نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند در نشست سران در تیانجین، چین، سپتامبر ۲۰۲۵
نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند در نشست سران در تیانجین، چین، سپتامبر ۲۰۲۵

پرونده‌ای برای ائتلاف آمریکا با هند

واشنگتن باید دهلی نو را نزدیک‌تر کند، نه اینکه آن را از خود دور سازد.

کرت ام. کمپبل رئیس و یکی از بنیانگذاران گروه آسیا است. او در دولت بایدن به عنوان معاون وزیر امور خارجه و هماهنگ‌کننده امور هند و اقیانوسیه در شورای امنیت ملی خدمت کرده است.

جیک سالیوان استاد روابط بین‌الملل و نظم جهانی کیسینجر در دانشکده کندی هاروارد است. او از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ به عنوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده خدمت کرده است.

تعرفه‌ها، خرید نفت از روسیه، و تنش‌های دوباره در مورد پاکستان، به افت سریع و تأسف‌باری در روابط آمریکا و هند منجر شده است که با توهین‌ها و اتهامات عمومی همراه بوده است. در حالی که واشنگتن و دهلی نو وضعیت موجود را ارزیابی می‌کنند، شایسته است به یاد آوریم که چرا هند در طول یک نسل گذشته به عنوان یکی از مهم‌ترین شرکای جهانی ایالات متحده ظهور کرده است. همچنین زمان آن رسیده است که بررسی کنیم چگونه می‌توان رابطه‌ای را تقویت کرد که یکی از روشن‌ترین نقاط حمایت دوحزبی در واشنگتنِ تقسیم‌شده بوده است؛ جایی که هدف مشترک بین‌المللی کم‌یاب شده است.

سیاست‌گذاران آمریکایی مدت‌هاست که به جایگاه هند به عنوان بزرگترین دموکراسی جهان، همچنین به فرصت‌های نهفته در پویایی اقتصادی و فناوری آن و نقش رهبری جهانی رو به رشدش، امید بسته‌اند. اخیراً، تمایل هند برای تضمین یک منطقه هند-اقیانوسیه آزاد و باز به همسویی استراتژیک با ایالات متحده منجر شده است که به طور مؤثری ماجراجویی بی‌پروا چین را مهار کرده است.

این هدف مشترک را نباید دست‌کم گرفت. تا پیش از این چالش اخیر، چندین رئیس‌جمهور آمریکا ابتکارات خاصی را برای پیشبرد این رابطه و تبدیل حس کلیِ امید به چیزی عمیق‌تر و پایدارتر به جلو برده‌اند؛ از جمله توافق هسته‌ای غیرنظامی تاریخی آمریکا و هند توسط جورج دابلیو بوش، رئیس‌جمهور آمریکا و مانموهان سینگ، نخست‌وزیر هند، و همکاری جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا و نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، در زمینه‌های حیاتی مانند هوش مصنوعی، زیست‌فناوری و هوافضا.

با این حال، به دلیل بی‌اعتمادی‌های طولانی‌مدت و انتظارات ناهماهنگ، این رابطه همواره در برابر سوءتفاهم‌ها، اشتباهات و فرصت‌های از دست‌رفته آسیب‌پذیر باقی مانده است. این تا حدی به این دلیل است که روابط آمریکا و هند به درستی در چارچوب‌هایی که ایالات متحده به طور تاریخی برای تعریف مهم‌ترین روابط دوجانبه خود استفاده کرده است، قرار نمی‌گیرد. در دوران جنگ سرد و پس از آن، سیاست خارجی آمریکا بین ائتلاف‌ها و شراکت‌ها تمایز قائل می‌شد. ائتلاف‌ها شامل تعهدات معاهده‌ای رسمی بودند که بر پایه تضمین دفاع متقابل بنا شده بودند. شراکت‌ها برای اساساً سایر کشورهایی بود که با واشنگتن همکاری می‌کردند — و هند در این دسته قرار می‌گرفت.

پایان دوران پس از جنگ سرد، کاستی‌های این رویکرد را آشکار کرده است؛ رویکردی که بیش از حد بر تعهدات دفاع جمعی تأکید می‌کرد و از روابط عمیق‌تر اقتصادی، فناورانه و استراتژیک که به طور فزاینده‌ای در ژئوپلیتیک مدرن برجسته هستند، غفلت می‌ورزید. در واقع، با وجود زمینه‌های اساسی همسویی بین دو کشور، روابط آمریکا و هند توجه نسبتاً کمی دریافت کرد، زیرا بر یک تضمین امنیتی متمرکز نبود.

مسیر فعلی خطر یک شکاف را در پی دارد که ترمیم آن دشوار خواهد بود و به ضرر هر دو کشور است. همانطور که حضور صمیمانه مودی در آخر هفته با شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، روشن ساخت، ایالات متحده ممکن است هند را مستقیماً به آغوش دشمنان خود سوق دهد. در همین حال، هند ممکن است با یک قدرت ناسازگار مانند چین در مرزهای خود و روابط فناوری، آموزشی و دفاعی متشنج با ایالات متحده، از هر سو تحت فشار قرار گیرد. با توجه به این واقعیت، واشنگتن و دهلی نو باید تلاش کنند تا کاری فراتر از صرفاً بازگرداندن وضعیت نامطلوب قبلی انجام دهند. آنها باید بنیاد محکم‌تر و جاه‌طلبانه‌تری ایجاد کنند: یک ائتلاف استراتژیک بین ایالات متحده و هند بر اساس مجموعه‌ای از تعهدات متقابل در زمینه فناوری، دفاع، زنجیره‌های تأمین، اطلاعات و حل مشکلات جهانی. به عبارت دیگر، ائتلافی که بر اساس یک پیمان دفاع متقابل سنتی نباشد.

در این لحظه از اختلافات بی‌سابقه، ممکن است تصور بازآفرینی و تقویت این رابطه دشوار باشد. اما ایالات متحده و هند می‌توانند با استفاده از زیرساخت‌های موجود برای ساختار قوی‌تر پیش روند. عدم انجام این کار خطر از دست دادن یک فرصت استراتژیک بزرگ را در پی دارد و می‌تواند هند را تشویق کند تا مسیری را در پیش گیرد که کمتر با منافع استراتژیک و اقتصادی آمریکا همسو باشد، یا حتی با آن خصومت ورزد.

ستون‌های قدرت

یک ائتلاف استراتژیک جدید بین ایالات متحده و هند از طریق معاهده‌ای که مستلزم رأی و موافقت سنای آمریکا است، ایجاد خواهد شد. این ائتلاف بر پنج ستون اصلی بنا خواهد شد، با هدف افزایش امنیت متقابل، رفاه و ارزش‌های هر دو کشور.

اولاً، دو کشور بر یک برنامه عملیاتی ده‌ساله در فناوری‌هایی که آینده را تعریف می‌کنند، توافق خواهند کرد: هوش مصنوعی، نیمه‌هادی‌ها، زیست‌فناوری، کوانتوم، انرژی پاک، مخابرات و هوافضا. هدف ایجاد یک اکوسیستم فناوری مشترک است که به سایر متحدان مرتبط باشد تا اطمینان حاصل شود که ایالات متحده و سایر دموکراسی‌ها مزیت نوآوری را به رقبایی مانند چین واگذار نمی‌کنند. این به معنای همکاری در دستور کار «ترویج» شامل سرمایه‌گذاری‌های عمومی جسورانه، تحقیق و توسعه مشترک، و استعدادهای مشترک — و همچنین دستور کار «حفاظت» شامل هماهنگ‌سازی کنترل‌های صادراتی و تدابیر امنیت سایبری خواهد بود. ابتکار TRUST آمریکا و هند در دولت ترامپ، که بر مبنای «ابتکار فناوری‌های حیاتی و نوظهور آمریکا و هند» در دولت بایدن بنا شد، باید در هسته این تلاش قرار گیرد، اما می‌تواند و باید از یک مجمع عمدتاً همایشی به یک ساختار رسمی‌تر تکامل یابد. برای مثال، تا پایان دولت بایدن، بحث‌های اولیه حول یک توافق رسمی هوش مصنوعی آمریکا و هند، احتمالاً اولین از نوع خود، آغاز شده بود. چنین توافقی می‌تواند به شراکت‌های تحقیق و توسعه لنگر انداخته و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را تشویق کند. این نوع توافق، که در طیف وسیعی از فناوری‌های نوظهور تکرار می‌شود، باید سنگ بنای یک ائتلاف جدید باشد.

ایالات متحده و هند همچنین باید یک شراکت استراتژیک استعدادها را ایجاد کنند که موانع را برای دانشمندان، مهندسان، کارآفرینان و کارشناسان فنی آنها برای همکاری در زمینه‌های اولویت‌دار برطرف سازد. این شامل ساده‌سازی فرآیندهای ویزا در هر دو طرف، ایجاد بودجه‌های مشترک، و حذف کنترل‌های صادراتی قدیمی است که مانع همکاری می‌شوند.

دومین ستون، همکاری اقتصادی پیشرفته خواهد بود، از جمله یک پیمان تجاری دوجانبه که واقعیت‌های ساختاری اقتصاد جهانی مدرن را منعکس کند و در عین حال واقعیت‌های سیاسی در واشنگتن و دهلی نو را نیز در نظر بگیرد. اولین گام طبیعی، توافقنامه زنجیره تأمین و سرمایه‌گذاری خواهد بود که آسیب‌پذیری‌های متقابل در برابر اجبار را کاهش داده و پایگاه‌های فنی-صنعتی هر دو کشور را تقویت می‌کند. هند و ایالات متحده هر دو به وابستگی‌های خود به چین برای زنجیره‌های تأمین حیاتی اذعان کرده‌اند و در برخی موارد، این وابستگی‌ها به هم مرتبط هستند. برای مثال، چین ۷۰ تا ۸۰ درصد مواد اولیه فعال دارویی (APIs) هند را تأمین می‌کند. از آنجایی که ۴۰ درصد از داروهای ژنریک در ایالات متحده در هند تولید می‌شوند، ایالات متحده به طور غیرمستقیم در معرض وابستگی هند به APIs چینی قرار دارد. به طور مشابه، هر دو کشور به شدت به چین برای مواد معدنی حیاتی متکی هستند.

یک توافقنامه زنجیره تأمین با ایجاد یک سازوکار دائمی برای شناسایی و رسیدگی به خطرات زنجیره‌های تأمین در مناطق حیاتی برای امنیت ملی و رقابت‌پذیری اقتصادی، به تسریع تنوع‌بخشی و انعطاف‌پذیری کمک خواهد کرد. این شامل هم هشدار زودهنگام در مورد اختلالات قریب‌الوقوع و هم استراتژی‌های بلندمدت برای سرمایه‌گذاری‌هایی است که انعطاف‌پذیری را ایجاد می‌کنند. علاوه بر این، ایالات متحده و هند باید اصول استانداردهای بالایی را برای جریان‌های داده‌ای فرامرزی و امنیت داده‌ها ایجاد کنند. و هر دو کشور باید یک پیمان سرمایه‌گذاری را دنبال کنند که موانع سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، به ویژه در بخش‌های استراتژیک، را با رسیدگی به موانع غیرتعرفه‌ای، حذف محدودیت‌های نظارتی قدیمی در زمینه‌هایی مانند انرژی پاک، و تقویت حمایت از مالکیت فکری کاهش دهد. بخش عمده‌ای از این کار دیپلماتیک پیش از دور اخیر اختلافات عمومی در جریان بود.

واشنگتن و دهلی نو باید کاری فراتر از صرفاً بازگرداندن وضعیت نامطلوب قبلی انجام دهند.

ستون سوم ائتلاف استراتژیک شامل همکاری دفاعی — به طور خاص توسعه مشترک، تولید مشترک، لجستیک مشترک و قابلیت همکاری — خواهد بود. این نیازی به تضمین سنتی مانند ماده پنجم برای فعال‌سازی دفاع متقابل ندارد. اما اگر هر دو طرف به توسعه سازوکارهای مشورتی لازم و پلتفرم‌های فناوری و پرسنلی متعهد شوند، ظرفیت پایدارتری برای آموزش، تمرین و عملیات مشترک در دسترس خواهد بود. از جمله این اقدامات، نهادینه‌سازی و سرمایه‌گذاری بیشتر در «اکوسیستم شتاب‌دهنده دفاعی هند-آمریکا» (INDUS-X) خواهد بود که در سال ۲۰۲۳ به عنوان یک پل نوآوری راه‌اندازی شد و تمام طیف اکوسیستم‌های دفاعی دو کشور، از جمله سازمان‌های دولتی، پیمانکاران اصلی، استارتاپ‌ها، سرمایه‌گذاران و مؤسسات تحقیقاتی را مستقیماً به هم متصل می‌کند.

توافقنامه ساخت موتورهای جت F-414 توسط شرکت GE Aerospace در هند — یک انتقال فناوری بی‌سابقه به یک شریک غیرمعاهده‌ای — نوید یک شراکت دفاعی قوی‌تر را نشان داد. (تأخیرها در اجرای این قرارداد نشان‌دهنده رکود بوروکراتیک مداوم در هر دو کشور است.) اما هدف در اینجا نمی‌تواند و نباید صرفاً تسهیل انتقال قابلیت‌ها و فناوری‌های دفاعی آمریکا به هند باشد. بلکه باید ساخت و عملیات مشترک قابلیت‌ها و فناوری‌های جدید در زمینه‌هایی مانند سامانه‌های هوایی بدون سرنشین و دفاع هوایی باشد که نبردهای آینده را شکل خواهند داد. ایالات متحده توانایی‌های آشکار تولید دفاعی را به میز می‌آورد، در حالی که هند یک فرصت جدید و حیاتی را ارائه می‌دهد: شانس جهش از بسیاری از پلتفرم‌های دفاعی قدیمی با استقرار پلتفرم‌های جدید در مقیاس وسیع. دامنه همکاری باید شامل فعالیت‌های مشترک دریایی و هوایی در اقیانوس هند شود که همکاری زیردریایی بیشتر، عملیات شناسایی هوایی و برنامه‌ریزی مشترک اضطراری را در بر می‌گیرد.

ستون چهارم ائتلاف جدید، همکاری اطلاعاتی خواهد بود که در طول دولت‌های اول ترامپ و بایدن شتاب گرفت. برای مثال، «شراکت هند-اقیانوسیه برای آگاهی از حوزه دریایی» در سال ۲۰۲۲ به استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده — که به «کواد» معروف است — اجازه داده است تا به ماهیگیری غیرقانونی، قاچاق و فعالیت‌های دریایی غیرمجاز رسیدگی کنند. گام بزرگ بعدی ایجاد یک تصویر مشترک اطلاعات دریایی برای اقیانوس هند، و همچنین یک ساختار رسمی تبادل اطلاعات و تحلیل مشترک است که می‌تواند به طور مداوم این تصویر را به‌روز کند.

ستون پنجم و نهایی ائتلاف جدید، تعهد به حل مشکلات جهانی خواهد بود. نقاط قوت منحصر به فرد دو کشور فرصت‌های قابل توجهی برای مقابله با بحران اقلیمی، امنیت غذایی و بهداشت عمومی، و همچنین استفاده مؤثر از فناوری‌های نوظهور برای ارائه کالاهای عمومی جهانی فراهم می‌کند. ایالات متحده می‌تواند منابع و دانش توسعه‌یافته بخش‌های عمومی و خصوصی را بسیج کند؛ هند می‌تواند از تجربه عمیق خود با این مجموعه چالش‌ها و همچنین روابط مورد اعتماد خود در سراسر شرق آفریقا و اقیانوس آرام بهره‌برداری کند. این می‌تواند با پروژه‌های آزمایشی مشترک و مقیاس‌پذیر در کشورهای ثالث آغاز شود — مانند گینه نو و فیجی که دولت هند تعهد جدیدی به زیرساخت‌های جاه‌طلبانه و ابتکارات بهداشتی و فناوری نشان داده که با رویکردهای طولانی‌مدت ایالات متحده در اقیانوس آرام همسو است — و از آنجا رشد کند.

واقع‌گرایی لازم است

برخی استدلال خواهند کرد که پس از افت اخیر، بازمهندسیِ شتاب در روابط دوجانبه امکان‌پذیر نخواهد بود. در این مورد، کسانی که در کنگره و جامعه تجاری و استراتژیک به این رابطه علاقه‌مند هستند، باید به همتایان هندی خود تأکید کنند که تئاترهای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، اغلب پیش‌درآمدی برای معامله‌گری هستند. این واقعیت برای بسیاری ناخوشایند است، اما به قول دونالد رامسفلد، وزیر دفاع فقید آمریکا، باید با آمریکایی که دارید دیپلماسی کنید، نه با آن که ترجیح می‌دهید. البته، ممکن است که در دولت فعلی، ارتقای این رابطه دشوار باشد، اما حامیان ائتلاف آمریکا و هند باید به ساخت پرونده استراتژیک و چارچوب فکری و عملی آن برای بلندمدت ادامه دهند.

برخی نیز به طور موجهی خواهند پرسید که آیا پسرفت دموکراتیک هند چنین ائتلافی را غیرقابل دفاع می‌کند. چالش‌های واقعی در هند در زمینه کثرت‌گرایی، حقوق مدنی و حاکمیت قانون وجود دارد، اما این رابطه باید آنقدر بالغ باشد که یک گفتگوی صادقانه با دولت هند و جامعه مدنی هند در مورد این روندها را تاب آورد. ایالات متحده نیز باید آنقدر متواضع باشد که چالش‌های قابل توجه خود را در زمینه دموکراسی و حاکمیت قانون به رسمیت بشناسد. این یک خانه شیشه‌ای بسیار بزرگ است.

همچنین این سوال مطرح است که آیا چنین ائتلافی می‌تواند در مواجهه با روابط هند با روسیه ساخته شود، روابطی که با دیدار اخیر مودی-پوتین به وضوح نمایان شد. هند باید یک انتخاب استراتژیک بلندمدت برای قطع وابستگی خود به روسیه برای دفاع و انرژی انجام دهد. این انتخابی است که دهلی نو می‌تواند و باید به دلایل خودش انجام دهد، نه از سر احترام به واشنگتن. و در سال‌های اخیر نشانه‌های ظریفی وجود داشته است که هند به تدریج خود را بیشتر به سمت ایالات متحده و اروپا تغییر موقعیت داده است.

واشنگتن همچنین باید از رابطه‌سازی با هند و پاکستان اجتناب کند: نباید یک سیاست «هند-پاکستان» وجود داشته باشد. دیپلماسی آمریکا در سال‌های اخیر به دلایلی به شدت به سمت دهلی نو متمایل بوده است. ایالات متحده منافع پایداری در پاکستان در مبارزه با تروریسم و محدود کردن اشاعه هسته‌ای و موشکی دارد، اما اینها در مقایسه با منافع چندوجهی و پر اهمیت واشنگتن در مورد آینده هند، کم‌اهمیت هستند.

در طرف هندی، برخی — به ویژه اکنون که حساسیت‌های ناسیونالیستی اوج گرفته است — خواهند پرسید که آیا یک ائتلاف آمریکا و هند بر استقلال استراتژیک هند تأثیر می‌گذارد. ایده ائتلاف برای وارثان جنبش عدم تعهد که هند در دوران جنگ سرد پیشگام آن بود، عجیب و ترسناک خواهد بود. اما یک ائتلاف استراتژیک با استقلال استراتژیک در تضاد نیست. هند و ایالات متحده هر دو کشورهای مغرور و مستقلی هستند. ائتلاف‌ها درباره همسویی و هدف مشترک هستند — نه درباره قربانی کردن حاکمیت.

دوران جدید، ائتلاف جدید

همانند همیشه، سؤال عملی بوروکراسی و ظرفیت در هر دو طرف مطرح است. آیا آنها می‌توانند دستگاه دولتی را برای ساخت یک ائتلاف به حرکت درآورند؟ انجام این کار مستلزم رهبری از بالای هر دو دولت است. و مستلزم یک چشم‌انداز است که نه تنها دولت‌های آنها، بلکه بخش‌های خصوصی، جوامع فناوری، دانشگاه‌ها و افکار عمومی آنها را نیز الهام بخشد.

همچنین لازم به یادآوری است که بسیاری از مهم‌ترین ائتلاف‌های واشنگتن شاهد عقب‌نشینی‌ها و اختلافات داخلی بوده‌اند. ائتلاف آمریکا و ژاپن، برای مثال، مجبور شد که اختلافات اقتصادی و فشارهای سیاسی دهه ۱۹۸۰ و پرسش‌های سخت در مورد لزوم ادامه ائتلاف با واشنگتن در محیط پس از جنگ سرد در دهه ۱۹۹۰ را تحمل کند. ائتلاف ناتو مجبور شده است با پرسش‌های مداوم در مورد تقسیم بار مقابله کند. ایالات متحده و کره جنوبی پیش از این بر سر چگونگی مقابله با تهدید کره شمالی اختلاف داشتند، و در افکار عمومی کره در مورد حوادث غم‌انگیز مربوط به سربازان آمریکایی مستقر در شبه‌جزیره، آشوب‌های عمومی دوره‌ای رخ داده است. ایالات متحده و متحدانش قبلاً از لحظات دشوار عبور کرده‌اند، و ایالات متحده و هند نیز می‌توانند چنین کنند.

اینکه آیا این اتفاق با ساکن فعلی کاخ سفید رخ خواهد داد غیرقابل پیش‌بینی است، اما هدف استراتژیک باید روشن باشد. واقعیت‌های دوران نوظهور ارزش ترتیبات امنیتی مشترک جدید را افزایش داده است. و هند به عنوان یکی از مهم‌ترین شرکای ایالات متحده ظهور کرده است. تنها چیزی که سخت‌تر از ساخت و رسمیت بخشیدن به یک رابطه عمیقاً مهم با هند است، نداشتن آن است. بنابراین، بدون هیچ توهمی، ایالات متحده و هند باید دست به کار شوند.