نکات کلیدی توسط هوش مصنوعی بلومبرگ:
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سازمانی است که برای نزدیک به نیم قرن، تأثیر عمیقی بر امنیت خاورمیانه داشته و اغلب چالشی مستقیم برای ایالات متحده و متحدانش ایجاد کرده است.
- سپاه شامل نیروی دریایی، نیروهای زمینی، هوافضا، یک واحد نخبه به نام نیروی قدس و نیروهای شبهنظامی داوطلب بسیج است و همچنین سازمان اطلاعاتی و داراییهای تجاری گسترده خود را دارد.
- به گفته کارشناسان، از جمله عبدالرسول دیوسالار و علی الفونه، جایگاه سپاه در جمهوری اسلامی با حمله اسرائیل تقویت شده و "ریشههای عمیق" آن در سیاست، اقتصاد و جامعه ایران به این معنی است که این سازمان در موقعیت خوبی برای تسلط بر رهبری جمعی نوظهور دولت قرار دارد.
در گوشهای آرام از حومه شرقی عمدتاً مسکونی تهران، دهها نفر از کارکنان اداری مشغول بایگانی اسناد هستند. چای توسط یک دستیار آورده میشود، در حالی که مردان جوان در حال خدمت سربازی مأمور میشوند ناهار بیاورند.
این یک تصویر عادی از زندگی اداری در شهری ۱۰ میلیون نفری است. نشانه کمی وجود دارد که این مکان بخشی از سازمانی باشد که برای نزدیک به نیم قرن تأثیر عمیقی بر امنیت خاورمیانه داشته و اغلب چالشی مستقیم برای ایالات متحده و متحدانش ایجاد کرده است.
اینجا بخش منابع انسانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است، سازمانی که در غرب به دلیل نیروهای نخبهاش در دفاع از رهبری تئوکراتیک ایران، شبهنظامیان نیابتیاش در خاورمیانه — و نفوذ عمیق آن که تلاشها برای نابودیاش احتمالاً آن را قویتر میکند — شناخته شده است.
درگیری نظامی مستقیم ایران با اسرائیل طی ۱۲ روز در ژوئن، مخربترین نبرد در تاریخ سپاه بود، که اکثر فرماندهان ارشد آن را کشت و منجر به بازسازی تصمیمگیریهای استراتژیک ایران شد. با این حال، به گفته ناظران، بمباران این گروه را بیش از هر زمان دیگری برای بقای جمهوری اسلامی حیاتیتر کرده است.
سپاه شامل نیروی دریایی، نیروهای زمینی، هوافضا، یک واحد نخبه به نام نیروی قدس و نیروهای شبهنظامی داوطلب بسیج است. همچنین سازمان اطلاعاتی خاص خود را دارد که به رقابت مستقیم با — و گاهی اوقات کار علیه — وزارت اطلاعات دولت معروف است.
سپاه همچنین بیمارستانها، دانشگاهها، خبرگزاریها و ایستگاههای تلویزیونی را اداره میکند. داراییهای تجاری گستردهای دارد، از جمله یک کنسرسیوم مهندسی عظیم که در ساخت خطوط لوله نفت و حتی سیستم متروی تهران دخیل است. تخمینها از تعداد پرسنل مستقیم سپاه تا ۲۰۰,۰۰۰ نفر متغیر است.
اعلام تشکیل شورای عالی دفاع ملی جدید در این ماه، نقش و نفوذ رو به گسترش سپاه بر دولت را در پی حملات اسرائیل و ایالات متحده، که برای جلوگیری از تولید تسلیحات هستهای توسط ایران طراحی شده بودند، تأکید کرد. به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا)، ریاست این نهاد جدید بر عهده رئیسجمهور مسعود پزشکیان خواهد بود و کهنهسربازان و ژنرالهای در حال خدمت سپاه بر آن تسلط خواهند داشت.
عبدالرسول دیوسالار، کارشناس راهبرد نظامی و امنیتی ایران و استاد مدعو در دانشگاه کاتولیکا دل ساکرو کووره در میلان، گفت: "حمله اسرائیل جایگاه سپاه را در جمهوری اسلامی تقویت کرد. جنگ نشان داد که سپاه چقدر مهم است."

تعداد کمی از سازمانها در جهان به اندازه سپاه پاسداران مورد تحسین و محکومیت غرب قرار گرفتهاند. "محور مقاومت" آن در خارج شامل نیروهای نیابتی در سوریه، حزبالله در لبنان و حماس در غزه میشود — که همه آنها اکنون به شدت توسط نیروهای اسرائیلی تضعیف شدهاند.
در داخل کشور، سپاه بیشتر مورد ترس مردم عادی ایران است که آن را با ایدئولوژی تندرو رهبر معظم انقلاب آیتالله علی خامنهای، سرکوب مخالفان، فساد و تحقیر طبقه متوسط سکولار فزاینده مرتبط میدانند.
نیروهای امنیتی سپاه، بسیج و سازمانهای اطلاعاتی آن توسط گروههای حقوق بشری، دولتهای خارجی و خانوادههای معترضان کشتهشده محکوم شدهاند و متهم به شکنجه و قتل غیرقانونی هستند. از نظر اقتصادی، دامنه نفوذ سپاه آنقدر گسترده است که کسبوکارهای موفق را برای تصاحب هدف قرار داده است.
اما از سوی دیگر، این سازمان به عنوان مدافع بزرگ در برابر ایالات متحده و اسرائیل دیده میشود که مستقیماً با سلطه اقتصادی و نظامی آمریکا بر منطقه مبارزه میکند و تنها مانع در برابر حمله احتمالی است.
علی الفونه، پژوهشگر ارشد در مؤسسه کشورهای خلیج فارس عربی، گفت: "ریشههای عمیق سپاه در سیاست، اقتصاد و جامعه ایران به این معنی است که این سازمان در موقعیت خوبی برای 'تسلط بر رهبری جمعی نوظهور دولت و ادامه غصب تدریجی قدرت دولتی' قرار دارد."
هنگامی که گروه کوچکی از انقلابیون ایرانی در سال ۱۹۷۹ تصمیم به تشکیل "ارتش مردمی" گرفتند، جاهطلبیهای آنها تا حدودی متواضعانهتر بود. اولویت آنها حفاظت از نظام سیاسی نوپا در برابر کودتا و آمادهسازی برای آنچه به اعتقاد آنها یک درگیری نظامی اجتنابناپذیر با ایالات متحده بود، بود.

در آن زمان، محسن سازگارا، یکی از اعضای مؤسس آنچه بعدها سپاه پاسداران شد، هرگز تصور نمیکرد که آنچه اساساً یک ارتش چریکی بود، به چیزی تبدیل شود که او اکنون آن را "ماری هفتسر" مینامد. او گفت که برنامه اولیه این بود که ۵۰۰ افسر و حدود ۵۰,۰۰۰ داوطلب داشته باشد.
سازگارا، که اندکی پس از تأسیس از سپاه خارج شد، در مصاحبهای گفت: "قرار نبود یک سازمان بزرگ باشد. حالا یک هیولا است. در هر گوشهای از کشور دخالت دارد."
هیچ آمار رسمی از وسعت نفوذ سپاه وجود ندارد، اما در طول سالها، دانشگاهیان و تحلیلگران تخمین زدهاند که فعالیتهای تجاری و داراییهای آن بین ۲۰ تا ۴۰ درصد اقتصاد ایران را تشکیل میدهد.
سازگارا گمان میکند که حدود ۱۷۰,۰۰۰ پرسنل فعال دارد، از جمله شبهنظامیان بسیج که اغلب برای سرکوب اعتراضات و کنترل رفتار عمومی استفاده میشوند، و همچنین "چند میلیون" نفر که به طور غیررسمی توسط این سازمان و منافع تجاری گستردهتر آن استخدام شدهاند.
نقطه عطف، جنگ با عراق در دهه ۱۹۸۰ بود. در حالی که جنگ مستقیم با ایالات متحده که سازگارا و گروهش از آن میترسیدند اتفاق نیفتاد، صدام حسین به جای آن یک حمله نظامی تمامعیار از مرز جنوب غربی ایران آغاز کرد.
این امر هدف فوری به سپاه نوپا بخشید، در زمانی که رهبر معظم انقلاب آیتالله روحالله خمینی نگران وفاداری ارتش منظم ایران و خطر کودتای با حمایت خارجی بود.
از این درگیری برای تقویت حمایت از جمهوری اسلامی و همچنین توانایی آن در سرکوب مخالفان استفاده شد. کشتهشدگان نظامی قهرمان شمرده شدند و درگیری، وجهه سپاه را به عنوان مدافع انقلاب تقویت کرد.
در سال ۱۹۸۹، یک سال پس از پایان جنگ، رئیسجمهور آیتالله هاشمی رفسنجانی با کمک سپاه و تجربه آن در ساخت جادهها و پلها در مناطق نفتخیز مرز ایران و عراق، به دنبال ترمیم اقتصاد بود.
سازگارا، که مخالف رژیم اسلامی شد و چندین بار زندانی شد تا اینکه در نهایت برای درمان پزشکی پس از اعتصاب غذا به خارج از کشور رفت، گفت: "آنها در کارهای پیمانکاری، پروژههای عمرانی و تجارت و کارخانهها دخیل شدند. از آنجا ادامه یافت و در نهایت به کارهای پر سود روی آوردند."

پس از جنگ با عراق، ایران به همه چیز نیاز داشت — سدها، جادهها، راهآهنها، بنادر و انواع زیرساختها — با این حال منابع کافی برای انجام کارها را نداشت، بنابراین سپاه وارد عمل شد. به گفته یک مقام ایرانی که نخواست نامش فاش شود، با وجود اینکه کشور دوباره توسط تجاوزات خارجی آسیب دیده، ایران اکنون در وضعیت مشابهی قرار دارد.
برجستهترین نمونه نفوذ اقتصادی سپاه، کنسرسیوم قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء است که در پی جنگ توسط فرمانده وقت، محسن رضایی، تأسیس شد. رضایی که سالها یکی از چهرههای کلیدی در دستگاه امنیتی ایران بوده، اکنون عضو شورای عالی دفاع ملی جدید است.
خاتم در برخی از بزرگترین پروژههای زیربنایی ایران از جمله پالایشگاه ستاره خلیج فارس، حدود ۱۱,۰۰۰ کیلومتر خطوط لوله، شرکتهای پتروشیمی، پروژههای مسکن، مراکز خرید و ارتباطات از راه دور مشارکت داشته است.
این قرارگاه قراردادها را از شرکتهای خارجی که به دلیل تحریمهای بینالمللی مجبور به خروج از ایران شدهاند، تحویل گرفته و همچنین از فروش نفت سود برده است. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، که در دوره افزایش شدید قیمت نفت، شاهد هزینههای عمومی کلان بود، عملکرد بسیار خوبی داشت. هنگامی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، توافق هستهای آمریکا با ایران در سال ۲۰۱۸ را ترک کرد، چرخه جدیدی از تحریمها موج دیگری از خروجها را به همراه داشت و خاتم حدود ۲۸ میلیارد دلار پروژه جدید برای سال آینده اعلام کرد.
این گروه همچنین برخی شکستهای مالی برجسته نیز داشت: طبق گفته دولت معتدل حسن روحانی، که سعی در کاهش دخالت خاتم در بخش انرژی داشت، این گروه سه سال و بیش از ۴۰ میلیارد دلار را صرف توسعه میدان گازی عظیم پارس جنوبی کرد، بدون اینکه هیچ گازی تولید کند.

ایران پس از فروپاشی توافق هستهای و ترور قاسم سلیمانی، قدرتمندترین چهره سپاه در آن زمان، در ژانویه ۲۰۲۰، به طور فزایندهای منزوی شد. این واقعه، در عرض چند روز، با یک فاجعه خودساخته دنبال شد، زمانی که سپاه یک هواپیمای مسافربری شرکت هواپیمایی بینالمللی اوکراین را سرنگون کرد که منجر به کشته شدن ۱۷۶ نفر شد که بیشتر آنها شهروندان ایرانی بودند.
این فاجعه اعتراضاتی را در تهران برانگیخت و تصاویری از جمعیت خشمگین در حال پاره کردن و سوزاندن پوسترهای یادبود سلیمانی منتشر شد.
در داخل، این وقایع منجر به به حاشیهرانده شدن روحانی و دولت منتخب شد. سپاه، با وجود خشم عمومی نسبت به آن، از وضعیت بهرهبرداری کرد و متحدان سیاسی تندروی آن به تدریج کنترل دولت و نهادهای اصلی آن را باز پس گرفتند. سالهای اخیر شاهد سرکوب مخالفان و حقوق زنان بوده که هم از نظر گستره و هم از نظر خشونت افزایش یافتهاند.
اکنون، طبق گفته نرگس باجغلی، دانشیار مطالعات خاورمیانه در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته، دانشگاه جانز هاپکینز، تأثیر برانگیزاننده حملات اسرائیل بر احساسات ناسیونالیستی در ایران ممکن است قبلاً به بهبود حمایت عمومی از سپاه کمک کرده باشد.
او گفت: "مردم از آنها عصبانی هستند، اما همچنین میدانند که هیچ نیروی دیگری در کشور وجود ندارد. آنچه آنها امروز به آن متعهد هستند، مربوط به استقلال ملی و ایده مقاومت در برابر امپریالیسم غربی و اسرائیلی است."
سؤال این است که از اینجا به کجا میرود. برای سازگارا، بزرگترین تهدید سپاه، خود آن است. مدیریت بخشها و ادارات بیشمار آن حول محور خامنهای متمرکز است، به این معنی که سرنوشت آن در نهایت به شدت با سرنوشت رهبر ۸۶ ساله گره خورده است.

علاوه بر این، محور مقاومت به سپاه این امکان را داده بود که نزدیک به دو دهه قدرت خود را بر خاورمیانه نشان دهد و این ستون از راهبرد آن فعلاً دیگر وجود ندارد.
این امر احتمال بیشتری را ایجاد میکند که این سازمان به دنبال بازدارندگی هستهای باشد، طبق گفته الفونه در مؤسسه کشورهای خلیج فارس عربی. در حالی که اسرائیل و ایالات متحده در ماه ژوئن به تأسیسات کلیدی هستهای ایران ضربه زدند، ذخایر اورانیوم غنیشده آن از آن زمان دیده نشده است.
الفونه گفت: در واقع، تنها یک تهاجم زمینی آمریکا یا بمباران مداوم هر دو کشور آمریکا و اسرائیل میتواند معادلات را برای سپاه تغییر دهد. "جنگ ۱۲ روزه ضعفهای ضد اطلاعاتی سپاه را آشکار کرد. با این حال، از دست دادن اعتبار سپاه بعید نیست که منجر به تسلیم آن شود."
— با همکاری ارسلان شهلا، پاتریک سایکس و سامی ادغیرنی
(اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادبودی در تهران در ۲ ژوئیه.)