اجازه دهید سیاست شما را توضیح دهم...
اجازه دهید سیاست شما را توضیح دهم...

آمریکا سیاست خود در قبال غزه را به اسرائیل واگذار کرده است

دیدگاه‌های کلی و جزئی نشان می‌دهد که دولت ترامپ هیچ برنامه‌ای برای فلسطینیان ندارد، جز اینکه به نتانیاهو اجازه دهد هر کاری می‌خواهد انجام دهد.

اجازه دهید سیاست شما را توضیح دهم...
اجازه دهید سیاست شما را توضیح دهم...
کوین دیچ/گتی ایمیجز

آیا این جدی است؟ وقتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در ماه فوریه این فکر را مطرح کرد که می‌تواند ویرانه‌های نوار غزه را به یک ریویرای درخشان تبدیل کند، کسانی که با درگیری‌های طاقت‌فرسای بین فلسطینیان و اسرائیلی‌ها آشنا بودند، چشمان خود را چرخاندند و امیدوار بودند که این تخیل نیز سپری شود. اما اکنون، ایده ریویرا بازگشته است، ظاهراً به توصیه افرادی مانند جرد کوشنر، داماد رئیس‌جمهور، و تونی بلر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا.

این ایده در واشنگتن به شکل یک ارائه گردش می‌کند، به سبکی که در دنیای توسعه املاک و مستغلات انتظار می‌رود؛ زیستگاه طبیعی کوشنر، ترامپ و استیو ویتکوف، «نماینده ویژه» رئیس‌جمهور در خاورمیانه و سایر نقاط. در پیش‌نویسی که واشنگتن پست مشاهده کرده است، نوار غزه به صندوقی با نام عجیب «گریت» (GREAT Trust for Gaza Reconstruction, Economic Acceleration and Transformation – صندوق بزرگ برای بازسازی غزه، تسریع اقتصادی و تحول) منتقل خواهد شد. این صندوق قرار است این سرزمین فلاکت‌زده را به مرکزی درخشان برای گردشگری، فناوری و تجارت تبدیل کند.

مسئله اینجاست که بیشتر حدود دو میلیون فلسطینی ساکن در نوار غزه، به نحوی، باید آنجا را ترک کنند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، و برخی از اعضای کابینه راست‌گرای او پیش از این این ایده را مطرح کرده‌اند، در حالی که برای یک حمله نظامی دیگر برای اشغال بیشتر یا تمام نوار آماده می‌شوند. دولت اسرائیل ظاهراً اخراج فلسطینیان به مکان‌هایی مانند لیبی، سودان جنوبی و سومالی‌لند را در نظر گرفته است که هیچ‌کدام ریویرا نامیده نشده‌اند. برخی از بازتاب‌های تاریخی نگران‌کننده است.

پیش‌نویس «گریت» تاکید می‌کند که هرگونه جابجایی «داوطلبانه» خواهد بود، صفتی که به وفور از آن استفاده می‌کند. این طرح نشان می‌دهد که فلسطینیان مجبور به ترک نخواهند شد، بلکه با مشوق‌هایی مانند 5000 دلار پول نقد و وعده غذایی برای یک سال، به این کار تشویق می‌شوند. صاحبان اراضی فلسطینی ممکن است یک «توکن دیجیتال» دریافت کنند، هرچند که مشخص نیست این چه چیزی خواهد بود.

من این پیشنهاد را با شیبلی تلهامی در دانشگاه مریلند، کارشناس سیاست آمریکا در خاورمیانه که به دولت‌های جمهوری‌خواه و دموکرات مشاوره داده است، در میان گذاشتم. او به من گفت: «این ایده خاص و دیوانه‌وار ریویرا شبیه یک راه پر زرق و برق برای فروش پاکسازی قومی است.» وی اضافه کرد که با تحلیل سیاست کلی آمریکا در منطقه، برای اولین بار در دوران کاری خود، «صادقانه بگویم، سردرگم شده‌ام.»

اگر یک استراتژی منسجم آمریکایی در جایی وجود داشته باشد، به خوبی پنهان شده است. تلهامی می‌گوید، ترامپ «چیز زیادی در مورد هیچ چیز نمی‌داند»، که افراد مختلف را ترغیب می‌کند تا با ذهن او بازی کنند. این افراد شامل مایک هاکبی، سفیر انجیلی و از نظر الهیاتی طرفدار اسرائیل آمریکا در اورشلیم، تا نتانیاهو می‌شوند که به نظر می‌رسد هنر چاپلوسی، نادیده گرفتن و دستکاری همزمان ترامپ را به خوبی آموخته است. تلهامی به من گفت: «نتانیاهو با او به آنچه می‌خواهد می‌رسد، درست همانطور که پوتین [رئیس‌جمهور روسیه] با او به آنچه می‌خواهد می‌رسد.»

این موضوع قبلاً در درگیری‌های مجاور، مانند سوریه و ایران، آشکار شده بود. ترامپ، به عنوان مثال، می‌خواست از بمباران ایران خودداری کند در حالی که مذاکرات، به رهبری ویتکوف، برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران در جریان بود. اما نتانیاهو با این وجود اقدام کرد. هنگامی که حملات اسرائیل موفقیت‌آمیز و تلویزیونی شد، ترامپ به بمب‌افکن‌های B-2 و دیگر هواپیماهای آمریکایی دستور داد تا مهمات خود را نیز پرتاب کنند.

در همین حال، در غزه، اسرائیل بیشتر سال عرضه مواد غذایی را محدود کرده است، و وضعیتی را ایجاد یا اجازه داده است که یک نهاد حرفه‌ای با حمایت سازمان ملل رسماً آن را «قحطی» می‌نامد. ترامپ به نظر می‌رسد موافق است: او این وضعیت را «قحطی واقعی... و نمی‌توان آن را جعل کرد» نامیده است. اما هاکبی به خط دولت اسرائیل پایبند است و همه چیز را به گردن حماس می‌اندازد. تأثیر خالص بر سیاست ایالات متحده این است که واشنگتن با اورشلیم هم‌راستا بماند: برخلاف سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل، ایالات متحده برچسب قحطی را رد کرده است.

به همین ترتیب، دولت ترامپ در برابر برچسب «نسل‌کشی» مقاومت می‌کند، حتی با وجود اینکه سیاستمداران بیشتر (حتی در میان پایگاه ماگای ترامپ) و همچنین حقوقدانان و محققان این برچسب را پذیرفته‌اند – به ویژه خود انجمن بین‌المللی پژوهشگران نسل‌کشی. و در حالی که متحدان بیشتری از آمریکا – از استرالیا و کانادا تا فرانسه، مالت، پرتغال، بریتانیا و احتمالاً بلژیک – قصد دارند در نشست این ماه سازمان ملل به 145 کشوری بپیوندند که قبلاً کشور فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند، ایالات متحده در جهت مخالف حرکت می‌کند و با رد یا لغو روادید، رهبران فلسطینی را از مجمع عمومی سازمان ملل دور نگه می‌دارد. در ماه ژوئیه، واشنگتن یک نشست سازمان ملل با حضور ده‌ها کشور را تحریم کرد که در آن بار دیگر خواهان حل و فصل مسالمت‌آمیز مناقشه با راه‌حل دو دولتی شده بودند.

این سیگنال‌دهی آمریکا در تئوری باید گیج‌کننده باشد، زیرا راه‌حل دو دولتی برای دهه‌ها هدف رسمی سیاست آمریکا بوده و دولت ترامپ رسماً آن را کنار نگذاشته است. (البته وقتی هاکبی چیزی در این مورد زمزمه کرد، نزدیک بود کنار گذاشته شود.) البته این موضوع نیز نادیده گرفته نشده است که چندین عضو کابینه نتانیاهو به الحاق هم غزه و هم کرانه باختری اعتقاد دارند و نتانیاهو همواره هر کاری که برای غیرممکن کردن کشور فلسطین لازم است، انجام داده است. به نظر می‌رسد ایالات متحده به او اجازه می‌دهد تا به کار خود ادامه دهد.

این خلأ سیاستی، همانطور که شاهد قریشی به من توضیح داد، سردرگمی و ناراحتی بی‌حد و حصری را در سراسر قوه مجریه ایجاد می‌کند. او یک مسئول مطبوعاتی در وزارت امور خارجه بود و در ماه ژانویه، پس از دومین سوگند ترامپ، به عنوان مسئول پرونده مناقشه اسرائیل-فلسطین منصوب شد. از آن لحظه به بعد، او تلاش کرد بیانیه‌هایی صادر کند که منعکس‌کننده سیاست دولت باشد و آن را در بهترین نور ممکن نشان دهد، حتی پست‌های X را به نمایندگی از مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، تهیه می‌کرد.

تلاش‌های او سرانجام در سه روز متوالی در ماه اوت شکست خورد. این اتفاق از یکشنبه شروع شد، زمانی که قریشی قصد داشت پس از حمله هوایی اسرائیل که چهار خبرنگار الجزیره را کشت، «تسلیت» ساده‌ای ارائه دهد. در طول بررسی تأیید، آن بیانیه حذف شد که به نظر او «عجیب» بود.

روز بعد، دوشنبه، او در حال تهیه پاسخی به سوالی از سوی مطبوعات درباره برنامه‌های اسرائیل برای اخراج فلسطینیان به آفریقا بود. قریشی می‌خواست بگوید که «ما از کوچ اجباری حمایت نمی‌کنیم.» آن جمله نیز حذف شد که عجیب بود. آیا آمریکا اکنون از کوچ اجباری حمایت می‌کند؟

روز بعد، قریشی روی بیانیه‌ای درباره سفر قبلی مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان، به کرانه باختری کار می‌کرد، همانطور که این منطقه در قوانین بین‌الملل نامیده می‌شود. سپس او یکی از مشاوران هاکبی در اورشلیم را دید که سند مشترک را ویرایش می‌کرد و «کرانه باختری» را به «یهودا و سامره»، نام کتاب مقدس مورد استفاده شهرک‌نشینان اسرائیلی، تغییر می‌داد. قریشی با حمایت همکارانش در وزارت امور خارجه، آن جمله را حذف کرد.

چند روز بعد، به همین سادگی، قریشی بدون توضیح اخراج شد. حتی با اصرار من، او از جانبداری از اسرائیلی‌ها یا فلسطینی‌ها در موضوع اصلی خودداری کرد. اما او نگرانی خود را درباره روحیه کارکنان وزارت امور خارجه ابراز کرد، جایی که او و همکارانش در طول فرآیندهای تأیید، همواره می‌شنیدند که باید سوالات را به دولت اسرائیل ارجاع دهند. او به من گفت، در واقع، سیاست آمریکا «این شد که دیگر به سوال پاسخ نمی‌دهیم» و در عوض «هر سیاست اسرائیل را چراغ سبز نشان می‌دهیم.»

در حالی که اسرائیل برای یک تجاوز گسترده دیگر به غزه با هدف تصرف و نگهداری تقریباً تمام آن آماده می‌شود – با هدف حذف فلسطینیان به روش‌هایی که هنوز توضیح داده نشده‌اند – این موضع آمریکا دیگر قابل دفاع نیست. ترامپ به پایگاه رای خود وعده «صلح از طریق قدرت» داد، نه اینکه به متحدان سرکش اجازه دهد ویرانه‌ها بسازند و آنها را صلح بنامند. اگر ترامپ سیاستی و قدرتی دارد، نوار غزه در حال حاضر مکان و زمان خوبی برای اثبات آن است.