تصویرگری از آکشیت چاندرا / آتلانتیک. منبع: گتی.
تصویرگری از آکشیت چاندرا / آتلانتیک. منبع: گتی.

ترامپ یک حامی «ضدرشد» است

چه نام دیگری می‌توان بر استراتژی‌ای گذاشت که برای افزایش قیمت‌ها و کاهش بهره‌وری طراحی شده است؟

در چند هفته گذشته، آمریکایی‌ها متوجه شدند که رابرت اف. کندی جونیور نیم میلیارد دلار سرمایه‌گذاری دولتی را در توسعه واکسن‌های mRNA (آر‌اِن‌اِی پیام‌رسان) لغو کرده است؛ لاس وگاس 7 درصد کاهش بازدیدکننده را تجربه کرد؛ قیمت برق مسکونی به طور متوسط 6.5 درصد افزایش یافت؛ تعداد مجوزهای ساخت مسکن به پایین‌ترین حد خود در نیم دهه اخیر رسید؛ کارفرمایان از افزودن کارگر دست کشیدند؛ بخش تولید منقبض شد و تورم بالا رفت.

این ارقام ناامیدکننده، اقتصاد آمریکایی در حال کُند شدن و بازار کارِ در حال تضعیف را به تصویر می‌کشند. رکود اقتصادی تضمین شده نیست، اما بسیار محتمل‌تر شده و رکود تورمی که پیش‌بینی‌کنندگان آن را اجتناب‌ناپذیر توصیف کرده بودند، زمانی که رئیس جمهور دونالد ترامپ جنگ تجاری جهانی خود را آغاز کرد، اکنون بسیار نزدیک‌تر است. آمریکایی‌ها، هم‌اکنون و در آینده، بیشتر پرداخت کرده و کمتر خواهند خرید. ایدئولوژی اقتصادی دوره دوم ترامپ تنها حمایتی، سوداگرانه، کهنه‌گرا و رفاقتی نیست. بلکه یک ایدئولوژی «ضدرشد» نیز هست.

ترامپ، که با وعده کاهش قیمت کالاهای خانگی و ابرشارژ کردن اقتصاد آمریکا وارد کاخ سفید شد، هرگز خودش از این اصطلاح استفاده نمی‌کند. «ضدرشد» (Degrowth) – این مفهوم که کشورهای ثروتمند می‌توانند و باید مصرف و تولید خود را کاهش دهند – با فعالان محیط زیست و احزاب چپ‌گرا و سبز در اروپا مرتبط است. با این حال، در اساس، ضدرشد استدلال می‌کند که مردم نه تنها باید یک اقتصاد کوچک‌تر را تحمل کنند بلکه باید آن را بخواهند. این همان ترامپونومیکس (اقتصاد ترامپ) دوره دوم است و همه از آن متضرر خواهند شد.

کاخ سفید، بدون اعتراف به آن، در حال پیگیری استراتژی چندجانبه‌ای برای افزایش قیمت‌ها، سرکوب مصرف، توقف تولید و کاهش بهره‌وری در ایالات متحده است. جنگ تجاری واضح‌ترین مثال است، و همچنین مثالی با فوری‌ترین پیامدها. از ژانویه، ترامپ تعرفه‌ها را بر کالاهای وارداتی از متحدان آمریکا در سراسر جهان افزایش و کاهش و مجدداً افزایش داده است. کاخ سفید وعده داده است که چنین موانعی کسری تجاری دوجانبه کشور را از بین می‌برد و تولید داخلی را تقویت می‌کند، در حالی که هشدار می‌دهد مصرف‌کنندگان و کارفرمایان ممکن است مجبور به تحمل یک دوره تنظیم پر هرج و مرج باشند.

بخوانید: آیا بازار سهام چیزی می‌داند که ما نمی‌دانیم؟

اما ترامپ تعرفه‌هایی را بر کالاها و قطعاتی اعمال کرده است که کارخانه‌ها برای تولید کالا در آمریکا استفاده می‌کنند، مانند اجزای موتور و چوب. او تعرفه‌هایی را بر محصولاتی اعمال کرده است که در اینجا تولید نمی‌شوند یا نمی‌توانند تولید شوند، مانند موز و گالیوم. و او تعرفه‌هایی را بر اقلامی اعمال کرده است که اگر در این کشور ساخته می‌شدند، با توجه به هزینه دستمزدهای آمریکایی و شبکه کارخانه‌های فعال، برای مصرف‌کنندگان آمریکایی بسیار گران تمام می‌شدند، مانند بدلیجات و کفش ورزشی. آزمایشگاه بودجه ییل (Yale Budget Lab) تخمین می‌زند که نرخ تعرفه موثر کشور اکنون 18.3 درصد است، بالاترین میزان از سال 1934. قیمت‌ها شروع به افزایش کرده‌اند، زیرا واردکنندگان هزینه مالیات‌های وارداتی ترامپ را به خرده‌فروشان و خانواده‌ها منتقل می‌کنند. تولید صنعتی در حال کاهش است، زیرا عدم قطعیت در این بخش حاکم شده است.

در پاسخ، ترامپ با واقعیت جدل کرده است. او در Truth Social نوشت: «ما فقط در یک مرحله گذار هستیم، تازه شروع شده است!!! مصرف‌کنندگان سال‌ها منتظر بودند تا قیمت‌ها کاهش یابند.» او اضافه کرد: «بدون تورم»، و به قیمت تخم‌مرغ و بنزین اشاره کرد. اما این‌ها تنها دو مورد از 80,000 قیمتی هستند که دولت هر ماه برای محاسبه نرخ کلی تورم ردیابی می‌کند. هزینه تخم‌مرغ با فروکش کردن پاندمی آنفولانزای پرندگان کاهش یافته است؛ قیمت پمپ بنزین به دلیل رشد ضعیف‌تر جهانی و افزایش تولید اوپک پایین آمده است. در سراسر اقتصاد، هزینه‌ها به طرز بی‌رحمانه‌ای بالا مانده‌اند، علی‌رغم مبارزه فدرال رزرو با آن‌ها از طریق نرخ بهره بالا. اگر فدرال رزرو هزینه‌های استقراض را کاهش دهد، تورم افزایش می‌یابد.

مبارزه ترامپ با واقعیت فراتر از قیمت کالاهای مصرفی است. رئیس جمهور، از سرعت رشد اشتغال ناراضی، رئیس اداره آمار کار (Bureau of Labor Statistics) را برکنار کرد. او در Truth Social نوشت: «اعداد مهمی مانند این باید عادلانه و دقیق باشند.» «نمی‌توان آن‌ها را برای مقاصد سیاسی دستکاری کرد.» (البته.) از سیاست فدرال رزرو ناراضی است، او تهدید کرده است که جروم پاول (Jerome Powell)، منصوب خود را، «کنار بگذارد.»

همزمان با پیشبرد جنگ عجیب یکجانبه خود علیه واردات، ترامپ یارانه‌های دولتی برای طیف وسیعی از مایحتاج را کاهش داده است. او 1 تریلیون دلار از مدیکید (Medicaid) کم کرده است، در حالی که قول داده بود بودجه این برنامه را کاهش ندهد. او مزایای کوپن غذایی را کاهش داده است، به این معنی که خانواده‌های کم درآمد کمتر مواد غذایی خواهند خرید. او حمایت از وام‌ها و کمک‌های مالی را که کودکان فقیر برای دریافت آموزش عالی به آن‌ها تکیه می‌کنند، حذف کرده است. و او بودجه تولید انرژی‌های تجدیدپذیر را به شدت کاهش داده است.

هر یک از این سیاست‌ها هزینه‌ها را افزایش و عرضه را کاهش خواهد داد. به عنوان مثال، انتظار می‌رود قانون "یک لایحه بزرگ و زیبا" (One Big Beautiful Bill Act) ترامپ 1.6 میلیون شغل انرژی سبز را از بین ببرد و ظرفیت تولید برق را تا سال 2035 به میزان 330 گیگاوات کاهش دهد. (این تقریباً معادل ظرفیت فعلی تولید انرژی خورشیدی کشور است.) آمریکایی‌ها تا یک دهه دیگر به دلیل ترامپ، قیمت‌های بالاتری برای برق پرداخت خواهند کرد و کمتر از آن استفاده خواهند کرد.

در حال حاضر، ایالات متحده از کمبود – بله، کمبود – مهاجران و بازدیدکنندگان رنج می‌برد. مراکز اصلی گردشگری در سراسر کشور در حال دست و پنجه نرم کردن هستند، زیرا بازدیدکنندگان از اروپا و آسیا ترجیح می‌دهند یورو و ین خود را به جای دیگری ببرند. مزارع و مراکز پرستاری از کمبود کارگر رنج می‌برند. سرمایه‌گذاران جهانی ترجیح می‌دهند پول خود را در خارج از کشور پارک کنند، که باعث افزایش هزینه‌های استقراض داخلی و تضعیف دلار می‌شود.

بخوانید: در مورد آن توافق‌های تجاری بزرگ

در بلندمدت، حمله ترامپ به کالج‌ها و مؤسسات تحقیقات علمی ممکن است مخرب‌ترین سیاست «ضدرشد» او باشد. سیستم آموزش عالی آمریکا – با تمام نواقص بسیار زیادش – موتور محرک مدرنیته جهانی است. مدارس دولتی با کمک مالی (land-grant schools) این کشور به تغذیه جهان کمک می‌کنند. کالج‌های دولتی آن کودکان فقیر را در نردبان درآمد بالا می‌برند. دانشگاه‌های نامدار آن آزمایشگاه‌های نوآوری علمی هستند.

اما به جرم حمایت از کودکان سیاه‌پوست و قهوه‌ای پوست، پذیرش دانشجویان خارجی، و استخدام متفکران لیبرال، این مؤسسات تحت حمله قرار گرفته‌اند. ترنس تائو (Terence Tao) ریاضیدان، که برخی از هم‌عصرانش او را آلبرت اینشتین عصر جدید توصیف می‌کنند، ممکن است نتواند تحقیقات خود را در UCLA ادامه دهد، به دلیل کاهش بودجه ترامپ. چه خیری از این کار حاصل خواهد شد؟ همان خیری که از کاهش بودجه برای تحقیقات واکسن mRNA، که برای پیشگیری از سرطان و پایان دادن به پاندمی‌ها در نظر گرفته شده بود، حاصل می‌شود. جروم آدامز (Jerome Adams)، پزشکی که در دولت اول ترامپ به عنوان جراح کل خدمت می‌کرد، استدلال کرد: «من سعی کرده‌ام در واکنش به اقدامات فعلی HHS (وزارت بهداشت و خدمات انسانی) عینی و غیرهشداردهنده باشم – اما صادقانه بگویم که این حرکت جان افراد را به خطر خواهد انداخت.»

در مقابل، کاخ سفید مالیات‌ها را کاهش داده و مقررات را لغو کرده است، البته برای برخی صنایع. ثروتمندان در اقتصاد ترامپ وضعیت خوبی خواهند داشت – گمان می‌کنم خوشحال باشند که اگرچه کیک کوچک‌تر است، اما سهم بزرگ‌تری از آن دریافت می‌کنند. با این حال، «ضدرشد» ترامپی آن‌ها را نیز، به مرور زمان، آزار خواهد داد. افراد ثروتمند خانه، کفش ورزشی و موز می‌خرند و فرزندانشان را به دانشگاه می‌فرستند. افراد ثروتمند انرژی مصرف می‌کنند. افراد ثروتمند کارگرانی را برای ارائه خدمات مراقبت خانگی و کار در کسب‌وکارهایشان استخدام می‌کنند. و افراد ثروتمند از واکسن‌ها استفاده می‌کنند و به درمان سرطان نیاز دارند.

برخلاف حامیان «ضدرشد» معمول – با تمرکزشان بر شکوفایی بلندمدت انسانی و حفظ اکوسیستم سیاره‌ای – ترامپ درگیر پوچ‌گرایی مالی است. رئیس جمهور، حداقل یک بار، اعتراف کرده است که سیاست‌هایش منجر به داشتن کمتر به جای بیشتر برای آمریکایی‌ها خواهد شد: «شاید بچه‌ها به جای 30 عروسک، دو عروسک داشته باشند، می‌دانید؟ و شاید آن دو عروسک چند دلار بیشتر از حد معمول قیمت داشته باشند.» ای کاش بدترین چیز همین بود.