عکس: گتی ایماژ
عکس: گتی ایماژ

زهران ممدانی قول‌های زیادی می‌دهد که نمی‌تواند به آنها عمل کند

چند دلیل برای آسودگی خاطر از برنامه‌های نامزد پیشتاز دموکرات برای شهرداری نیویورک

زهران ممدانی، نامزد ۳۳ ساله دموکرات برای شهرداری نیویورک، مانند بسیاری از سیاستمدارانی که برای کسب منصب تلاش می‌کنند، تا حدودی یک داستان‌پرداز است. داستان او شامل افزایش مالیات بر ثروتمندان و کسب‌وکارها، اتوبوس‌های رایگان، مراقبت از کودک رایگان و حداقل دستمزد ۳۰ دلار تا سال ۲۰۳۰ می‌شود. این ایده‌ها، چه خوب باشند و چه بد، به همان اندازه که یکی از شهرهای عجیب، دلربا و نامرئی ایتالو کالوینو می‌تواند ملموس باشد، احتمال تحقق دارند.

نمودار: اکونومیست

برخی از شهرهای بزرگ دنیا دارای شهرداران قدرتمندی هستند. شهردار مکزیکوسیتی، سقط جنین را قانونی کرد و ازدواج همجنس‌گرایان را معرفی کرد. شهردار بوئنوس آیرس به تنهایی سواری رایگان با اتوبوس و مترو را برای سالمندان کم‌درآمد اجرا کرد. برلین، پایتخت آلمان، هم یک شهر و هم یک ایالت است: شهردار آن در تصویب قوانین فدرال نقش دارد. در انتهای دیگر این طیف، پاریس قرار دارد (به نمودار مراجعه کنید). شهردار نیویورک جایی در میانه رتبه‌بندی قدرت قرار می‌گیرد.

شهر نیویورک اقتصادی به اندازه یک کشور متوسط دارد: در سال ۲۰۲۴، تولید ناخالص داخلی (GDP) آن ۱.۳ تریلیون دلار بود که دو برابر آرژانتین و بیشتر از ۱۶ کشور دیگر است. با این حال، این شهر یک شهرداری است که تابع فرماندار ایالت و قوانین ایالتی است. منشور شهر، که توسط ایالت صادر شده است، "خودگردانی" را توسط یک شهردار رئیس اجرایی و یک نهاد قانون‌گذار – یک شورای شهر نسبتاً ضعیف – اعطا می‌کند، اما ایالت، مرجع نهایی را حفظ می‌کند.

آقای ممدانی برای تامین مالی برنامه‌های خود، دو افزایش مالیاتی را پیشنهاد می‌کند: یک مالیات اضافی ۲ درصدی بر درآمدهای بیش از یک میلیون دلار در سال، و افزایش نرخ بالای مالیات شرکت‌های ایالتی از ۷.۲۵ درصد به ۱۱.۵ درصد. (این محاسبه گمراه‌کننده است: شرکت‌های نیویورکی از قبل مالیات‌های اضافی پرداخت می‌کنند که طبق گفته آنا چمپنی از کمیسیون بودجه شهروندان (یک نهاد نظارتی)، نرخ کلی آنها را به ۱۷.۵ درصد می‌رساند). ستاد انتخاباتی آقای ممدانی می‌گوید که این افزایش‌ها به ترتیب ۴ میلیارد و ۵ میلیارد دلار درآمد خواهند داشت. اما در هر صورت، برنامه‌های مالیاتی او بی‌اثر هستند. شهرداران نمی‌توانند مالیات بر درآمد یا مالیات کسب‌وکار را تعیین کنند. افزایش آنها مستلزم اقدام مجلس ایالتی و امضای فرماندار است. کتی هوکول، فرماندار دموکرات نیویورک، پیشتر این ایده را غیرقابل قبول دانسته است. او گفته است: "من در زمانی که مقرون به صرفه بودن یک مسئله بزرگ است، مالیات‌ها را افزایش نمی‌دهم."

به گفته خانم چمپنی، شهردار جدید باید یک ماه پس از شروع به کار در ژانویه، بودجه‌ای را پیشنهاد کند، زمانی که با کسری فوری ۶ تا ۸ میلیارد دلاری روبرو خواهد شد. او می‌گوید که ممکن است شهر از کاهش ۳ میلیارد دلاری مورد انتظار در کمک‌های فدرال به ایالت نیز متضرر شود. بدون افزایش مالیاتی که او قادر به اعمال آن نیست، آقای ممدانی با کسری ۱۵ تا ۱۷ میلیارد دلاری در برنامه‌های هزینه‌اش روبرو خواهد شد. بحث واقعی بر سر این نخواهد بود که چه چیزی خرج شود، بلکه بر سر این خواهد بود که چه چیزی کاهش یابد.

انید اسلک، کارشناس مالیه شهرداری در دانشکده شهرهای دانشگاه تورنتو، اشاره می‌کند که یک چهارم بودجه شهر نیویورک از دولت فدرال (۱۰ درصد) یا دولت ایالتی (۱۷ درصد) تأمین می‌شود. او می‌گوید: "این انتقالات... باید برای آنچه دولت فدرال و ایالتی تعیین کرده‌اند، هزینه شوند. بنابراین، خودمختاری محلی زیادی وجود ندارد."

در مورد اجاره‌بها، اتوبوس‌ها و حداقل دستمزد نیز، شهردار نیویورک کنترل محدودی دارد. او هیئتی را منصوب می‌کند که اجاره‌بهای ۵۰ درصد آپارتمان‌های اجاره‌ای، یعنی آن‌هایی که اجاره‌شان تثبیت شده است، را تعیین می‌کند. اما هیئت‌ها لزوماً طبق خواسته شهردار عمل نمی‌کنند. این هیئت در ماه ژوئن با رای ۵ به ۴، افزایش ۳ درصدی اجاره‌بها برای قراردادهای یک‌ساله و ۴.۵ درصدی برای قراردادهای دوساله را تصویب کرد و درخواست‌های اریک آدامز، شهردار کنونی، برای افزایش‌های کمتر را نادیده گرفت. آقای ممدانی همچنین می‌خواهد با استقراض ۷۰ میلیارد دلار، ۲۰۰,۰۰۰ واحد مسکونی ارزان‌قیمت بسازد. این مقدار ۳۰ میلیارد دلار از سقف بدهی فراتر می‌رود و بنابراین به تأیید ایالت نیاز دارد.

در مورد رایگان کردن اتوبوس‌ها، این یک تصمیم برای هیئت مدیره سازمان حمل و نقل متروپولیتن (MTA) است که شهردار تنها می‌تواند چهار نفر از ۲۳ عضو آن را توصیه کند. MTA می‌گوید که اتوبوس‌های رایگان می‌توانند به معنای خدمات بدتر باشند و ۴۴ درصد از مسافران اتوبوس از قبل کرایه خود را پرداخت نمی‌کنند.

یکی از ابعاد کنجکاوی‌برانگیز کارزار آقای ممدانی این است که حتی با وجود اینکه او وعده انجام کارهایی را می‌دهد که خارج از اختیارات اوست، به دنبال واگذاری قدرتی است که سایر شهرداران آن را یک قدرت مهم می‌دانستند: اختیارات بر سیستم مدارس (و با آن، شاید، مسئولیت کیفیت آموزش). آقای ممدانی می‌خواهد این قدرت را به یک هیئت منصوب شهردار واگذار کند. ایجاد چنین تغییری به عهده مجلس ایالتی خواهد بود، نه او.

اما وقتی صحبت از پلیس می‌شود، محدودیت‌های شهردار برداشته می‌شود. شهردار NYC کمیسر را منصوب می‌کند، می‌تواند نیروها را افزایش یا کاهش دهد و بر روش‌های آن‌ها تأثیر می‌گذارد. محافظه‌کاران و میانه‌روها به درخواست‌های قبلی آقای ممدانی برای قطع بودجه پلیس و حذف سیستم زندان توجه کرده‌اند. او با درایت این درخواست‌ها را تعدیل کرده است، اما همچنان قصد دارد یک واحد مسئول سرکوب اعتراضات را منحل کند؛ مشارکت پلیس در مواقع اضطراری را کاهش دهد (نقش بیشتری به کارشناسان سلامت روان بدهد)؛ و اضافه‌کاری را کاهش دهد. او قدرت انجام همه این کارها را خواهد داشت. میشل موس از دانشگاه نیویورک اشاره می‌کند: "شهردار می‌تواند [همچنین] از اعزام NYPD به کلمبیا در پاسخ به درخواست‌ها برای دستگیری معترضان یا جمع‌آوری چادرها خودداری کند."

هیچ یک از اینها به معنای کم اهمیت جلوه دادن اهمیت این منصب نیست. یک شهردار مصمم که به جزئیات مسلط باشد و بداند چگونه از قدرت خود استفاده کند، می‌تواند کارهای نیک زیادی انجام دهد. مایکل بلومبرگ، بهترین شهردار شهر در خاطرات اخیر، شاهد کاهش ۳۲ درصدی جرم و جنایت بین سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۱۳ و تغییر کاربری ۴۰ درصد از شهر بود. نیویورک از برخی جهات هنوز هم از دستاوردهای او بهره می‌برد. اما خطر انتخاب شهرداری با تخیلات پررنگ محدود است. که با توجه به برخی از غرایز آقای ممدانی، ممکن است مایه آرامش باشد.