تلآویو — حسن الشیبانی، وزیر امور خارجه سوریه، روز پنجشنبه با مقامات ارشد اسرائیلی در پاریس و با میانجیگری تام باراک، فرستاده آمریکا به سوریه، دیدار و بر سر اقداماتی برای کاهش تنشها توافق کردند. این نشست، که شامل ران درمر، وزیر امور استراتژیک و از نزدیکان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و همچنین تزاحی هانگبی، مشاور امنیت ملی اسرائیل میشد، اوج ماهها مذاکرات در سطح پایینتر بین طرفین بود که با حمایت قوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، انجام شد.
باراک در پستی در شبکه ایکس اظهار داشت که هدف نشست پاریس "گفتگو و کاهش تنش بود و دقیقاً به همین هدف دست یافتیم. همه طرفها بر تعهد خود برای ادامه این تلاشها تاکید کردند."
نشستی بیسابقه
این اولین دیدار عمومی بین یک وزیر امور خارجه سوریه و یک مقام ارشد اسرائیلی از زمان دیدار ایهود باراک، نخستوزیر وقت اسرائیل، با فاروق الشرع، وزیر امور خارجه سوریه، در ایالات متحده ۲۵ سال پیش بود. آن دیدار با میانجیگری بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، انجام شد.
هدف در سال ۲۰۰۰، دستیابی به یک توافق صلح کامل بین اسرائیل و سوریه در ازای بازگرداندن کل بلندیهای جولان به سوریه بود که تا سال ۱۹۶۷ کنترل این فلات استراتژیک را در دست داشت. آن توافق هرگز محقق نشد و صدها هزار نفر در طول ۲۵ سال جنگ داخلی و خصومتهای منطقهای پس از آن در سوریه جان خود را از دست دادند.
این بار، هدف متواضعانهتر است. اگرچه ترامپ برای عادیسازی روابط اسرائیل و سوریه با الهام از توافقهای ابراهیم که او در سال ۲۰۲۰ ترتیب داد، تلاش میکند، اما احتمالاً طرفین به تفاهمات امنیتی محدودی برای جلوگیری از درگیریها دست خواهند یافت.
اگرچه این مذاکرات ماههاست که ادامه دارد، اما درگیریهای خشونتآمیز این ماه در جنوب سوریه بین اقلیتهای دروزی و بادیهنشین سنی و مداخله نظامی اسرائیل به نفع دروزیها، بر فوریت تعیین مناطق کنترل روشن در جنوب سوریه تأکید کرد. اسرائیل از زمان سرنگونی بشار اسد در دسامبر، نیروهایی را برای جلوگیری از استقرار شبهنظامیان اسلامگرای متخاصم در منطقه مرزی مستقر کرده است.
باراک در نقش میانجیگر خود با دو مشکل اساسی روبرو است.
اولین مشکل، سابقه وابستگی اسلامگرایانه بسیاری از نیروهای ارتش جدیداً تشکیل شده سوریه به القاعده و داعش است. صحنههای خشونتآمیز علیه دروزیها که توسط بادیهنشینان سنی و با ادعای کمک نیروهای امنیتی دولتی انجام شد، یادآور وحشتناک قتلعام حماس در جنوب اسرائیل برای بسیاری از اسرائیلیها بود.
دومین مشکل، تفاوت فاحش بین سیاستهای اسرائیل و آمریکا در قبال سوریه است. در حالی که تلاشهای باراک با هدف کمک به رئیسجمهور احمد الشرا برای تبدیل کشور جنگزده به یک دولت واحد از طریق توافق با گروههای اقلیت (عمدتاً کردها و دروزیها) است، اسرائیل ترجیح میدهد همسایه شمالی خود به یک دولت کانتونی ضعیف تبدیل شود یا به مناطق نفوذ جداگانه تحت اداره ترکیه، دولت دمشق و خودش تجزیه گردد.
این فرستاده در مصاحبهای با آسوشیتدپرس پیش از نشست پاریس، اظهاراتی در این راستا داشت و پیشنهاد کرد که اسرائیل ترجیح میدهد سوریه را تجزیه شده و تقسیم شده ببیند تا یک دولت مرکزی قوی که کنترل قلمرو خود را در دست دارد.
او گفت: "دولتهای ملی قوی یک تهدید هستند – به خصوص دولتهای عربی به عنوان تهدیدی برای اسرائیل دیده میشوند." اما در سوریه، او افزود: "فکر میکنم همه جوامع اقلیت به اندازه کافی هوشمند هستند که بگویند: 'ما با هم، به صورت متمرکز، وضعیت بهتری داریم.'"
باراک تا حدودی از دخالت نظامی اسرائیل در درگیریهای فرقهای و از ناتوانی دولت مرکزی در دمشق برای مهار آن انتقاد کرد. "ایالات متحده در این تصمیم درخواستی نکرده و شرکت نکرده است و همچنین این مسئولیت ایالات متحده در مسائلی که اسرائیل برای دفاع از خود میداند، نبوده است." با این حال، او گفت که مداخله اسرائیل "فصل بسیار گیجکننده دیگری" ایجاد میکند و "در زمان بسیار بدی رخ داد."
باراک، که رابطه دیرینهای با رئیسجمهور آمریکا و ریشههای خانوادگی در منطقه دارد، از زبانی محتاطانه برای توصیف خشم آمریکا از حملات اسرائیل در سویدا و دمشق استفاده کرد و اساساً به اسرائیل دستور داد تا دست نگه دارد و به دیپلماسی روی آورد. نتیجه این شد که روز پنجشنبه نشست چهار ساعتهای بین درمر، هانگبی، الشیبانی و نمایندگان ارشد سوریه برگزار شد.
اتحاد اسرائیل با دروزیها تحت آزمایش
اسرائیل نیز با مشکلی دشوار روبرو است که ناشی از اتحاد عمیق با اقلیت دروزی خود است، که بسیاری از اعضای آن در ارتش و نیروهای پلیس خدمت میکنند و از اسرائیل میخواهند که متعهد به حفاظت از برادران خود در سوریه و سایر نقاط منطقه باشد. رهبران جامعه به نتانیاهو و دولتش گفتند که نمیتوانند در حالی که برادرانشان در همسایگی قتلعام میشوند، تماشاچی باشند و نسبت به تأثیر منفی بر روابط جامعه با دولت در صورت عدم اقدام دولت هشدار دادند. بنابراین، نتانیاهو بین خواستههای شهروندان دروزی خود و روابطش با دولت ترامپ گرفتار شده است.
یک منبع ارشد دیپلماتیک اسرائیلی به المانیتور به شرط ناشناس ماندن گفت: "چارهای نداریم. ما با آمریکاییها در تلاشی برای تثبیت اوضاع در میدان پیش میرویم." او افزود: "اعتماد ما به دولت جدید سوریه، به میزان کنترل الشرا بر کشورش و به نیات واقعی رژیم پس از حمله وحشتناک به دروزیها افزایش نیافته است، اما وقتی آمریکاییها تلاش میکنند منطقه را تثبیت کنند، ما نیز کمک میکنیم و به آن فرصت میدهیم."
بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن، آمریکا، سوریه و اسرائیل بر خروج همه نیروهای دولتی و شبهنظامیان بادیهنشین از سویدا و نظارت آمریکا بر این توافق موافقت کردهاند. به خود دروزیها اختیار گشتزنی در مناطق تخلیه شده و اطمینان از عدم حضور افراد خارجی در آنجا و اداره خدمات محلی داده خواهد شد. به سازمان ملل اجازه ورود به منطقه داده خواهد شد، اما نیروهای دولتی از ورود منع خواهند شد.
یک منبع ارشد نظامی اسرائیلی به المانیتور به شرط ناشناس ماندن توضیح داد: "تفاهمات حاصل شده از طریق میانجیگری سفیر باراک یک دستاورد مهم اسرائیلی و دروزی است." او افزود: "دروزیها سرنوشت خود را کنترل میکنند، دولت مرکزی مسئول امنیت آنها نخواهد بود و این یک شروع خوب است."
این توافق همچنین خواستار غیرنظامی کردن شهرهای قنیطره و درعا است که هممرز با بلندیهای جولان تحت کنترل اسرائیل هستند و تشکیل کمیتههای امنیتی محلی از ساکنان دروزی که اجازه حمل سلاح سبک را دارند.
منبع ارشد دیپلماتیک اسرائیلی گفت: "این بند یک درخواست اسرائیلی است. پنهان نیست که ما اجازه نخواهیم داد عناصر افراطی که ممکن است زیرساختهای ترور علیه اسرائیل ایجاد کنند، به این مناطق که نزدیک مرز ما هستند نفوذ کنند. این منطقه باید غیرنظامی شود و این تنها راه آرام کردن تنشها در کل منطقه است. در حال حاضر، به نظر میرسد سوریها این را درک کردهاند و ما از حمایت کامل آمریکا برخورداریم."
اسرائیل همچنین نگران افزایش نفوذ ترکیه در سوریه است و الشرا را به عنوان دستنشانده رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور اسلامگرای ترکیه میبیند. اگر اسرائیل و ترکیه بر مناطق نفوذ خود در سوریه به توافق برسند و الشرا در ساختن سوریه جدید موفق شود، دخالت ترکیه لزوماً یک تحول منفی نخواهد بود. نهاد امنیتی اسرائیل مایل به حمایت از چنین نتیجهای است، با این امید که "سوریه جدید" کسی را به یاد سوریه قدیم نیندازد.