تا زمانی که مرزها وجود داشتهاند، مردم برای قاچاق کالا از آنها متحمل زحمات زیادی شدهاند.
یک مثال افراطی، مردی اهل انتاریو است که در سال ۲۰۱۴، ۵۱ لاکپشت زنده را به دور کمر و پاهای خود چسباند، سپس از مرز آمریکا و کانادا عبور کرد. این مرد ۲۷ ساله که بعداً توسط بازرسان پس از تلاش برای ارسال لاکپشتها برای فروش در چین دستگیر شد، به جرم خود در دادگاه فدرال میشیگان اعتراف کرد و به شش فقره جرم محکوم شد و دستور پرداخت بیش از ۱۷,۰۰۰ دلار غرامت به او داده شد.
در حالی که روشها و انگیزههای این قاچاقچی لاکپشت غیرمعمول بود، او در یک الگوی آشنا قرار میگرفت: یک قاچاقچی تلاش میکند چیزی را که به وضوح غیرقانونی است — مواد مخدر، کالاهای تقلبی، گیاهان یا حیوانات غیرقانونی، حتی انسانها — قاچاق کند و ماموران گمرک سعی در توقیف کالای قاچاق دارند. اما نوع دیگری از قاچاقچی آمریکایی وجود دارد، که به زمان آخرین باری که تعرفههای ایالات متحده اینقدر بالا بود بازمیگردد. سیاستهای تجاری رئیسجمهور دونالد ترامپ به این معنی است که ثروتمندان کشور اکنون انگیزههای قویای برای خرید کالاهای لوکس در خارج از کشور و سپس قاچاق آنها بدون پرداخت عوارض گمرکی دارند.

محاسبه ریسک و پاداش
این اتفاق در گذشته بارها در ایالات متحده میافتاد. شارلوت وارن (Charlotte Warren) را در نظر بگیرید، وارث ثروتمندی که نامش در لیست "چهارصد نفر" دوره طلایی نیویورک در سال ۱۹۱۵ گنجانده شده بود. وقتی او و همسرش، معمار مشهور ویتنی وارن (Whitney Warren)، از یک سفر بشردوستانه در اروپای جنگزده به نیویورک بازگشتند، متهم به فرار از گمرک با کمارزشگذاری هزاران دلار لباس شب فرانسوی شد. وارن ادعا کرد که لباسها که در چندین چمدان او پخش شده بودند، "معاملات جنگی" ارزانقیمت از پاریس بودهاند، اما ماموران اصرار داشتند که چنین معاملاتی وجود نداشته است. یک قاضی خشمگین وارن را ۸,۰۰۰ دلار جریمه کرد و اشاره کرد که تنها به دلیل کارهای خیر او را از زندان معاف کرده است. او بلافاصله جریمه را با دستهای از اسکناسهای ۱۰۰ دلاری پرداخت کرد.
اگر به شرمندگی دیگران (schadenfreude) متمایل هستید، تصور اینکه اینفلوئنسرهای سلبریتی یا میلیاردرهای شیفته مد امروزی به همین شکل در مرز شرمنده شوند، سرگرمکننده است. اما تشخیص این نوع قاچاقچی دشوار است. آنها تفاوتی با سایر مسافران ثروتمند ندارند و اقلام کاملاً معمولی حمل میکنند. به جای مواد مخدر یا لاکپشت، ماموران باید به دنبال ساعتهای سوئیسی، کیفهای فرانسوی، کفشهای ایتالیایی یا محصولات مراقبت از پوست پیشرفته کرهجنوبی باشند.
لباسهای وارن با تعرفه ۵۰ درصدی مواجه بودند، نرخی که ایالات متحده اخیراً برای واردات از هند اعمال کرد، کشوری که به گفته کارشناسان مد، میتواند مکانی عالی برای گلدوزیها و مهرهدوزیهای پیچیده مانند آنچه در لباسهای عروسی یافت میشود، باشد. در همین حال، سوئیس و ساعتهای نجومی گرانقیمت آن، با تعرفه ۳۹ درصدی مواجه شدند. حتی زمانی که عوارض جدید تنها ۱۵ درصد باشد — مانند اتحادیه اروپا — صرفهجویی ناشی از سفر خرید خارج از کشور میتواند قابل توجه باشد. یک خریدار آمریکایی در پاریس میتواند برای بازپرداخت مالیات بر ارزش افزوده (VAT) درخواست دهد که مجموع صرفهجویی را به ۳۵ درصد یا بیشتر میرساند.
سوزان اسکافیدی (Susan Scafidi)، مدیر انستیتوی قانون مد دانشگاه فوردهام در نیویورک، میگوید: «در حالی که قاچاق به وضوح غیرقانونی است، محاسبه ریسک و پاداش با افزایش تعرفهها قطعاً مطلوبتر میشود.»
اسکافیدی میگوید، حتی زمانی که نرخها پایینتر بود، مسافران اغلب تلاش میکردند محصولات را بدون عوارض گمرکی قاچاق کنند، و «فروشندگان خارج از کشور و خریداران شخصی اغلب خوشحال بودند که مشاوره یا کمک کنند.» اکنون تعرفههای ایالات متحده بالاترین میزان خود را از سال ۱۹۳۵ دارند — به طور متوسط نزدیک به ۱۷.۴ درصد، طبق گزارش آزمایشگاه بودجه ییل (Yale’s Budget Lab). این گروه تخمین میزند که مصرفکنندگان آمریکایی برای پوشاک ۳۵ درصد و برای کالاهای چرمی مانند کفش و کیف دستی ۳۷ درصد بیشتر پرداخت خواهند کرد.
حدود یک قرن پیش، مسافران ثروتمند نمیتوانستند در برابر این گونه انگیزهها مقاومت کنند. قاچاقچی ثروتمند یک شخصیت شناخته شده در رسانههای عمومی و منبع دائمی ناامیدی برای بازرسان گمرک بود. در سال ۱۸۷۰، یک مرد ۲۲ ساله بدهکار از یک خانواده ثروتمند انگلیسی، در حالی که الماسهایی به ساق پایش چسبانده بود، در حال ورود به ایالات متحده کشف شد. در سال ۱۹۱۰، کری آرونسون (Carrie Aronson)، همسر یک تولیدکننده دستکش، با هزاران دلار جواهر پنهان شده در جوراب و سایر لباسهایش پیدا شد. یک مقام ناشناس در سال ۱۹۲۸ به نیویورک هرالد تریبون گلایه کرد: «معمولاً افرادی که وضع مالی خوبی دارند و به راحتی میتوانند عوارض را بپردازند، بیشترین دردسر را برای ما ایجاد میکنند.»
وسوسه قاچاق فقط برای صرفهجویی در پول نبود. با خروج از ایالات متحده، میتوانستید به کالاهایی دست پیدا کنید که در داخل کشور موجود نبودند. مردم مشروبات الکلی، شراب، سیگار و جواهرات لوکس قاچاق میکردند. پوشاک با کیفیت بالا و پارچههای گرانقیمت مانند ابریشم و گیپور به ویژه جذاب بودند. پاریس و حتی کانادا مقصدهای محبوبی برای عروسهایی بودند که لباسهای عروسی خود را تهیه میکردند.
پویایی مشابهی ممکن است پس از پایان دادن ترامپ به معافیت تعرفهای "de minimis" برای محمولههای ۸۰۰ دلاری یا کمتر شروع به ظهور کند. با گرانتر شدن خرید آنلاین، منطقیتر به نظر میرسد که کالاها را حضوری بررسی کنید. (در واقع، آمریکاییهایی که به صورت حضوری در خارج از کشور خرید میکنند، معمولاً میتوانند تا ۸۰۰ دلار کالا را بدون عوارض گمرکی به کشور بازگردانند، به شرطی که سفرشان بیش از ۴۸ ساعت باشد.) سفر با هدف خرید در سایر نقاط جهان، به ویژه در آسیا، از قبل رایج است. Embark Beyond، یک آژانس مسافرتی مستقر در نیویورک که به افراد با ثروت خالص بسیار بالا خدمات میدهد، میگوید درخواستها برای سفرهای خرید بینالمللی در ماه می ۴۵ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.

کتاب راهنمای قاچاقچی
اگر یک مامور گمرک در مورد یک کالای لوکس در کیف یا همراه شما سوال کند، چند دروغ ممکن است کارساز باشد (اگرچه ما آنها را تایید نمیکنیم). مثلاً میتوانید ادعا کنید که یک کیف دستی ۳,۰۰۰ دلاری لویی ویتون سالها پیش خریداری شده یا واقعاً یک نمونه تقلبی ارزانقیمت است. فقط امیدوار باشید کسی بعداً رسیدهای کارت اعتباری را بررسی نکند. مانند قاچاقچی لاکپشت ما، قاچاقچیان اغلب بعداً، زمانی که کاری انجام میدهند — مانند فروش مجدد غارت خود — که تحقیقات را آغاز میکند، دستگیر میشوند.
در سالهای اخیر، ماموران مرزی ایالات متحده به ندرت زحمت بازرسی کمد لباس یا باز کردن چمدانها را به خود دادهاند، اما عبور از گمرک قبلاً دشوارتر بود. وقتی خانواده آرونسون (Aronsons) با یک کشتی اقیانوسپیما به نیویورک رسیدند، ۱۰۰ دلار خرید خارجی اعلام کردند که آن زمان سقف قانونی بود. اما کری مضطرب به نظر میرسید، بنابراین ماموران چمدانهای زوج — تقریباً دوازده کیف — را بازرسی کردند و سرنخی یافتند: یک جعبه جواهرات مشکوکاً خالی. دو بازرس زن او را برای بازرسی بدنی به کناری بردند که منجر به کشف یک سنجاق سینه، یک دستبند و یک ساعت شد.
قاچاقچیان که میدانستند مورد بررسی قرار خواهند گرفت، خلاقیت به خرج میدادند و از ترفندهایی استفاده میکردند که روزنامهها عاشق مستندسازی آنها بودند. برخی چندین لایه لباس میپوشیدند تا اقلام جدید را پنهان کنند. سنگهای قیمتی در کفشها جاسازی میشدند، به لباسها دوخته میشدند یا حتی در سوراخهای بینی، گوشها و معده پنهان میشدند. یک مرد ساعتها را در مادهای چسبنده پیچید و در زیر بغل خود قرار داد. یک محموله ساعت فرانسوی در یک تابوت، با یک جسد واقعی برای اصالت، کشف شد.
در مواجهه با این همه فریب، ماموران باید هوشیار میبودند. یک بازرس سبدهای پیکنیک کاناداییها را در یک سفر یک روزه به آبشار نیاگارا جستجو کرد و گفت نگران است که آنها «به جای ساندویچ، یک سبد بزرگ پر از دستکشهای بچگانه را وارد ایالات متحده کنند.»
ممکن است با اجرایی شدن تعرفههای ترامپ، این نوع هوشیاری بازگردد. وزارت دادگستری طبق گزارشها در حال آمادهسازی برای مبارزه با قاچاق است، در حالی که قانون مالیات و هزینهها که توسط ترامپ در ۴ ژوئیه امضا شد، میلیاردها دلار منابع جدید به گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده اختصاص میدهد. جاناتان تاد (Jonathan Todd)، وکیل تجاری در شرکت حقوقی Benesch در کلیولند میگوید: «این دولت به وضوح اعلام کرده است که به توقف فرار گمرکی به بهترین نحو ممکن علاقهمند است و کسانی را که از گمرک فرار میکنند، تا حداکثر حد قانونی پیگیری خواهد کرد.»
با این حال، در حال حاضر، به نظر میرسد تمرکز اصلی دادستانها بر شرکتهایی است که از تعرفهها طفره میروند، نه افراد. و بیشتر پول جدید گشت مرزی به رهگیری فنتانیل و مهاجران غیرقانونی اختصاص یافته است، نه کیفهای دستی یا عطرهای لوکس. سخنگوی گمرک و حفاظت مرزی گفت که این سازمان «بازرسی کالاها را که وارد ایالات متحده میشوند مطابق با قوانین، مقررات و اولویتهای اجرایی مربوطه انجام میدهد» و «از روشهای مختلف اطلاعاتی برای شناسایی مسافران و محمولههای پرخطر استفاده میکند تا منابع بازرسی را متمرکز کند»، از جمله «فناوری بازرسی غیرمخرب».

«جرم بدون قربانی»
حتی اگر بتوانید برای یک معامله خوب قانون را زیر پا بگذارید، آیا باید این کار را بکنید؟ از نظر قانونی، هیچ منطقه خاکستری در اینجا وجود ندارد. اما اسکافیدی از فوردهام (Fordham) تعجب میکند که آیا مسافرانی که ترامپ را دوست ندارند، خرید خارجی خود را نوعی نافرمانی مدنی تلقی کنند.
از میان تمام جرمهایی که میتوانید مرتکب شوید، قاچاق ممکن است پرزرقوبرقترین آنها باشد. قاچاقچیان داستانی مانند رت باتلر (Rhett Butler) در بربادرفته و هان سولو (Han Solo) در جنگ ستارگان به عنوان قهرمانان یاغی جذاب و رمانتیک شناخته میشوند. چند تن از پدران بنیانگذار ایالات متحده تقریباً قطعاً درگیر قاچاق بودند: اتهامات بریتانیا مبنی بر اینکه جان هنکاک (John Hancock) در سال ۱۷۶۸ به طور غیرقانونی شراب را به بندر بوستون وارد کرده بود، جنجالی را برانگیخت که به وقوع انقلاب آمریکا کمک کرد.
اندرو وندر کوهن (Andrew Wender Cohen)، مورخ دانشگاه سیراکیوز (Syracuse University) میگوید: «قطعاً این حس وجود دارد که قاچاق یک جرم بدون قربانی است.»
با این حال، نگرشها میتوانند تغییر کنند. کوهن که کتابش با عنوان قاچاق: قاچاق و تولد قرن آمریکا (Contraband: Smuggling and the Birth of the American Century) در سال ۲۰۱۵ تاریخ این دوره را بررسی میکند، میگوید در دهههای پس از جنگ داخلی آمریکا، پرداخت تعرفههای آن زمان بالا، یک وظیفه میهنپرستانه تلقی میشد. اگرچه برخی از آمریکاییها — به ویژه در مناطق روستایی — از پرداخت تعرفهها متنفر بودند، اما تا زمانی که اصلاحیه قانون اساسی مالیات بر درآمد را در سال ۱۹۱۳ معرفی کرد، تعرفهها منبع اصلی تأمین مالی دولت بودند.
حامیان این نظریه استدلال میکردند که عوارض گمرکی با جلوگیری از ورود کالاهای لوکس خارجی و محافظت از کارگران آمریکایی در برابر رقابت ناعادلانه نیروی کار خارجی، که اغلب به عنوان برده و استثمار شده تلقی میشد، از ارزشهای دموکراتیک آمریکا حمایت میکنند. در همین حال، اجتناب از تعرفه با کنفدراسیون سابق مرتبط بود که در طول جنگ از طریق قاچاق خود را حفظ میکرد.
«قطعاً این حس وجود دارد که قاچاق یک جرم بدون قربانی است.»
در زمانی که زنان نمیتوانستند رأی دهند، بحث تجاری آشکارا تبعیضآمیز و جنسیتی بود. کوهن مینویسد، از آنجا که تعرفهها برای افزایش دستمزدها و «توانمندسازی مردان برای تنها تأمینکننده خانواده» طراحی شده بودند، «حامیان حمایتگرایی، گمرک را نگهبان خانواده آمریکایی میدیدند.» در همین حال، زنان به دلیل مهارتشان در فریب ماموران گمرک و ناتوانیشان در مقاومت در برابر یک معامله خوب، به عنوان قاچاقچیان طبیعی شناخته میشدند. در سال ۱۸۷۲، یکی از روزنامههای نیویورک، کنوانسیون زنان را به تمسخر گرفت که از «عشق آزاد، تجارت آزاد، حق رأی آزاد، کار آزاد و زمین آزاد» حمایت میکند.
امروزه، ثروتمندان آمریکا، با توجه به درآمد قابل تصرف و تمایلشان به سفر، بهترین موقعیت را برای قاچاق دارند. اما تقریباً هر مسافر پروازی، مانند خدمه پرواز، میتواند از فرصت استفاده کند تا کالاهای بدون عوارض گمرکی را برای نگهداری یا فروش مجدد به کشور بازگرداند. همین وسوسه با هر کسی که در نزدیکی هزاران مایل مرز ایالات متحده با مکزیک و کانادا زندگی میکند، روبروست.
در هیچ کجای دیگر، خرید در خارج از کشور آسانتر از دیترویت به نظر نمیرسد، جایی که مرز کانادا کمتر از یک مایل آنسوی رودخانه دیترویت — و به شکلی منحصر به فرد، به سمت جنوب — قرار دارد. قاچاقچیان مشروب در دوران ممنوعیت، مقادیر عظیمی از مشروبات الکلی را از طریق رودخانه منتقل میکردند و در سال ۱۸۷۲ یک روزنامه تخمین زد که «حداقل از هر ده زن» که این سفر را انجام میدادند، یک نفر کالای قاچاق حمل میکرد.
امروزه در بزرگراههای دیترویت، رانندگان از تابلوهای خروجی عبور میکنند که هشدار میدهند: «پل به کانادا، ورود مجدد به ایالات متحده ممنوع.» طبق گزارش گمرک و حفاظت مرزی، بیش از ۵ میلیون خودرو و کامیون در سال مالی گذشته از طریق پل و تونل نزدیک آن وارد ایالات متحده شدند. یک گذرگاه سوم، پل بینالمللی گودی هاو (Gordie Howe International Bridge)، قرار است پاییز امسال افتتاح شود، پس از هفت سال ساخت. در کنار شش خط عبور خودرو، یک مسیر برای عابران پیاده و دوچرخهسواران نیز خواهد داشت.
در سمت میشیگان، هکتارها از امکانات گمرکی پیشرفته در انتظار است: ۳۶ خط بازرسی، یک دستگاه عظیم اشعه ایکس برای کامیونها و یک ساختمان کشاورزی با محل نگهداری حیوانات. همچنین یک ایستگاه برای بررسی عابران پیاده، دوندگان و دوچرخهسوارانی که از پل میآیند، وجود دارد. تصور اینکه گردشگران و ورزشکاران کالای قاچاق زیادی را وارد ایالات متحده کنند دشوار است — هرچند مطمئناً کسی تلاش خواهد کرد.