در شرایط عادی، عدم توافق رهبران دو قدرت بزرگ هستهای جهان بر سر پایان دادن به یک درگیری بیرحمانه و سهساله در قلب اروپا، میتوانست مایه یأس باشد.
اما برای اوکراینیها و همسایگان اروپاییشان، برهم خوردن مذاکرات بین رئیسجمهور ترامپ و رئیسجمهور ولادیمیر پوتین پس از کمتر از سه و نیم ساعت، حاوی عنصر آرامش بود.
با وجود اینکه آنها به شدت مشتاق پایان دادن به مرگ و ویرانی هستند، عمیقترین ترس آنها این بود که آقای ترامپ تسلیم خواستههای ارضی رئیسجمهور روسیه شود و رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی اوکراین را مجبور به انتخابی دردناک کند: یا بیش از ۲۰ درصد از کشورش را واگذار کند یا توافق صلحی را رد کند که از آن به عنوان جام زهر میترسد.
آقای زلنسکی ممکن است هنوز مجبور به این انتخاب شود. اما آقای ترامپ زودتر از موعد از آلاسکا پرواز کرد، بدون اینکه به ابتداییترین گام اولیه دست یابد: آتشبس موقتی که امکان ادامه مذاکرات را فراهم کند. او روز جمعه به خبرنگاران گفته بود که از این نتیجه «خوشحال نخواهد بود».
همزمان که آقای پوتین و آقای ترامپ سوار هواپیماهای خود شدند و در مسیرهای مختلف پرواز کردند، مشخص نبود که آیا آنها صرفاً در حال توجیه شکست هستند یا درباره نوعی توافق برای پیشبرد کار مخفیکاری میکنند. آقای پوتین اصرار داشت که «با حرکت در این مسیر میتوانیم – و هرچه زودتر بهتر – به پایانی برای درگیری در اوکراین دست یابیم.» اما او جزئیات مسیر را شرح نداد.
آقای ترامپ نیز مشخصتر صحبت نکرد. او پس از آن در مصاحبهای با شان هانیتی از فاکس نیوز گفت که اکنون بار مسئولیت بر دوش آقای زلنسکی است که به توافق آتشبس دست یابد. اگر چارچوبی برای دستیابی به آن هدف وجود داشت، هیچ کس در مورد آن صحبت نمیکرد.
اما حتی اگر آقای ترامپ هیچ امتیازی در مورد قلمرو اوکراین نداد، بدون شک آقای زلنسکی را نگران نحوه برخورد او با رهبر روسیه کرد. آقای ترامپ با ستایش از آقای پوتین صحبت کرد، او را «ولادیمیر» خطاب کرد و ابراز همدردی کرد که هر دو نفرشان توسط تحقیقات آمریکا در مورد مداخله روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ حواسشان پرت شده بود.
آقای ترامپ گفت: «ما کارهای خوب زیادی انجام میدادیم، اما ما فریب روسیه، روسیه، روسیه را داشتیم.» او به تحقیقات در مورد تبانی کمپین انتخاباتی ۲۰۱۶ او با روسیه و یافتههای یک وکیل ویژه و یک کمیته دوحزبی سنا اشاره میکرد که روسیه در انتخابات به امید کمک به پیروزی او مداخله کرده بود.
آقای ترامپ گفت که او و آقای پوتین «به آن نرسیدند» اما تلاش کرد گفتگوی خود را به عنوان گامی دیگر در یک فرآیند نشان دهد و در مورد دیدار دیگری به زودی صحبت کرد – که باعث شد آقای پوتین پیشنهاد دهد آقای ترامپ به مسکو بیاید. اما این واقعیت که این دو مرد حاضر نبودند حتی یک سؤال از خبرنگاران بپذیرند – که برای آقای ترامپ پرحرف، که همیشه مشتاق توصیف آخرین معامله یا نزدیک به معامله خود است، نادر است – نشان داد که حداقل در حال حاضر، حرف زیادی برای گفتن وجود نداشت.
حداقل در انظار عمومی، صمیمیت از این بیشتر نمیشد. آقای ترامپ پس از آن به آقای هانیتی گفت: «این دیدار از نظر اینکه ما با هم بسیار خوب کنار آمدیم، ۱۰ از ۱۰ بود.» او معیار را از دستیابی به آتشبس به احیای روابط گرمتر با کشوری که از زمان حمله به اوکراین توسط غرب طرد شده و او اغلب رابطه شخصی با آن را نوعی دوستی میداند، تغییر داد.
او ادامه داد و جایگاه روسیه در سلسله مراتب جهانی را متورم کرد. او گفت: «ما شماره ۱ هستیم و آنها شماره ۲ در جهان هستند»، دیدگاهی که ممکن است توسط رهبری چین و اکثر اقتصاددانان و استراتژیستهای جهانی مورد اختلاف باشد.
هیچ بحث عمومی در مورد تحریمهای ثانویه بر کشورهایی که نفت روسیه را میخرند، وجود نداشت. مهلتهای تعیین شده قبلی توسط آقای ترامپ – از جمله مهلتی که هفته گذشته به پایان رسید – برای ورود روسیه به آتشبس پایدار، از بین رفته بود. با لبخندها، دست دادنها و یک ملاقات شخصی، پوتین صحبتهای ترامپ در مورد «پیامدهای جدی» را در صورتی که نشست بدون توقف خصومتها به پایان برسد، از بین برد.
مهمتر از همه، هیچ اثری از وضعیت پوتین به عنوان یک فرد مطرود بینالمللی وجود نداشت، رهبری که نمیتوانست در بیشتر کشورهای اروپایی فرود بیاید، از ترس اینکه توسط مقامات بر اساس حکم بازداشتی که علیه او به دلیل نحوه مدیریت جنگ در اوکراین صادر شده بود، بازداشت شود.
برای کسانی که دیپلماسی آقای ترامپ را دنبال کردهاند، این دیدار شباهت طبیعی داشت: اولین برخورد آقای ترامپ هفت سال پیش با کیم جونگ اون از کره شمالی، که با آغوش گرم، دست دادن، نامههایی که گواه تحسین متقابل آنها بود – و ادامه انباشت زرادخانه هستهای کره شمالی – همراه بود.
رابرت لیتواک از دانشگاه جورج واشنگتن، که روابط ابرقدرتها را مطالعه میکند، گفت: «درست مثل نشستهای کیم، این نشست نیز از نظر جوی بالا، اما از نظر محتوایی ضعیف بود.»
او افزود: «آمادگی کمی وجود داشت و خطر اخلاقی مشروعیت بخشیدن به یک جنایتکار جنگی، در این مورد، نیز وجود داشت.»
در واقع، پوتین با بزرگترین هدیه ممکن ظاهر شد: بازپذیری در جامعه رهبران جهان. از همان آغاز روز، پس از فرود هواپیمایش بر فراز خاک سابق روسیه و نشستن در یک پایگاه هوایی بزرگ آمریکایی که جتهای جنگنده اف-۲۲ بال به بال در آن صف کشیده بودند، او مسلط به نظر میرسید.
او از هواپیمایش پیاده شد، در حالی که برای اولین بار در یک دهه اخیر قدم به خاک ایالات متحده میگذاشت، لبخند میزد. او برای یک رانندگی کوتاه به محل ملاقاتشان در یک دفتر در پایگاه، وارد لیموزین شخصی آقای ترامپ شد. و هنگامی که جلسه به پایان رسید، آقای ترامپ امتیاز سنتی خود را به عنوان میزبان برای چارچوببندی گفتگو با اظهارات آغازین واگذار کرد.
در عوض، آقای پوتین اولین اظهارات را بیان کرد، در مورد دشواریهای کار با رئیسجمهور سابق جوزف آر. بایدن جونیور صحبت کرد و ادعای آقای ترامپ را تأیید کرد که اگر او در سال ۲۰۲۲ رئیسجمهور بود، جنگ اوکراین رخ نمیداد.
ممکن است روزها طول بکشد تا خبری از گامهایی که به سوی نوعی توافق – اگر توافقی حاصل شده باشد – برداشته شده، منتشر شود. آقای ترامپ گفت که به متحدان اروپایی و آقای زلنسکی اطلاعرسانی خواهد کرد.
اما در این میان، آقای پوتین به یک هدف بزرگ جنگی دست یافته است: او از وضعیت یک خودکامه تحت تحریم خارج شده و توسط رئیسجمهور ایالات متحده به عنوان یک صلحساز مورد استقبال قرار گرفته است. او زمان خریده است. او تمام صحبتها در مورد تحریمها بر بخش نفتی خود را خنثی کرده است. و هیچ چیزی را واگذار نکرده است.
نامشخص است که هر یک از اینها چقدر دوام خواهد آورد. اما این یک دیپلماسی چشمگیر برای کمتر از چهار ساعت حضور در خاک آمریکا بود.