گزارش خبری در مورد آزمایش موشکی کره شمالی، سئول، نوامبر ۲۰۲۴
گزارش خبری در مورد آزمایش موشکی کره شمالی، سئول، نوامبر ۲۰۲۴

مشکل کره شمالی چین

چگونه آمریکا می‌تواند پکن را به مهار پیونگ‌یانگ ترغیب کند

از زمانی که مذاکرات بین دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، در سال ۲۰۱۹ در هانوی شکست خورد، تلاش‌های بی‌پروا و گسترده کره شمالی برای دستیابی به قابلیت‌های هسته‌ای دوربرد، تنش‌ها را در شبه‌جزیره کره به اوج جدیدی رسانده است. اما تحریکات پیونگ‌یانگ، تغییر عمیق‌تری را در منطقه پنهان می‌کند: بی‌میلی فزاینده چین برای مهار متحد دردسرساز خود. برای سال‌ها، پکن نقش حیاتی در کشاندن کره شمالی به میز مذاکره ایفا کرده و گاهی اوقات شریک کلیدی در تلاش‌های بین‌المللی برای مهار جاه‌طلبی‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی بوده است. چین از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از برنامه هسته‌ای کره شمالی حمایت کرده و حتی با واشنگتن برای تشدید تحریم‌ها علیه پیونگ‌یانگ، با وجود انتقاد روسیه، همکاری کرده است. اما در مواجهه با رقابت فزاینده خود با ایالات متحده، چین بی‌سروصدا از این رویکرد همکاری‌جویانه عقب‌نشینی کرده است.

در ماه‌های اخیر، برخی از کارشناسان سیاست خارجی در واشنگتن و سئول با احتیاط خوش‌بین شده‌اند که «مشارکت راهبردی جامع» که بین کره شمالی و روسیه در سال ۲۰۲۴ شکل گرفت، ممکن است چین را دوباره به این معادله بازگرداند. واکنش محتاطانه پکن به تأمین تسلیحات و نیروهای رزمی پیونگ‌یانگ برای حمایت از جنگ روسیه در اوکراین – که آن را یک موضوع دوجانبه بین پیونگ‌یانگ و مسکو دانسته است – ناراحتی پنهان چین را از این اقدام اخیر متحد کوچکترش نشان می‌دهد. در عین حال، ناظران در واشنگتن و سئول امیدوار شده‌اند که حمایت فزاینده عمومی در کره جنوبی برای توسعه بازدارندگی هسته‌ای مستقل، دلیل قانع‌کننده دیگری برای پکن فراهم آورد تا تلاش‌های خود را برای مهار ستیزه‌جویی‌های شمالی‌ها از سر بگیرد.

احیای تلاش‌های مشترک آمریکا و چین برای مهار برنامه هسته‌ای کره شمالی واقعاً ممکن است. هر دو قدرت بزرگ همچنان به صورت علنی از سطح مشخصی از خلع سلاح هسته‌ای حمایت می‌کنند. در مه ۲۰۲۴، چین، ژاپن و کره جنوبی بیانیه مشترکی صادر کردند که در آن بر تعهد خود به یک شبه‌جزیره کره عاری از سلاح هسته‌ای تأکید مجدد کردند. در فوریه ۲۰۲۵، دولت ترامپ نیز بیانیه سه‌جانبه خود را با توکیو و سئول صادر کرد و متعهد شد که خلع سلاح کامل کره شمالی را پیگیری کند. اما بسیاری از راه‌هایی که اخیراً برای تشویق همکاری پکن پیشنهاد شده، بر فرضیات متزلزلی استوارند. تحلیلگران در واشنگتن و سئول اغلب تأثیر تنش‌ها بین چین و کره شمالی را بر روابط آن‌ها بیش از حد برآورد می‌کنند. با وجود دوره‌های طولانی بی‌ثباتی بین دو کشور، سیاست چین در قبال برنامه هسته‌ای کره شمالی بیشتر تحت تأثیر محاسبات راهبردی گسترده‌تر آن در برابر ایالات متحده بوده است تا ناامیدی از متحد سرکش خود.

همچنین، این باور که افزایش نزدیکی کره شمالی با روسیه، رابطه پکن با پیونگ‌یانگ را از بین خواهد برد، بی‌جاست. تاریخ خلاف این را نشان می‌دهد: پکن زمانی بیشتر تمایل به تقویت روابط خود با پیونگ‌یانگ داشته است که کره شمالی به سمت مسکو متمایل شده است. به عنوان مثال، در اواخر دهه ۱۹۶۰، چین عمداً روابط خود را با کره شمالی تقویت کرد، زیرا نگران بود که پیونگ‌یانگ به سمت اتحاد جماهیر شوروی متمایل شود.

امید بستن به اینکه احتمال هسته‌ای شدن کره جنوبی ممکن است همکاری چین را در مورد کره شمالی تحریک کند، به همان اندازه گمراه‌کننده است و این چشم‌انداز حتی می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد. چنین اقدامی، به جای ترغیب به همکاری، می‌تواند واکنشی شدید از سوی پکن به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، استقرار سامانه دفاع موشکی تاد (THAAD) ساخت آمریکا توسط کره جنوبی در سال ۲۰۱۶ – با هدف مقابله با تهدیدات موشکی کره شمالی – واکنش اقتصادی گسترده‌ای از سوی چین را برانگیخت. گردشگری چینی به کره جنوبی بین سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به میزان دوسوم کاهش یافت و فروش خودروهای کره‌ای مانند هیوندای و کیا در چین بیش از نصف شد. توسعه برنامه تسلیحات هسته‌ای کره جنوبی می‌تواند مجازات‌های حتی سخت‌تری را به دنبال داشته باشد – و ممکن است پکن را وادار کند که پیشرفت‌های بیشتر در قابلیت‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی را به طور ضمنی بپذیرد.

اگر واشنگتن می‌خواهد چین در مهار تجاوزات پیونگ‌یانگ همکاری کند، باید بر اطمینان‌بخشی به پکن در مورد منافع استراتژیک اصلی‌اش – و بالاتر از همه، تایوان – تمرکز کند. تاریخ مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای کره شمالی نشان می‌دهد که چین زمانی به همکاری با ایالات متحده متمایل‌تر بوده است که نسبت به منافع حیاتی خود احساس امنیت کرده باشد، و هیچ منفعتی برای پکن مهم‌تر از جلوگیری از استقلال تایوان نیست – مسئله‌ای که سیاست آمریکا می‌تواند مستقیماً آن را شکل دهد. پکن بارها از همکاری خود در مسئله کره شمالی به عنوان اهرمی برای فشار بر ایالات متحده استفاده کرده تا خط قرمز را در مورد تایوان رعایت کند. با تأکید مجدد بر سیاست «چین واحد» ایالات متحده و نشان دادن تمایل مستمر آمریکا برای مهار اقدامات یکجانبه تایپه به سوی استقلال، دولت ترامپ می‌تواند پکن را به از سرگیری تلاش‌هایش برای مهار پیونگ‌یانگ ترغیب کند.

چنین دیپلماسی نیازی به شکل یک «معامله بزرگ» جامع ندارد. در عوض، یک توافق محدودتر و واقع‌بینانه‌تر – با تمرکز بر مدیریت و کاهش خطر درگیری نظامی در شبه‌جزیره کره و تنگه تایوان – مسیری پایدارتر را ارائه می‌دهد. با یک دامنه تعریف شده و مجموعه‌ای روشن از مرزها، واشنگتن و پکن می‌توانند تنش‌ها را کاهش داده و ثبات را در آسیای شرقی حفظ کنند، در زمانی که جهان نمی‌تواند هزینه‌ی یک درگیری یا بحران دیگر را تحمل کند.

شمشیری دو لبه

پکن مدت‌هاست که کره شمالی را هم یک مسئولیت خطرناک و هم یک دارایی استراتژیک می‌داند. مهم‌تر از همه، چین می‌ترسد که دولت مشتری غیرقابل پیش‌بینی و اغلب متجاوزش می‌تواند درگیری نظامی با کره جنوبی و ایالات متحده را برانگیزد و پکن را به طور بالقوه به یک جنگ دوم کره بکشاند. حتی بدون تحریک یک درگیری تمام عیار، قابلیت‌های هسته‌ای و موشکی پیشرفته کره شمالی همچنان تهدید می‌کند که یک مسابقه تسلیحاتی منطقه‌ای را آغاز کند. ایالات متحده و متحدانش قبلاً استقرار سامانه‌های دفاع موشکی را در شرق آسیا گسترش داده‌اند که پکن آن را تهدیدی مستقیم برای قابلیت‌های بازدارندگی استراتژیک خود می‌داند. اگرچه چین به دلیل استقرار سامانه تاد در سال ۲۰۱۶، علیه کره جنوبی تلافی کرد، اما رسانه‌های دولتی چین اذعان کردند که کره شمالی تا حدی مسئول این اقدام بوده است. به عنوان مثال، یک تفسیر در سال ۲۰۱۷ در روزنامه دولتی گلوبال تایمز (Global Times) چین، پیونگ‌یانگ را به دلیل دادن توجیهی به واشنگتن و سئول برای استقرار تاد مقصر دانست و استدلال کرد که تحریکات شمالی‌ها به منافع استراتژیک چین آسیب رسانده است.

پکن همچنین به شدت از خطرات ناشی از مرز مشترک خود با کره شمالی آگاه است. توسعه مداوم هسته‌ای و موشکی پیونگ‌یانگ می‌تواند دور جدیدی از تحریم‌های بین‌المللی را به دنبال داشته باشد که به طور بالقوه اقتصاد شکننده کره شمالی را فلج کرده و بحران پناهندگان را در شمال شرق چین ایجاد کند. تقریباً نیمی از سایت‌های هسته‌ای مهم شناخته شده کره شمالی در فاصله کمتر از ۳۰ مایلی مرز مشترک قرار دارند، که هرگونه حادثه هسته‌ای – چه ناشی از یک تصادف در عملیات کره شمالی و چه از یک حمله پیشگیرانه آمریکا – را به یک فاجعه زیست‌محیطی احتمالی برای چین تبدیل می‌کند. بدترین کابوس راهبردی پکن، یک شبه‌جزیره کره متحد تحت رهبری سئول، با حضور نظامی مداوم ایالات متحده است، که فروپاشی ناگهانی رژیم کره شمالی می‌تواند آن را ایجاد کند.

پکن به شدت از خطرات ناشی از مرز مشترک خود با کره شمالی آگاه است.

به همه این دلایل، چین مدت‌هاست که برنامه هسته‌ای پیونگ‌یانگ را یک دردسر می‌دانسته و همواره خلع سلاح هسته‌ای را به عنوان یک هدف سیاستی تأیید کرده است. شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، حتی در سال ۲۰۱۳ به طور علنی به پیونگ‌یانگ هشدار داد که «هیچ کس نباید اجازه داشته باشد یک منطقه و حتی کل جهان را برای منافع خودخواهانه به هرج و مرج بکشاند.» گاهی اوقات، پکن اقدامات سختی را علیه کره شمالی اتخاذ کرده است – از جمله تعلیق موقت محموله‌های نفتی، محدود کردن گردشگری چینی و اعمال تحریم‌های مالی علیه شمالی‌ها – اگرچه چنین تلاش‌هایی معمولاً کوتاه‌مدت و نیمه‌کاره بوده‌اند.

اما کره شمالی از دو جهت مهم – هر دو در ارتباط با تایوان – به منافع استراتژیک چین خدمت می‌کند. اولاً، در صورت رویارویی نظامی بر سر تایوان، کره شمالی می‌تواند به محدود کردن، یا حداقل منحرف کردن، نیروهای آمریکایی در اقیانوس آرام غربی کمک کند و واشنگتن را مجبور سازد که تعداد قابل توجهی از دارایی‌های نظامی خود را در صحنه کره نگه دارد. این منطق جدید نیست. در اوایل سال ۲۰۰۷، انجمن کنترل تسلیحات و خلع سلاح چین – یک نهاد شبه‌رسمی تحت نظارت وزارت امور خارجه چین – در سالنامه سالانه خود تأکید کرد که تایوان و کره شمالی «ذاتاً به هم مرتبط هستند.» تهدید فوری کره شمالی همچنین ممکن است سئول را از حمایت از هرگونه عملیات نظامی آمریکا فراتر از شبه‌جزیره منصرف کند. اگر پکن روزی به این نتیجه برسد که زور تنها راه اتحاد با تایوان است، ممکن است بیشتر متمایل به تحمل – یا حتی محافظت – از برنامه‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی باشد، زیرا یک کره شمالی مسلح به سلاح هسته‌ای می‌تواند، در تئوری، به ایجاد یک محیط استراتژیک مطلوب‌تر برای عملیات نظامی چین در سراسر تنگه تایوان کمک کند.

پکن همچنین مدت‌هاست که همکاری خود در مورد مسئله هسته‌ای کره شمالی را منبعی برای اهرم فشار برای جلب همراهی آمریکا با منافع خود در تایوان می‌دانسته است. از اوایل دهه ۲۰۰۰، مقامات و استراتژیست‌های چینی، هم به صورت خصوصی و هم علنی، به وضوح اعلام کرده‌اند که انتظار متقابل بودن در مورد این دو موضوع را دارند. در سال ۲۰۰۳، یک مقام چینی به واشنگتن پست گفت که چین «مسائل را به هم مرتبط نمی‌کند... اما آنچه ما می‌گوییم این است: ایالات متحده نمی‌تواند انتظار داشته باشد که ما دائماً ببخشیم مگر اینکه چیزی به ما بدهد.» به گفته ژائو کوانشنگ، دانشمند علوم سیاسی، ژو ونجونگ، معاون وزیر امور خارجه چین، در سال ۲۰۰۵ به او اعتراف کرده بود که پکن تا حدی برای جلب همکاری آمریکا در تایوان، با واشنگتن بر سر خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی همکاری کرده است (با این حال، او خاطرنشان کرد که پکن از استراتژی ارتباط بسیار محتاطانه استفاده کرده است). در سال ۲۰۰۸، طبق یک سند دیپلماتیک آمریکا که توسط ویکی‌لیکس منتشر شد، یانگ جیمیان – رئیس اندیشکده دولتی موسسه مطالعات بین‌المللی شانگهای و برادر وزیر امور خارجه وقت، یانگ جیهچی – به مقامات ارشد آمریکایی پیشنهاد کرد که ایالات متحده می‌تواند با چین در مورد مسئله تایوان هماهنگی کند در ازای کمک چین به مهار جاه‌طلبی‌های هسته‌ای کره شمالی. و در سال ۲۰۱۹، در بحبوحه افزایش تنش‌ها بین واشنگتن و پکن بر سر تایوان و بن‌بست در مذاکرات بین واشنگتن و پیونگ‌یانگ، کارشناسان سیاست خارجی چین هشدار دادند که تمایل پکن برای کمک به پیشبرد مذاکرات به رویکرد ایالات متحده در روابطش با چین بستگی دارد و استدلال کردند که نقض خط قرمز چین در تایوان توسط ایالات متحده تا حدی مقصر این بن‌بست بوده است.

سامانه دفاع هوایی پاتریوت در تایپه، ژوئیه ۲۰۲۵
سامانه دفاع هوایی پاتریوت در تایپه، ژوئیه ۲۰۲۵
آن وانگ / رویترز

کشش و فشار

از اوایل دهه ۱۹۹۰، تمایل پکن به مهار جاه‌طلبی‌های هسته‌ای کره شمالی الگوی قابل تشخیصی را دنبال کرده است. زمانی که پکن واشنگتن را بیشتر متمایل به همکاری در مورد تایوان می‌دید و از منافع خود در مورد این جزیره اطمینان خاطر داشت، رهبران چینی بیشتر تمایل به فشار بر کره شمالی داشتند. اما زمانی که ایالات متحده اقداماتی را انجام داد که پکن آن‌ها را تهدیدی برای موقعیت خود در مورد تایوان می‌دید، چین در همکاری کمتر تمایل نشان داد – گاهی اوقات حتی به طور آشکار از شمالی‌ها محافظت می‌کرد.

اولین بحران هسته‌ای کره شمالی در سال ۱۹۹۳ آغاز شد، زمانی که پیونگ‌یانگ پس از مواجهه با فشار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اجازه بازرسی از سایت‌های هسته‌ای مشکوک، قصد خود را برای خروج از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای اعلام کرد. در آن زمان، روابط آمریکا و چین هنوز در حال بهبودی از پیامدهای سرکوب اعتراضات سال ۱۹۸۹ در میدان تیان‌آن‌من توسط پکن بود. پکن که هنوز از تحریم‌ها و انتقاد آمریکا از سابقه حقوق بشر خود ناراضی بود، از شرکت رسمی در مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای کره شمالی خودداری کرد. اما چین نقش فعالی در پشت صحنه ایفا کرد و به عنوان واسطه غیررسمی بین واشنگتن و پیونگ‌یانگ عمل کرد. چین به نفع قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که از کره شمالی می‌خواست به پادمان‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایبند باشد، رأی نداد، اما با امتناع از رأی‌دهی، اجازه داد این اقدام تصویب شود. به گفته دیپلمات‌های آمریکایی درگیر در مذاکرات، پکن همچنین نشان داد که از یک قطعنامه شورای امنیت برای اعمال تحریم‌های محدود علیه پیونگ‌یانگ امتناع خواهد کرد و هشدار داد که اگر چنین تحریم‌هایی اعمال شود، عرضه نفت و غذا به کره شمالی را قطع خواهد کرد. این اقدامات به متقاعد کردن پیونگ‌یانگ برای ورود به میز مذاکره کمک کرد، جایی که تحت چارچوب توافق‌شده سال ۱۹۹۴ که با ایالات متحده امضا شد، موافقت کرد که برنامه هسته‌ای خود را در ازای کمک انرژی کنار بگذارد. چین در ازای همکاری خود، از ایالات متحده تضمینی در مورد تایوان نخواست، تا حدی به این دلیل که پکن همچنان مطمئن بود که واشنگتن تنها روابط غیررسمی با این جزیره را حفظ خواهد کرد – اما این اعتماد به زودی از بین رفت.

دومین بحران هسته‌ای کره شمالی در اکتبر ۲۰۰۲ آغاز شد، زمانی که ایالات متحده پیونگ‌یانگ را به راه‌اندازی یک برنامه غنی‌سازی اورانیوم مخفی متهم کرد که چارچوب توافق شده سال ۱۹۹۴ را نقض می‌کرد. این بار، چین نقش دیپلماتیک بسیار فعال‌تری ایفا کرد، تا حدی به این دلیل که بستر استراتژیک تغییر کرده بود. اعتماد پنهان پکن به روابط غیررسمی آمریکا با تایوان با بحران تنگه تایوان در سال‌های ۹۶-۱۹۹۵، زمانی که واشنگتن به لی تنگ-هویی، رهبر تایوان، اجازه بازدید از دانشگاه کرنل را داد، متزلزل شده بود. پکن این اقدام را نقض تعهد آمریکا به برقراری روابط با تایوان بر اساس یک مبنای کاملاً غیررسمی می‌دانست و با رزمایش‌های نظامی در تنگه تایوان واکنش نشان داد. سپس، در سال ۲۰۰۰، تایوان چن شوئی-بیان را از حزب دموکراتیک ترقی‌خواه (DPP) متمایل به استقلال به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب کرد. هنگامی که در اوت ۲۰۰۲، چن ادعا کرد که «یک کشور در هر طرف تنگه تایوان وجود دارد» و پیشنهاد برگزاری همه‌پرسی برای استقلال رسمی تایوان را داد، پکن حتی بیشتر نگران شد. در جریان نشست با رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش در تگزاس در همان اکتبر، جیانگ زمین، رئیس‌جمهور چین، از واشنگتن خواست که فراتر از صرفاً «حمایت نکردن» از استقلال تایوان رفته و صراحتاً با آن «مخالفت» کند. در همان نشست، او وعده همکاری چین با ایالات متحده در مورد مسئله هسته‌ای کره شمالی را داد. در دسامبر ۲۰۰۳، بوش در کنار ون جیابائو، نخست‌وزیر چین که در آن زمان در حال بازدید بود، علناً چن را مورد سرزنش قرار داد و اعلام کرد: «ما با هرگونه تصمیم یکجانبه از سوی چین یا تایوان برای تغییر وضعیت موجود مخالفیم» و هشدار داد که اظهارات و اقدامات چن نشان می‌دهد که «او ممکن است مایل باشد به طور یکجانبه تصمیماتی را برای تغییر وضعیت موجود بگیرد، که ما با آن مخالفیم.»

با ادامه پیشرفت برنامه هسته‌ای کره شمالی، پکن نقش مهمی در تلاش‌های بین‌المللی برای توقف و عقب‌نشینی آن ایفا کرد. در اوت ۲۰۰۳، پکن به راه‌اندازی مذاکرات شش‌جانبه کمک کرد و میزبان ژاپن، کره شمالی، روسیه، کره جنوبی و ایالات متحده برای پیشبرد این تلاش‌ها بود. در سپتامبر ۲۰۰۶، پکن صادرات نفت به کره شمالی را به مدت یک ماه به حالت تعلیق درآورد تا پیونگ‌یانگ را از انجام آزمایش هسته‌ای منصرف کند. هنگامی که پیونگ‌یانگ به هر حال آزمایش را انجام داد، پکن با صدور بیانیه‌ای اقدام کره شمالی را هانران یا «آشکارا» محکوم کرد – که یک محکومیت عمومی نادر و غیرمعمول قوی از متحد خود توسط استانداردهای چینی بود – و به طور موقت معاملات مالی بین بانک‌های بزرگ چینی و کره شمالی را به حالت تعلیق درآورد. مذاکرات سرانجام در سال ۲۰۰۹، پس از خروج پیونگ‌یانگ و انجام دومین آزمایش هسته‌ای، شکست خورد. اما چین، که از موضع واشنگتن در مورد تایوان اطمینان خاطر داشت، تمایل ثابتی را برای فشار بر متحد دیرینه خود نشان داده بود.

بین سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۷، با کاهش تنش‌های فرا تنگه‌ای، چین موضع سخت‌گیرانه‌تری در قبال کره شمالی اتخاذ کرد. انتخاب ما یینگ-جئو، از حزب کومینتانگ نزدیک به پکن، به عنوان رئیس‌جمهور تایوان در سال ۲۰۰۸، دوره‌ای از روابط به مراتب بهتر بین تایپه و پکن را آغاز کرد. پکن با نگرانی کمتر در مورد تایوان، تحریکات هسته‌ای کره شمالی را به طور فزاینده‌ای به عنوان تهدیدی برای منافع امنیتی چین می‌دانست تا یک سیاست بیمه در برابر استقلال تایوان. پکن از آزمایش‌های مکرر هسته‌ای و موشکی کره شمالی ناراضی بود، که به واشنگتن و سئول توجیهی برای تقویت همکاری نظامی خود می‌داد، که آنها با استقرار سیستم‌هایی مانند تاد و تشدید رزمایش‌های نظامی مشترک انجام دادند. بنابراین چین به چندین دور تحریم‌های سازمان ملل علیه کره شمالی – در سال‌های ۲۰۰۹، ۲۰۱۳، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ – رأی مثبت داد و لحن آن نسبت به پیونگ‌یانگ انتقادی‌تر شد. استراتژیست‌های چینی به طور علنی پیشنهاد کردند که پکن باید پیونگ‌یانگ را رها کند و مقامات ارشد چینی به طور فزاینده‌ای تأکید کردند که روابط چین و کره شمالی روابطی «عادی» بین دولت‌ها است تا یک «اتحاد خونی»، همانطور که به طور سنتی توصیف می‌شد. در یک نشانه روشن از ناامیدی پکن، شی در دومین سال ریاست جمهوری خود، در سال ۲۰۱۴، قبل از بازدید از کره شمالی، از کره جنوبی بازدید کرد و سنت بازدید یک رهبر جدید چینی از پیونگ‌یانگ قبل از سئول را شکست. هنگامی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده و تسای اینگ-ون، رئیس‌جمهور منتخب تایوان (از حزب DPP) در دسامبر ۲۰۱۶ تلفنی صحبت کردند، چین اعتراض کرد. اما ترامپ از دادن تماس دوم به تسای خودداری کرد، عمدتاً به دلیل نگرانی از اینکه ممکن است همکاری چین در مورد کره شمالی را از مسیر خود منحرف کند، که احتمالاً به حفظ تمایل پکن برای ادامه اعمال فشار بر پیونگ‌یانگ تا سال ۲۰۱۷ کمک کرد.

اما از سال ۲۰۱۸، اوضاع شروع به تغییر کرد. در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، اجماعی دوحزبی در واشنگتن به نفع سیاستی سخت‌تر در قبال چین شکل گرفت، که با افزایش فشار پکن بر تایپه، به معنای تقویت روابط با تایوان نیز بود. در این بستر، کره شمالی بار دیگر بیش از آنکه یک بدهی باشد، به یک دارایی استراتژیک برای پکن تبدیل شد. در ماه مارس، تنها چند روز پس از آنکه کاخ سفید نشست ترامپ با کیم را اعلام کرد و ترامپ قانون مسافرت به تایوان را امضا کرد که مبادلات بین مقامات آمریکایی و تایوانی را تشویق می‌کرد، شی میزبان کیم در پکن برای اولین بازدیدش از چین بود. شی به کیم گفت که پیوند سنتی بین دو کشور «نباید و نخواهد توسط یک دوره زمانی یا یک مسئله واحد تغییر کند»، که نشان‌دهنده تعهد مجدد او به این مشارکت بود. در سپتامبر همان سال، پکن لی ژانشو، نفر سوم حزب کمونیست چین، را برای شرکت در رژه نظامی روز تأسیس کره شمالی فرستاد. مطمئناً، تغییر ناگهانی چین همچنین ناشی از نگرانی آن بود که یک پیشرفت در روابط آمریکا-کره شمالی می‌تواند چین را در شبه‌جزیره کره به حاشیه ببرد. با این حال، پکن بر این باور بود که گفتگوی مستقیم آمریکا-کره شمالی می‌تواند تنش‌ها را به گونه‌ای کاهش دهد که در نهایت به منافع امنیتی چین خدمت کند.

چین مدت‌هاست که برنامه هسته‌ای پیونگ‌یانگ را یک دردسر می‌دانسته است.

همزمان با بالاگرفتن تنش‌های آمریکا و چین بر سر تایوان در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ – که با افزایش فشار چین بر این جزیره، فروش عمده تسلیحات آمریکا به تایوان، و بازدیدهای متعدد مقامات بلندپایه آمریکایی از تایپه شعله‌ور شد – پکن حمایت خود از پیونگ‌یانگ را آشکارتر کرد، حتی در شرایطی که کره شمالی آزمایش‌های موشکی را از سر گرفت و از تعامل دیپلماتیک با ایالات متحده سر باز زد. در ژوئن ۲۰۱۹، شی برای اولین بار به عنوان رهبر چین از کره شمالی بازدید کرد. در مارس ۲۰۲۰، وانگ یی، مشاور دولتی چین، از «اقدامات مثبت» پیونگ‌یانگ به سوی خلع سلاح هسته‌ای تمجید کرد و ایالات متحده را به دلیل عدم جبران این تلاش‌ها و ایجاد بن‌بست در مذاکرات مقصر دانست. در پاییز همان سال، در مراسم هفتادمین سالگرد ورود چین به جنگ کره، شی توصیف رابطه دو کشور را به عنوان رابطه‌ای «با خون پیوند خورده» دوباره زنده کرد.

حمایت چین از کره شمالی در اوایل دولت بایدن به اوج خود رسید، زیرا پکن رویکرد واشنگتن را به طور فزاینده‌ای خصمانه، به ویژه در مورد تایوان، درک می‌کرد. دو بیانیه مشترک صادر شده توسط ایالات متحده در سال ۲۰۲۱، با ژاپن در آوریل و کره جنوبی در مه، بر اهمیت صلح و ثبات در تنگه تایوان تأکید کردند. اظهارات مکرر و بی‌مقدمه رئیس‌جمهور جو بایدن که نشان‌دهنده تعهد ایالات متحده به دفاع از تایوان در صورت حمله چین بود، اگرچه توسط مقامات دولتی به طور مداوم پس گرفته شد، رهبران چین را بیش از پیش نگران کرد.

در این زمینه بود که چین در ژوئیه ۲۰۲۱ پیمان کمک متقابل خود را با کره شمالی تمدید کرد. هنگامی که پیونگ‌یانگ آزمایش‌های موشکی خود را در بهار ۲۰۲۲ تشدید کرد – از جمله پرتاب سه موشک بالستیک با قابلیت رسیدن به خاک اصلی ایالات متحده – چین، همراه با روسیه، یک قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده در شورای امنیت سازمان ملل را که خواستار تحریم‌های اضافی علیه پیونگ‌یانگ بود، وتو کرد. این اولین و تنها وتوی چین تاکنون در مورد یک قطعنامه علیه کره شمالی بود و تنها سه روز پس از اظهارات بایدن انجام شد که برای سومین بار نشان‌دهنده تعهد ایالات متحده به دفاع از تایوان بود. در ماه اوت، پیونگ‌یانگ نیز با محکوم کردن بازدید نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، از تایوان، خشم پکن را منعکس کرد.

همزمان با اقدامات واشنگتن و پکن برای کاهش تنش‌ها پس از بازدید پلوسی، حمایت آشکار چین از کره شمالی رو به کاهش گذاشت. در نشست بایدن و شی در بالی، اندونزی، در نوامبر ۲۰۲۲، بایدن مجدداً بر پایبندی ایالات متحده به سیاست «چین واحد» و مخالفتش با تغییرات یکجانبه در وضعیت موجود در تنگه تایوان تأکید کرد. (او همچنین از تکرار اظهارات قبلی خود درباره تعهدات آمریکا به دفاع از تایوان خودداری کرد.) این رویکرد محتاطانه‌تر در نشست سه‌جانبه در کمپ دیوید، در اوت ۲۰۲۳، نیز ادامه یافت، جایی که ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی بیانیه مشترکی صادر کردند که مجدداً تأکید داشت «هیچ تغییری در مواضع اساسی ما در مورد تایوان وجود ندارد» و خواستار حل و فصل مسالمت‌آمیز مسائل فرا تنگه‌ای شد. پکن نیز به نوبه خود، بی‌سر و صدا تعامل خود با پیونگ‌یانگ را کاهش داد. هنگامی که کره شمالی سالگرد پایان جنگ کره و تأسیس رژیم را به ترتیب در ماه‌های ژوئیه و سپتامبر جشن گرفت، پکن لی هونگ‌ژونگ، عضو دفتر سیاسی، و معاون نخست‌وزیر لیو گواژونگ را فرستاد – دو مقامی که رتبه آنها بسیار پایین‌تر از لی ژانشو بود که در همان رویدادها در سال ۲۰۱۸ شرکت کرده بود.

تأیید مداوم موضع رسمی ایالات متحده در مورد تایوان با تمایل مستمر چین به کاهش حمایت خود از کره شمالی همزمان بوده است. در واکنش به انتخاب نامزد ریاست‌جمهوری حزب DPP، لای چینگ-ته، در تایوان در ژانویه ۲۰۲۴، که پکن او را حامی سرسخت استقلال تایوان می‌داند، بایدن اعلام کرد: «ما از استقلال حمایت نمی‌کنیم.» وزارت امور خارجه نیز بر تعهد ایالات متحده به پیشبرد روابط غیررسمی آمریکا و تایوان به شیوه‌ای سازگار با سیاست «چین واحد» خود تأکید کرد. دو ماه بعد، هنگامی که شورای امنیت سازمان ملل در مورد تمدید مأموریت یک هیئت کارشناسی مستقل ناظر بر نقض تحریم‌های سازمان ملل توسط کره شمالی رأی‌گیری کرد، چین رأی ممتنع داد (اگرچه روسیه دوباره این اقدام را وتو کرد). و در ماه مه، چین در بیانیه مشترکی با ژاپن و کره جنوبی حمایت خود را از خلع سلاح هسته‌ای تأیید کرد. پیونگ‌یانگ با خشم پاسخ داد و این بیانیه را «تحریک سیاسی جدی» خواند.

کیم در حال سخنرانی در رویدادی در پیونگ‌یانگ، اوت ۲۰۲۵
کیم در حال سخنرانی در رویدادی در پیونگ‌یانگ، اوت ۲۰۲۵
خبرگزاری مرکزی کره / رویترز

ملاقات در میانه راه

حتی با وجود فاصله گرفتن اخیر پکن از کره شمالی و تأکید مجدد واشنگتن بر موضع خود در قبال تایوان، خطر اشتباه محاسباتی در مورد هر یک از این مسائل به طرز خطرناکی بالاست – به حدی که ایالات متحده و چین می‌توانند به یک رویارویی نظامی مستقیم کشیده شوند. یک درگیری در تنگه تایوان یا در شبه‌جزیره کره – یا بدتر از آن، در هر دو – می‌تواند به سرعت به یک جنگ گسترده‌تر با پیامدهای ویرانگر جهانی تبدیل شود.

برای کاهش این خطر، برخی تحلیلگران پیشنهاد کرده‌اند که ایالات متحده باید به دنبال یک «معامله بزرگ» با چین باشد. بر اساس این دیدگاه، واشنگتن می‌تواند امتیازات بزرگی در مورد تایوان بدهد، مانند صراحتاً کنار گذاشتن مداخله نظامی در صورت بروز بحران در تایوان، در ازای همراهی پکن با منافع ایالات متحده در مسائلی مانند کره شمالی، دریای چین جنوبی و تجارت. اما در حال حاضر، در واشنگتن، علاقه کمی، اگر نگوییم هیچ، به چنین معامله بزرگ وجود دارد. اساساً، ایده پیشنهادی بر فرض اشتباهی استوار است که قدرت‌های بزرگ می‌توانند کنترل کاملی بر شرکای کوچکتر خود اعمال کنند. دولت‌های مشتری استقلال عمل دارند. همانطور که تجربه پکن در برخورد با پیونگ‌یانگ و تا حد کمتری، تجربه واشنگتن با تایپه نشان می‌دهد، این شرکای کوچکتر صرفاً مهره‌هایی برای مبادله نیستند. آنها می‌توانند به طور یکجانبه به گونه‌ای عمل کنند که اهداف استراتژیک حامیان خود را پیچیده کند.

انتهای دیگر طیف سیاست‌گذاری نیز به سختی یک معامله است. برخی تحلیلگران استدلال می‌کنند که چین و ایالات متحده باید مذاکرات را بر اساس مسائل منفرد قرار دهند، به جای دنبال کردن یک معامله بزرگ جاه‌طلبانه اما بعید. با این حال، چانه‌زنی بر سر مسائل منفرد می‌تواند ذهنیت بازی با حاصل جمع صفر را تقویت کند و دستیابی به دستاوردهای متقابل لازم برای رسیدن به توافقات را دشوارتر سازد.

به جای انتخاب بین این دو سرِ طیف، واشنگتن باید مسیری میانه را دنبال کند: تلاشی متمرکز برای همکاری با پکن به منظور مدیریت و کاهش خطرات نظامی در شبه‌جزیره کره و تنگه تایوان. چنین رویکرد چانه‌زنی بین‌مسائل، شانس موفقیت بیشتری نسبت به مذاکرات تک‌مسئله‌ای خواهد داشت، زیرا امکان ایجاد معاملات جانبی را فراهم می‌آورد که در صورت محدود شدن چانه‌زنی به یک حوزه مسئله‌ای واحد، غیرقابل دستیابی خواهند بود.

برای این منظور، ایالات متحده باید از تمایل چین برای مهار کره شمالی زمانی که نسبت به منافع حیاتی خود، به ویژه تایوان، احساس امنیت می‌کند، استفاده کند. دولت ترامپ باید به طور مداوم و علنی بر عناصر کلیدی سیاست «چین واحد» تأکید مجدد کند، بر ماهیت غیررسمی روابط آمریکا و تایوان پافشاری نماید، مخالفت ایالات متحده با تغییرات یکجانبه در وضعیت موجود توسط پکن یا تایپه را اعلام کند و بار دیگر تأکید نماید که ایالات متحده از استقلال تایوان حمایت نمی‌کند. چنین تضمین‌هایی هم ارزش استراتژیک کره شمالی را برای چین کاهش می‌دهد و هم این درک را در پکن تقویت می‌کند که بی‌احتیاطی پیونگ‌یانگ – نه اقدامات تایپه – بزرگترین تهدید برای ثبات منطقه و منافع استراتژیک چین است. پکن نیز به نوبه خود باید کمپین‌های فشار نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک خود علیه تایوان را کاهش دهد – گام‌هایی که نه تنها تنش‌های فرا تنگه‌ای را کاهش می‌دهد و هدف اعلام شده پکن یعنی اتحاد مسالمت‌آمیز را با جذب «قلب‌ها و ذهن‌ها»ی مردم تایوان پیش می‌برد، بلکه واشنگتن را نیز بهتر در برابر انتقادات داخلی از تلاش‌هایش برای اطمینان‌بخشی به پکن در مورد مسئله تایوان محافظت می‌کند.

در عین حال، چین باید حتی به صورت خصوصی، کره شمالی را تحت فشار قرار دهد تا از آزمایش‌های هسته‌ای جدید خودداری کند، پرتاب موشک‌های بالستیک قاره‌پیما را به حالت تعلیق درآورد، آزمایش‌های موشک‌های کوتاه‌برد را کاهش دهد و برای کاهش خصومت‌ها و تنش‌های نظامی، دوباره با دولت جدید کره جنوبی وارد گفتگو شود. اگر پیونگ‌یانگ این شرایط را برآورده کند، واشنگتن باید، با هماهنگی سئول و پکن، گام‌های سنجیده‌ای را برای تعامل دیپلماتیک مجدد با کره شمالی و کاهش محدود تحریم‌ها در نظر بگیرد.

در حال حاضر، در واشنگتن، علاقه کمی، اگر نگوییم هیچ، به یک معامله بزرگ وجود دارد.

این رویکرد میانه، از نظر سیاسی، هم در واشنگتن و هم در پکن، عملی‌تر از یک معامله بزرگ است، زیرا نیازمند تغییری بنیادی در سیاست دیرینه هیچ یک از طرفین در قبال شریک کوچک‌تر خود نخواهد بود. این رویکرد از چین نمی‌خواهد که کره شمالی را رها کند یا از ایالات متحده نمی‌خواهد که تایوان را فراموش کند. در عوض، اذعان می‌کند که هر دو قدرت بزرگ منافع اساسی مشترکی در جلوگیری از یک جنگ فاجعه‌بار در شرق آسیا دارند، حتی با وجود اینکه هر دو با محدودیت‌هایی در میزان توانایی یا تمایل خود برای مهار شرکایشان روبرو هستند.

دقیقاً به دلیل همین محدودیت‌ها، چنین چارچوبی شکننده خواهد بود. بنابراین، واشنگتن و پکن باید انتظارات واقع‌بینانه و تحمل نقص را حفظ کنند. پیونگ‌یانگ و تایپه بازیگران خودمختار هستند که قادرند در برابر فشار حامیان خود مقاومت کنند و برای تحمیل خواسته‌های خود به حامیانشان اقدام کنند. حفظ همکاری نیز مستلزم آن است که ایالات متحده و چین به یک تلاش مشترک متمرکز و محدود متعهد بمانند. هرگونه تلاش برای گنجاندن مسائل بحث‌برانگیز دیگر مانند تجارت، فناوری یا مواد معدنی حیاتی، احتمالاً کل توافق را به شکست می‌کشاند و خطر آن را افزایش می‌دهد که اختلافات در یک زمینه، پیشرفت در زمینه‌های دیگر را از مسیر خود منحرف کند.

اگر ایالات متحده امیدوار است که برنامه هسته‌ای کره شمالی را مهار کند، حداقل به حمایت ضمنی چین – و در حالت ایده‌آل، به همکاری فعال پکن – نیاز خواهد داشت. پیشرفت خطی نخواهد بود، اما سابقه‌ای برای آن وجود دارد. بین سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۸، تلاش‌های دیپلماتیک فعال واشنگتن و پکن برای مهار خطرات بسیار واقعی درگیری نظامی، هم در شبه‌جزیره کره و هم در سراسر تنگه تایوان، مؤثر واقع شد. یک چارچوب مشترک کنترل و کاهش خطر، راه‌حل کاملی برای اختلافات اساسی بر سر کره شمالی و تایوان نخواهد بود، اما می‌تواند به عنوان یک حفاظ تثبیت‌کننده عمل کند، خطر تشدید سریع درگیری‌ها را به حداقل برساند و فضایی را برای رهبران برای بررسی ترتیبات امنیتی پایدارتر برای منطقه ایجاد کند.