سازمان همکاری شانگهای (SCO)، که زمانی یک بلوک امنیتی اوراسیایی بود، اکنون به صحنهای تبدیل شده است که پکن در آن به دنبال جذب شرکای خاورمیانهای است که از فشارهای غربی ناامید شده و مشتاق سرمایهگذاری هستند.
نکات برجسته این هفته
برای مصر، ترکیه و ایران، نشست سران سازمان همکاری شانگهای امسال کمتر درباره هماهنگی امنیتی و بیشتر درباره تامین سرمایهگذاری و حمایت سیاسی بود.
🇪🇬 مصر: مصطفی مدبولی، نخستوزیر مصر، تعهد چین را برای بیش از ۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری در پروژههای انرژی تجدیدپذیر و آبشیرینکن تامین کرد. دولت مصر قصد دارد تا سال ۲۰۳۰، انرژیهای تجدیدپذیر را به ۴۲ درصد از تولید انرژی خود برساند و به سرعت در حال افزایش ظرفیت آبشیرینکن است. این اهداف، چین (بزرگترین شریک تجاری مصر) را در مرکز توجه قرار میدهد.
🇹🇷 ترکیه: رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در اولین سفر خود به چین از سال ۲۰۱۹، با شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، دیدار کرد. شرکتهای ترکیهای و چینی توافقات انرژی و مالی، از جمله قراردادی ۲۰۰ میلیون دلاری با بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا را امضا کرده و بر همکاری در توسعه گاز دریای سیاه ترکیه توافق کردند. با وجود اختلافات تجاری، مانند تعرفههای آنکارا بر خودروهای الکتریکی چینی، هر دو طرف بر قصد خود برای تعمیق روابط تاکید کردند.
🇮🇷 ایران: مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، از این نشست و همچنین دیداری که سه شنبه در پکن با شی جین پینگ داشت، برای بسیج مخالفتها علیه روند فعالسازی مجدد تحریمهای سازمان ملل که هفته گذشته توسط فرانسه، آلمان و بریتانیا آغاز شده بود، استفاده کرد. ایران، به همراه روسیه و چین، نامهای مشترک را امضا کرد که در آن قانونی بودن اقدام اروپا را مورد مناقشه قرار داد. شی جین پینگ به طور علنی از حق ایران برای انرژی هستهای غیرنظامی حمایت کرد و پوشش دیپلماتیکی برای تهران در مواجهه با احتمال تحریمهای بینالمللی مجدد فراهم آورد.
نگاهی گستردهتر
برای برخی از کشورهای خاورمیانه، مشارکت در سازمان همکاری شانگهای کمتر درباره تضمینهای امنیتی (برخلاف ناتو، برای مثال) و بیشتر درباره جایگاهسازی اقتصادی و دیپلماتیک است.
مصر از تعامل خود با چین برای تنوع بخشیدن به شراکتهای اقتصادی و استراتژیک خود استفاده میکند. فراتر از تضمین سرمایهگذاری در انرژی تجدیدپذیر و زیرساختهای آبی، قاهره پکن را شریکی برای تامین مالی توسعه در مقیاس بزرگ و گسترش نفوذ منطقهای مصر میداند، حتی با وجود اینکه همچنان به شدت به ایالات متحده برای کمکهای نظامی (که سالانه ۱.۳ میلیارد دلار دریافت میکند) و همکاریهای امنیتی متکی است.
ترکیه از گردهمایی سازمان همکاری شانگهای برای تعمیق روابط اقتصادی با پکن استفاده کرد، در حالی که به موازنه خود بین شرق و غرب ادامه میدهد. جاهطلبی ترکیه برای تبدیل شدن به عضو کامل سازمان همکاری شانگهای – همانطور که اردوغان در سال ۲۰۲۲ بیان کرد – نشاندهنده تمایل به تنوع بخشیدن به شراکتهای ترکیه است، حتی با وجود اینکه مدتهاست برای پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش کرده و عضو ناتو است.
به صراحت میتوان گفت، اردوغان به نظر میرسد میخواهد همهچیز را با هم داشته باشد. سازمان همکاری شانگهای به آنکارا دسترسی به سرمایه و فناوری چین را ارائه میدهد، که با توجه به فشارهای اقتصادی داخلی از جمله تورم بالا و نیاز به رشد صنعتی، بسیار باارزش است. قابل ذکر است، در سال ۲۰۲۴ شرکت خودروسازی الکتریکی چینی BYD از سرمایهگذاری ۱ میلیارد دلاری در یک کارخانه تولید خودرو در ترکیه خبر داد، تنها یک ماه پس از آنکه آنکارا BYD را از تعرفه ۴۰ درصدی بر خودروهای الکتریکی چینی معاف کرد.
ایران نیز به نوبه خود، با احساس فوریت به این نشست نزدیک شد. با احتمال بازگشت تحریمهای فعالسازی مجدد ظرف چند هفته، تهران از این گردهمایی برای نشان دادن این نکته استفاده کرد که در سطح جهانی منزوی نیست و همچنان از پوشش دیپلماتیک پکن و مسکو برخوردار است. دیدار پزشکیان با شی جین پینگ و نامه مشترک چین-روسیه-ایران در رد قانونی بودن تحریمهای فعالسازی مجدد، پیام ایران را تقویت کرد که فشار غرب بدون پاسخ نخواهد ماند. سازمان همکاری شانگهای نه تنها همبستگی را به ایران ارائه میدهد، بلکه مکانیزمی را نیز فراهم میکند که از طریق آن میتواند در زمانی که تحریمها و روابط تیره، دسترسی آن را به مجامع و ابتکارات سرمایهگذاری تحت رهبری غرب محدود میکند، مشارکت اقتصادی و سیاسی خود را حفظ کند.
دیدگاه روزالین: نشست تیانجین نشان داد که چگونه سازمان همکاری شانگهای در حال تبدیل شدن به صحنهای برای دیپلماسی چین در خاورمیانه است. برای پکن، این منطقه به نظر میرسد توسعهای طبیعی از طرح "یک کمربند-یک جاده" باشد: سرشار از انرژی، دارای موقعیت استراتژیک و از نظر سیاسی پذیرای لفاظیهای چندقطبی. سازمان همکاری شانگهای بستری را فراهم میکند که چین میتواند شرکای خود را جذب کرده و مدل جایگزینی از حکمرانی جهانی را ارائه دهد، مدلی که بر سرمایهگذاری دولتی و چندقطبیگرایی تاکید میکند، نه نظم لیبرال متمرکز بر امنیت که توسط ایالات متحده، ناتو و اتحادیه اروپا حمایت میشود.
در نشست امسال، کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بر سر تاسیس یک بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای به توافق رسیدند، چیزی که رهبری چین مدتهاست به عنوان راهی برای رقابت با نظم مالی جهانی تحت رهبری آمریکا امیدوار بود. شی جین پینگ در سخنرانی خود در این نشست، خواستار تاسیس "هرچه سریعتر" این بانک برای "فراهم آوردن بنیانهای قویتر برای همکاری امنیتی و اقتصادی بین کشورهای عضو" شد. چشمانداز چنین بانکی قابل توجه است، اما اینکه آیا این امر محقق خواهد شد یا خیر، نامشخص است.
اما این بلوک محدودیتهایی دارد. سازمان همکاری شانگهای هنوز با جایگزینی نهادهای غربی فاصله زیادی دارد؛ فاقد ابزارهای اجرایی است و رقابتهای داخلی همچنان پابرجاست. در حال حاضر، سازمان همکاری شانگهای به صحنهای دیپلماتیک شباهت دارد: مکانی که چین میتواند میزبان رهبران باشد و رویکرد خود را با غرب مقایسه کند. با این حال، عملکرد نمادین آن را نباید دست کم گرفت، به ویژه در حالی که مشارکت ایالات متحده در مجامع و نهادهای بینالمللی رو به کاهش است.
برای اطلاعات بیشتر درباره سازمان همکاری شانگهای، آخرین شماره از Al-Monitor Brief را مطالعه کنید، جایی که آدام لوسنت و من در مورد معنای این نشست برای خاورمیانه گفتگو میکنیم.
