصد از تمام اجرام ۱۴۰ متری یا بزرگتر شد — وظیفهای که هنوز کمتر از نیمی از آن انجام شده است.
با این حال، تنها بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰ بود که تحقیقات اجرام نزدیک به زمین واقعاً اوج گرفت. در سال ۲۰۱۶، ناسا دفتری به نام "دفتر هماهنگی دفاع سیارهای" ایجاد کرد و جانسون را به عنوان اولین افسر دفاع سیارهای خود منصوب نمود. همتای اروپایی آن، ESA، نیز دفتر دفاع سیارهای خود را در مرکز خود در نزدیکی رم، در سال ۲۰۱۹ تأسیس کرد. به لطف سیستمی از تلسکوپها در هاوایی، آریزونا، پورتوریکو، کالیفرنیا، شیلی و آفریقای جنوبی، به همراه ارتشی از شکارچیان سیارک آماتور، اکنون کاتالوگی از تقریباً ۴۰,۰۰۰ جرم نزدیک به زمین داریم، که حدود ۴۰ مورد دیگر هر هفته کشف میشوند. این تلاش در اواخر امسال با آغاز نقشهبرداریهای شبانه آسمان توسط بزرگترین دوربین دیجیتال جهان، یک تلسکوپ واقع در رصدخانه ورا سی روبین در شیلی، سرعت خواهد گرفت. در ماه فوریه گزارش شد که چین نیز شروع به استخدام نیرو برای نیروی دفاع سیارهای خود کرده است.
مشخص نیست آیا ایالات متحده محافظی قابل اعتماد برای زمین خواهد بود یا خیر.
در سال ۲۰۲۸، ناسا قصد دارد یک تلسکوپ تشخیص سیارک مادون قرمز به نام NEO Surveyor را پرتاب کند. سال بعد، که سازمان ملل آن را "سال بینالمللی آگاهی از سیارک و دفاع سیارهای" نامگذاری کرده است، سیارکی به نام آپوفیس در فاصله ۳۲,۰۰۰ کیلومتری زمین، نزدیکتر از برخی ماهوارهها، عبور خواهد کرد. یک فضاپیمای ناسا در راه است تا آپوفیس را با جزئیات بررسی کند. جسورانهترین مأموریت تا به امروز، بازی بیلیارد کیهانی به نام آزمایش انحراف دو سیارک (Dart) بود. در سال ۲۰۲۲، در فاصله ۱۱,۰۰۰,۰۰۰ کیلومتری از زمین، ناسا یک فضاپیمای کنترل از راه دور را که با سرعت ۲۲,۵۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکرد، به سیارکی به طول ۱۶۰ متر به نام دیمورفوس کوبید. یک فضاپیمای سازمان فضایی اروپا در حال حاضر به سمت دیمورفوس در حرکت است تا میزان خسارت را ارزیابی کند — اما ما از قبل میدانیم که دارت مدار آن را تغییر داده است. این اولین بار بود که کسی مسیر یک جرم نزدیک به زمین را تغییر داد و این به جهان امید داد که از یک آخرالزمان از آسمان نجات یابد. اما دارت تنها یک آزمایش بود، نه یک نقشه راه برای چگونگی انجام امور در زندگی واقعی.
برخی از مقامات دفاع سیارهای و ستارهشناسان، که با آرمانگرایی عصر فضا آمیختهاند، امیدوارند که خبر نزدیک شدن یک سیارک یا دنبالهدار تهدیدکننده زمین، بشریت را به سوی اتحاد برای محافظت از خود سوق دهد. اما وقتی صحبت از سیارکهایی به اندازه 2024 YR4 میشود که برای تهدید کل بشریت بسیار کوچک هستند اما به اندازهای قدرتمند که بتوانند یک شهر را نابود کنند، حقیقت ممکن است کمی تاریکتر باشد. ماهیت واکنش به احتمال زیاد به محل دقیق سقوط سیارک بستگی دارد — اینکه آیا مثلاً به سمت کانال پاناما میرود، مانند مورد مسیر برخورد پیشبینی شده 2024 YR4، یا به سمت یک شهر متوسط در کشوری مانند ونزوئلا.
ایالات متحده، به عنوان تنها کشوری که ظرفیت اثباتشدهای برای انحراف اجرام نزدیک به زمین از مسیر برخورد را دارد، عملاً رهبر جهانی در دفاع سیارهای است. این کشور یک برنامه اقدام دفاع سیارهای دارد و یک افسر تماموقت دفاع سیارهای را استخدام کرده است. اما مشخص نیست که آیا این کشور محافظ قابل اعتمادی برای زمین خواهد بود یا خیر.
در ژانویه، زمانی که خطر برخورد 2024 YR4 در حال افزایش بود، ایالات متحده برای بار دوم از توافقنامه پاریس درباره تغییرات اقلیمی خارج شد. سپس، دوباره، روابط خود را با سازمان بهداشت جهانی قطع کرد. ماه بعد، وزارت کارایی دولتی USAID را منحل کرد — اقدامی که یک مطالعه تخمین میزند قبلاً منجر به مرگ نزدیک به ۳۰۰,۰۰۰ نفر شده است. سپس، در ماه می، کاخ سفید یک طرح هزینهای را منتشر کرد که پیشنهاد کاهش تقریباً ۵۰ درصدی کار علمی ناسا، که دفاع سیارهای بخشی از آن است، را میداد؛ تصمیمی که دولت آن را برای تمرکز "بر عقب راندن چین به ماه" ضروری دانست. کاخ سفید پیشنهاد کاهش ۳ میلیون دلاری بودجه برای تشخیص اجرام نزدیک به زمین را به طور خاص داد، که تقریباً ۸ درصد کاهش بود. سخنگوی ناسا به من گفت که این آژانس "به مأموریت خود برای حفاظت از سیاره ما متعهد میماند". اما اگر یک سیارک به سمت بنگلادش میآمد، پرسیدن این سوال که آیا ایالات متحده دخالت خواهد کرد — و آیا در ازای آن چیزی میخواهد؟ آیا برای ایران هم همینطور خواهد بود؟ — عادلانه به نظر میرسید.
در ماه مه، سوار یک مینیبوس در نزدیکی کیپتاون شدم و در صندلی جلو نشستم. یک ردیف پشت سر من، کِلی فست، ستارهشناس ناسا که لقبش هالیوود است (او اهل لس آنجلس است)، با یک کت نقرهای فضایی-شیک که با نشان دفتر هماهنگی دفاع سیارهای، که اکنون رهبری آن را بر عهده دارد، مزین شده بود، نشسته بود. روی نشان، یک چهره سیلوئتشده دیده میشد که بر فراز یک قلعه ایستاده و تلسکوپی را به سمت آسمان شب بالای کلمات "Hic Servare Diem" یا "اینجا برای نجات روز" نشانه رفته بود.
جانسون، که اکنون افسر بازنشسته دفاع سیارهای ناسا است، در عقب نشسته بود و کلاه ناسا به سر داشت. اتوبوس ما را به صحرای کارو برد و سه ساعت بعد به خارج از ساترلند، شهری کوچک که زیر یکی از تاریکترین و شفافترین آسمانهای شب جهان قرار دارد، رسیدیم.
در مسیری که به رصدخانه نجومی آفریقای جنوبی، محل تقریباً ۲۰ تلسکوپ، منتهی میشد، بالا رفتیم. ابرهای خاکستری آسمان را پوشانده بودند. آن شب ماه را نمیدیدیم، چه رسد به یک سیارک، اما اینجا زمین به اندازه کافی جذاب بود، با مخروطهای خاکستر که افق را پوشانده بودند و تودههایی از تختهسنگهای قرمز که در میان ساختمانهای رصدخانه با گنبدهای نقرهای و سفید پراکنده شده بودند. در مرکز سایت، تلسکوپ بزرگ آفریقای جنوبی قرار داشت، بزرگترین تلسکوپ در قاره، که در حال مطالعه سیارات فراخورشیدی بود که ممکن است برای زندگی مناسب باشند. مقصد ما فروتنانهتر بود. از اتوبوس پیاده شدیم و از میان بادی یخی به یک کلبه فلزی موجدار، که داخل آن با تخته سهلا پوشانده شده بود، رفتیم. این کابین یک تلسکوپ به ارزش ۲۲۰,۰۰۰ پوند را در خود جای داده بود که توسط یک سکوی چوبی خشن و ساده احاطه شده بود. این تجهیزات، که بخش کلیدی سیستم هشدار آخرین چاره زمین برای سیارکهای ورودی را تشکیل میداد، شبیه به ابزاری بود که یک علاقهمند ثروتمند ممکن است جمعآوری کند. دِنو با افتخار گفت: "این مثل یک پروژه حیاط خلوت است."
تلسکوپ متعلق به سیستم هشدار نهایی برخورد زمینی سیارک ناسا، "اطلس" (Atlas) بود که شامل دو تلسکوپ مشابه در هاوایی و یکی دیگر در شیلی است که کل آسمان مرئی را چندین بار در شب بررسی میکنند. برای یک سیارک با انرژی انفجاری ۱۰۰ مگاتن که به سمت زمین میآید، یعنی دو برابر قدرت قویترین بمب هستهای آزمایششده، اطلس، که رصدهای خود را در سال ۲۰۱۵ آغاز کرد، حدود سه هفته قبل از برخورد به ما اطلاع میداد. روی زمین بیرون کلبه، جمجمه شاخدار یک آهوی آفریقایی را دیدم که جان تونری، ستارهشناس دیگر دانشگاه هاوایی که به اداره اطلس کمک میکند، آن را در مرکز پنج سنگ قرمز مانند نوعی پیشکش نذری قرار داده بود.
تونری دکمهای را روی لپتاپش کلیک کرد و سقف باز شد. او گفت: "این خوب است،" در حالی که نور روز شروع به نفوذ از دهانه گنبد کرد. "نه جیغ و داد." دنو و تونری باید یک موتور جدید روی تلسکوپ نصب میکردند. اما پس از گشتن در جعبه ابزار با ناامیدی فزاینده، متوجه شدند که آچار آلن صحیح را ندارند. آنها راهحلی بداهه به کار گرفتند و تعمیر را زیر نور گرم نارنجی یک چراغ LED که عکاس فایننشال تایمز قرض داده بود، به پایان رساندند. در همین حین، کارسون فولز، ستارهشناس در یک رصدخانه سیارکی آریزونا، در باد شدید بیرون قدم میزد و به زمین خیره شده بود. او به من گفت که به دنبال سنگهای جالب میگشت.
تعمیرات کامل شد، به ساختمان اصلی رصدخانه که قرار بود شب را در آن بمانیم، بازگشتیم. پس از سهمهای ناچیز از گوشت کباب و کلم بروکلی در یک اتاق مشترک مجهز به تخته دارت و میز بیلیارد ("همه رصدخانهها تخته دارت دارند"، فست گفت)، فست برخاست تا سخنرانی کند و از متیو دانیلز، مقام سابق کاخ سفید که به این سفر آمده بود، برای کارهایش در طرح اقدام دفاع سیارهای ناسا تشکر کرد.
فست، که نمیتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد — برخی از مدافعان سیارهای از وظیفه عظیم خود به وجد میآیند — توضیح داد که یک سیارک در کمربند اصلی بین مریخ و مشتری اکنون 22028 Matthewdaniels نامیده میشود. او به دانیلز، که او نیز به وضوح تحت تأثیر قرار گرفته بود، اطمینان داد: "امن است. نیازی به منفجر کردن آن نیست." یکی از مزایای شغل دفاع سیارهای، امکان شریک شدن نام خود با یک جرم نزدیک به زمین است. یک غول ۴ کیلومتری به نام 5905 Johnson و یک سیارک کوچکتر به نام Kellyfast نیز به دور خورشید میچرخند، و بعداً در بحث شب، ایده انتقال اجساد دانشمندان به سیارکهای فردیشان پس از مرگ، جایی که آنها برای همیشه در آنجا خواهند بود — مقبرههای آسمانی که به گفته جانسون "از نظر فنی امکانپذیر" خواهند بود — مطرح شد. بیشک، جنبه فنی دفاع سیارهای به طرز شگفتآوری پیشرفته است. ما میدانیم چگونه سیارکها را تشخیص دهیم و بر روی آنها فرود آییم. میدانیم چگونه آنها را از مسیر خود منحرف کنیم. اگر لازم باشد، میتوانیم آنها را نابود کنیم. آنچه بسیار کمتر میدانیم این است که مردم هنگام شروع شمارش معکوس چگونه رفتار خواهند کرد.
چند روز پیش، در کنفرانس دوسالانه دفاع سیارهای در استلنبوش در مناطق شرابسازی کیپ شرکت کرده بودم. صدها نفر از نظامیان، سیاستگذاران، ستارهشناسان سیارکی، دانشمندان سیارهای و مقامات مدیریت بلایا نیز در این رویداد پنجروزه حضور داشتند. بسیاری از مقالات به طرز غیرقابل نفوذی پیچیده بودند، درباره موضوعاتی مانند "دهانهسازی با سرعت بالا و تجزیه سه کندریت معمولی نوع L". برخی دیگر ("انحراف هستهای سیارکهای با مقیاس کیلومتر") به طور مستقیم ترسناک بودند. اما هیچ چیز به اندازه "تمرین فرضی برخورد سیارک"، بازی جنگی که بعدازظهر اولین روز کنفرانس برگزار شد، نگرانکننده نبود.
ناسا سناریوی واقعی بازی را چندین ماه قبل در جامعه پخش کرده بود، و همه آنها با دقت آن را مطالعه کرده بودند. اکنون، بیش از دهها شرکتکننده — از جمله جانسون، چند نفر از سازمان ملل، ستارهشناسان SMPAG و چند نفر از امدادگران بلایا — بر روی صحنه جمع شده بودند تا آن را اجرا کنند. بر روی دیوار اسلایدی با حروف قرمز "تمرین تمرین تمرین" نمایش داده شده بود که فرضیه را توضیح میداد. تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۲۸ بود. شبکه بینالمللی هشدار سیارکی، که ناسا یکی از امضاکنندگان آن است، به سازمان ملل و SMPAG اطلاع داده بود که در ۱۳ سال آینده، در ۲۴ آوریل ۲۰۴۱، سیارکی به نام 2024 PCD25 به طور قطع با زمین با سرعتی نزدیک به ۱۴ کیلومتر بر ثانیه برخورد خواهد کرد. این سیارک حدود ۱۵۰ متر طول داشت، با انرژی برخوردی بین ۴۵ تا ۱۶۰ مگاتن، که احتمالاً با انفجار در جو بر فراز منطقهای به طول ۸۷۰ کیلومتر و عرض ۲۷۰ کیلومتر، از شمال آنگولا تا جمهوری دموکراتیک کنگو — یکی از فقیرترین مناطق جهان — آزاد میشد. نزدیکترین مناطق به انفجار هوایی، بسیاری از مردم احتمالاً جان خود را از دست میدادند. ساختمانها خاکستر میشدند. لباسها بر روی بدن افراد میسوختند. آتشسوزیها و آسیبهای ساختاری تا ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلومتر فراتر گسترش مییافتند، با تعداد کل مجروحان یا کشتهشدگان از دهها هزار نفر تا بیش از یک میلیون نفر.
چه باید کرد؟ دیوید نگیندو بوآبوآ، مدیر کل مرکز ملی سنجش از دور جمهوری دموکراتیک کنگو، که در این تمرین شرکت داشت، توضیح داد که متقاعد کردن مردم به تخلیه دشوار خواهد بود. آن منطقه از قبل درگیر منازعات بود و بسیاری از مردم آواره بودند. او گفت: "وضعیت بسیار پیچیدهای است." دولت نفوذ محدودی در منطقه داشت و مردم اعتماد کمی داشتند. "مردم ممکن است فکر کنند ما از آنها میخواهیم تخلیه کنند تا زمینهایشان را تصاحب کنیم." بهتر بود سیارک را از مسیر برخورد با زمین منحرف کرد. اما البته، نگیندو بوآبوآ گفت، جمهوری دموکراتیک کنگو و آنگولا فاقد تجهیزات لازم برای این کار هستند.
کوشنی، ستارهشناس SMPAG، در مورد گزینههای مأموریت گزارش داد. برای انحراف سیارک، پنج فضاپیما باید به سطح آن برخورد میکردند. یا میتوانستیم چندین فضاپیما را پرتاب کنیم تا جریاناتی از ذرات باردار را به سمت جسم شلیک کنند تا آن را دور کنند. و سپس گزینه هستهای وجود داشت: یک بمب تنها کافی بود. کوشنی گفت، به دلیل دینامیک مداری سیارک و هندسه منظومه شمسی، امکان جابجایی سیارک تنها در یکی از دو جهت وجود داشت: شمال یا جنوب نسبت به زمین. همچنین این خطر وجود داشت که انحراف تنها تا حدی موفقیتآمیز باشد و منطقه برخورد سیارک را بیشتر به سمت شمال یا جنوب تغییر دهد.
بیشتر شرکتکنندگان احساس میکردند که فرستادن سیارک به سمت جنوب گزینه بهتری خواهد بود. انحراف آن به سمت شمال یک دالان خطر بسیار پرجمعیتتر را باز میکرد که از مرکز آفریقا، از روی استانبول و غرب اوکراین تا شمال اسکاندیناوی کشیده میشد. و اگرچه کیپ تاون در مسیر جنوبی قرار داشت ("صحبت از تضاد منافع است اینجا"، یوهان مینی، مدیر مرکز مدیریت ریسک بلایای کیپ تاون گفت)، دالان جنوبی در مجموع بسیار کمجمعیتتر بود. اما سپس یکی از اعضای حاضر در جلسه درباره خطرات احتمالی برای قطب جنوب پرسید. لورانت زارن، یکی از افسران دفتر امور فضایی سازمان ملل، میکروفون را گرفت تا پاسخ دهد. او گفت، انفجار معادل بیش از ۱۰,۰۰۰ بمب هیروشیما بر روی ورقه یخی و افزایش سطح آب دریاهای جهانی "مشکلی بزرگتر از هر چیز دیگری است که میتوانم ببینم." یک جرقه شوک در پی این مداخله ایجاد شد. این خطری بود که کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. جانسون گفت: "هیچ راهی قطعی نیست." "این یک وضعیت شیطانی است."
هدف از این تمرین، بحث در مورد این معضل بود. کوشنی گفت، انتخابهای دشوار را باید سیاستمداران انجام دهند. اما کدام سیاستمداران؟ در شرایطی که بسیاری از کشورها بسته به مسیر انتخابی، با سطوح مختلفی از خطر روبرو خواهند شد، مشخص نبود چه کسی از میان گزینهها انتخاب خواهد کرد. زارن، در پایان تمرین گفت: "چه کسی تصمیم میگیرد؟" "این در واقع یک سوال کاملاً اساسی است." شاید، او گفت، این مسئولیت به شورای امنیت سازمان ملل بیفتد. اما دفاع از زمین در برابر فضا خارج از اختیارات آن است. (یک مقام دیگر سازمان ملل بعداً به من گفت که واقعبینانهترین سناریو این است که کشورهای فضایی خودشان در مورد راهاندازی مأموریتها تصمیم بگیرند.)
مشکلات دیگری نیز بدون پاسخ ماند. اگر یک مأموریت انحرافی ناگهان یک کشور دیگر را در معرض خطر قرار دهد، این ممکن است به مثابه یک حمله مسلحانه تلقی شود. علاوه بر این، قوانین بینالمللی استفاده از سلاحهای هستهای در فضا را ممنوع میکند. بسیاری از مدافعان سیارهای معتقدند که باید استثنایی برای آنها وجود داشته باشد؛ گاهی اوقات، فقط یک بمب هستهای کارساز است. سیاستمداران دیگر نگران این هستند که به دولتها بهانهای مناسب برای تکثیر تسلیحات داده شود. شاید با سالها هشدار، این مسائل قابل حل و فصل باشند. اما ممکن است آنقدر زمان نداشته باشیم.
عصر همان روز، سه نفر از مقامات مدیریت بلایا از سناریوی فرضی را دیدم که در خارج از سالن کنفرانس در حال نوشیدن آبجو بودند. از آنها پرسیدم در یک سناریوی واقعی چه اتفاقی میافتد. خندیدند. آنها مطمئن بودند که کشورهای فضایی هیچ کاری نخواهند کرد. اجازه میدادند سیارک بر فراز جمهوری دموکراتیک کنگو یا آنگولا منفجر شود و رسیدگی به عواقب آن را به بشردوستان مانند خودشان واگذار میکردند. کلمنت کالونگا، افسر امور بشردوستانه سازمان ملل مستقر در نایروبی گفت: "اگر قرار بود اروپا را تحت تأثیر قرار دهد، [یک مأموریت فضایی] به سرعت انجام میشد." اما وقتی به لیندلی جانسون، بنیانگذار دفاع سیارهای، رسیدم، او خوشبین بود. جانسون گفت: "من معتقدم، بر اساس عملکرد قبلی ایالات متحده، این کشور اقدام خواهد کرد. کشورهای اروپایی به ائتلاف خواهند پیوست. و من معتقدم که جاکسا [آژانس فضایی ژاپن] نیز در آن خواهد بود."
در پایان روز سوم کنفرانس، مدافعان سیارهای سوار اتوبوسها شده و به یک سینمای آیمکس رفتند تا مستندی با گرافیک کامپیوتری به نام "جستجوی سیارک" (Asteroid Quest) را تماشا کنند. من کنار رودولف آلبرشت، ستارهشناس از انجمن فضایی اتریش، نشستم. آلبرشت، مردی لاغر با انرژی شدید، به نظر میرسید کمتر نگران خود سیارک باشد تا هرج و مرجی که مطمئناً قبل از برخورد رخ خواهد داد. در طول چند ماه گذشته، او به یک سناریوی فرضی سریعشده فکر کرده بود که در آن تاریخ برخورد ۱۰ سال به جلو کشیده میشد: به سال ۲۰۳۱ به جای ۲۰۴۱. اگر دنیای امروز — گیجکننده، به طرز آراستهای بیرحمانه — مجبور بود با سیارکی که چند سال دیگر به سمت ما میآمد، نیز مقابله کند، چه میشد؟
آلبرشت به نتایج ناراحتکنندهای رسیده بود. او گفت: "هرج و مرج کامل خواهد بود." "یک فاجعه." به نظر او، این تصور که یک سیارک ممکن است بشریت را متحد کند، آرزوی محال بود. در واقع، مشکل اصلی صرفاً متقاعد کردن مردم به پذیرش واقعیت سیارک خواهد بود. او به من گفت: "فیلم 'به بالا نگاه نکن' واقعبینانهتر از آن چیزی است که اکثر مردم باور دارند،" اشاره به فیلم ۲۰۲۱ که در آن یک جفت ستارهشناس با بازی لئوناردو دیکاپریو و جنیفر لارنس برای متقاعد کردن جهان به جدی گرفتن یک دنبالهدار در مسیر زمین، تلاش میکنند. صداهای بلند انکار خواهند کرد که برخورد هرگز اتفاق نخواهد افتاد. در آن لحظه، به همه ما دستور داده شد که برای عکس گروهی در سالن، عینکهای سهبعدی خود را بزنیم. آلبرشت ادامه داد، در حالی که عینکهای استروسکوپیک خود را به چشم داشت. او پیشبینی کرد که جهان به سرعت به دو اردوگاه تقسیم خواهد شد: کسانی که باور دارند در برابر کسانی که از باور کردن امتناع میکنند. او گفت: "مردم در دنیای رویا زندگی میکنند."
فیلم، که سه مأموریت واقعی به اجرام نزدیک به زمین، از جمله مأموریت دارت ناسا را به تصویر میکشید، شروع شد. صدها سیارک سنگی به داخل سالن پرتاب شدند. آنها بالای سر مدافعان سیارهای پرواز کردند، جایی که به نظر میرسید در هوا معلق ماندهاند و میچرخند. موسیقی باشکوه ارکسترال تئاتر را پر کرد. من آلبرشت را دیدم که اخم کرد. او گفت، فضا ساکت است. فیلمهای فضایی نیز باید ساکت باشند. "آن بیرون گروه موسیقی وجود ندارد."